یه جوری دلم مشهد میخواد که دیگه آلّاه آلّاه

نشسته ام به در نگاه میکنم دریچه آه می‌کشد... من اینجا با ابله مرغون سر و کله میزنم، اونجا جشن خفن برگزار میشه🥲

عیدی از سیدا یادتون نره😂 داشتم میگفتم این سیدایی که عیدی نمیدن همونایی ان که یکی دو ماه دیگه هیچ مداحی رو نمیبخشن👐😂

وای یادش بخیر من پارسالم سر اینکه جشن غدیرو برم داشتم فشار میخوردم آخرشم نتونستم برم

پارسال فردای عید غدیر رفتیم کربلا🥲💔

ولی همچنان این متن>>>>>>

میدونی xnxx بودن اینجوریه که من الان ۳۰ ثانیه با تلفن حرف زدم ولی چننند دیقس دارم مکالمه رو مرور میکنم و حس میکنم چون طرف آخر مکالمه‌ یکم مکث کرد و آروم جوابمو داد ینی حتما از دستم ناراحت شده. حالا چرا؟ چون ممکنه تند تند حرف زده باشم. دیگه خودمو برنمی‌تابم حقيقتا :/