هیسطوری!
◽@Hisstori_ir ◽Hisstori.ir
S M:
🇰🇷هیسطوری ساخت #کرهجنوبی!
⛅️یک صبح زود در فوریۀ سال ۱۹۶۸، زمانی که جنگهای دیوانهوار #ویتنام مرکزی به اوج خود رسیده بود، گروهی از سربازان کره جنوبی به روستای «هامی» وارد شدند.
روستایی با شالیزارها و کلبههایی از چوب بامبو که در یک ساعتی شهر دانانگ واقع شده بود. این گروه به یگانی تعلق داشت که اژدهای آبی (Blue Dragon) نام داشت و به همراه آمریکاییان میجنگیدند تا قیامهای کمونیستی را سرکوب کنند.
👨🚀سربازان برای هفتهها مشغول جمعآوری کشاورزان و خانوادههایشان بودند تا همه را در محوطۀ پرجمعیتی که آمریکاییها آن را «دهکدۀ استراتژیک» مینامیدند گردهم بیاورند.
آنها میخواستند با بیرون راندن کشاورزان از روستاها دسترسی مبارزان کمونیست به غذا و پناهگاه را محدود کنند.
هفتهها بود که کشاورزان که از اسارت در دهکدۀ استراتژیک خسته شده بودند فرار میکردند تا به «هامی» بازگردند و به کشت و کار خود ادامه بدهند...
💣دیگر صبر سربازان اژدهای آبی سر آمد...
سربازان کرهای یک ساعت پس از ورود، روستاییان را دور هم جمع کردند و به سوی آنها آتش گشودند. بعد از یک ساعت، ۱۳۵ نفر از روستاییان کشته شده بودند. سربازان اجساد و خانهها را آتش زدند و سپس همه جا را با خاک یکسان کردند. این حقیقت سالها در گور جمعی مدفون ماند.
🔻 پس از ۳۰ سال بنای یادبود این قتلعام در روستا ساخته شد که هزینه آن را کهنهسربازان اژدهای آبی پرداخت کردند.
🤔اما هنوز یک مشکل وجود دارد. این بنا به بزرگی یک ساختمان با سقفی مزین و آراسته، دو گور جمعی و یک سنگ قبر بزرگ را با اسامی بزرگسالان و کودکان کشته شده در خود جای داده است، اما هیچ توضیحی دربارۀ علت مرگ آنها موجود نیست.
❗️روستاییان میگویند زمانی که این بنا ساخته شد، توضیح دقیق واقعه بر روی سنگ قبر حک شده بود. اما پیش از مراسم افتتاحیۀ رسمی، یک دیپلمات کرۀ جنوبی از بنا بازدید کرد و بابت نوشتۀ یادبود شاکی شد؛ مقامات ویتنامی به جای آنکه در برابر این اعتراض مقاومت به خرج دهند دستور دادند تا روی این نوشته با تابلویی از گل نیلوفر پوشانده شود.
❓ چرا ویتنامیها کوتاه آمدهاند؟
چرا مردمی که در جنگ پیروز شدهاند اجازه میدهند تا داستان جنگ توسط بازندگان آن بازگو شود؟
🤷♂️روستاییان میگویند که پاسخ به این پرسشها بسیار آسان است: کره جنوبی یکی از بزرگترین سرمایهگذاران خارجی در اقتصاد ویتنام است. آنها پیشنهاد کردند که اگر شعر یادبود این کشتار پاک شود هزینۀ ساخت بیمارستان محلی را تقبل خواهند کرد. مقامات ویتنامی این پیشنهاد را پذیرفتند؛ آنها نمیتوانستند مقاومت کنند.
آن سالها، آغاز پیشرفت کرهجنوبی بود که به خاطر خوشخدمتی به آمریکا، وامها و امتیازات زیادی را از آنها دریافت میکردند.
#هیسطوری
#هیس_طوری
#هیسطوری_رو_پاک_کن
◽️ @Hisstori_ir
◽️ Hisstori.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ صحبتهای تلخ یکی از بازماندگان جنگ ویتنام
🔹یکی از بازماندگان جنگ #ویتنام: هواپیمایی را دیدم که به سمت من میآمد؛ سرم را که چرخاندم، ۴ بمب را دیدم که به زمین برخورد کرد؛ هرگز آن صحنه را فراموش نمیکنم؛ ناگهان آتش، دور تا دور مرا فرا گرفت؛ آتش لباسهایم را سوزاند؛ در آن لحظه چون پاهایم نسوخته بود، توانستم از آتش فرار کنم.
🔹بیل ارهارت (سرباز جنگ ویتنام): ویتنامیها از من متنفر بودند. به آنها هر دلیلی که برای تنفر از من لازم بود، داده بودم؛ آنها را زده بودم؛ برخی از آنها را کشته بودم؛ خانههایشان را خراب کرده بودم؛ محصولات و زمینهایشان را از بین برده بودم؛ فرهنگشان را نابود کرده بودم.
🗓در چنین روزی در سال 1975، جنگ ویتنام سرانجام زمانی که ارتش کمونیست خلق ویتنام، شهر سایگون پایتخت این کشور را فتح کردند، پایان یافت.
#هیسطوری
#هیس_طوری
#هیسطوری_رو_پاک_کن
◽️ @Hisstori_ir
◽️ Hisstori.ir