❌روحالله زم فهمید ولی علیمی نفهمید!
⛔️روح الله زم یک بار در فعالیت خرابکارانهی خود علیه جمهوری اسلامی حس نااُمیدی پیدا کرد ، آنجایی که با خودش گفت حالا جمهوری اسلامی برود ، چه کسانی جایگزین آنها شوند که بهتر باشند؟
⛔️امثال علیمی هنوز نفهمیدهاند این جمهوری اسلامی که به آن لگد میزنند اگر برود آنها بجای مجالس عزای چند هزار نفری محرم ، باید بروند و در پستوی منازلشان مجلس هیئت خصوصی و بی سر و صدا برگزار کنند!
⛔️امثال علیمی هنوز نفهمیدهاند اگر جمهوری اسلامی برود در بهترین حالت ، ایران همانند آذربایجان میشود که با حدود ۸۰% جمعیت شیعه ، کسی حق زدن یک پرچم امام حسین بر سر در منزلش را ندارد!
⛔️امثال علیمی هنوز نفهمیدهاند که همین حکومت اسلامی خون مسلمانان و شیعیان بسیاری را از ریخته شدن نجات داده است. همان خون ارزشمندی که در منابع دینی روی حفظ آن بسیار تاکید شده است!
😏نفهمیدهاند و شاید سودشان در نفهمیدن است!
20.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی جسمی گلوی کودک را مسدود میکند چکارهایی باید انجام داد؟
#پرسش_و_پاسخ
سوال9️⃣5️⃣ : انگيزه ی مامون عباسی، از تزویج دخترش(ام الفضل) با #امام_جواد_علیه_السلام چه بود؟👇
@TarikhEslam
✍پاسخ:
اين ازدواج كه مامون بر آن اصرار داشت، كاملا جنبه سياسى داشت و مى توان دريافت كه وى از اين كار، چند هدف را تعقيب مى كرد :
ممامون با فرستادن دختر خود به خانه امام جواد(ع)، آن حضرت(ع) را براى هميشه دقيقا زير نظر داشته باشد و از كارهاى او بي خبر نمی ماند.
2⃣مامون با اين وصلت، به خيال خام خويش، امام جواد(ع) را با دربار پر عيش و نوش خود مرتبط و آن بزرگوار را به لهو و لعب و فسق و فجور بكشاند و بدين ترتيب بر قداست امام(ع)، لطمه وارد سازد و او را در انظار عمومى از مقام ارجمند عصمت و امامت ساقط و خوار و خفيف نمايد!
3⃣با اين وصلت، علويان را از اعتراض و قيام بر ضد خود باز دارد و خود را دوستدار و علاقه مند به آنان وانمود كند.
4⃣هدف چهارم مامون، عوام فريبى بود، چنانكه گاهى مى گفت :
من به اين وصلت اقدام كردم تا
ابوجعفر(ع) از دخترم صاحب فرزند شود و من پدر بزرگ كودكى باشم كه از نسل پيامبر(ص) و على بن ابى طالب(ع)است.
اما خوشبختانه اين حقه مامون نيز بى نتيجه بود زيرا دختر مامون هرگز فرزندى نياورد!
و فرزندان امام جواد(ع)همگى از همسر ديگر امام(ع) به نام سمانه بودند.
📚منابع :
۱)تاريخ يعقوبى، ج۳، ص۱۸۹
۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۳۸۰
@TarikhEslam
#پرسش_و_پاسخ
سوال0️⃣6️⃣:طبق سوال قبلی، دلیل موافقت #امام_جواد_علیه_السلام با این ازدواج چه بود؟👇
@TarikhEslam
پاسخ:
از آنجا که بیهیچ شکی، امام جواد(ع) اهداف و مقاصد واقعی مأمون را از اینگونه کارها میدانست و نیز میدانست که او همان کسی است که مرتکب جنایت بزرگ قتل پدرش، امام رضا(ع) شده، به نظر میرسد که موافقت امام(ع) با این ازدواج عمدتا بر اثر فشاری بوده است که مأمون از پیش بر امام(ع) وارد کرده بوده است، زیرا ازدواجی اینچنین، تنها به مصلحت مأمون بوده است، نه به مصلحت امام(ع)!
و نیز میتوان تصور کرد که نزدیکی امام(ع) به دربار میتوانست مانع ترور حضرت(ع) از طرف معتصِم و عامل پیشگیری از سرکوبی سران تشیع و یاران برجسته امام(ع) توسط عوامل خلیفه باشد و این به یک معنا میتوانست شبیه قبول وزارت هارون از طرف علی بن یقطین یعنی نفوذ در دربار خلافت به نفع جبهه تشیع باشد.
حسین مُکاری یکی از یاران امام جواد(ع) میگوید :
در بغداد خدمت امام جواد(ع) شرفیاب شدم و زندگیش را دیدم.
در ذهنم خطور کرد که اینک که امام(ع) به این زندگی مرفّه رسیده است، هرگز به وطن خود مدینه باز نخواهد گشت!
امام(ع) لحظهای سر به زیر افکند، آنگاه سر برداشت و در حالی که رنگش از اندوه زرد شده بود، فرمود :
📋《 يَاحُسَيْنُ! خُبْزُ شَعِيرٍ وَ مِلْحُ جَرِيشٍ فِي حَرَمِ رَسُولِ اَللَّهِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا تَرَانِي فِيهَا》
♦️ای حسین! نان جوین و نمک خشن در حرم رسول خدا(ص) نزد من از آنچه مرا در آن میبینی، محبوبتر است.(۱)
به همین جهت، امام(ع) در بغداد نماند و با همسرش، امالفضل به مدینه بازگشت و تا سال ۲۲۰ همچنان در مدینه میزیست.
📚منبع :
۱)بحار الأنوار مجلسی، ج۵۰، ص۴۸
@TarikhEslam
✍علت شهادت #امام_جواد_علیه_السلام!
۱)مسومیت توسط ام الفضل!
۲)سخن چینی برخی درباریان در نزد معتصم!
@TarikhEslam
✅بعد از شهادت امام رضا(ع) به اصرار مامون، دخترش ام الفضل به ازدواج امام جواد(ع) در آمد که در همین سخن نیز اختلاف هست.
به هر حال مامون با فرستادن دختر خود به خانه امام(ع)، آن حضرت(ع) را براى هميشه زير نظر داشت و از كارهاى او بي خبر نمی ماند.
سرانجام مامون در سال ۲۱۸ قمری مُرد و برادرش معتصم جای او نشست.
امام جواد(ع) با امّ الفضل به جانب عراق آمد.
مسعودی می نویسد :
📋《فَلَمَّا انصَرفَ أَبُوجَعفَرِِ(ع) اِلَى العَرَاقِ لَم يَزَلِ المُعتَصَمُ وَ جَعفَرُ بنُ المَأمُونِ يُدَبِّرونَ وَ يَعمَلونَ فِي الحَيلَةِ فِي قَتلِهِ!
فَقَالَ جَعفَرُ لِاُختِهِ أُمِّ الفَضلِ وَ كَانَت لِاُمِّهِ وَ أَبِيِهِ فِي ذَلِكَ؛ لِأَنَّه وَقَفَ عَلَى انحِرَافِهَا عَنهُ وَ غَيرتهَا عَليِهِ لِتَفضِيلِهِ أَم أَبِي الحَسَنِ ابنِهِ عَلَيهَا مَعَ شِدَّةِ مَحَبَّتِهَا لَه وَ لِأَنَّهَا لَم تَرزُق مِنهُ وَلَدَاً!
فَأَجَابَت أَخَاهَا جَعفَرَا وَ جَعَلُوا سَمَّا فِي شَيءِِ مِن عِنَبِِ رَازِقِيِِّ وَ كَانَ يُعجِبُهُ العِنبَ الرَازِقي!
فَلَمَّا أَكَلَ مِنهُ نَدَمَت وَ جَعَلَت تَبكِي!
فَقَالَ لَهَا : مَا بُكاؤُكَ؟
وَ اللّهِ لَيَضرِبَنَّكَ اللّهُ بِفَقرِِ لَا يَنجِي وَ بَلاءِِ لَا يَنسَتِرُ》
♦️وقتى امام جواد(ع) به عراق آمد، معتصم و جعفر بن مأمون درباره كشتن امام جواد(ع) مكر و حيله كردند.
جعفر به امّ الفضل كه خواهر او بود پيشنهاد قتل امام جواد(ع) را داد، زيرا جعفر مي دانست كه امّ الفضل به جهت اين كه امام جواد(ع) مادر امام هادی(ع) را از او بيشتر مي خواهد، با آن حضرت(ع) ميانه خوبى ندارد، از طرفى هم امّ الفضل از امام جواد(ع) فرزندى ندارد!
لذا امّ الفضل حرف برادر خود را گوش كرد، انگوری را به زهر رازقى آغشته کرد و به امام(ع) داد و ایشان هم انگور رازقى را دوست مي داشت.
وقتى امام(ع) از آن انگور خورد، امّ الفضل از عمل خود پشيمان شد، بناى گريه و زارى را نهاد، امام جواد(ع) به او فرمود : چرا گريه ميكنى؟!
و الله! خدا تو را به فقرى دچار مي كند كه از آن نجات نخواهى يافت و به بلائى مبتلاء می شوى كه مخفى و پوشيده نخواهد ماند.(۱)
در برخی از منابع به مسمومیت امام جواد(ع) اشاره شده، ولی از ام الفضل نامی به میان نیامده است.
ابن شهر آشوب نقل می کند :
📋《وَ قُبِضَ بِبَغْدَادَ مَسْمُوماً》
♦️امام جواد(ع) در بغداد در حالی که مسموم شد، از دنیا رفت.(۲)
حتی شیخ مفید، این مسمومیت امام جواد(ع) را رد می کند و در این باره می گوید :
📋《وَ قِيلَ إِنَّهُ مَضَى مَسْمُوماً وَ لَمْ يَثْبُتْ بِذَلِكَ عِنْدِي خَبَرٌ فَأَشْهَدُ بِهِ》
♦️و گفته شده که امام جواد(ع) با سمّ درگذشته است؛ اما این مطلب برای من ثابت نشده است که بتوانم بدان شهادت دهم.(۳)
@TarikhEslam
ادامه مطالب :👇
اما برخی منابع شهادت امام جواد(ع) را بر اثر سخنچینی قاضی بغداد، نزد معتصم دانستهاند.
نقل است روزی نزد معتصم عباسی دزدی را آوردند که به دزدی اش اقرار کرده و سرقتش ثابت شده بود.
معتصم خواست با جاری کردن حدّ شرعی، او را مجازات کند.
به این دلیل، همه فقیهان و دانشمندان را نزد خود گرد آورد و امام جواد(ع) نیز در آن مجلس حضور داشت.
معتصم از جمع پرسید : دست دزد از کجا قطع شود؟
ابن ابی داود گفت : از مچ استخوان!
معتصم گفت : دلیلت چیست؟
ابن ابی داود گفت : به خاطر اینکه دست، عبارتست از انگشتان و کف تا مچ که خداوند متعال راجب وضو فرمود : «فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَیْدِیكُم»
صورتها و دستهایتان را با آن مسح کنید. و گروهی حرف مرا قبول کردند.
دستهای دیگر گفتند : بلکه لازم است دست دزد از آرنج قطع شود!
معتصم گفت : به چه دلیل باید از آرنج قطع شود؟ دلیل شما چیست؟
آنها در جواب گفتند : به خاطر اینکه خدای متعال در مورد شستن دست برای وضو فرمود :
«وَ أَیْدِیَكُمْ إِلَى الْمَرافِق»
و دستهای خود را تا آرنج بشویید.
و شستن دست تا آرنج، دلیل آن است که حد و اندازه دست، آرنج است.
معتصم سپس به امام جواد(علیهالسلام) رو کرد و گفت : ابو جعفر نظر شما راجع به این مسأله چیست؟
حضرت(ع) فرمود : حاضرین، راجب آن اظهار نظر کردند!
خلیفه گفت : سخنان ایشان را رها کن، شما چه میفرمایید؟
خلیفه اصرار کرد و به ناچار حضرت(ع) فرمود :
📋«إِنِّي أَقُولُ إِنَّهُمْ أَخْطَئُوا فِيهِ اَلسُّنَّةَ فَإِنَّ اَلْقَطْعَ يَجِبُ أَنْ يَكُونَ مِنْ مَفْصِلِ أُصُولِ اَلْأَصَابِعِ فَيُتْرَكَ اَلْكَفُّ»
♦️نظر من این است که آنان در این سنت به خطا رفته اند، پس همانا باید انگشتان دزد را قطع کرد و کف دست او باقی بماند!
آنان علت را جویا شدند!
حضرت(ع) فرمود :
📋«قَوْلُ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) اَلسُّجُودُ عَلَى سَبْعَةِ أَعْضَاءٍ اَلْوَجْهِ وَ اَلْيَدَيْنِ وَ اَلرُّكْبَتَيْنِ وَ اَلرِّجْلَيْنِ، فَإِذَا قُطِعَتْ يَدُهُ مِنَ اَلْكُرْسُوعِ أَوِ اَلْمِرْفَقِ لَمْ يَبْقَ لَهُ يَدٌ يَسْجُدُ عَلَيْهَا»
♦️به خاطر فرمایش حضرت رسول اکرم(ص) که فرمود :
سجده بر هفت عضو، انجام میشود : پیشانی، دو دست، دو زانو و دو پا! بنابراین، هرگاه دست دزد از مچ یا آرنج قطع شود، چیزی برای سجده باقی نمیماند.
📋«وَ قَالَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى : «وَ أَنَّ اَلْمَسٰاجِدَ لِلّٰهِ » يَعْنِي بِهِ هَذِهِ اَلْأَعْضَاءَ اَلسَّبْعَةَ اَلَّتِي يَسْجُدُ عَلَيْهَا «فَلاٰ تَدْعُوا مَعَ اَللّٰهِ أَحَداً» وَ مَا كَانَ لِلَّهِ لَمْ يُقْطَعْ»
♦️و در حالی که خدای متعال فرمود :
«وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّه» اینکه سجدهگاه، از آن خداست.
و منظور، همین اعضای هفتگانه است که بر آنها سجده میشود.
«پس هیچ کس را با خدای متعال نخوانید.» و آنچه از آنِ خدای متعال است، بریده نمی شود.
در این هنگام سخنان امام جواد(ع)، موجب شگفتی معتصم شد و فورا دستور داد مطابق فرموده امام جواد(ع) عمل کنند و دست دزد را از انگشتانش قطع کردند.(۴)
اين خبر ميان مردم منتشر گرديد و خود دليل قاطعي بر حقانيت او نزد شيعيان شد.
معتصم كه مايه ي ابراز هر نوع دشمني با امام(ع) را در نهاد خود داشت، از سخنان قاضي بغداد، بيشتر تحريك شد و درصدد قتل امام(ع) برآمد و سرانجام منظور پليد خود را عملي كرد و او را توسط منشي يكي از وزرايش مسموم و شهيد نمود.
📚منابع :
۱)اثبات الوصية مسعودی، ص۲۲۷
۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۳۷۹
۳)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۲۹۵
۴)تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۱۹
@TarikhEslam
✍دو شبهه درباره حضرت #امام_جواد_علیه_السلام که توسط برخی سخنرانان و مادحین در محافل رنگ و بوی واقعیت گرفته است!👇
#جعل_روایت
#جعل_حدیث
@TarikhEslam
✅نقل شده که؛
«هنگامی که امام جواد(ع) در پشت دربهای بسته یک حجره به شهادت رسید، پيکر حضرت(ع) روی پشت بام گذاشتند.
پس در این حین کبوترها بالاي بدن ايشان سایه افکندند و همچنين کنیزان مشغول هلهله و دف زنی بودند، و جنازه ایشان نیز سه شبانه روز بالای پشت بام بود!»
✍پاسخ :
این جریان با تمام تفصیلات خود، در منابع تاریخی متقدم وجود ندارد و هیچ اشاره ای به این مسائل در منابع قدیمی و معتبر نشده است و از آن ذکری به میان نیامده است.
حتی درباره نحوه شهادت حضرت(ع) اختلاف است!
۱)در برخی از منابع آمده است که معتصم به وسیله منشی یکی از وزیرانش او را مسموم کرد و به شهادت رساند.(۱)
۲)برخی معتقدند که معتصم به وسیله ام الفضل، امام جواد(ع) را مسموم کرد.(۲)
۳)به گزارش مسعودی، معتصم و جعفر بن مأمون در اندیشه کشتن امام جواد(ع) بودند.
چون امام جواد(ع) از ام الفضل فرزندی نداشت، جعفر، ام الفضل (خواهرش) را تحریک کرد که محمد بن علی را مسموم کند.
آن دو سمّی را در انگور نهادند و امام(ع) از آن خوردند.
ام الفضل پس از آن که امام جواد(ع) را مسموم کرد، پشیمان شد و میگریست اما امام(ع) او را نفرین کرد.(۳)
ابن شهر آشوب می نویسد :
روایت شده است که؛
《أَنَّ امْرَأَتَهُ أُمَّ الْفَضْلِ بِنْتَ الْمَأْمُونِ سَمَّتْهُ فِي فَرْجِهِ بِمِنْدِيلٍ فَلَمَّا أَحَسَّ بِذَلِكَ قَالَ لَهَا أَبْلَاكِ اللَّهُ بِدَاءٍ لَا دَوَاءَ لَهُ فَوَقَعَتِ الْأَكِلَةُ فِي فَرْجِهَا وَ كَانَتْ تَنْتَصِبُ لِلطَّبِيبِ فَيَنْظُرُونَ إِلَيْهَا وَ يُسْرُونَ بِالدَّوَاءِ عَلَيْهَا فَلَا يَنْفَعُ ذَلِكَ حَتَّى مَاتَتْ مِنْ عِلَّتِهَا》
همسر امام جواد(عليه السّلام) ام الفضل دختر مأمون بود که ایشان را به وسيله پارچهاى آلوده به سمّ مسموم كرد.
همين كه امام(ع) احساس سمّ نمود فرمود : خدا تو را به دردى مبتلا كند كه دوا نداشته باشد.
به این ترتیب ام الفضل بعدها مبتلا به بيماری خوره در قسمت شرمگاهی خود شد که به هر طبيب كه مراجعه مي كرد، دواهاى ايشان سودى نمى بخشيد، تا اینکه به همين بيمارى به درک واصل شد!(۴)
📚منابع :
۱)تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۲۰
۲)بحارالانوار مجلسی، ج۵۰، صص۱۳- ۱۷
۳)اثبات الوصیة مسعودی، ص۲۲۷
۴)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۳۹۱
@TarikhEslam