eitaa logo
◼️🇮🇷حزب الله سایبری🇮🇷◼️
1.3هزار دنبال‌کننده
85هزار عکس
27.4هزار ویدیو
1.3هزار فایل
بسم الله الرحمن الرحيم 🌹اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹 🇮🇷 @hizbollahsyberi رسانه جامع مجازی و اجتماعی . ولایی . تحلیلی . روشنگری . سیاسی. بصیرت افزایی و افسران جنگ نرم https://eitaa.com/hizbollahsyberi
مشاهده در ایتا
دانلود
برشى از دست‌نوشته شهيد مدافع حرم مهندس سيد ميلاد مصطفوى؛ #جبهه دانشگاهى است كه كنكورش #تقوا است. درسش #ايثار و مدركش «#شهادت» است. #شهیدی_که_دواعش #دست_پا_و_سرش_را_بریدند 🇮🇷حزب الله سایبری @hizbollahsyberi
❌و ما چه می دانیم یعنی چه؟ یه روز از یکی از رزمنده های جنگ یه جمله شنیدم خیلی عجیب بود ❌گفت ستارگان آسمان ،صحنه هایی را دیدند که خورشید تا قیام قیامت از دیدن آن محروم است! گفتم خدایا این چی داره میگه؟ مگه کجا بوده؟ میخوای بدونی کربلای چهار چه خبر بود؟ ❇️ پس با چشم دل بخون: ❌جنازه بچه ها روی هم تلنبار شده بودند،بعضی سر نداشتند،بعضی دست و پا نداشتند،از بعضی فقط گوشت و استخوان در لباس غواصی باقی مانده بود،آرام آرام بدن آنها را از سیم خاردار ها جدا میکردیم و به هم گره میزدیم و در آب رها میکردیم،دو نفر بسیجی اول طناب را میگرفتند و دو نفر آخر طناب که شهدا را به عقب برگردانیم، در تاریکی اروند،صفی از پیکر پاره پاره شهدا در آب روان بود، اروند شاهد صحنه هایی از منتها الیه مظلومیت و و بود فکرم به پرواز درآمد، خدایا!میان این همه انسان که در شهرها در خانه های گرم و نرم خود خوابیده اند،چند نفر چنین صحنه هایی به مخیله شان خطور می کند؟ چند نفر باور میکنند که این جوانان برای و آسایش آنها اینچنین از همه چیز خود گذشتند؟ چند نفر این بچه ها را شناختند؟ ❌ بود یا نبود؟ لو رفته بود یا نرفته بود،اینا ماله دانشکده های جنگه،اونجا که میگن اگر تجهیزات داری اگر پشتوانه ماهواره ای داری.... داستان کربلای چهار داستان تکنیک و تاکتیک نیست،داستان ه! میخوای بدونی کربلای چهار چه خبر بود؟ شب تو سرما بزن به آب،ببینم کدوم عقل معاش کدوم علم دانشگاه به تن دستور میده که برو توی آب! اون غواص های که در سیاهی زمستان عباس وار به آب نگاه میکردند و دل به دریا میزنند،فارغ‌التحصیل دانشگاه جنگ و تحت امر و اکبر هاشمی نبودند، اون ها استاد و گوش به فرمان بودند! ❌چه میدانم شاید آن لحظه خلقت انسان که ملائک به خدا گفتند چرا او را خلق میکنی در حالی که در زمین خونریزی میکند و خدا گفت من چیزی میدانم که شما نمیدانید، لحظه به دریا زدن غواص ها، دست بسته زنده به گور شدن غواص ها،لحظه خاک لودر روی صورت ریخته شدن غواص ها، خدا آنها را نشان ملائکش داد و گفت :نگاه کنید او بنده من است! شاید کربلای چهار پیروزمندانه ترین تاریخ بعد از کربلای سیدالشهداء بود! کدام جنگ؟ کدام عملیات؟ کدام یگان رزمی چون این غواص ها، هرازچندگاهی از لا به لای تاریخ سر بر میآورند و دوباره به خط میزنند و خاک دنیازدگی و پوچ اندیشی که آینه دل ما را فرا گرفته کنار میزنند و اینگونه دوباره با آن دست های بسته شده گره های قلوب زنگار گرفته ما را باز میکنند و تو چه میدانی کربلای4یعنی چه؟ 🇮🇷حزب الله سایبری @hizbollahsyberi
هوالشهید برای روایتگری در مراسم سالگرد خاکسپاری دانشگاه علوم پزشکی به زاهدان آمده ام. داخل پرواز حاج جعفر را می بینم. مرد بزرگی که خودش و خانواده اش کلکسیونی از و نمادی از بنیادشهید و امورایثارگران هستند. حاج جعفر جانباز ۷۰درصد، آزاده، فرزندشهید و برادر سه شهید است. دیدنش آدم را به شبهای عملیات می برد چه برسد به اینکه حرف هم بزند. حاج جعفر در لشگر ثارالله فرمانده گردان بوده است. در فرودگاه عزم وداع می کنم تا با بچه های باصفای ِ دانشگاه همراه شوم، اما حاج جعفر اجازه نمی دهد و مرا به خانه اش می برد. خانه اش بوی شهدا می دهد و در و دیوارش پر است از عکسهای شهدا و رفقا، از جمله . حاج جعفر محبوب حاج قاسم است. بعد از صرف چای، راهی مراسم تشییع سردار شهید حاج می شویم. در بین راه، تلفن حاج جعفر زنگ می خورَد. خوشحال می شود. می گوید حاج قاسم بود، برای مراسم حاج محب آمده، گفت بیا ببینمت. به دفتر نمایندگی ولی فقیه در استان می رسیم. جمعی از علما و فرماندهان حضور دارند. حاج قاسم به پای بلند می شود، او را خیلی گرم به آغوش می گیرد و با صدای بلند می گوید "حاج جعفر ان شاءالله تو هم بعد از عمرطولانی شهید شوی." حاج جعفر محبوب حاج قاسم است. به مصلای نماز جمعه می رویم. بعد از ورود حاج قاسم، را هم می آورند. غوغایی بپاست. درِ باغ شهادت، باز، باز است. فرمانده سپاه استان و همسنگر جبهه و همرزم حاج محب در لب به سخن می گشاید و خاطره فداکاری حاج محب -زمانی که سپرِ اسرای نوجوان و جوان می شود- را با سوز و گداز روایت می کند. صدای گریه جمعیت به اسمان می رود. فرمانده گردان ۴۰۹، در لشگر ثارالله به فرماندهی حاج قاسم بوده است. شیعه و سنی در مصلی گرد هم آمده اند. حاج قاسم را زیر نظر دارم، گریه اش قطع نمی شود. آیت الله نماینده ولی فقیه پشت تریبون می رود و داستان شهادت را روایت می کند. آنجا که از سیدالشهدا اجازه می گیرد که همراه حضرت بر سر پیکر مسلم حاضر شود تا یار و همرزم دیرینش -که از غزوات پیامبر تا جنگهای دوران امیرالمومنین و تا کربلا با هم بودند- را از دار دنیا بدرقه کند. حاج آقا لحظات آخرِ حیات مسلم را که روایت می کند خطابش را به حاج قاسم می گیرد: مسلم با اشاره را به حبیب نشان می دهد و حبیب را به همراهی با حضرت تا لحظه آخر عمر سفارش می کند. "حاج قاسم! تو نور چشم رهبری، همراهی تو با رهبر برای همه درس است." شانه های حاج قاسم تکان می خورَد. یاد مراسم شهید کاظمی، رفیق شفیق حاج قاسم و می افتم، یاد لحظه ای که قاسم سلیمانی در فراغ احمد، خودش را به آغوش افکنده بود. اینها از زمان جنگ، یک روح در سه بدن بودند. حاج باقر هم محبوب حاج قاسم است. ♡ "نازک دلی آزادگان، چشمه ای زلال است که از دل صخره ای سخت جوشد. را که می شناسی؛ مجمع اضداد است. رحم و شدت را با هم دارد و رقت و صلابت را نیز با هم. زلزله ای که در شانه های ستبرشان افتاده غلیان آتش درون است." ♡ حاجی قبل از نماز بر پیکر، بر سر تابوت حاضر می شود. زمزمه و دعایی می کند. میگویم "خدایا این مرد جز عزت و سعادت مسلمین چه می خواهد؟ بحق شهدا دعایش را مستجاب کن." وسط تشییع، حاج جعفر دست یکی از دوستان را می گیرد تا ببرد پیش ، راه را برایش باز می کنند. گرمای هوا، حاج جعفر را اذیت می کند. کمکش می کنم. حاج قاسم در آن شلوغی به حاج جعفر می گوید برو بیرون از جمعیت، پایت را له می کنند. اشاره به پای چپ حاج جعفر دارد. همان پایی که تیر دوشکا خورده و استخوان ساق را خورد کرده و سه سانت کوتاه شده است. همین پا امسال در زخم شد و عفونت کرد و هنوز خوب نشده است. حاج جعفر محبوب حاج قاسم است. حاج قاسم هر چقدر در پیشگاه خدا و اهل بیت و شهدا و دوستان خاضع است؛ در برابر دشمنان، محکم و باصلابت و باعظمت است. این عزت را از دارد. حضورش در میان مردم نیز نشان از محبت و ارادتش به ملت شریف است و از طرفی بقول یکی از بسیجیان زاهدان، اینگونه حضور در خیابانهای زاهدان پیامی هم برای اشرار و دشمنان دارد: "." حاجی پیکر را تا بدرقه می کند. به زحمت از جمعیت جدا می شود. همه به این مرد افتخار می کنند. ۱۴ اردیبهشت ۹۶ - زاهدان ذهن‌نوشته‌های‌یک‌بسیجی @Neyzar 🇮🇷حزب الله سایبری @hizbollahsyberi
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔔 شماره‌ی جدید نشریه‌ی #خط_حزب‌الله منتشر شد: ♨️ #سخن_هفته| خط حزب‌الله بررسی می‌کند؛ #اصول منطقی #ضربه_متقابل 🔶 #اطلاع‌نگاشت| امروز مانند همیشه #مصلحتِ الزامی #امت_اسلامی، در #وحدت است 🔹 #کلام_امام| ما با اعلام #برائت_از_مشرکین تصمیم بر #آزادی_جهان_اسلام داریم 🔻 #روایت_تاریخی| همیشه پای گذشت و #ایثار در میان است 🔰 #مطالبه_رهبری| خطر عمده این است که #مسئولین بی‌خبر باشند @Khattehezbollah