شهید گمنام
یهو دیدم پلاکشو کند انداخت تو کانال ماهی( #شلمچه)
🔸 گفتم: چرا این طوری کردی؟؟؟ این هویتته!!!!
🔹گفت: «این آتیشی که من می بینم راه برگشتی ندارم، باخودم فکر کردم #شهید شم عجب تشییعی بشم.
دیدم "شهوت تشییع شدن" دارم
پلاکو کندم که تشییع هم نداشته باشم!»
#کربلای_۵
#شهید_گمنام
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥👆شلمچه از دید #شهید_سید_مجتبی_علمدار
🔹اگه زمین #کل_ارض_کربلا هست شلمچه خود #قتلگاه هست😔
🔸خاک #شلمچه بوی خاک #چادر مادر رو میده😭
@hizbollahsyberi
✊هستیم بر آن #عهد که بستیم...
#قسم به فیض #شهادت قسم به سرخی خون
به #خیبر و #نی و #هور و #جزیره_ے_مجنون
قسم به روح #خمینی قسم به #سید_علی
به امر رهبر و فرموده های شخص ولی
قسم به #عارف جبهه به #مصطفی_چمران
به گریه در دل سنگر ، تلاوت قرآن
قسم به ترکش و قطع نخاع و جانبازی
قنوت و دست جدای #حسین_خرازی
قسم به جوخه ی اعدام و سینه ی نواب
به عالمان شهیدِ فتاده در #محراب
به انتهای افق ، سرگذشت #حاج_احمد
خوراک کوسه شدن در تلاطم #اروند
قسم به پیکر بی سر ، قسم به حاج #همت
به چادر و به #حجاب زنان با عفت
به صبحگاه #دوکوهه ، به درد و صبر از رنج
غروب دشت #شلمچه ، به #کربلای_پنج
قسم به #سید_حسن شیرمرد #حزب_الله
به جنگ سی و سه روزه ، نبرد حزب الله
قسم به حنجر حجاج خونی مکه
به #رمل های روان و به #مقتل_فکه
قسم به #باکری و #باقری و #زین_الدین
به غرش #نهم_دی به فتنه ی رنگین
قسم به تنگه ی #مرصاد و عقده از #صیاد
به غربت اسرا و شکنجه و فریاد
قسم به روح هنر از نگاه #آوینی
به جنگ معتقدان ضد رنگ بی دینی
قسم به قدرت #خون در برابر #شمشیر
به یک #پدر که نیامد پسر ، و شد او پیر
@hizbollahsyberi
✊هستیم بر آن #عهد که بستیم...
#قسم به فیض #شهادت قسم به سرخی خون
به #خیبر و #نی و #هور و #جزیره_ے_مجنون
قسم به روح #خمینی قسم به #سید_علی
به امر رهبر و فرموده های شخص ولی
قسم به #عارف جبهه به #مصطفی_چمران
به گریه در دل سنگر ، تلاوت قرآن
قسم به ترکش و قطع نخاع و جانبازی
قنوت و دست جدای #حسین_خرازی
قسم به جوخه ی اعدام و سینه ی نواب
به عالمان شهیدِ فتاده در #محراب
به انتهای افق ، سرگذشت #حاج_احمد
خوراک کوسه شدن در تلاطم #اروند
قسم به پیکر بی سر ، قسم به حاج #همت
به چادر و به #حجاب زنان با عفت
به صبحگاه #دوکوهه ، به درد و صبر از رنج
غروب دشت #شلمچه ، به #کربلای_پنج
قسم به #سید_حسن شیرمرد #حزب_الله
به جنگ سی و سه روزه ، نبرد حزب الله
قسم به حنجر حجاج خونی مکه
به #رمل های روان و به #مقتل_فکه
قسم به #باکری و #باقری و #زین_الدین
به غرش #نهم_دی به فتنه ی رنگین
قسم به تنگه ی #مرصاد و عقده از #صیاد
به غربت اسرا و شکنجه و فریاد
قسم به روح هنر از نگاه #آوینی
به جنگ معتقدان ضد رنگ بی دینی
قسم به قدرت #خون در برابر #شمشیر
به یک #پدر که نیامد پسر ، و شد او پیر
@hizbollahsyberi
☝️ما فقط باید از یک منبع پیام بگیریم...
🔸 در نمازخانه فرودگاه مهرآباد، #حاج_قاسم_سلیمانی را می بینم، اجازه می گیرم که کنارش بنشینم، مفتخرم می کند. در مورد #راهیان_نور سوال می پرسد. از عدم حضور برخی فرماندهان گلایه می کنم. می گوید: "خودم خیلی دلم میخواهد بیایم #شلمچه برای جوانها صحبت کنم اما برخی مسائل و محدودیتها مانع می شود."
🔸 در حین صحبت، برخوردش با افرادی که به ایشان ابراز محبت می کنند جالب است. به پای همه بلند می شود و احترام می کند. مرد میانسالی با ظاهری متفاوت، از ایشان اجازه می خواهد که از بوفه چای بخرد و برای حاجی بیاورد. حاج قاسم می گوید: "مگر می شود لطف شما را رد کرد؟"
🔸 درمورد راه اندازی یک جریان برای دانشجویان کشور درخواستی می کنم، با روی باز می پذیرد و می گوید: "من علاقمند به ارتباط با دانشجوها هستم، بویژه آنها که شاید شما ظاهرشان را نپسندید. در مسافرتها بیشتر تمایل دارم یکی از همین جوانها کنارم بنشیند تا از فرصت پرواز برای گپ و گفت استفاده کنم."
🔸 در بین صحبت ها، حرف از برادران عزیزم #حاج_حسین_یکتا و #احسان_محمدحسنی به میان می آید و نسبت به هر دو ابراز ارادت می کند. می گویم این دو عزیز محصول اعتماد و میدان دادن #سردارباقرزاده هستند و توضیح می دهم در دوره ای که کمتر کسی این بزرگواران را می شناخت، سردارباقرزاده مسئولیتهای بزرگی به این دو بسیجی داد. حاجی سری به نشانه تایید تکان می دهد...
🔸 در مورد شهید مورد علاقه اش #حاج_قاسم_میرحسینی (جانشین حاجی در زمان جنگ) سوال می پرسم. برایم از مظلومیت و شجاعت شهیدمیرحسینی خاطره می گوید و به این جمله قدیمی اش تاکید می ورزد: "هرجا گیر می کنم، به این شهید توسل می گیرم."
🔸 می گویم تا دیشب در جنوب راوی یک کاروان چندملیتی بودم. امروز برای کارمهمی امدم تهران و الان دوباره دارم برمیگردم خوزستان، لطفا برای این جوانها مطلبی بنویسید تا برایشان ببرم. می گوید: "سلام مرا به ایشان برسان. من کوچکتر از این حرفها هستم که مطلبی برایشان بنویسم. ما فقط باید از یک منبع پیام بگیریم و آنهم #آقا ست..."
ذهننوشتههاییکبسیجی ۹۶/۱/۲
@Neyzar
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi