✍#حتما_بخوانید
فردی به دکتر مراجعه کرده بود ، در حین معاینه یک نفر بازرس از راه میرسه و از دکتر میخواهد که مدارک نظام پزشکی اش را ارائه دهد!
دکتر بازرس را به کناری میکشد و پولی دست بازرس میذاره و میگه : من دکتر واقعی نیستم!
شما این پول رو بگیر بی خیال شو
بازرس که پولو میگیره از در خارج میشه!
مریض یقه ی بازرس رو میگیره و اعتراض میکنه!
بازرس میگه منم بازرس واقعی نیستم و فقط برای اخاذی اومده بودم ولی توی مریض میتونی از دکتر قلابی شکایت کنی!
مریض لبخند تلخی میزنه و میگه : اتفاقأ من هم مريض نيستم اومدم كه چند روز استراحت استعلاجی بگيرم برای مرخصی محل كارم!
✍و این است حکایت روزگار ما
📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
📔#حکایتی_تأمل_برانگیز
✍ #حتما_بخوانید
سربازان وارد روستائی شدند و به همه زنان تجاوز کردند به استثناء یک زن که با مقاومت توانست سربازی را بکُشد و سر او را ببُرد.
پس از برگشت سربازان به پادگانها واقامتگاه ها ، همه زنان نیز از خانه هایشان بیرون آمدند و لباسهای پاره پاره خود را با گریه ای دلسوزانه جمع می کردند به جزء آن زن.
از خانه اش با عزت و افتخار در حالی خارج شد که با در دست داشتن سر آن سرباز ، به دیگر زنان با تحقیر نگاه می کرد و گفت:
تصور داشتید بگذارم به من تجاوزی کند بدون آنکه بمیرم یا او را بکشم؟!
زنهای روستا به یکدیگر نگاه کردند و تصمیم گرفتند او را بکشند تا مبادا با شرافتش بر آنها برتری داشته باشد و هنگام بازگشت همسرهایشان پرسیده شود چرا همانند او مقاومت نکردید.
بنابراین با حمله ای دست جمعی ، او را کشتند.
(شرافت را کشتند تا خفت و ننگ زنده بماند)
هر انسان شریفی را
می کُشند دروغ می بندند
تا فسادشان آشکار نشود
❖
📚مجموعه حکایتها و داستانهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
🔺هفده اسفند: غمی که بر ما رفته؟
#حتما_بخوانید/ نویسنده علی خضری از فرهنگیان پیرانشهر
می خواهم بنگارم در مورد 17 اسفند 1363، روز مظلومیت مردم پیرانشهر ، ولی به موضوع که می نگرم خود را در جایی نمی بینم که بتوانم آنچه را که دراین روز بر مردم شهرمان روا گشته بیان کنم!
بعدازظهر آن روز سرد زمستانی، ما که پای برنامه کودک نشسته بودیم به ناگاه صدای شکسته شدن دیوارهای صوتی هواپیماهای عراقی شهر را در وحشت فرو بردند. سپس شروع به بمباران نقاط مختلفی از شهر نمودند و منطقه زرگتن بیشترین اصابت ها را به خود اختصاص داد.
هوا ناجوانمردانه سرد شد.
بمب های هواپیماهای عراقی شهر را به جهنم تبدیل کردند و مردم را به خاک و خون کشیدند . جنازه شهدا و زخمی ها در هر کوی و برزن مشهود بود. تا جایی که برخی ها با تراکتور کار انتقال زخمیان را انجام می دادند زیرا آن زمان مثل امروزهرکسی کار خودش بار خودش، نبود! اتحاد و همکاری مردم آنروز و کل دوران جنگ مثال زدنی بود. با سرعت عمل بالا بسیاری از افراد حتی به صورت زنده از زیر آوارها در آورده شدند. رژیم بعث با ناجوانمردی تمام خواست که فضای رعب و وحشت در میان مردم مستولی بماند مدرسه ما را نیز بمباران نمود؛ اگرچه شکر خدا جمعه بود و مدرسه ما تعطیل و الا ...؟
این همه تاوان هیچ نبود جز پایداری این مردم ستمدیده که پشت جبهه را گرم نگه داشته بودند! پشت جبهه ای که همواره مایه دلگرمی خط مقدم بود.
در آنروز، جمعه سیاه مردم پیرانشهر، با آنکه بسیاری داغدیده شدند و عزیزانی را از دست دادند. ولی با تخلیه شهر،خیال صدامیان زهی باطل بود و بیشتر اهالی بجای ترک شهر در روستاهای پیرانشهرسکنی می گزیدند. یادم آید گاه شمار تعویض مدارس ما درطول سال به شش-هفت مدرسه می رسید؟!
با آنکه بمباران شهر غریب ما در17 اسفند 63 خاتمه نیافت و بالای 200 نفر از شهر کوچک و کم جمعیت آن زمان ما فقط طی بمبارانهای هوایی، به خاک و خون کشیده شدند.
برخی مواقع برای فرار از بمباران شهر، شبها چراغ ها را خاموش می کردیم و صبح ها زود به حاشیه رودخانه قلات می رفتیم و تا عصر آنجا ماًوای ما بود.( با آنکه برا اثر تخریب واستفاده نا صحیح خود ما همشهریان و تصاحب زمینهای آن توسط زمین داران مجاور آن، حاشیه این رودخانه که می توانست همچون نگینی تفریحی مورد استفاده شهر قرار گیرد وآنگهی امروز رو به نابودی است؟!)
سرتان را درد نیاورم با چند سوال مطلبم را ضمن احترام به روح شهدا و خانواده های داغدیده و بزرگوار آن روز شوم به پایان می رسانم.
یک- تهدید مرز برای عموم مردم آن زمان فراگیر بود،
چرا فرصت مرز فقط شامل حال درصدی از مردم شده؟
دو- بنظر شما چه گوشه ای از ستمی را که بر این مرزنشینان روا گشته جبران نموده ایم؟
سه-آیا آن نگاه ویژه (مد نظر رهبر معظم در بیانات 16 اسفند 95، توجه ویژه به استانهای مرزی دوران جنگ تحمیلی) شامل حال مردم شهر عزیز ما شده است؟ عنایت بر پشت جبهه و در مواقعی حتی خط مقدم بودن پیرانشهر
چهار-آیا اختصاص بودجه بیشتر برای مراکز تفریحی، ورزشی و آموزشی این شهرستان، بهترین حربه تجهیز و تولید جبهه فرهنگی این شهرستان نیست ؟(با توجه براینکه همواره در صدر آمار رفت و آمدهای مرزی استان آ غ قرار دارد)
پنج-(عنایت بر مهاجرپذیر بودن شهرستان پیرانشهر و رشد فزاینده جمعیت آن) آیا خلاء تخصیص بودجه های جهشی در راستای اقتصاد مقاومتی و عدم توسعه آنچنانی شهرک صنعتی شهرستان، جهت تقلیل بیکاری و اشتغال کاذب، پوشش بازارهای کردستان عراق، مشهود نیست؟
شش- سرانه فضاهای آموزشی و بهداشتی شهرستان در رده های پایینی استان قرار دارد. عنایت برآنکه پیرانشهر تنها شهری در استان آغ بوده که بصورت زمینی هم درگیر جنگ تحمیلی بوده، آیا این فضاهای آموزشی و بهداشتی در شان مردمان نجیب این شهرستان می باشد؟
هفت- علت عدم قرارگیری یادبود بمباران 17 اسفند پیرانشهر در تقویم کشوری چیست؟ تا به تبع آن، بستر جذب بودجه های عمرانی و فرهنگی بیشتری فراهم می شد. (گویی اینکه مدتهاست از برگزاری تنها جشنواره فرهنگی هه وارگه ی سوز هم که پتانسیل توسعه فرهنگی شهرستان بود خبری نیست؟! )
هر چند بسیاری از نکات و پرسش های مذکور جزو شعارهای اساسی نمایندگان پیشین این دیار بوده ولی افسوس که اکثر وکلای ما در خانه ملت از پیگیری مستمر این حقوق ضایع شده مردم غیور و مظلوم پیرانشهر غافل ماندند؟!
✍ علی خضری
✓
📚مجموعه حکایتها و داستانهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
✍داستان کوتاه زیبا
👌#حتما_بخوانید
بُزَت را بُکُش ، تا تغییر کنی !
روزگاری مرید و مرشدی خردمند در سفر بودند.
شبی را در خانه ی زنی با چادر محقر و چند فرزند گذراندند واز شیر تنها بزی که داشت خوردند.
مرید فکر کرد کاش قادر بود به او کمک کند، وقتی این را به مرشد خود گفت او پس از اندکی تامل پاسخ داد:
"اگر واقعا می خواهی به آن ها کمک کنی برگرد.
بزشان را بکش!".
مرید ابتدا بسیار متعجب شد ولی از آن جا که به مرشد خود ایمان داشت ، چیزی نگفت و شبانه بز را در تاریکی کشت ...
سال ها گذشت و روزی مرید و مرشد وارد شهری زیبا شدند و سراغ تاجر بزرگ را گرفتند که زنی بود با لباس های مجلل و خدم و حشم فراوان.
وقتی راز موفقیتش را جویا شدند، زن گفت : سال ها پیش من تنها یک بز داشتم ویک روز صبح دیدیم که مرده.
مجبور شدیم برای گذران زندگی هر کدام به کاری روی آوریم.
فرزند بزرگم یک زمین زراعی در آن نزدیکی یافت.
فرزند دیگرم معدنی از فلزات گرانبها پیدا و دیگری با قبایل اطراف داد و ستد کرد...
مرید فهمید که :
🌺هر یک از ما بزی داریم که اکتفا به آن مانع رشد و تغییرمان است ، و باید برای رسیدن به موفقیت و تغییرات بهتر ، آن را قربانی کرد.
☘☘@Bohlol_Molanosradin☘☘
☘☘@Bohlol_Molanosradin☘☘
👌#حتما_بخوانید
فرشتگان در حال خواندن اسامی جهنمیان بودند...
که ناگهان نامش خوانده شد...
"چگونه می توانند مرا به جهنم ببرند؟
دو فرشته او را گرفتند و به سوی جهنم بردند...
او تمام اعمال خوبی که انجام داده بود،را فریاد می زد...
نیکی به پدرش و مادرش،روزه هایش،نمازهایش،خواندن قرآنش و...
التماس میکرد ولی بی فایده بود.
او را به درون آتش انداختند.
ناگهان دستی بازویش را گرفت و به عقب کشید.
پیرمردی را دید و پرسید:
"کیستی؟"
پیرمرد گفت:
"من نمازهای توام".
مرد گفت:
"چرا اینقدر دیر آمدی؟
چرا در آخرین لحظه مرا نجات دادی؟
پیرمرد گفت:
چون تو همیشه نمازت را در آخرین لحظه میخواندی!
آیا فراموش کرده ای؟
در این لحظه از خواب پرید.
تا صدای اذان را شنید وضو گرفت و به نماز ایستاد.
*نمازت را سر وقت، چنان بخوان كه گویا آخرین نمازی است که میخوانی.
🌺خدا ميفرماید:
من تعهدى نسبت به بنده ام دارم كه اگر نماز را در وقتش بپا دارد او را عذاب نكنم و او را به بهشت ببرم.
☘☘@Bohlol_Molanosradin☘☘
☘☘@Bohlol_Molanosradin☘☘
🌱🕊
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃
#حتما_بخوانید
نقل است ساربانی در آخر عمر خود،
شترش را صدا میزند و به دلیل اذیت و آزاری که بر شترش روا داشته از شتر حلالیت می طلبد. یکایک آزار و اذیتهایی که بر شتر بیچاره روا داشته را نام میبرد
از جمله؛ زدن شتر با تازیانه، آب ندادن، غدا ندادن، بار اضافه و...
همه را بر میشمرد و میپرسد آیا با این وجود مرا حلال میکنی؟
شتر در جواب میگوید همه اینها را که گفتی حلال میکنم، اما یکبار با من کاری کردی که هرگز نمیتوانم از تو درگذرم و تو را ببخشم.
ساربان پرسید آن چه کاری بود؟
شتر جواب داد یک بار افسار مرا به دُم یک خر بستی، من اگر تو را بخاطر همه آزارها و اذیتها ببخشم بخاطر این تحقیر هرگز تو را نخواهم بخشید!
ضربالمثل معروف "افسار شتر بر دم خر بستن" اشاره به سپردن عنان کار به افراد نالایق دارد و اینکه افرادی نالایق بدون داشتن تخصص، تحصیلات، تجربه، شایستگی و شرایط متصدی پست و مقامی شوند
حکایتی آشنا!
☘☘@Bohlol_Molanosradin☘☘
👌#حتما_بخوانید
فرشتگان در حال خواندن اسامی جهنمیان بودند...
که ناگهان نامش خوانده شد...
"چگونه می توانند مرا به جهنم ببرند؟
دو فرشته او را گرفتند و به سوی جهنم بردند...
او تمام اعمال خوبی که انجام داده بود،را فریاد می زد...
نیکی به پدرش و مادرش،روزه هایش،نمازهایش،خواندن قرآنش و...
التماس میکرد ولی بی فایده بود.
او را به درون آتش انداختند.
ناگهان دستی بازویش را گرفت و به عقب کشید.
پیرمردی را دید و پرسید:
"کیستی؟"
پیرمرد گفت:
"من نمازهای توام".
مرد گفت:
"چرا اینقدر دیر آمدی؟
چرا در آخرین لحظه مرا نجات دادی؟
پیرمرد گفت:
چون تو همیشه نمازت را در آخرین لحظه میخواندی!
آیا فراموش کرده ای؟
در این لحظه از خواب پرید.
تا صدای اذان را شنید وضو گرفت و به نماز ایستاد.
*نمازت را سر وقت، چنان بخوان كه گویا آخرین نمازی است که میخوانی.
🌺خدا ميفرماید:
من تعهدى نسبت به بنده ام دارم كه اگر نماز را در وقتش بپا دارد او را عذاب نكنم و او را به بهشت ببرم.
☘☘@Bohlol_Molanosradin☘☘
👌#حتما_بخوانید
فرشتگان در حال خواندن اسامی جهنمیان بودند...
که ناگهان نامش خوانده شد...
"چگونه می توانند مرا به جهنم ببرند؟
دو فرشته او را گرفتند و به سوی جهنم بردند...
او تمام اعمال خوبی که انجام داده بود،را فریاد می زد...
نیکی به پدرش و مادرش،روزه هایش،نمازهایش،خواندن قرآنش و...
التماس میکرد ولی بی فایده بود.
او را به درون آتش انداختند.
ناگهان دستی بازویش را گرفت و به عقب کشید.
پیرمردی را دید و پرسید:
"کیستی؟"
پیرمرد گفت:
"من نمازهای توام".
مرد گفت:
"چرا اینقدر دیر آمدی؟
چرا در آخرین لحظه مرا نجات دادی؟
پیرمرد گفت:
چون تو همیشه نمازت را در آخرین لحظه میخواندی!
آیا فراموش کرده ای؟
در این لحظه از خواب پرید.
تا صدای اذان را شنید وضو گرفت و به نماز ایستاد.
*نمازت را سر وقت، چنان بخوان كه گویا آخرین نمازی است که میخوانی.
🌺خدا ميفرماید:
من تعهدى نسبت به بنده ام دارم كه اگر نماز را در وقتش بپا دارد او را عذاب نكنم و او را به بهشت ببرم.
@Bohlol_Molanosradin
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
واقعا عنبرنسا رو مسخره میکنید و دور میریزد ؟
اگر بدونید چطور باعث میشه پوست صورتتون روشن بشه و جوش اگزما و ... رو توی صورت و بدنتون پاک میکنه😍😍
درمان ریزش مو و هزار تا خاصیت دیگه داره که بزن رو لینک طریقه مصرفش رو یاد بگیر👇👇😍
#حـتـمـا_بـخـوانـیـد🍃
📛 نحوه ساخت و مصرف 👇
https://eitaa.com/joinchat/1744503250C21820b9f5a
از دستش ندین❌❌👆👆
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
واقعا عنبرنسا رو مسخره میکنید و دور میریزد ؟
اگر بدونید چطور باعث میشه پوست صورتتون روشن بشه و جوش اگزما و ... رو توی صورت و بدنتون پاک میکنه😍😍
درمان ریزش مو و هزار تا خاصیت دیگه داره که بزن رو لینک طریقه مصرفش رو یاد بگیر👇👇😍
#حـتـمـا_بـخـوانـیـد🍃
📛 نحوه ساخت و مصرف 👇
https://eitaa.com/joinchat/1744503250C21820b9f5a
از دستش ندین❌❌👆👆
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
واقعا عنبرنسا رو مسخره میکنید و دور میریزد ؟
اگر بدونید چطور باعث میشه پوست صورتتون روشن بشه و جوش اگزما و ... رو توی صورت و بدنتون پاک میکنه😍😍
درمان ریزش مو و هزار تا خاصیت دیگه داره که بزن رو لینک طریقه مصرفش رو یاد بگیر👇👇😍
#حـتـمـا_بـخـوانـیـد🍃
📛 نحوه ساخت و مصرف 👇
https://eitaa.com/joinchat/1744503250C21820b9f5a
از دستش ندین❌❌👆👆
هدایت شده از گسترده تبلیغاتی سبحان📢
واقعا عنبرنسارا رو مسخره میکنید و دور میریزد ؟
اگر بدونید چطور باعث میشه پوست صورتتون روشن بشه و جوش اگزما و ... رو توی صورت و بدنتون پاک میکنه😍😍
درمان ریزش مو و هزار تا خاصیت دیگه داره که بزن رو لینک طریقه مصرفش رو یاد بگیر👇👇😍
#حـتـمـا_بـخـوانـیـد🍃
📛 نحوه ساخت و مصرف 👇
https://eitaa.com/joinchat/1744503250C21820b9f5a
از دستش ندین❌❌👆👆