eitaa logo
حکایتهای بهلول و ملا نصرالدین
6.3هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
16 فایل
بسم الله الرحمان الرحیم مرکز خرید و فروش کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/223674416C035f1536ee اینجا میتونی کانالتو بفروشی یا کانال مناسب بخری👆 تبلیغات انبوه در بهترین کانال های ایتا 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/926285930Ceb15f0c363
مشاهده در ایتا
دانلود
در آخرين روزهای تابستان 8 سال قبل زمانی که در اوج شور و حال جوانی قرار داشتم به مسافرت کردم و به همراه خانواده‌ام در يک هتل ساکن شديم آن روزها تلاقی نگاهم با 23ساله‌ای به نام احمد مسير زندگی‌ام را تغيير داد ديگر عاشق شده بودم و از هر فرصت و بهانه‌ای برای کردن با احمد استفاده می‌کردم او پسر مدير هتل بود و من هم به بهانه‌های مختلف در 😱هتل می‌ماندم تا بيشتر با احمد آشنا شوم که در اين ميان گاهی نيز پا را از صحبت و گفت وگو فراتر گذاشتيم.ادامه👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3333685270C48bbcc01d2
در آخرين روزهای تابستان 8 سال قبل زمانی که در اوج شور و حال جوانی قرار داشتم به مسافرت کردم و به همراه خانواده‌ام در يک هتل ساکن شديم آن روزها تلاقی نگاهم با 23ساله‌ای به نام احمد مسير زندگی‌ام را تغيير داد ديگر عاشق شده بودم و از هر فرصت و بهانه‌ای برای کردن با احمد استفاده می‌کردم او پسر مدير هتل بود و من هم به بهانه‌های مختلف در 😱هتل می‌ماندم تا بيشتر با احمد آشنا شوم که در اين ميان گاهی نيز پا را از صحبت و گفت وگو فراتر گذاشتيم.ادامه👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3333685270C48bbcc01d2
💥زمانی که شیخ جعفر در لاهیجان اقامت داشت شخصی به خدمت آن بزرگوار آمد، عرض کرد با جناب شیخ سخن محرمانه ای دارم. در این هنگام شیخ مجلس را نمود. آن شخص عرض کرد من مردی هستم در حباله خود دو زن دارم. روزی به رفتم، دختری دیدم در غایت حسن و جمال، از دیدار او در آن بیابان شدم، و از او سوال نمودم که تو کیستی و در اینجا چه می کنی؟ در جواب من گفت که من از می باشم و عاشق تو گشته ام، چون به خانه رفتی یک باب خانه جداگانه ترتیب بده، که من هر شب به نزد تو می آیم و از مال دنیا هر چه بخواهی برای تو می آورم لکن به دو شرط اول: آنکه از زنان خود…… زیر 👇 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662