بصیرت، این است که انسان لایه های پنهان رخ دادها و شخصیت ها را بخواند نه اینکه ظاهرگرایی کند و وقتی مفاسد پنهان یک جریان، آشکار شد، حمایت نکند؛ این ظاهرگرایی است.
امیرالمؤمنین حضرت وصی ع می فرمایند:
وَ لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ بِمَوَاضِعِ الْحَقِّ
https://eitaa.com/hkamal
هدایت شده از حسینی کمال آبادی
بسم الله الرحمن الرحیم موارد تطبیق روایات بر مصادیق در تاریخ شواهدی بسیار دارد، مصداق یابی روایات آخرالزمان کاری است که برخی به آسانی، قاطعانه و یا با استظهار انجام می دهند و هیچ گاه از مصداق یابی هایی که با همین روش انجام شده و گذر زمان ناصحیح بودن آن را روشن ساخته است، عبرت نمیگیرند.
بریده از گذشته و عدم توجه به روشی ناکارآمد، آسیب است. این گونه تطبیق ها _هرچند به صورت احتمالی_ از سویی برخی فقیهان و محدثان نیز صورت گرفته است: مرحوم علامه مجلسی ذیل روایت ابوخالد کابلی منطبق دانستن آن را با دولت صفویه بعید نمی شمارد (بحارالانوارجلد ۵۲ صفحه ۲۴۳) و مرحوم آیت الله منتظری همان روایت را بر انقلاب اسلامی ایران محتمل انطباق می داند (دراسات فی ولایة الفقیه جلد ۱ صفحه ۲۹۳ ). حسینی کمال آبادی
بهمن ۱۳۹۷
#حسینی_کمال_آبادی
#سید_مرتضی_حسینی_کمال_آبادی
#مهدویت
#آخر_الزمان
#روایات
#تطبیق_روایات
#علامه_مجلسی
#آیت_الله_منتظری
#ابو_خالد_کابلی
@hkamal
هدایت شده از حسینی کمال آبادی
«رساله عملیه بایسته»
رساله عملیه، کتابی مهم است که در آن، دیدگاههای مراجع تقلید منعکس می شود و حاصل یک عمر، دقت نظر های آنان در منابع و اسناد شرعی است. این کتاب را می توان کتاب بالینی مقلدان برشمرد که بر اساس آن با شریعت اسلام و فقه آشنا می گردند و وزندگی خود را بر اساس آن سامان می دهند.
ورود صنعت چاپ و نشر و افزایش تدریجی سطح سواد، به شکل گیری سنت رساله عملیه نویسی برای مقلدان انجامید و احکام فقهی را از سطح تخصصی یا بیان شفاهی خارج ساخت. به رغم شکل گیری سنت رساله عملیه نویسی، رساله ها عمدتا مشتمل بر تعداد زیادی از تعابیر پیچیده فقهی بود که استفاده از آنها توسط عموم، مردم را با دشواری هایی مواجه می ساخت؛ این مشکل با انتشار نخستین توضیح المسائل به سبک فعلی در زمان حیات آیت الله بروجردی تا حدودی رفع شد. این توضیح المسائل توسط یکی از فضلای حوزه به نام حاج شیخ علی اصغر علامه کرباسچیان (موسس مدارس علوی در تهران) بر مبنای آرای فقهی آیت الله بروجردی تدوین شد و پس از تأیید ایشان بارها چاپ شد و بدین ترتیب به شکل رسمی متداول بین مراجع در آمد.
اما پیشرفته سازی رساله های عملیه هنوز جای کار دارد و شاید اولین مسئله ای که به ذهن عموم برسد ظرفیت ساده سازی بیشتر رساله عملی باشد اما به نظر می رسد از ابعاد دیگر نیز بتوان به این مسئله نگاه کرد مثلا بُعد موضوعی رساله ها آیت الله ابوالقاسم علیدوست در مصاحبه ها و سخنرانی های خود بر این نکته تأکید کرده است که ما در کنار رساله های موجود که وظیفه مقلدان را بیان می کند؛ به رساله عملیه دیگری نیز نیاز داریم که وظیفه عاملان حکومت نسبت به مردم و امور آنان را تبیین کند.
پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی چندی پیش کتابی را ذیل عنوان «احکام فقهی رفتار های حکومتی» از نویسنده محترم جناب آقای جهان بزرگی منتشر کرد؛ هرچند این کتاب موضوع مورد نظر خود را از منظر اخلاقی پیگیری کرده است؛ میتواند در تحریر رساله های عملیه مورد نیاز، قدمی رو به جلو باشد.
در این سنخ مسائل جمعآوری افکار گوناگون بسیار ضروری است. اگر دیدگاه های مختلف در خصوص آینده رساله نگاری جمع آوری شود و مورد ارزیابی قرار گیرد، بر اساس آن میتوان به طرحی جامع رسید که توان پیشرفت بالایی را به ارمغان آورد و گرنه اکتفاء به مسائل خرد و حرکات فردی پیشرفت های محدودی را به دنبال خواهد داشت.
بر این اساس، پیشنهاد می کنم که نهادهایی که این مسئله در رسالت آنها تعریف شده است، جشنوارهای علمی_ پژوهشی در خصوص «رساله عملیه بایسته» طراحی کنند و افکار صحیح را در این مسئله از اقصا نقاط جهان جمع آوری کنند تا بر اساس آن بتوان به طرحی جامع رسید.
سید مرتضی حسینی کمال آبادی
پژوهشکده ادیب فقه جواهری
فروردین ماه ۱۳۹۸
@hkamal
نظر مرحوم میرزای نائینی درباره «زیارت عاشورا»
شخصی طی مرقومهای از مرحوم محقق نائینی (۱۲۷۶_۱۳۵۵ هـ.ق) رضوان الله علیه سؤال نمود که برای رفع حوائج به ادعیه و اذکار از کتب ادعیه و یا از افراد صاحب تجربه از متدینین رجوع میکند ولی گاهی حاجتش روا میشود و گاهی ظاهرا اثری نمیبیند. لذا از مرحوم نائینی تقاضا میکند تا دعایی به او توصیه کنند.
محقق نائینی در پاسخ میفرمایند:
من به تو اجازه میدهم تا به آنچه در کتابهای «مکارم الاخلاق» و «مصباح» آمده عمل کنی، اما دربارهی آنچه از ادعیه که در السنهی مردم است، چون نمیدانم از کجا نشأت گرفته، نظری ندارم، اما اینکه گفتی گاهی اوقات ادعیه اثر دارد و گاهی ندارد، این از اموری است که جز خدا و راسخان در علم (اهل بیت) کسی از آن آگاه نیست و من در همهی حاجات دنیوی و اخروی بالاتر از زیارت عاشورا سراغ ندارم.
https://eitaa.com/hkamal
تمدن اسلامی، تمدن ابد ساز است نه صرفا دنیا ساز.
خدا رحمت کند امام خمینی ره را نقدی بر این تاریخ تمدن اسلامی نویسی گوستاولوبن داشت و می فرمود: او از اسلام کاسه و بشقاب و در و دیوار فهمیده است(نقل به مضمون) اگر افق ابدی شدن، تمدن ابدی هم خواهیم داشت منتها به معنای صحیح آن.
نقش افق ابدی در تکوین تمدن اسلامی خود مساله ای مهم برای پژوهش است.
حسینی کمال آبادی
#علامه_حسن_زاده_آملی #تمدن_اسلامی #تمدن_ابدی #سید_مرتضی_حسینی_کمال_آبادی #فکر_ابدی #حسینی_کمال_آبادی #گوستاولوبون #تاریخ_تمدن
https://eitaa.com/hkamal
در رابطه با فلسفه نگارش کتاب تشنه دانش به عنوان اولین یادداشت سال 1402 نکاتی را بیان می کنم:
خوب فکر کنم دیگه به اندازه ای معروف هست که نخواهم به چارچوب کتابشناسی درمورد معرفی آن وارد شوم، شاید بسند به آنچه روی جلد آن آمده کافی باشد: تشنه دانش، راهنمای دانش اندوزی براساس زیست نامه علامه حسن زاده آملی قدس سره اثر این کمترین سید مرتضی حسینی کمال آبادی.
بحث تشنگی و عطش نسبت به سعادت و کمال، اصلی مهم در موفقیت است، مولوی در این باره در دفتر سوم از مثنوی معنوی می گوید:
آب کم جو تشنگی آور به دست
تا بجوشد آبت از بالا و پست
بعد از ابیاتی می فرماید:
تا سقاهم ربهم آید خطاب
تشنه باش الله اعلم بالصواب
در واقع سیراب کردن کار خداوند است اوست حضرت ساقی،
آن حضرت تشنگانی را که طلب آب دارند از شراب طهور سیراب می کند.
حضرت علامه در غزلی به نام کشف محمدی ص چنین سروده اند:
تشنه بسوی آب و خود تشنه ی تشنه است آب
خدا گدا گدا کند؛ گدا خدا خدا کند
طبیعتا آنان که تشنه نیستند و احساس عطشی ندارند تمنای سیرابی هم ندارند.
از این رو عطش و طلب دو اصل همزاد و سرمایه سالک هستند، علامه حسن زاده می فرماید:
منم آن تشنه دانش که گر دانش شود آتش
مرا اندر دل آتش همی باشد نشیمن ها
این بیت که نام کتاب هم از آن وام گرفته ام علاوه بر آنکه بر اصل عطش دلالت دارد بر عمق آن هم دلالت دارد، چرا که تشنگی در مراتب است، هستند برخی که به جرعه ای سیراب می شوند و هستند برخی که دریا دریا، عطش آنان را آرام نمی کند و دائما خواهان فراگرفتن بیشتر هستند، حضرت علامه در این بیت می فرماید چنین نیست که اگر دانش دشوار شود و بسان آتش شود، عطش من فروکش کن، من در میانه آن خواهم رفت و آنجا سکنی خواهم گزید و این عمق تشنگی او نسبت به دانش و فراگیری را می رساند.
آنان که به اندک موفقیتی سیراب می شوند، درجه تشنگی کمی دارند و زود پیشرفت بیشتر را پس می زنند.
در منظومه فکری علامه حسن زاده عنصر عطش و طلب به عنوان سرمایه مطرح گشته است و عدم عطش و طلب به عنوان بیماری بولیموس عنوان شده است، در این بیماری انسان نیاز به غذا دارد ولی اشتهایی ندارد و روز به روز به اضمحلال می رود.
بر این اساس آنچه در انسان عطش به سوی کمال، ایجاد می کند، حقیقتی مهم است که به انسان سرمایه می دهد، من از آن به عنوان «حقایق سرمایه زا» یاد می کنم، یکی از آن حقایق داشتن الگو است، هنگامی که انسان، فردی ایستاده بر قله را به عنوان الگو برای خود برگزید، دائما ندای «تعال» به این معنا که بیا بالا و بالا از آن به گوش می رسد، ندائی که از کوی سعادت به گوش می رسد و انسان را پیشرفت می دهد. در واقع الگو ایجاد عطش، طلب و انگیزه در آدم می کند.
عطش که آمد عناصر مانند طلب، انگیزه، جویندگی، همت و... در ادامه می آید و جوشش شروع می شود.
رمان جاناتان مرغ دریایی اثر ریچارد باخ ترجمه کاوه میرعباسی که در نشر نی منتشر شده است، داستانی زیبا از این عطش و طلب است:
در این داستان خواندنی، یک مرغ دریایی می خواهد فراتر از مرغان دریایی پرواز کند، او در دل توان پروازی که در بال هایش نهفته توانی مضاعف می دید که می تواند به پروازی برتر برسد، او زیست بوم مرغان دریایی و نوع پروازشان را خیلی سطح پایین می بیند آنان پرواز را فقط ابزاری برای رصد غذا و پرکردن شکم می دیدند (ص12) ولی جاناتان عطشی برای پروازهایی مضاعف دارد و در این راه رنجی فراوان می برد و بارها مورد نصیحت والدین و اطرافیان قرار می گیرد که به همین زیست بوم قناعت کند، باری که او این نصیحت به گوش می گیرد و ماننددیگران به تکه ماهی یا تکه نان هجوم می برد و تکه ای نصیب می برد آنرا به مرغ دریایی پیری می بخشد و حسرت می خورد که زمان خود را اگر برای فراگرفتن پرواز گذاشته بود، بهتر می شد، عطش پرواز او را به تمرین و شکست و تمرین و شکست و تمرین می برد و او پله های پرواز را یکی پس از دیگری طی می کند تا آنجا باری با سرعت صدو بیست مایل در ساعت مانند گلوله مستقیم از وسط بساط ناشتایی مرغان دریایی عبور کرد و برق آسا با سرعت صد و شصت در ساعت به مسیرش ادامه داد و بال هایش را گشود و به ارتفاع چهارهزار پا رسید و به سرعت دویست و چهارده مایل در ساعت رسید....
ادامه دارد....
@hkamal
واکنش شورای مرغان دریایی تبعید او بود به صخره های دور دست تا تک و تنها زندگی کند اما آن موفقیت و این تبعید باعث نشد که شوق پیشرفت از سر او بیرون رود و او پیوسته در تلاش بود تا مراحل بالاتر از فرابگیرد او تشنه دانش بود حتی تک و تنها در صخره های دور دست حتی در میان آتش تنهایی. خداوند او را به میان تشنگان پرواز و افرادی مانند خود می برد و او را به استادی می رساند که او را پیشرفت دهد. جاناتان هر چه پیشرفت می کرد عطش او بیشتر می شد نه آنکه فروکش کند، این تشنگی او را به ساحت های برتر پرواز می رساند او به محضر پیرمرغان می رسد و توان پرواز ملکوتی و عروج های آنی را فرا می گیرد و در ادامه خواهان آموزش می شود و با همه دشوارها به سوی قوم خود باز می گردد و با مخاطراتی رو به رو می گردد.
مختصری از آن داستان زیبا را گفتم و هرگز این مختصر جای لطایف مطالعه داستان را فرا نمی گیرد، مطالعه این داستان را برای همه تشنگان توصیه می کنم.
داستان تشنگی علامه حسن زاده و تلاش های او برای فراگرفتن دانش و رنج های او و بی مهری ها به او و زمین خوردن های او و به پاخواستن های او و حرکت هایی فرای روزگار خود همه و اتصال او به عالم غیب همه و همه از سرمایه عطش بی پایان آب می خورد که حضرت ساقی پیوسته او را از شراب طهور سیراب می کند.
علامه حسن زاده نیک فراگرفته بود که با این بال و پر پرواز نباید در این منازل نازل بماند و به دانشی اندک بسنده کند او در بیتی می فرماید:
من که بال و پر پرواز بعالینم هست اندرین لای و گل منزل نازل چه کنم
رسالتی که کتاب تشنه دانش به دوش دارد، دادن سرمایه عطش به دانش پژوهان است از رهگذر زیست نامه الگویی که تشنگی او بی پایان است.
سید مرتضی حسینی کمال آبادی
3فرودین 1402
1 شهر الله المبارک 1444
قم المقدسه
@hkamal
بسم الله الرحمن الرحیم
جهان، روزی که تو رفتی
به مناسبت سومین سالگرد ارتحال علامه حسن زاده آملی قدس سره
غوغای جهان شد، روزی که تو رفتی
آماج خزان شد، روزی که تو رفتی
بودی وتدالارض و جهان یکسره بی تو
گردان فغان شد، روزی که تو رفتی
دانش را تو بدی پدر، ز معقول و ز منقول
یتیم جهان شد، روزی که تو رفتی
ای سایه لطفت آرام دل ما
نا آرامِ جهان شد روزی که تو رفتی
ای روح خدا، مرد خدا تو لیله قدری
بی لیل، جهان شد، روزی که تو رفتی
ای ماه ترین چهره که دیدم به همه عمر
بی ماه، جهان شد، روزی که تو رفتی
ای چشم نواز همه دل های خدایی
بی نور، زمان شد، روزی تو رفتی
سلام علیک یوم ولدت و یوم مت و یوم تبعث حیا
سید مرتضی حسینی کمال آبادی
مهرماه 1403
https://eitaa.com/hkamal
نسبت آن با تبلیغات و مصرف گرایی چیست؟
آیا رسانه برای قناعت تولید محتوا دارد یا رسانه ها چون بازار مسگرها فقط بر طبل مصرف گرایی می کوبند؟
چه گونه این فضیلت در ابعاد بزرگ یک امت و یک جامعه رشد می کند؟
آثار آن فضیلت در منزلت اجتماعی شخصیت ها و اصناف کدام است؟
مقایسه نسل ها در چند دهه گذشته چه تفاوتی در رویش و ریزش این فضیلت و رذیلت به دست می دهند؟
مصادیق آسیب قناعت کدام است؟
https://eitaa.com/hkamal
هدایت شده از حسینی کمال آبادی
894.1K
حسینی کمال آبادی:
لا أدری نصف العلم برای تنبل پروری صادر نشده است.
@hkamal