eitaa logo
اشعار و سبک های حسن کردی
587 دنبال‌کننده
59 عکس
5 ویدیو
0 فایل
زندگی بی تو هست آخر هیچ عشق یعنی حسین و دیگر هیچ
مشاهده در ایتا
دانلود
مرثیه حضرت علی اکبر علیه السلام آینه دار شکوه است علی جانِ حسین همچنان سلسله کوه است علیِ جان حسین آمده مثل ابالفضل پناهش بشود یک تنه آمده تا اینکه سپاهش بشود زلف بر شانه به سیمای نبی می آید به اُحد می رود و جای نبی می آید صفت سرو بر این قد رسا کم باشد قامتش جلوه ای از عرش معظم باشد لشکرِ ابروی او تیغ زنان می آید دشمن از کثرت کشته به فغان می آید میرود تا که ولی زنده بماند بی شک اشهَدُ اَنَّ علی زنده بماند بی شک تیر از چله ی ابروی کجش می بارد برق چشمش اثر صاعقه ها را دارد میمنه میسره را ساده بهم می ریزد دسته دسته جلویش دست قلم می ریزد دست در قبضه شمشیر شبیه علی است پدرش گفت که این شیر شبیه علی است لشکری پیش قدمهاش زمین می افتد چقدر سر جلوی پاش زمین می افتد کوفه را کشت رجز خواندن بی مانندش همه گفتند علی آمده یا فرزندش جبرییل آمده فضل علی اکبر می خواند به جوانمردی او آیه مکرر می خواند می رود میمنه تا میسره را مثل علی زرهش پشت ندارد بخدا مثل علی چین می افتد به صف لشکر اگر تیغ کشد شامْ مرگی برسد اکبر اگر تیغ کشد از عطش حیف نمانده ست رمق در جانش دستش از خستگی افتاد چو مادر جانش اسب او خواست به خیمه برود،عکسش شد خواست از حادثه ها دور شود، عکسش شد برد با حوصله در کوچه دشمن او را می سپارد به دم تیزی آهن او را ذره ذره تنش از اسب زمین می ریزد اربأ اربا بدنش مثل نگین می ریزد زخم ها پشت سر هم به بدن باز شدند عضو های تنش انگار که مقراض شدند روی زانو پدر از راه خمیده آمد از همه زندگی اش دست کشیده آمد @hkordy
مرثیه حضرت علی اکبر علیه السلام با خداحافظی ات جان ز جهانم می رفت رفتی و پشت سرت روح و روانم می رفت آتشی از لب خشکت به لبم آوردی من چنین پیر نبودم که، تو پیرم کردی آخرین مرتبه در پیش پدر راه برو تا تو را سیر ببینم به نظر راه برو می روی قلب پدر پشت سرت می ریزد آهِ بابا ز لب خون جگرت می ریزد خوش قد و قامت من، آرزوی دنیایم کمی آرام برو بالاخره بابایم تا به این جا برسی پیر شدم اکبر من بی تو از زندگی ام سیر شوم دلبر من لب تفدیده ات از داغ، سنان خواهد خورد پهلویت هم نفس کوچه نشان خواهد خورد دشت از عطر دل انگیز تنت پر شده است کربلا لاله ی من از بدنت پر شده است ای مکسر شده ی سوخته ی زهرایی هر کجا می نگرم پر پرِ من آنجایی از لب سوخته ات یک پدر دیگر گو صبر کن تا بکشم خون دلت را ز گلو برگ برگی و ز نیزه خبرت می گیرم تو نگفتی که من از رفتن تو می میرم گر چه چون برگ گلی نقش زمین ریز به ریز تا نیاید ز حرم عمه ز جایت برخیز تا تنت جمع کنم خون جگرها خوردم طعنه از لشکر خوشحال پدر ها خوردم نیزه ها را به هوای بدنت می گردم با قد تا شده دنبال تنت می گردم نیزه نیزه شدنت بیشتر از ممکن شد اربا اربا بدنت در همه جا ساکن شد قاتلت لشکری از نیزه و از شمشیر است قد کمان آمده ام پیش تو اما دیر است پسرم مثل سقیفه به سرت ریخته اند یادگاران خلیفه به سرت ریخته اند برسان پیش علی خسته گی ام را بابا بعد تو، هستی من، خاک سر این دنیا خون ز زخم بدنت می رود و میبینم جان به سختی ز تنت می رود و میبینم https://eitaa.com/hkordy
زمزمه حضرت علی اکبر علیه السلام تنت رو از توو دشت نمیشه پیدا کرد کی اینچنین جسمت رو اربا اربا کرد رو نیزه ها دنبال پیکرت هستم فکر شکاف رو فرق سرت هستم دور و برت همهمه شد پهلوت مثه فاطمه شد ای خوش قد و بالای من قامتت قمه قمه شد ۲ چند نفری باید جسمت و جمع کنیم تازه اونم شاید جسمت و جمع کنیم می خوام بگیرمت توو رو تو آغوشم ترسم که پیکرت بریزه از دوشم ذره ذره شدی عزیز مثله نگین ریز ریز عمه توو میدون اومده حالا تو بازم برنخیز ۳ دو زانو اومدم کنار پیکرت چه ناله ها زدم کنار پیکرت چی میشه یک دفعه دیگه بگی بابا ببین که هوو شدم از سمت سربازا عبام واست کفن شده اینجا مدفن من شده مثل کوچه یه لشکری مشغول خندیدن شده https://eitaa.com/hkordy
سبک ها و اشعار شب هشتم👆👆
زمزمه احساسی قول بده قول بده لحظه ی مرگم می رسی من که ندارم به جز از تو کسی قول بده که آخرین حرف منه یا حسین تا آخرین نفس منم با حسین اصلا بی تو زندگی چیه یا حسین عمر من میگذره هر لحظه با حسین 2 دوست دارم که عشقم بهت نشون بدم و حسین حسین بگم و جون بدم و بهم بگو وقتی می میرم تو کنار منی تو بهترین پایان کار منی می خوام توو روضه عمرم به سر برسه توو تشییع من حسین یه سر برسه https://eitaa.com/hkordy
مستجاب است دعا در حرمت یا عباس چه غم از سختی دنیاست مرا با عباس مثل طوفان زده های شب دنیایم که می رسم با تو به آرامش دریا عباس آبرو یافته هر کس به شما رو زده است خاک پای علمت آبروی ما عباس هر کجا نام تو آنجاست غمی آنجا نیست می کند معجزه نامت همه جا یا عباس با تو حاجت نبرم پیش کریمان حتی به کسی نیست مرا حاجتم الا عباس نزنم دست به دامان کسی تا هستی دستگیر دل هر نوکر تنها عباس عشق هیأت شدم از عشق علم از وقتی که توانست بگوید لبم آقا عباس چه کسی مثل تو هر سال برآورده کند آرزوی دل ما، کرببلا را عباس مادرت ام بنین بود ولی بی تردید پسرش خوانده تو را حضرت زهرا عباس پرچمت مثل چراغی ست که بر هر خانه ست شود آن خانه حسینیه ی دلها عباس https://eitaa.com/hkordy
مرثیه حضرت ابالفضل سلام الله علیه لب آبی و لبت داغ تر از خورشید است آنچه بعد از تو نبیند دل من امید است من چگونه خبرت را برسانم به حرم مانده ی بال و پرت را برسانم به حرم همچنان دخترم از خیمه تو را می خواند خواهرت منتظر آمدنت می ماند هلهله ها خبر از دست بریده داده خبرم را به حرم قدِ خمیده داده قامتم از غم بی دستی تو تا مانده کوهی از تیر به روی بدنت جا مانده بدنت پر شده از تیر تماشا سخت است حرِکت دادن این جسم از اینجا سخت است فرصت کندن تیر از تن تو نیست مرا طاقت هلهله ی دشمن تو نیست مرا بروم پیکر بی دست تو را پس چه کنم کینه ی دشمن بد مست تو را پس چه کنم تن بی دست تو با نیزه لگد کوب شده حرمله با غم تو حال دلش خوب شده https://eitaa.com/hkordy
شب تاسوعا مرثیه برخیز جان فاطمه اینجا نمان برو بگذار روی خاک مرا نیمه جان برو هی آه می کشی و تنم لرزه می کشد قربان مهربانی ات ای مهربان برو دستم بریده و کمرت را شکسته اند برخیز ای شکسته دل قد کمان برو بیرون مکش یکی و دوتا نیست تیرها جانم فدات ناله مزن این چنان برو این هرزه چشم ها به حرم چشم بسته اند برگرد خیمه زود نمانده زمان برو خون گریه های چشم ترم نذر زینب است آقا به جان خواهر تنهایمان برو برخیز و بی کسی حرم را نظاره کن زینب کجا و صحبت نامحرمان برو از من گذشت غربت و در انتظار توست گودال خون و نیزه و سنگ و سنان برو من سر به زانوان تو دارم چه ماتم است الشمرُ جالسٌ...سر تو ناگهان...برو https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA ایتا @hkordy
مرثیه قمر منیر بنی هاشم علیه السلام در چشم تو صد چشمه ی خون وا شده است با زخم سرت شکاف معنا شده است این تیر که در چشم ترت خوابیده انگار که در قلب منم جا شده است هم عرش ترین ساقی خوش سیمایم از دست عمود است تنت تا شده است؟ من از تو شنیدم که برادر گفتی؟ عمری ست که از تو این تقاضا شده است بعد از تو نیاید که ببیند زینب جای تو سنان است که سقا شده است چشمان پر از زخم تو روشن سردار دور حرمت حرمله پیدا شده است ای کاش نبینیم که فردا چه کسی هم قافله با زینب کبری شده است فردا تو نباشی که ببینی زینب در محمل بی پرده تماشا شده است https://eitaa.com/hkordy
نبند چشاتو تا چشمام باز بمونه نزار شمر برام شععععععر غارت بخونه دستاتْ روی خاک و دلم ریشه ریشه می خوام پاشم از پیییییشت اما نمیشه تکون نده به پیکرت تا نریزه بال و پرت عمود آهن سنگینه ریخته بهم فرق سرت ۲ خودم کشیدم تیر از توو چشت بیرون خشکی لبهات تر شده با موج خون شریکه توو قتلت شمشیر یک لشکر چه جوری رو نیزه میری تو با این سر میکشه زینبو غمت خبر این قد خمت می ترسم لشکر بعد من بدزدن دست قلمت ۳ اگه بری داداش رقیه پیر میشه با دست حرمله دختر اسیر میشه سکینه بعد تو خوشی نمیبینه توو داغ معجرش به سختی میشینه زینب بی تو چه کار کنه با حرمله چه کار کنه فردا تنها بچه ها رو چه جوری خوب سوار کنه https://eitaa.com/hkordy