eitaa logo
اشعار و سبک های حسن کردی
572 دنبال‌کننده
53 عکس
5 ویدیو
0 فایل
زندگی بی تو هست آخر هیچ عشق یعنی حسین و دیگر هیچ
مشاهده در ایتا
دانلود
@qazalegerye مرثیه شهادت امام سجاد علیه السلام روضه ی سوختن کرب و بلا را دیده او وداع حرم و خون خدا را دیده قاتل و مقتل کلِّ شهدا را دیده عصر آن واقعه قحطی حیا را دیده هر چه ما روضه شنیدیم تمامش را دید آتش و سوختن اهل خیامش را دید دیده پاهای مغیلان زده ی خواهر را درد شرمندگی از سوختن معجر را خنده ی شمر و سنان، زجر به یکدیگر را ساربان و پدر و قصه ی انگشتر را کاش در کرب و بلا این همه نیرنگ نبود کاش انگشتر و انگشت بهم تنگ نبود روز تشییع پدر تیر سه پر پیرش کرد قبر کوچک،تن سقا،چقدر پیرش کرد روی نیزه شدن آن همه سر پیرش کرد خیزران و لب و دندان پدر پیرش کرد زیر زنجیر تمام بدنش زخمی بود تا چهل سال دلش مثل تنش زخمی بود شام بر روح و تنش تیغه ی تکفیر کشید آتش از بام که افتاد سرش تیر کشید درد بسیار تر از خنجر و شمشیر کشید یکسر از قهقهه ی حرمله تحقیر کشید مرد تنهای اسیران شده باشی سخت است شاهدی بر صدقه نان شده باشی سخت است @hkordy
مرثیه امام سجاد علیه السلام تمام عمر با گریه عجین بود تمام عمر هر لحظه حزین بود سلاحش گریه بوده در نبردی که در راه دفاع از جانِ دین بود سبک تر از فرشته بال می زد پر پرواز او اشک وزین بود نشانِ مهربانی با ضعیفان به روی شانه هایش چون نگین بود دعاهایش برای اهل تقوی همیشه اولین و آخرین بود صحیفه شرح الفت با خدا و فرار از دست ابلیس لعین بود امیر نفس، در بالاترین وجه سرآمد بر تمام مؤمنین بود غلامش اذن باران داشت، وقتی که او در عرش سجاده نشین بود ملائک مستمندان نگاهش امام آسمان ها و زمین بود قنوتش وصل عرش و فرش می کرد جهان در دست زین العابدین بود چهل سال آه، جان نازنینش دچار زخم های سهمگین بود شهید زخم عاشوراست مولا شهید روضه ی باباست مولا چهل سال است آقا داغ دار است چهل سال است چشمش بی قرار است چهل سال است که تقویم این مرد تمام فصل هایش بی بهار است ستون آسمان و جان دنیا ولی در تنگ نای روزگار است پس از کرببلا و قتله گاهش همیشه چشم هایش سوگوار است هنوز از هتک حرمت در اسیری دچار زخم های بی شمار است عبورش از دل بازار سخت است چه رنجی در ضمیرش یادگار است چهل سال است خود را می کِشاند شهید زنده ی چشم انتظار است گذشته سال ها اما هنوزم شبیه روز اول داغدار است برایش آب و نان و خاک روضه ست همانگونه، حصیر و گوشوار است که دیده غیر این آقای زخمی پدر جانش سرش نیزه سوار است اسیر کوفه ای شد که برایش علی کشتن همیشه افتخار است ندیده تا کنون چشمان غیرت از اینها یک زنی را در اسارت https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA ایتا @hkordy
"دعا کن زخم غمهایت بسوزاند مرا یک عمر" دعا کن بر ندارم سر ز درگاه شما یک عمر تو کوه تکیه گاه باورم هستی و من تنها به دلگرمی مهرت ایستادم روی پا یک عمر دو ماه از آخرین بوسه گذشته بر ضریح تو بگو دیگر نمی افتد جدایی بین ما یک عمر برای روضه هایت نوکر ساده نمی خواهی؟ نه امروز و نه فردا تا ابد تا انتها، یک عمر هوای گریه در آغوش صحنت کرده ام بازم بگو که حوصله داری برای این گدا یک عمر؟ به آن شهری که عطر پرچمت در زلف یادش نیست بهشت حتی اگر باشد ندارم اعتنا یک عمر به یاد زندگی هایی که با شوق سفر کردم نخواهد رفت از یادم خیال کربلا یک عمر @hkordy
مرثیه اول ماه صفر رسیده روضه به بازار شام واویلا تمام مرثیه در یک کلام واویلا شدند پرده نشینان آیه ی تطهیر شکنجه در ملأ بار عام واویلا ز کوچه ها همه بوی شراب می آید رسیده قافله در ازدحام واویلا در ازدحام نظرها،سلاله های علی اسیر و خسته و بی احترام واویلا به کوچه های یهودی خبر رسانده کسی رسیده مرحله ی انتقام واویلا به هر اشاره ی سنگی سری زمین می خورد سری به نیزه ندارد دوام واویلا مقابل دل زینب چگونه می شکنند به سنگ کینه جبین امام واویلا ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
مرثیه مجلس یزید لعنت الله علیه می رسد روضه به یک طشت خدا رحم کند خیزران کاش به زخم دل ما رحم کند چند جای لبت از چوب ترک خورده حسین زخم چشمان ترت باز نمک خورده حسین با سرت خنده کنان حرمله بازی می کرد خیزران با دل یک قافله بازی می کرد مگر از خاطره ام می رود آن بزم عذاب می چکید از لب آن مردک سرمست شراب خواهرت می رسد از راه طنابی بر دست دشمنت دور سرت پیک شرابی در دست مست بود و به دهانش غزلی کفر آمیز تکیه می کرد به ضرب المثلی کفر آمیز دخترت خواست روی پنجه ی پا برخیزد به تماشای تو در طشت طلا برخیزد هر چه کردم نگذارم به تو سوگند نشد خیزران از لب و دندان تو دل کند نشد https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA } ایتا https://eitaa.com/hkordy
سرود میلاد حضرت رضا علیه السلام دو بند اخر به لهجه ی مشهدی @qazalegerye 1 سلام آقا جون سلام بازم منم مگه می تونم ازت دل بکنم تا که شیشه ی غرورم نشکنه به کسی غیر تو رو نمی زنم تو پادشاهمی_کوه تکیه گاهمی آهوی بی کسم_تنها سرپناهمی یا علی موسی الرضا سلطان عشق ۲ گرچه توی نوکری آخِر می شم روسیاهم تو حرم طاهر می شم وقتی که گره گره میشه کارم میام از باب الجواد زائر می شم دست خودم نبود_بسکه تو دل آرایی توی صف ضریح_جا زدم یه وقتایی یا علی موسی الرضا سلطان عشق ۳ دست ما تنگه و دل تو قفسه صحن آزادی تو باز هوسه دنیا باشه مال آقازاده ها گوشه ی صحنت برای ما بسه کارم زیارته_کار تو هدایته قرار ما و تو_سه جا تو قیامته یا علی موسی الرضا سلطان عشق ۴ از همو بِچگیا ديوِنتُم مِثه كِفترات مويُم حيرونِتم با اجازه به خودُم وعده دِدُم كه شب اول قبر مهمونِتُم سايه ي سَرُمي مِهرِبون ياورُمي تو مهرِبون تر از بابا و مادرُمي ٥ وَختايي كه گِره مُفته به كارام مِدِنُم دل ناگرون مِشي بِرام حال زندگیِ خيليا بده حال مو كه خوبه به لطف آقام هر چی از کرَمِت بُگم بازم کمه با تو دلُم آقا قرصِه و محكمِه یا علی موسی الرضا سلطان عشق ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
89.9K
سلام آقا جون سلام بازم منم
@qazalegerye آجرک الله یا صاحب الزمان مرثیه امام حسن عسکری علیه السلام زهر جانکاه به جان جگرش افتاده لرزه بر پیکره ی بال و پرش افتاده عطش از سوختگی لب او می بارد شدت زهر به لبها اثرش افتاده چشم او آمدنی را به تماشا مانده با دلی تنگ به یاد پسرش افتاده درِ سرداب که وا شد دل او ریخت بهم یاد یک خانه ای و میخ درش افتاده لحظه ی آخرِ او روضه شد و سخت گریست داغ مادر به دل شعله ورش افتاده یاس در آتش و یک شهر تماشا میکرد در به روی بدن محتضرش افتاده محسن و مادر و دیوار و لهیب هیزم روضه در روضه همه در نظرش افتاده گفت آهسته به گوش پسرش...مادرمان ردِّ یک پنجه به چشمان ترش افتاده ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
🚩🚩 🚩 🤲 اللّهُمَّ الْعَنْ أبَا الشُّرُورِ وَ أتباعَهُ فِی کُلِّ لَمْحَةٍ بِقَدْرِ ما فِی عِلْمِکَ مِنَ الأزَلِ إلَی الأبَدِ. 🤲 🚩 🚩🚩
ذکر توسل همه ی انبیا علی ست دست خدا و گوش و زبان خدا علی ست وابسته است گردش هفت آسمان به او بعد از خدای اول بی انتها علی ست چشم تمام خلق قیامت به دست اوست زیرا فقط مقسِّم روز جزا علی ست در های و هوی سخت تمامی غزوه ها روی لبِ رسول خداوند یا علی ست آن یک نفس که می رسد الطاف قدسی اش بر کلِّ "ما سِوا" نفس مرتضی علی ست ما را چه هول لحظه مرگ است بی گمان تا قبض روح شیعه ی دلداده با علی ست صدها خلیفه یک نخ کفشش نمی شوند "لا" بوده اند آن دو و نون لنا علی ست ما را به آن فراری از جنگ ها چه کار شکر خدا که رهبر میدان ما علی ست فردا که روز بی کسیِ دشمن علی ست فریاد قلب خسته ی ما یک صدا علی ست https://eitaa.com/hkordy
قلب کویر با تو بهشت خدا شده ست قم قبله ی ارادت دل های ما شده ست این خاک با حضور تو دارالشفا شده ست اینجا حریم روشن آیینه ها شده ست با تو بهار در دل این خاک پا گرفت مهرت نسیم بود و جهان مرا گرفت دردیم و جز به مهر تو درمان نمی شویم ابریم و بی نگاه تو باران نمی شویم دل مرده ایم و بی مددت جان نمی شویم ما نوکر تواییم و پشیمان نمی شویم احسانت آیه ی کرم اهل بیت شد قم با حضور تو حرم اهل بیت شد ای آفتاب سر زده از گنبد شما بی انتهاست مرحمت بی حد شما قم شهر ماست،مشهد ما مشهد شما پیداست قبر گم شده در مرقد شما اشکیم و می چکیم به پای شما فقط عمریست نوکریم برای شما فقط گشته غبار چادر تو آبروی قم عطر بهشت می وزد از عطر و بوی قم در رفت و آمدند ملائک به سوی قم باشد حرام آتش دوزخ به روی قم ما را به حشر جزو محبان حساب کن ما را بیا و زائر کویت خطاب کن ما خشک سال و حضرت بارانمان تویی ما رعیتیم و خواهر سلطانمان تویی ماه همیشه کامل ایرانمان تویی آسایش بهار و زمستانمان تویی تاریک بوده ایم و تو خورشیدمان شدی یک عمر صبح روشن امیدمان شدی قبل از تو این کویر فقط شوره زار بود این خاک چار فصل تنش بی بهار بود قم سال های سال پیِ یک نگار بود در آرزوی وصل شما بی قرار بود قم با شما سرآمد این روزگار شد بعد از تو با بهشت خدا هم جوار شد مهمان عطر فاطمه ام با زیارتت دل بسته ام به وعده ی صدق شفاعتت چرخیده چرخ زندگی ام با سخاوتت از غم خیال نیست به لطف و عنایتت با صد امید و شوق بر این خانه رو زدم من پیک آشنای حرم، اهل مشهدم تو آمدی و کعبه ی محبوب ما شدی اهل حجاز و هم وطن خوب ما شدی مرهم ترین دوای دل آشوب ما شدی نوری برای این دلِ محجوب ما شدی از لحظه ی ورود تو قم آسمانی است نامت همیشه آینه ی مهربانی است https://eitaa.com/hkordy
لحظه لحظه عمر ما با عشق تدوین میشود تلخ کامی های ما با روضه شیرین میشود کفه اعمال ما از نور سجده خالی است این سبک وزنی به نور اشک سنگین میشود ای تپش های دل شوریده ما یا حسین نبض دل با نام تو بالا و پایین میشود زائرت با کوله بار فقر می آید ولی در حرم یکباره برتر از سلاطین میشود شاعرت در تنگای واژه ها در خلوتش با دخیل اشک خود غرق مضامین میشود پای منبرهای روضه هر که شاگردی کند زودتر از حوزه ها معناگر دین میشود تا چراغ روضه در هر خانه ای روشن شود رزق آن خانه به نور عشق تأمین میشود عشق اگر آید به میدان در نبرد کفر و دین یک مسیحی چون وهب در راه گلچین میشود کربلا میدید زخم سرخ اصحاب الحسین لحظه آخر به یک لبخند تسکین میشود https://eitaa.com/hkordy
میلادیه حضرت زینب سلام الله علیها اشکیم و می چکیم به پای شما فقط تقدیم می شویم برای شما فقط قلب تمام ما شده جای شما فقط اصل است تا همیشه رضای شما فقط خوابیم و بی محبتتان پا نمی شویم بی شور عشق آدم دنیا نمی شویم ای سرو سربلند گلستان اهل بیت ای تا ابد فروغ شبستان اهل بیت زهرا ترین مدافع میدان اهل بیت مدیون جان فشانیِ تو جان اهل بیت زینب رسید و خاک جهان عطر و بو گرفت دنیای شیعه از نفسش آبرو گرفت دنیا ندیده از تو کسی سرفرازتر از هرچه جز خدای جهان بی نیازتر در بیت مرتضی ز همه دلنوازتر نام تو هست از همگان چاره سازتر شاعر شدم برای تو و خانواده ات ای هرچه زندگی ست، فدای اراده ات جز مادری که بوده ز دنیا بزرگ تر فضل تو از تمامی زن ها بزرگ تر مریم بزرگ،زینب کبری بزرگ تر دریای صبر بودی و حتی بزرگ تر غیر از تو صبر مرجع دیگر نداشته ست بیچاره آنکه مهر تو در سر نداشته ست ای آفتاب سر زده از صبح خانه ات حب الحسین، مشق شب عاشقانه ات افتاده بار عشق تمامأ به شانه ات نقش است در حیات امامت نشانه ات نامت برای فاطمه قند مکرر است چشمت گره گشای دل تنگ حیدر است رنگ خداست تاب و تب زندگانی ات وقف حسین گشته تمام جوانی ات تا حشر جاودانه شده جان فشانی ات بی مثل مانده خواهریِ جاودانی ات آغاز شد تنفس دنیات با حسین ای اولین ترانه ی لبهات یاحسین ای قلب بی قرار،قرار دل حسین نقش دل تو نقش و نگار دل حسین آیینه ی همیشه کنار دل حسین لبخند تو شکوه بهار دل حسین ای لحظه ی نخست دل آرام تو حسین تقدیر عاشقانه ی فرجام تو حسین زینب شدی که زینت مولای ما شوی فتوای سرخ و مرجع والای ما شوی نامی بزرگ در شب غمهای ما شوی آیینه ای به عفت دنیای ما شوی ما را گدایی از تو چنین روسفید کرد اشک غمت گناه مرا ناپدید کرد نوکر شدیم و خاک قدم های زینبیم ما سربلند خطبه ی غوغای زینبیم تسلیم محض لحظه ی فتوای زینبیم در سایه سار محشر کبرای زینبیم از تو به یک اشاره و از ما فدا شدن سرمست جان فدایی کرببلا شدن @hkordy https://eitaa.com/hkordy
تقدیم به مادر هستی حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها بی نیاز از تمام دنیاییم مستمند نگاه زهراییم عزت جاودانه می خواهیم رحمت مادرانه می خواهیم فاطمه ای یگانه خلقت سوره ی مهربانی و رحمت مثل باران نور می باری تاج لولاک روی سر داری نغمه ی آسمانی توحید مشرق نور یازده خورشید بر بلندای نور و ایمانی حجت الله بر امامانی آسمانها ز نور چشمانت ملک الموت هم به فرمانت پشت پرچین خانه ات جبریل آمده مستمند احسانت و پدر پشت بوسه ها می دید آسمان را میان دستانت نور شبهای چادرت بانو کرده محراب را غزل خوانت می شود دیدنی جمال علی وقت اعجاز صوت قرآنت برده هوش از سر تمامی شهر عطر خرمای سهم سلمانت بی تو خورشید سنگ تاریک است با تو تا عرش راه نزدیک است پاسخ رنج های دنیایت در قیامت "لَسوفَ یُعطیکَ" است در عبادت عظیم و نستوهی به تو زیبد "نَفَخْتُ مِن روحی" تو صراط کمال دنیایی زهره ی بی زوال دنیایی صفتی نیست قابلت باشد چه کلامی معادلت باشد؟ "یُطعِمونَ الطَعامِ" سوره ی دهر آیه ای از فضائلت باشد انسیه حوریه و یا انسان تا کجا حد فاصلت باشد قبل خلقت که امتحان دادی به خدا خویش را نشان دادی نور اگر پاک دامنی دارد از جمال تو روشنی دارد پدرت جمله ی "فِداها"یش یک جهان حرف گفتنی دارد بر پدر مایه ی مباهاتی نور یک اربعین مناجاتی کوری چشم ابتران حسود مادر نسل پاک ساداتی روز محشر در آن پریشانی صاحب برترین مقاماتی صورتت رو گرفت از دنیا بلکه از آن دو چشم نابینا آفتاب از حجابتان روشن واژه ها در مقابلت الکن با ولای تو زندگی کردیم در کلاس تو بندگی کردیم در پناه دعای روشن نور تبِ دنیا شد از جهانم دور بی پناهم پناه می خواهم خسته ام تکیه گاه می خواهم ای همه عرش و فرش پابستت ای فدای جریحه ی دستت قبر مخفی ت میزند فریاد تا ابد بر سقیفه نفرین باد ای که سرچشمه ی بهاری تو به چه جرمی بنفشه زاری تو یاس هجده بهار دیده چرا ذکر عجل وفات داری تو نود و پنج روز بارانی لحظه ها را به انتظاری تو ای که بر ماه چهره ات مادر طاقت برگ گل نداری تو آه از دست شوم آن نامرد آه از خنده های آن ولگرد وسط کوچه اتفاق افتاد ناگهان ماه در محاق افتاد از خجالت زمین ترک برداشت صورتت داغی از فدک برداشت رد شوم از فضای آن کوچه از غم ماجرای آن کوچه بگذرد این جهان جهانی که... می رسد آن زمان زمانی که... ذولفقار از نیام می جوشد از زمین انتقام می جوشد وارث روزگار می آید یوسفت با بهار می آید ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
زمزمه با بازوت چه کرده رد پنجه با روت چه کرده لگد های مهلک عزیزم با پهلوت چه کرده منو دست که بستن تو رو دست شکستن همونها که یک عمر سر سفره ی ما نشستن 2 پیش چشم من شد به اسم تو بی احترامی به تو تازیانه می زد با جسارت غلامی صداتو شنیدم چه رنجی کشیدم تو رو بین دیوار و در من به چه حالی دیدم https://eitaa.com/hkordy
@qazalegerye بیمار عشق تکیه به دارو نمیزند شیعه به جز علی به کسی رو نمیزند آدم هبوط کرد که همسایه اش شود یعنی بهشت با نجفش مو نمیزند حق با علی ست در همه احوال پس خدا هر جا علی ست حرف ترازو نمیزند تعظیم می کنم به نجف صبح و ظهر و شام قلبم خدا گواست که بی او نمیزند آیینه دار غیرت هر کس که مرتضاست از تنگنای حادثه زانو نمیزند ... یک تن نگفت در وسط کوچه ها کسی در پیش مرد لطمه به بانو نمیزند این روزها پرستوی مجروح مرتضی از درد شانه شانه به گیسو نمیزند ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
مرثیه حضرت زهرا سلام الله علیها آتش در بی مهابا عمر زهرا را گرفت دود این آتش تمام اهل دنیا را گرفت ضربه ی سیلی جوان مرتضی را پیر کرد ضربه ای که روشنی چشم حورا را گرفت در سکوت شهر، دود و آتش و بی حرمتی جان زهرا را نه تنها جان مولا را گرفت پاره کرد افسار خود را مردکی که بی صفت در خیانت پیشگی جای یهودا را گرفت صفحه ای خون رنگ در تاریخ دنیا باز شد یک لگد از مادری فرزند فردا را گرفت بین کوچه دامن مولا به دست فاطمه بود تا وقتی که قنفذ راه آنها را گرفت خانه تا مسجد قلاف پُر به پهلویش زدند آن قلاف پُر که جان مادر ما را گرفت جاهلیت در لباس اولی و دومی انتقام خندق و بدر و احد ها را گرفت برنخواست از شهر فریادی به یاری علی باز بُت جای خداوند تعالی را گرفت @hkordy
یک طرف یک شهر و یک سو مادری قامت کمان آسمان افتاده زیر دست و پای ناکسان دست بر پهلوی خونْ زخمش گرفته آمده آنکه تازه غنچه اش را کرده نذر باغبان بی پسر با قلب خسته بی دفاع و نیمه جان داشت جان می داد زیر ضربه های بی امان می کشید از زخم پهلویش به روی خاک ها خط خونی در دفاعِ از امیر مؤمنان پای قتل مرتضی را هر که آمد مهر کرد فاطمه را هر که آنجا بود می زد هم زمان روی بازوی شکسته با قلاف پر زدند قصد کشتن داشت دشمن فاطمه را بی گمان می کشید از کینه قنفذ پیش چشمان علی با لگد بر چادر زهرای او خط و نشان ماجرای کوچه رفت و بعد از آن دیگر نماند از وجود فاطمه جز پوستی بر استخوان https://eitaa.com/hkordy
دود از خانه ی حیدر سر زد شعله خود را به تن کوثر زد در که با دست نشد باز آنجا با لگد مردک شیطان در زد درِ چوبیِ برافروخته را ضرب پا بر بدن مادر زد مُهر پرپر شدن محسن را دست مسمار بر آن دفتر زد چشم حوریه به خون می غلتید گرچه سیلی ز روی معجر زد ناله ی فضه خذینی ناگاه زهر شد بر جگر حیدر زد بیشتر از خود زهرا آنجا پسر غیرتی اش پرپر زد ناله ی یا ابتایش بی شک زخم ها بر دل پیغمبر زد https://eitaa.com/hkordy
زمزمه دیگه خوشی برام حرومه زندگی علی تمومه حال دلم نگفتنیه زهرای حیدر رفتنیه آتیش قلبمو ببین فقط یه بار جلوم بشین روی منو نزن زمین 2 مصممی برای رفتن بیا بمون به جای رفتن کاش رو تنت لاله نباره شاید که خوب بشی دوباره حرفاتو میگی به کنیز خونمونو بهم نریز اگه میشه نرو عزیز https://eitaa.com/hkordy