eitaa logo
اشعار و سبک های حسن کردی
697 دنبال‌کننده
71 عکس
8 ویدیو
0 فایل
زندگی بی تو هست آخر هیچ عشق یعنی حسین و دیگر هیچ
مشاهده در ایتا
دانلود
#السلام_علیکِ_يا_فاطمة_الزهرا مجلس عزاداری به مناسبت ایام محسنیه و شهادت حضرت #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام سخنران: #حاج_آقای_حسینی مداح: #حاج_حسن_کردی زمان:از یکشنبه۸/۱۲ به مدت ۳ شب از ساعت ۲۰ مکان:مطهری ۴۶ حسینیه #هیأت_خادم_الحسین_علیه_السلام خواهران برادران
@qazalegerye آجرک الله یا صاحب الزمان مرثیه امام حسن عسکری علیه السلام زهر جانکاه به جان جگرش افتاده لرزه بر پیکره ی بال و پرش افتاده عطش از سوختگی لب او می بارد شدت زهر به لبها اثرش افتاده چشم او آمدنی را به تماشا مانده با دلی تنگ به یاد پسرش افتاده درِ سرداب که وا شد دل او ریخت بهم یاد یک خانه ای و میخ درش افتاده لحظه ی آخرِ او روضه شد و سخت گریست داغ مادر به دل شعله ورش افتاده یاس در آتش و یک شهر تماشا میکرد در به روی بدن محتضرش افتاده محسن و مادر و دیوار و لهیب هیزم روضه در روضه همه در نظرش افتاده گفت آهسته به گوش پسرش...مادرمان ردِّ یک پنجه به چشمان ترش افتاده ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
@qazalegerye آجرک الله یا صاحب الزمان مرثیه امام حسن عسکری علیه السلام زهر جانکاه به جان جگرش افتاده لرزه بر پیکره ی بال و پرش افتاده عطش از سوختگی لب او می بارد شدت زهر به لبها اثرش افتاده چشم او آمدنی را به تماشا مانده با دلی تنگ به یاد پسرش افتاده درِ سرداب که وا شد دل او ریخت بهم یاد یک خانه ای و میخ درش افتاده لحظه ی آخرِ او روضه شد و سخت گریست داغ مادر به دل شعله ورش افتاده یاس در آتش و یک شهر تماشا میکرد در به روی بدن محتضرش افتاده محسن و مادر و دیوار و لهیب هیزم روضه در روضه همه در نظرش افتاده گفت آهسته به گوش پسرش...مادرمان ردِّ یک پنجه به چشمان ترش افتاده ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
زمینه امام زمان و امام حسن عسکری سلام الله علیهما نوحه امام زمان و امام عسکری یا اباصالح مولا مدد تویی قبله ی دلتنگی یام تا خود محشر تویی آقام من کسی نیستم که تو می خوای ولی تو اونی که من می خوام جون میزارم پای یک نگات برسون من رو به خاک پات الهی ای مهربون ترین درد تو به جون نوکرات هواتو کردم بهار من یاد تو دائم کنار من بگو کدوم روز از این روزا سر میرسه انتظار من العجل یا صاحب الزمان زندگی بی تو فقط عزاست بی تو نفس تنگی سهم ماست روزی که بی یادت بگذره روز غم و مرگ عاشقاست سامرا لبریز ماتمه آسمون دل پر از غمه غم عالم روی شونه ی آخرین خورشید عالمه لحظه های آخر پدر مونده چشم خسته اش به در چشم انتظاره تا اینکه او جون بده در آغوش پسر می لرزه هم دست و پیکرش خون گریه داره چشم ترش می نوشه شربت آخر و از دستای گرم پسرش غم میریزه از ناز نگاش سرداب غم گشته قتله گاش آخرین لحظه در قلب خود یاد حسین است و کربلاش سلام الله و علی الحسین ای سر جدای دور از وطن ای کشته ی پاره پاره تن تشنه لب ساحل فرات ای ذبیح الله بی کفن ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
خورشید تابناک تمام مسیرها هستند در طواف تو ماه منیرها ای شاهراه یازدهم در مسیر نور ای دست گیر قاطبه ی مستجیرها دست کسی به دامن درکت نمی رسد از تو نگفته اند به غیر از خبیرها تفسیر آیه های خدا را قلم بزن وامانده است بی تو کلام دبیرها معراج عشق در حرم سامرای توست کوری چشم شور تمام حقیرها ما را گدای سامره خواندند و بعد از آن خط خورد نام ما ز جهان فقیرها نورت شکافت لشکر ظلمت پرست را دنیا ندیده است تو را چون اسیرها در تنگنای سامره می خواند چشم تو از چشم شیعه درد نهان ضمیرها آشفته است حال جهان منجی اش کجاست؟ فرزند تو خلاصه ی نعم الامیرها.. ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
مرثیه حضرت امام حسن عسکری علیه السلام از درد زهر سوخته جان مطهرش محروم شد جهان ز جمال منورش آثار تشنگی به لبانش رسیده است می لرزد از شراره ی این درد پیکرش دارد برای هر نفسش درد می کشد تنها خداست با خبر از قلب مضطرش مهدی مگر بیاید و این درد کم شود مانده ست تا به شوقِ تماشای دلبرش سر را به زانوی پسرش تا گذاشت رفت تشویش و اضطراب ز سیمای انورش دارد یتیم می شود آقای کائنات در حال رفتن است_خدا_سایه ی سرش آقا یتیم می شود اما قرار نیست سیلی زند کسی به رخِ ماه منظرش دیگر قرار نیست که بعد از پدر کسی آتش زند به خیمه ی تنهای خواهرش اینجا پسر ندیده تن بی سر پدر اینجا پسر ندیده اسیری مادرش https://eitaa.com/hkordy
مرثیه حضرت امام حسن عسکری علیه السلام از درد زهر سوخته جان مطهرش محروم شد جهان ز جمال منورش آثار تشنگی به لبانش رسیده است می لرزد از شراره ی این درد پیکرش دارد برای هر نفسش درد می کشد تنها خداست با خبر از قلب مضطرش مهدی مگر بیاید و این درد کم شود مانده ست تا به شوقِ تماشای دلبرش سر را به زانوی پسرش تا گذاشت رفت تشویش و اضطراب ز سیمای انورش دارد یتیم می شود آقای کائنات در حال رفتن است_خدا_سایه ی سرش آقا یتیم می شود اما قرار نیست سیلی زند کسی به رخِ ماه منظرش دیگر قرار نیست که بعد از پدر کسی آتش زند به خیمه ی تنهای خواهرش اینجا پسر ندیده تن بی سر پدر اینجا پسر ندیده اسیری مادرش https://eitaa.com/hkordy