فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آمده ام به سوی تو ؛ دل بدهم به روی تو
شانه زنم به موی تو ؛ می شوم و سبوی تو
آمده ام که دل برم ؛ شادی و شوق آورم
بوسه زنم به چهره ات ؛ سجده کنم به کوی تو
آمدهام که جان شوی ؛ در دل و جان عیان شوی
لاله ی دل ستان شوی ؛ مست شوم به بوی تو
عشق تو روبروی من ؛ روی کنی به سوی من
قلب بهانه جوی من ؛ باز به جست وجوی تو
هر چه بود برای دل ؛ جان و سرم فدای دل
دلبر با صفای دل ؛ هست به گفت و گوی تو
شب به سحر نشسته ذم ؛ دل به قرار بسته ام
باز بیا که خسته ام ؛ کو لب کامجوی تو؟
هست سپیده روز و شب ؛ ذکر دعاش روی لب
باز کند تو را طلب ؛ هست در آرزوی تو
#رحیمه _گودرزیان _سپیده _از کتاب شورشیدایی
ض