ناصح
▪️پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله : در شب قدر خداوند به جبرئيل فرمان می دهد تا در ميان لشکری
▪️همه بخشیده میشن به جز ۴ گروه ،
مواظب باشیم
عشق خدا ۲.m4a
2.87M
#عشق_الهی(۲)
💟 خیلی دوست دارم ، عاشقتم
💟 همه چیزم فدای تو
💟 اگه پول و خانواده و کار و کاسبی و خونه و زندگی رو از خدا بیشتر دوست دارین منتظر عذاب باشین !
💟 کسی که خواسته خدا رو به خودش ترجیح میده
✾" ✾ "✾ ════╗
eitaa.com/hmmnasehe
╚════ ✾" ✾" ✾
دعای روز بیست ویکم.mp3
8.44M
#شرح_دعای_روز_بیست_یکم
▪️دشمنی به نام شیطان
▪️تمام بدبختیش رو از انسان میبینه پس تمام سعیش رو برای گمراهی میکنه
▪️اگه عادل بود همه باید از او تقلید می کردن!
▪️هیچ وقت ناامید نمیشه
▪️از کمترین کارها دریغ نمیکنه !
▪️گام به گام جلو میاد
#شرح_ادعیه_ایام_ماه_مبارک_رمضان
✾" ✾ "✾ ════╗
eitaa.com/hmmnasehe
╚════ ✾" ✾" ✾
moetz-aghaei-joze21.mp3
4.04M
تحدیر (تندخوانی)
#جزء_بیست_یکم قرآن کریم
استاد معتز آقایی
✾" ✾ "✾ ════╗
eitaa.com/hmmnasehe
╚════ ✾" ✾" ✾
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
✔️گزارشی از آخرین لحظات عمر امیر المومنین علیه السلام
اصبغ بن نُباته از یاران نزدیک امیر المومنین علیه السلام نقل می کند :
وقتی علی علیه السلام ضربت خورده بود مردم اطراف دار الاماره جمع شده بودند ، حسن بن علی بیرون آمد و گفت : پدرم میخواهد که بروید ، مردم متفرق شدند ، ولی من نرفتم .
امام حسن دوباره بیرون آمد و گفت :
پیغام امیر المومنین رو نشنیدی؟!
گفتم : آری اما دوست دارم مولای خود را ببینم ، اجازه ورود میخواهم .
امام حسن داخل رفت و مجدد بیرون آمد و گفت :
داخل شو .
داخل خانه شدم ، دیدم بر سر علی دستمال زردی بسته شده که زردی صورت حضرت بر رنگ دستمال غلبه دارد ، و از شدت ضربت و زیاد بودن زهر علی یک پای خود را برمیدارد و دیگری را میگذارد (از درد به خود میپیچد) 😭😭
به من فرمود :
پیغام مرا نشنیدی که بروید؟
عرض کردم : آری ولی دوست داشتم شما را ببینم و حدیثی از شما بشنوم .
حضرت فرمود :
بنشین که بعد از امروز دیگر مرا نمیبینی!
ای اصبغ همین طور که به عیادتم آمدی من به عیادت رسول الله رفته بودم ، پیامبر فرمود :
مردم را برای نماز جماعت خبر کن ، به منبر برو و یک پله پایین تر از جایگاه من بنشین و به مردم بگو :
⬅️ لعنت خدا بر هر کس که در حق والدین خود جفا کند .
⬅️ لعنت خدا بر هر کس که از مولای خود فرار کند .
⬅️ لعنت خدا بر هر کس که بر اجیری ظلم کند و مزد او را ندهد .
من این جملات را گفتم ، کسی از پایین منبر گفت :
ای ابو الحسن سه جمله کوتاه گفتی آنها را توضیح بده .
من جواب او را ندادم تا خدمت پیامبر رسیدم و ماجرا را گفتم .
پیامبر یکی از انگشتان مرا گرفت و فرمود :
ای علی !
من و تو پدران این اُمّتیم ، هر کس در حقّ ما جفا کند لعنت خدا بر او باد .
من و تو مولای این اُمّتیم ، هر کس از ما فرار کند لعنت خدا بر او باد .
من و تو اجیرِ این اُمّتیم ، هر کس ظلم کند و اُجرت ما را ندهد لعنت خدا بر او باد .
اصبغ می گوید : بعد ازین جملات علی بی هوش شد ، بعد از لحظاتی به هوش آمد و گفت :
ای اصبغ هنوز نشسته ای؟
گفتم : آری ای مولای من .
حضرت فرمودند :
✔️روایت دیگری برایت می گویم :
روزی پیامبر مرا دید در حالی که آثار غم و اندوه در چهره ام نمایان بود ، پیامبر فرمودند :
روایتی برایت میگویم که بعد از آن محزون نشوی .
در قیامت خداوند منبری قرار میدهد که از منبر سایر پیامبران و شهیدان بلندتر باشد ، تو یک پله پایین تر از من روی منبر می نشینی و دو فرشته پایین تر از تو می نشینند، همه مخلوقات از اولین تا آخرین حاضر می شوند ، فرشته اول می گوید :
من رضوان مسئول و خازن بهشت هستم و خداوند امر کرده کلیدهای بهشت را به محمد بدهم و او امر کرد کلیدها را به علی بدهم .
فرشته دوم برمی خیزد و می گوید :
من مالک مسئول و خازن جهنم هستم ، خدا امر کرده کلیدهای جهنم را به محمد بدهم و او امر کرد کلیدها را به علی بدهم .
پیامبر فرمود :
ای علی تو دامان مرا می گیری و اهل بیت تو دامان تو را می گیرند و شیعیان تو دامان اهل بیت تو را و همه به سوی بهشت رهسپار می شویم .
☑️ اصبغ می گوید :
بعد ازین دو روایت حضرت از دنیا رحلت فرمودند .
⚪️ بحار الانوار ،ج۴۰ ، ص۴۴
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
eitaa.com/hmmnasehe
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️ شهادت امیر المومنین علیه السلام
▪️فضائل بی پایان علی علیه السلام
▪️هر مسیری غیر از مسیر علی علیه السلام به مقصد نمی رساند
▪️چرا همه چیز رو به ولایت گره میزنین ؟
▪️فرشته ای در قامت علی علیه السلام در عرش
▪️اسلام بدون علی علیه السلام به ثمر نمی رسید
▪️قبر امیر المومنین را نوح علیهما السلام آماده کرده بود !
◀️ نسخه کم حجم