eitaa logo
ناصح
1.9هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
641 ویدیو
214 فایل
✅ نُصح یعنی خیر خواهی؛ پس ناصح یعنی خیرخواه شناسه ارتباط ⬅️ @hmmnaseh کانال پاسخگویی احکام و اعتقادات⬇️ https://eitaa.com/ahkam_Mohaghegh ⭕صحبت ناشناس🙂👇 https://abzarek.ir/service-p/msg/1953852
مشاهده در ایتا
دانلود
سلااااااام شبتون بخیر 🌸 ✅ صحبت ازین بود که چه طوری با مشکلات مواجه بشیم که کم نیاریم؛ از راههایی که گفته شد توجه بی ارزشی دنیا بود، نسبت به این راه سوالاتی مطرح شد که مشغول بررسی اونها هستیم. 🔰 یکی از انتقادها این بود که نباید گفت دنیا بی ارزشه، چون کیفیت زندگی رو میاره پایین، مومنین دیگه دنبال زندگی خوب نمیرن و خلاصه باعث گرفتاری میشه. 🔺این حرف، حرف اشتباهی نیست. نباید دنیا رو رها کرد و بدون تلاش و برنامه ریزی و آینده نگری زندگی کرد، 🔹 در روایات اومده که کسی که دنیاش رو برای آخرت ترک کنه از ما نیست، و کسی هم که آخرتش رو برای دنیا ترک کنه از ما نیست. ( تحف العقول، ص ۴۱۰) ❓پس منظور از بی ارزشی دنیا چیه؟! ✅ دو جور دنیا داریم: 1⃣ دنیای ممدوح و خوب 2⃣ دنیای مذموم و بد. 👌 اگه هدف ما بشه دنیا، تمام فکر و ذکرمون بشه مسائل مادی این میشه دنیای مذموم. یعنی دنیا رو بخوایم برا خود دنیا. ✴️ ولی اگه دنبال دنیا باشیم به عنوان یه وسیله، برا این که آرامش و آسایشی داشته باشیم تا به امور اخروی برسیم نه تنها بد نیست، عبادت هم هست. این که کسب درآمد و رفاه هدف بشه اشتباهه، دل بستن و وابسته شدن به دنیا اشتباهه. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
ازین حرف میزدیم چه جوری در برابر مشکلات کم نیاریم. تا حالا دو تا نکته گفته شد: 1⃣ تغییر دید نسبت به دنیا 2⃣ توجه به بی ارزشی دنیا که در مورد هر کدوم مفصل صحبت شد. ✅ اما نکته سوم : آنچه پیش آمده خیر است ! 👌 این حرف خیلی مهم و کاربردیه، و اعتقاد به اون قدرت زیادی به آدم میده؛ ولی نیاز به دقت و توضیح داره. حتی گاهی اوقات ازش اشتباه استفاده میکنیم، بلکه بعضیا سوء استفاده میکنن. لطفا این توضیحات رو دقیق بخونین: ♦️ما اعتقاد داریم خدایی حکیم، قادر، مهربان، سخاوتمند، آگاه به تمام امور (از جمله مشکلات بندگانش) داریم. یعنی چی؟ یعنی الآن میدونه من فلان بیماری رو دارم یا پول ندارم، رفع این مشکل هم برای او هیچ کاری نداره و از قدرتش خارج نیست، مهربان هم هست و بنده هاش رو دوست داره، ترسِ اینم نداره که اگه چیزی ببخشه از سرمایش کم بشه، بخیل هم نیست که بگیم دلش نمیخواد کاری کنه گ؛ با توجه به همه اینا مشکلِ من سرجاشه! پس وجود این مشکلات به خیر و صلاح من هست . به همین سادگی ☺️ البته قانون سبب و مسبّب رو هم باید در نظر بگیریم ، یعنی وقتی یه نفر بیماره باید دارو بخوره تا خوب شه، یه نفر که فقیره باید کار و تلاش کنه تا روزی در بیاره. خدا هیچ کاری رو بدون علت و سببش انجام نمیده. ❗️اما نکته مهمّ: خیلی اوقات مشکلات ما بر اثر اشتباه خودمون هست، اونا رو نمیشه گفت خیره! مثلا طرف بدون مشورت و در نظر گرفتن جوانب وارد یه کار اقتصادی میشه و ورشکسته میشه، این که دیگه خیر نیست تقصیر خودشه! یا توجه به قوانین راهنمایی رانندگی نمیکنه با یه تصادف تا آخر عمر ناقص میشه، این خیری نداره! ✅ خیر اون موقعی هست که ما کار رو به درستی و با برنامه انجام بدیم، حساب شده و منطقی با این وجود اگه مشکلی بود اون خیر ماست. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✔️ ازین می گفتیم که گاهی مشکلات و سختی ها به مصلحت ماست، البته اون مشکلاتی که خودمون با اشتباهاتمون به دست نیاوردیم. 🔰 یکی از دلایل این حرف اینه که ما علم و آگاهیمون نسبت به آینده خیلی کمه؛ مثلا گاهی چیزی رو فکر می کنیم برامون خوبه و به نفعمونه، کلی دنبالش هستیم و میخوایم به دستش بیاریم، و سر خدا هم کلی نق میزنیم که چرا دعامو مستجاب نمیکنی و ... ولی واقعا اون اتفاق به ضررمون هست. 👌 دقیقا مثل یه بچه کوچیک که سرما خورده و از مادرش بستنی می خواد، گریه می کنه، به مادرش میگه دوست ندارم که برام بستنی نمی خری، تو مادر خوبی نیستی و ... مادر هم فقط یه لبخند می زنه که عزیزم بستنی الآن برات خوب نیست! 🔺 گاهی وقت ها ما ظرفیت یه نعمت رو نداریم و اگه بهش برسیم خودمون رو بدبخت می کنیم، خدا هم دوسمون داره، میگه بهت فلان نعمت رو نمیدم چون میدونم برات بهتره، تو هم هر چی دلت می خواد بهم بد وبیراه بگو و شکایت کن! بنده خودمی دیگه، کسی رو به جز من نداری که ! ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
سلام علیکم و رحمه الله😊 ◀️ ان شاءالله که حالتون خوبه. ✅ این بحث مقابله با مشکلات رو شروع کرده بودیم، به محرم و صفر خورد و نصفه موند، دیدم چون خیلی فاصله افتاده خوبه از اول شروع کنیم، البته کل بحث ها دچار این مشکل شد 😐 اما توکل به خدا ✅ این بحث هر شبمون دو تا ویژگی داشت: اول: بحث جذابی باشه. دوم: کاربردی باشه. یادتون که هست؟ خب بسم الله، شروع کنیم ❗️چه جوری مقابل مشکلات کم نیاریم؟! ✅ این روزا با انواع مشکلات دست و پنجه نرم می کنیم، نا امیدی، حس گناهکار بودن، بیماری🤒، گرونی 🤦‍♂، بی پولی 💶 ❌، مشکلات خانوادگی، شکست عشقی 💔 و .... این مشکلات آرامش ما رو گرفته، آیا راهی هست که بتونم علی رغم همه این گرفتاری ها شاد و سر حال باشیم؟ 👌ما که میگیم حتما هست، پس بحث رو دنبال کنین که در مورد تک تکش صحبت می کنیم ان شاءالله. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
ناصح
سلام علیکم و رحمه الله😊 ◀️ ان شاءالله که حالتون خوبه. ✅ این بحث مقابله با مشکلات رو شروع کرده بودی
سلام شبتون بخیر ✅ یکی از مشکلات و دغدغه های فکری بزرگ که در برخورد با مردم مخصوصا جوونها مشاهده کردم «حس گناهکار بودنه»، این حس که من آدم بدی هستم، خدا به من نگاه نمی کنه، من به چه دردی می خورم آخه، من که جام جهنمه و ... ◀️ و نکته جالب این که خیلیاشون می‌خوان بنده خوبی باشن و درست زندگی کنن، ولی میگن دیگه کار از کار گذشته، ما کجا و خوب بودن کجا. اگه هم بخوایم توبه کنیم کلی حق الناس داریم، اونا رو چه کار کنیم و... ✅ با توجه به این مشکل ان شاءالله چند شبی راجع به مهربونی خدا صحبت می کنیم. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
قبل از این که راجع به " مهربونی خدا "با هم حرف بزنیم، قبلش از خودِ خدا یه تعریفی ارائه بشه که کاملا محسوس و عینی باشه، الآن به هر کدوم از ما بگن خدا رو تعریف کن میتونیم ولی احتمالا خیلی قابل لمس نباشه، شاید این روایت امام صادق علیه السلام بهترین تعریف برای خدا باشه، تعریفی که همه تجربش کردیم و راحت میتونیم درکش کنیم: ✅ شخصی به امام صادق علیه السلام گفت: یابن رسول الله خدا را به من معرفی کن، آن قدر حرف های مختلف شنیدم که متحیّر شدم! حضرت فرمودند: تا حالا سوار کشتی شدی؟ گفت: بله. فرمودند: اتفاق افتاده کشتی دچار طوفان بشه و بشکنه و هیچ کشتی دیگری نباشه تا بهش پناه ببری، هیچ شناگری نباشه تا تو را نجات بده؟ عرض کرد: بله. فرمودند: تو اون لحظه قلبت به کسی امید داشته که تو را نجات بده؟ عرض کرد: بله. ✅ حضرت فرمودن : او خداست! خدایی که قادر بر نجات توست جایی که هیچ نجات دهنده ای نیست، خدایی که فریادرس است جایی که هیچ فریاد رسی نیست. 📚توحید صدوق ، ص ۲۳۱ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅ خدا در قلب ماست، در وجود ماست، واضح ترین واضحاته، فقط اون قدر دچار غفلت میشیم که یادمون میره ! باید مشکلی پیش بیاد تا این پرده های غفلت رو کنار بزنه؛ 💢 انگار ما این جوری شدیم که خدا مرحله آخره! یعنی اول امیدمون به غیر خداست، سراغ همه میریم به جز او! وقتی دیگه فهمیدیم از دست هیچ کس کاری ساخته نیست تازه یاد خدا میفتیم😔 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
ناصح
قبل از این که راجع به " مهربونی خدا "با هم حرف بزنیم، قبلش از خودِ خدا یه تعریفی ارائه بشه که کاملا
✅ قرار شد از مهربونی خدا حرف بزنیم؛ حتما تا حالا با آدمای مهربون برخورد داشتیم، محبت و عشق بین آدما رو لمس کردیم، و اصلا خودمون یکی رو دوست داشتیم، خب ریشه و منشاء این محبت و مهربونی کجاست؟ ◀️ اصلا اگه برا مهربونی بخوایم مثال بزنیم بهترین نمونه "مادر" هست، مادر اوج فداکاری و از خود گذشتن برای فرزندش هست، از خواب و خوراک خودش میزنه، کوچکترین مشکل برای فرزندش باعث آزار و اذیتش هست، حاضره خودش سختی ببینه ولی اولادش تو آرامش باشن، و همه این کارها رو هم بدون منت انجام میده، اصلا مادر نماد مهربونی و عطوفته، ❗️این همه مهربونی مادر از کجا اومده ؟ ✅ در روایت داریم خدا ۱۰۰ تا رحمت خلق کرده و فقط یه دونه ازین ۱۰۰ تا رو بین خلقش فرستاده، و با همین یه دونه رحمت هست که مردم به هم رحم میکنن، عاشق هم میشن، مادر به فرزندش مهربونی میکنه، روایت حتی حمایت ومهربونی که بین حیوانات هم هست رو میگه! ◀️مثلا مرغ نسبت به جوجه هاش، تا حالا دیدین مرغ برا جوجه هاش چه کار میکنه؟ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
◀️ یاد یه چیزی افتادم تعریف کردنش خالی از لطف نیست، من خیلی مرغ و خروس دوست دارم، هر جا ببینم باید چند دقیقه ای تماشاشون کنم، فقط حیف که داخل آپارتمان نمیشه نگه داشت! ✳️ خیلی سال پیش که خونه مرحوم پدربزرگم بودم طبق معمول داشتم مرغ و خروسها رو نگاه میکردم، یه خروس داشت خیلی بزرگ و قوی، تو کل محل حریف نداشت، اون قدر به بقیه مرغ و خروس ها آسیب زده بود که پدربزرگم یه مقدار از نوکش رو چیده بود تا یه ذره از شدت ضربه هاش کمتر بشه! خلاصه بقیه مرغ و خروسها جرئت نداشتن بهش نزدیک شن. دیدم که یه جوجه کوچولو رفت و دونه ای که جلو این خروسه بود رو خورد !😱 این خروسه هم یه نوک بهش زد، اومد نوک بعدی رو بزنه مادر جوجه رسید، خودش رو انداخت جلو و دعوا با این خروس گردن کلفت! کتک خورد ولی جوجش رو نجات داد. ✅ حالا روایت میگه همه این مهربونی ها وعلاقه ها که بین آدما و حیوانات هست فقط یه درصد از رحمتی که خدا خلق کرده، خب ۹۹ تای بقیش کجاست ؟ 👌خدا اونا رو نگه داشته برا روز قیامت که این یه دونه رحمت هم بهش اضافه میشه و اونجا برا امت پیامبر خرج میشه! 💢 با این وسعت از مهربونی و رحمت خدا چه جوری میشه ناامید بود؟! آدرس روایت هم بگم: بحار ، ج ۴ ، ص ۱۸۳ ╔══❖•° 🍁 °•❖══╗        @hmmnasehe ╚══❖•° 🍁 °•❖══╝
ناصح
◀️ یاد یه چیزی افتادم تعریف کردنش خالی از لطف نیست، من خیلی مرغ و خروس دوست دارم، هر جا ببینم باید
✅ یه روایتی هست که تردید داشتم براتون بگم، چون ممکنه ازش برداشت اشتباه بشه، ولی گفتم روایت رو می نویسم و توضیحش میدم، پس لطفا با توضیحاتش خونده بشه ◀️ تعدادی اسیر نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آوردن، در بین اسیرها زنی بود، این زن از دور چشمش به کودکش میفته، به سرعت میاد و فرزندش رو در آغوش میگیره و بهش شیر میده. ◀️ پیامبر به یارانشون میگن: به نظرتون امکان داره این زن فرزندش رو در آتش بندازه؟!! اصحاب میگن: خب معلومه که این کار رو نمیکنه! ✅ پیامبر میگن: خداوند نسبت به بندگانش مهربون تر ازین مادر به فرزندش هست! 📚نهج الحق و کشف الصدق ، ص ۳۷۴ ✅ این مثال خیلی واضح و ملموس مهربونی خدا رو میرسونه، مادر همه کار میکنه تا بچه ش در آسایش و راحتی باشه، اصلا جونش رو فدا میکنه تا برا فرزندش مشکلی پیش نیاد، معلومه خودش کاری نمیکنه که باعث آزار و اذیت بچه ش بشه! ❇️ حالا خدا از مادر مهربون تره؛ میفهمیم یعنی چی ؟!!! ❗️فقط دقت کنین ها ! نمیخوام بگم جهنم نیست و خدا هیچ کس رو عذاب نمیکنه و خلاصه ازین حرفای اسلام رحمانی! اتفاقا جهنم هست و مشتری هم زیاد داره! و طبق آیات قرآن کسایی هستن که تا ابد در عذابند. ✅ خدا به اونا هم مهربون بوده، ولی خودشون نخواستن، مثلا : یه مادر هزار بار به بچش میگه: با لباس کم نرو بیرون وگرنه سرما میخوری، وقتی بچه حرف گوش نداد و سرما خورد تقصیر مادره؟! مادر نامهربونی کرده؟ نه دیگه ، مادر حرصش رو خورده، غصش رو خورده ، التماسش کرده، دعواش کرده ولی بچه خودش نخواسته. ⬅️ هر پیامبری که خدا فرستاده، هر آیه ای که فرستاده، هر روایت و حدیثی که داریم هشدار و التماس و خواهش و دعوا کردنهای خدای مهربون با آدماست، هر نفسی که میکشیم فرصتی هست برای بازگشت؛ اگه ما حرف گوش ندیم و خودمون رو بدبخت کردیم چیزی از مهربونی خدا کم نمیشه ! ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅ امام صادق علیه السلام: جبرئیل از زمان هلاکت فرعون همیشه ناراحت و غمگین بود و هر دفعه هم با همین حالت نزد پیامبر حاضر میشد، تا این آیه را برای پیامبر آورد در حالی که خنده رو و شاد بود: ❇️ آلْآنَ وَقَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَكُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ .( یونس/۹۱) ❇️ اکنون ( ایمان آوردی؟) در حالی که قبلاً نافرمانی میکردی و از مفسدین بودی؟ ✅ پیامبر از جبرئیل میپرسن همیشه با چهره ای ناراحت وحی رو میاوردی، چرا این بار خنده رو هستی؟ 🔰 جبرئیل عرض میکنه: زمانی که فرعون داشت غرق میشد گفت: ایمان آوردم، منم یه مشت خاک برداشتم و در دهانش ریختم و گفتم: الآن؟ این همه گناه و معصیت کردی! لحظه مُردن میگی ایمان آوردم؟!!! بعد ازین کارم و حرفی که زدم ترسیدم نکنه رحمت خدا شامل فرعون بشه و خدا منو به خاطر حرفم عذاب کنه ! و تا الآن ناراحت بودم و حالا که این آیه نازل شد و خدا حرفم رو تایید کرد خیالم راحت شد. 📚تفسیر قمی ، ج۱، ص۳۱۶ ❗️دقت میکنین؟ خیلی عجیبه ها! جبرئیل فرشته مقرب الهی، خدا رو این طور شناخته که اگه یه جنایتکاری مثل فرعون بگه ایمان آوردم، اونم ایمانی که از سرِ اجبار و لحظه آخر عمر هست ممکنه خدا قبول کنه و مغفرتش شامل حالِ فرعون بشه ! ♦️ این خدا چه قدر مهربونه آخه؟! چه قدر دوست داشتنیه؟! چرا ما یه ذره قدرش رو نمیدونیم و طرفش نمیریم؟!!! ◀️ فقط کافیه ازش بخوایم و باهاش حرف بزنیم، حتما لطفش شامل حال ما میشه، از فرعون که بدتر نیستیم! آخه چه جوری میشه با وجود این خدای مهربون نا امید بود؟! ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🔰 در مورد مهربونی خدا حرف می زدیم، میدونین چرا این بحث رو پیش کشیدم؟ حقیقتش دیدم افراد، زیاد مراجعه میکنن که ما وضعمون خیلی بده و گناهکاریم، خدا نمیبخشه، و .... خلاصه یه حالت نا امیدی که اصلا با این همه بدی که من دارم خدا نگاهمَم نمیکنه؛ پس چرا نماز بخونم؟ چرا توبه کنم ؟ و ازین حرفا 👌گفتم یه ذره توضیح بدم که بدونیم اصلا نا امیدی دم خونه خدا معنا نداره. میخوام چند تا حکایت هم بگم که بهتر مهربونی و امید داشتن به خدا رو درک کنیم: میخوام چند تا حکایت هم بگم که بهتر مهربونی و امید داشتن به خدا رو درک کنیم:
⬅️ زنی آوازه خوان و رقاصه به نام "شعوانه" در بصره زندگی می کرد ، در شهر ، مجلس گناهی بر پا نمیشد مگه این که شعوانه در آن حضور داشت . از همین راه هم ثروت زیادی برا خودش دست و پا کرده بود ، تعداد زیادی کنیز هم خریده بود که ازونا هم برا همین مجالس استفاده میکرد . ✅ یه روز با کنیزاش از جلو خونه ای رد میشد که صدای آه و ناله و زاری ازش بلند بود ؛ شعوانه گفت : عجب غوغاییه ! یه نفر بره داخل ببینه چه خبره . یکی از کنیزها رفت ولی برنگشت . کنیز دوم رو فرستاد ، از اونم خبری نشد . شعوانه کنیز سوم رو که میفرستاد بهش تاکید کرد ، میری و زود خبر میاری ! ◀️ کنیز سوم برگشت و گفت : بانوی من ! این غوغای مُردگان نیست ( کسی نمرده که براش عزاداری کنن) ، این غوغای زندگان است ! این ماتم بدکاران و گناهکاران است . شعوانه خودش وارد خونه میشه ، میبینه کسی نشسته و برای مردم این آیه رو تفسیر میکنه : إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً . وَ إِذا أُلْقُوا مِنْها مَكاناً ضَيِّقاً مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنالِكَ ثُبُورا. وقتی جهنم گناهکاران را می بیند نعره وحشتناکی میزند ! و وقتی آنها را در جای تنگی از جهنم می اندازند ناله واویلای جهنمی ها بلند می شود . (فرقان/ ۱۲و۱۳) شعوانه تفسیر این آیات رو که میشنوه میگه : ای شیخ من یکی از روسیاهان هستم ، توبه کنم خداوند من رو میبخشه؟ جواب میشنوه : اگه توبه کنی خدا میبخشه حتی اگه گناهانت مثل گناهان "شعوانه" باشه !!! ✅ شعوانه میگه : من خودِ شعوانه هستم ، توبه میکنم و ازین به بعد گناهی نمیکنم . ⬅️ شعوانه توبه میکنه ، بندگان و کنیزان خودش رو آزاد میکنه و مشغول عبادت و بندگی میشه ، در اثر ریاضت بدنش آب میشه و به نهایت ضعف میرسه ، یه روز به بدنش نگاه میکنه و وقتی ضعف و نحیفی خودش رو میبینه میگه : آه ، آه در دنیا این جوری گداخته شدم ، آخرت حالم چه طور خواهد بود؟! ندایی میشنوه که : دل خوش دار و ملازم درگاه ما باش تا در قیامت ببینی چه جایگاه خوبی خواهی داشت ! 📚معراج السعاده ، ص ۱۸۶ ◀️ بعضیا در احوالات این زن نوشتن کارش به جایی میرسه که زاهدان و عابدان میومدن و در جلسه نصیحتش شرکت می کردن! شعوانه هم در حال موعظه بسیار گریه میکرده، تا جایی که بهش میگن این قدر گریه نکن، میترسیم کور بشی! جواب میده: کور شدن در دنیا بهتر از کوری در قیامته! ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅ مردی با خانواده اش سوار کشتی شد، دریا طوفانی شد و کشتی شکست و غرق شد، همه خانواده از دنیا رفتن به جز زن خانواده که با تکه چوبی خودش رو به ساحل رسوند. ✴️ در ساحل جوانِ "راهزنی که مرتکب همه گناهان میشد" زن را دید، از زن پرسید: انسان هستی یا جنّ؟ همین که زن گفت انسان، جوانِ راهزن قصد گناه کرد، بدون این که کلامی بگوید پایین پای زن نشست، بدن زن به لرزه افتاد. جوان گفت: از چه میترسی؟ زن به آسمان اشاره کرد (از خدا میترسم)، جوان گفت: تا حالا این گناه را انجام دادی؟ زن گفت : نه. جوان گفت: تو این طور میترسی در حالی که کاری نکردی و الآن هم من تو را مجبور کردم! من باید این طور بترسم. دست از زن برداشت و مشغول توبه شد. ❇️ بعد از مدتی در بیابانی میرفت که با راهبی همسفر شد، راهب گفت: این آفتاب سوزان است و آزار دهنده، بیا دعایی کنیم تا خدا سایه ای برای ما بفرستد. جوان گفت: من کار خوبی از خودم سراغ ندارم تا دعا کنم، راهب گفت: من دعا میکنم تو آمین بگو. 🔰 خیلی زود بعد از دعا ابری بالای سرشان ظاهر شد و در طول مسیر با آنها حرکت میکرد و برایشان سایه می انداخت. به جایی رسیدن که مسیرشان جدا میشد، دیدند ابر بالای سر جوان در حرکت است! راهب گفت: این ابر برای دعای تو بود نه من، داستانت را برایم بگو. بعد از شنیدن ماجرایِ جوان توبه کار راهب گفت: خدا گذشته تو را بخشیده، مواظب باش در آینده چگونه رفتار میکنی. 📚کافی ، ج ۲، ص ۶۹ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅ در بنی اسرائیل مردی زندگی می کرد که دست از دنیا شسته بود و حسابی مشغولِ بندگی و عبادت بود، رفتار و کردار او برای ابلیس غیر قابل تحمل شده بود، نعره ای زد و لشکریانش را جمع کرد و گفت: کدام یک از شما میتواند این عابد را گمراه کند؟! یکی گفت: من می توانم. شیطان گفت: چگونه؟ گفت: از راه زنان. شیطان گفت: او تا حالا با زنان نبوده و لذتی از آنها نچشیده. دیگری گفت: من از راه خوش گذرانی و شراب خواری گمراهش می کنم. شیطان گفت: نمی توانی چون او اصلا اهل این کارها نیست. دیگری گفت: من می توانم. شیطان گفت: از چه راهی؟ گفت: از راه خیر و نیکی! شیطان گفت: برو که تو حریف او هستی. شیطانک کنار عابد آمد و شروع به نماز خواندن کرد، طبیعی بود که عابد در شبانه روز قدری می خوابید و استراحت می کرد، ولی شیطانک دائم نماز می خواند؛ عابد عبادت خود را در مقایسه با شیطانک ناچیز و کم ارزش دید، پیش او رفت و گفت: ای بنده خدا چه چیز تو را این طور نیرو داده که دائم عبادت میکنی؟!! شیطانک جوابش را نداد ( و مشغول نماز شد !) بار دوم پرسید و باز هم جوابی نگرفت، بار سوم شیطانک گفت: ای بنده خدا من گناهی کردم و توبه نمودم، هر گاه یاد آن گناه میفتم نیرو میگیرم و بیشتر عبادت میکنم! عابد گفت: آن گناه را به من هم بگو تا انجام دهم، بعد توبه کنم که نیروی بیشتری برای عبادت داشته باشم! شیطانک گفت: به شهر برو، سراغ فلان زن فاحشه را بگیر، دو درهم به او بده و با او گناه کن! عابد گفت: درهم از کجا بیاورم، اصلا نمیدانم درهم چیست !!! شیطانک از زیر پای خود دو درهم به او داد و عابد با همان وضع و لباس راهی شهر شد. در شهر سراغ زن گناهکار را میگرفت ، مردم به او آدرس میدادند و میگفتند حتما برای نصیحت زن آمده! عابد منزل زن را پیدا کرد و داخل شد ، زن گفت: به قیافه ات نمیخورد اهل گناه باشی! عابد قضیه را برایش تعریف کرد، زن گفت: ای بنده خدا گناه نکردن آسانتر از توبه کردن است ، و این طور هم نیست که همه بتوانند توبه کنند؛ کسی که این کار را به تو پیشنهاد داده شیطان بوده! الآن برگرد که دیگر او را آنجا نخواهی دید. زن همان شب از دنیا رفت، صبح مردم دیدند در خانه اش نوشته شده: بر سر جنازه این زن حاضر شوید (برای دفن و کفن) که او اهل بهشت است! مردم همه در شک و تردید فرو رفتند و تا سه روز جنازه زن را خاک نکردند. خداوند به پیامبر آنها وحی نازل کرد که: بالای جنازه فلان زن برو و بر او نماز بخوان، و به مردم بگو: من این زن را آمرزیدم و بهشت را بر او واجب کردم ، چرا که بنده مرا از گناه و نافرمانی من نجات داد. 📚کافی، ج۸، ص ۳۸۴ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
سلام شبتون بخیر🌸 از مهربونی خدا حرف میزدیم، ازین که هیچ وقت و در هیچ شرایطی نباید از بخشش خدا نا امید شد. 🔰 یکی از چیزایی که باعث میشه بعضیا فکر کنن دیگه بخشیده نمیشن و هیچ راهی برا برگشتشون وجود نداره اینه که خدا رو با خودشون و بقیه آدما قیاس میکنن. 💢دیدین یه نفر ظلمی در حق ما کرده، مثلا پولمون رو خورده، خب اینو ببخشیم پولمون رو از دست میدیم، ضرر میکنیم. یا طرف آبرومون رو برده، خب سخته ببخشیم، بهش میگیم: تو آبرو برا من نزاشتی بعد اومدی میگی منو ببخشش؟ مگه الکیه؟ کینه طرف رو هم به دل میگیریم و دلمون میخواد سر به تنش نباشه! 🔅خلاصه ما آدمهای ضعیف این جوری هستیم؛ ولی خدا که این طور نیست، کار هیچ کس کوچکترین ضرری بهش نمیزنه، قدرت مطلقه، بود و نبودِ ما براش فرقی نمیکنه، اصلا میتونه همه مخلوقات رو نابود کنه و یه سری موجودات جدید بیافرینه! مهربونم که هست، خب چرا نبخشه؟ چرا ما نا امید بشیم؟ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
👆👆👆 ✅ اجازه بدین یه چیز دیگه بگم: با یه مثال حرفم رو میزنم؛ فکر کنین از یه جا دارین رد میشین می بینین ملت صف کشیدن، می پرسین چه خبره؟ میگن: یه آدم مایه داری هست به همه نفری یه میلیارد میده! ❗️عکس العملمون چیه؟ معلومه از کار و زندگی میزنیم، میریم تو صف تا بی نصیب نمونیم. 🔰 لطف و مهربونی خدا داره همین جوری میریزه، و کلی آدم بلکه موجودات مختلف هستن که دارن ازین الطاف استفاده میکنن، نگران نیستیم ما بی نصیب بمونیم؟! ✳️ همه عالم و آدم استفاده کنن و سر ما بی کلاه بمونه؟ آزار دهنده نیست؟ 🔸 ما هم بریم تو صف قرار بگیریم! (هر چند کَرَم خدا صف نداره، به همه در یه لحظه توجه میکنه) 🔹باهاش حرف بزنیم، بگیم خدایا بنده توام! تو صاحب منی! قبول دارم اشتباه کردم، بدی کردم، ولی دوستت دارم، دلم نمیخواد بنده بدی باشم، چه کار کنم ضعیفم، زود گول میخورم، تو دستم رو بگیر! ☑️ امتحان کنیم یه دفعه، از ته دل با خدا حرف بزنیم، ببینیم چه الطافی که شاملمون نمیشه! ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
ناصح
👆👆👆 ✅ اجازه بدین یه چیز دیگه بگم: با یه مثال حرفم رو میزنم؛ فکر کنین از یه جا دارین رد میشین می بین
❗️یا مبدّل السیّئات بالحسنات ✅ تصور کنین یه نفر از ما ۱۰۰ میلیون بدزده، بعد چند وقت بیاد بگه منو حلال کن، آبروم رو نبر و ... ما خیلی مرد باشیم میگیم پول رو بیار پس بده منم به کسی نمیگم. ولی ازون به بعد تحویلش نمیگیریم، بهش اعتماد نداریم، هر جا بشه یه منّتی هم سرش میزاریم، فقط اگه تحمل کنیم قضیه رو به کسی نمیگیم. ✅ حالا یه مثال دیگه: یه کاسب یه بچه یتیمِ بی پناه رو میاره مغازش، بهش خونه میده، کار یادش میده، بزرگ میشه براش زن میگیره، خلاصه همه کار براش میکنه، بعد این شاگرد طمع میکنه، نصف شب میاد تا دخل مغازه رو خالی کنه، کاسب سر میرسه، شاگرد دست و پاش رو میبنده و حسابی کتکش میزنه، همه پولها رو برمیداره و فرار میکنه! ◀️ شاگرد بعد چند وقت به خاطر ندونم کاری هاش همه پولها و خونه و زندگیش رو از دست میده، زنش هم طلاق میگیره، خلاصه بدبخت میشه! سرشکسته میاد پیش کاسب که ببخشین! 💢عکس العمل کاسب باید چی باشه؟ چه کار کنه مردونگی کرده؟ ❇️ بگه "بخشیدمت و ازت شکایت نمیکنم، فقط از جلو چشام دور شو" خوبه؟ ❇️ بهش دوباره کار بده و بگه پولهایی که دزدیدی رو از حقوقت کم میکنم، خوبه؟ ✅ حالا اگه بگه "بخشیدمت ، پولهایی که دزدی برا خودت، حالا که اومدی همون قدر که دزدی دوباره میدم بهت تا یه زندگی جدید شروع کنی، خودم هم برات میرم خواستگاری ..." دیگه از تصور ما خارجه! 🔰 خدا همین قدر مهربونه ! ( ازینم بیشتر) همه چیز بهمون داده: حیات، نیرو، روزی، سرپناه و ... نافرمانیش رو میکنیم، حرفش رو گوش نمیدیم، براش گردن کلفتی میکنیم وقتی بریم بهش بگیم‌ پشیمونم گناهانمون رو که میبخشه هیچ اونا رو تبدیل به ثواب و پاداش میکنه! 🔅یعنی مثلا دروغ گفته بودیم، غیبت کرده بودیم، اگه توبه کنیم همون غیبت و دروغ تو کارناممون پاداش و کار خیر ثبت میشه. إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَٰئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا . آیه ۷۰ سوره فرقان. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
سلااااام شبتون بخیر ✅ یه مقدار در مورد مهربونی خدا و این که در هیچ شرایطی نباید از رحمت الهی نا امید شد، صحبت کردیم، آیات و روایات دیگه ای هم هست در این باره، اما همین قدر کافی باشه. ❓شاید بعضیا بگن: باشه خدا می بخشه، خیلی مهربونه، ولی ما حق الناس گردنمون هست، اونا رو چه کار کنیم؟ اونا رو که نمیبخشه. ✅ که حرف به جایی هم هست، با اجازتون با توجه به اهمیت موضوع بحث نسبتا کاملی در مورد حق الناس داشته باشیم، شاید یه جاهایی مخالف با اصل موضوعمون (مقابله با نا امیدی) هم به نظر بیاد، اما در آخر ختم به خیر میشه ان شاءالله😊 پیشنهاد میکنم بحث حق الناس را تا آخر دنبال کنین ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
👆👆👆 ✅ امام باقر علیه السلام: ظلم و ستم سه گونه است: 1⃣ ظلمی که خدا آن را نمی بخشد. 2⃣ ظلمی که خدا آن را می بخشد. 3⃣ ظلمی که که خدا آن را رها نمی کند. ظلمی که بخشیده نمیشود ⬅️ شرک به خداست. ظلمی که بخشیده می شود ⬅️ ظلم بنده بر خود است در آنچه میان او و خداست ( گناهان). ظلمی که خدا از آن صرف نظر نمی کند⬅️ حقوقی است که مردم به یکدیگر دارند (حق الناس). 📚تحف العقول ، ص ۲۹۳ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
◀️ سلااام وقتتون بخیر ✅ از حق الناس قرار شد حرف بزنیم، این که خیلیا میگن وقتی ما حق الناس گردنمون هست توبه چه فایده ای داره؟ ◀️ از یه جهت درست میگن، وقتی ما در حق کس دیگه ظلم کنیم طبیعی هم هست که خدا نبخشه، چون اصلا طرف حساب خدا نیست، باید کسی رو که باعث آزار و اذیتش شدیم از خودمون راضی کنیم تا خدا هم ببخشه. ✅ اما با این وجود هم حق نا امیدی نداریم، که ان شاءالله در موردش توضیح میدم، اما به خاطر اهمیت موضوع یه مقدار راجع به حق الناس صحبت کنیم. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
💢 حق الناس خیلی ریز و حساسه، و خیلی اوقات ما هم توجه نداریم، مثال بزنم: اگه خیابون رو یه طرفه بریم و باعث لحظه ای ترافیک بشیم، یا کسی که داره از رو به رو میاد مجبور شه به خاطر خلاف اومدن ما یه نیش ترمز بزنه، این حق الناسه 🤦‍♂ 💢 یا یکی از مواردی که خیلیامون بهش دقت نداریم کارهایی که زمان بچگی انجام دادیم، از باغی میوه ای برداشتیم، شیشه کسی رو شکوندیم، آسیبی به وسیله کسی زدیم و ... فکر می کنیم چون بچه بودیم و به سنّ تکلیف نرسیدیم اشکالی نداره، در حالی که این طور نیست و نسبت به اونا هم مسئولیم! 💢 یا کم کاری نسبت به شغلی که داریم، کارمند و کارگر و شغل آزاد، خیلی اوقات اگه کوتاهی کنن حق بقیه رو پایمال کردن. ◀️ پس دو تا حرفه: اول: حق الناس خیلی مهم و حساسه، حسابی حواسمون رو باید جمع کنیم. دوم: اگه هزار جور حق الناس هم گردنمون باشه، بازم نباید نا امید از رحمت و بخشش خدا باشیم. ✅ در مورد این که چه جوری جبران کنیم و مورد بخشش قرار بگیریم صحبت می کنیم به امید خدا. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
ناصح
💢 حق الناس خیلی ریز و حساسه، و خیلی اوقات ما هم توجه نداریم، مثال بزنم: اگه خیابون رو یه طرفه بریم و
سلام ✅ قرار شد ازین صحبت کنیم که حق الناس رو چه طور جبران کنیم؛ یادتون که هست؟! ❇️ حق الناس یا مالی هست یا غیر مالی. غیر مالی مثل این که آبروی کسی رو بردیم، مثلا غیبتش رو کردیم، یا مسخرش کردیم و باعث تحقیرش شدیم و ... مالی هم که مشخصه، ضرری به کسی زدیم، قرض گرفتیم پس ندادیم و ... 👈 اول حق الناس مالی رو بررسی کنیم، مشخصه که این ضرر رو باید جبران کنیم و مبلغ رو به صاحبش برگردونیم، مگه این که طرف بگه من راضی هستم و نیازی به جبران نیست. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✴️ می تونیم طلبی که به گردنمون هست رو به چهار قسمت تقسیم کنیم: 1⃣ صاحب حق در دسترس هست، مبلغ هم مشخصه؛ مثل این که مبلغی رو از کسی قرض گرفتیم و بهش ندادیم، یا مثلا به ماشینش آسیب زدیم که میشه قیمت رو مشخص کرد، صاحب ماشین هم معلومه کیه. ✅ درین صورت واضحه که مبلغ رو به صاحبش میرسونیم و تمام. 2⃣ صاحب حق در دسترس هست ولی مبلغ بدهی یا ضرری که بهش رسیده معلوم نیست، مثلا هیچ کدوم یادمون نیست چه قدر قرض کردیم. ✅ درین صورت باید روی یه مبلغی با هم به توافق برسیم، جوری که او راضی باشه. 3⃣ صاحب حق در دسترس نیست ولی میزان بدهی مشخصه، این که دردسترس نیست یعنی یا اصلا نمیشناسیمش، مثلا در گذشته به ماشینی که پارک بوده آسیب زدیم؛ یا میشناسیمش ولی نمی دونیم الآن کجا هست، مثلا به یه مغازه دار مبلغی بدهکار بودیم و قرار بوده بهش بدیم ولی الآن جا به جا شده و ما هم نتونستیم پیداش کنیم. ✅ درین صورت نوبت به رد مظالم میرسه، یعنی به دفتر مرجع تقلیدمون مراجعه میکنیم و اون مبلغ رو از طرف صاحب حق صدقه میدیم. ❗️البته این نکته قابل توجه هست که اگه بعدا طرف رو پیدا کردیم باید مبلغ رو دوباره به خودش بدیم، و اون رد مظالم صدقه ای از طرف خودمون حساب میشه. 4⃣ نه صاحب حق در دسترسه و نه معلومه چه قدر بدهی داریم، مثلا فقط یادمونه به یه نفر بدهکاریم، نه میدونیم مبلغش چه قدره، نه یادمونه طلبکار کی هست! ✅ درین صورت هم باید اون مبلغی رو که مطمئن هستیم با پرداختش برئ الذمه میشیم ( یعنی دیگه بدهکار نیستیم ) رد مظالم بدیم. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✔️سلاااام شبتون بخیر ⬅️ یه مقدار راجع به حق الناس های غیر مالی صحبت کنیم، مثل این که غیبت کسی رو کردیم و آبروش رو بردیم، یا کسی رو مسخره کردیم. ✅ درین موارد اصل اولی این هست که بریم ازشون حلالیت بگیریم. ♦️ولی یه نکته مهم هست؛ اونم این که اگه رضایت خواستن از طرف موجب مفسده باشه نباید این کار رو انجام بدیم. 🔰مثل این که اون شخص اصلا نمیدونه ما غیبتش رو کردیم، موضوع از چه قراره و اگه بهش بگیم میخواد بپرسه چی گفتی؟ پیش کی گفتی؟ برا چی گفتی ؟ اصلا نمیبخشم! آخرشم هم کینه به دل بگیره! 🌀 خب درین موارد حلالیت گرفتن نیاز نیست، البته بین مراجع در مورد اصل رضایت گرفتن اختلاف نظر وجود داره، ولی درین نکته که عرض شد (اگه مفسده داره نیاز نیست) همه هم نظر هستن. ❓پس وظیفمون نسبت به این شخص چی هست؟ ✅ باید در اعمال خیری که انجام میدیم شریکش کنیم، از طرفش استغفار کنیم، براش دعا کنیم، زیارت که میریم به جای او هم زیارت کنیم و ... ◀️ و یه نکته دیگه در مورد غیبت این که بعضیا فرمودن: باید پیش کسایی که غیبت کردیم و آبروی طرف رو بردیم، آبروداری کنیم، بریم ازش تعریف کنیم، از صفات خوبش بگیم تا جبران بشه. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈