#خاطره_شهید
گفت ؛ دیشب خانه ما را دزد زد!
ناراحت شدم و ابراز تاسف کردم🙁
گفت : نه! الحمدلله که خانه ی ما را دزد زد!
اگر خانه ی دیگری بود آنها با نظام و انقلاب بد می شدند...
#شهید_مصطفے_صدرزاده
حُبُّ الْحُسِین♡
...توبگودلتنگےهایمرادیدی؟! گاهیدلتنگیهایمزیرنقابسکوتپنهانمیشود ومن... بازهمبیصدادلتنگم
یکیازویژگیهایمصطفےاینبودکه،
همینطوریحرفکسےراقبولنمیکرد...
مگراینکهدرموردشتحقیقوبحثمیکرد!🖐🏻
خیلیباحوصلهچهبابزرگترهاویاکوچیکترهارفتارمیکرد.✨
رعایتادبراهیچوقتفراموشنمیکرد...
حواسشبودکهخدایینکردهدلکسیرانشکند🍃
اگراحساسمیکردکسےازاورنجیدهخاطرشده،
تاازدلشدرنمیآوردآراموقرارنمیگرفت...
#خاطره_شهید
#شهیدمصطفی صدرزاده❤️
#خاطره_شهید
به نقل از حاج اقاماندگاری
خاطره ای که از همرزم شهید حججی شنیده بودند:
یکی ازهمرزمان شهید حججی تعریف میکرد؛در سوریه به ما گفته بودند،کنار جاده اگر ماشینی دیدید که با زن وبچه ایستادند وکمکی میخواهند،شما نایستید،اینا تله ای از طرف داعش است.
بعد از این ماجرا،یه روز من ومحسن باماشین که درجاده میرفتیم،کنار جاده اتفاقا خانواده ای دیدیم که تقاضای کمک میکردند که ماشینشان خراب شده،
هرچقدر به محسن گفتیم :اینا تله اس،ولشون کن،بیا بریم.
شهید حججی گفت:نه بلاخره کمک میخوان،زن وبچه همراهشون هست،گناه دارند.
رفتیم وکمکشون کردیم وان لحظه اتفاقی نیفتاد(درصورتیکه داعشی بودند).
بعد از ان ماجرا،وقتی فیلم وعکسهای اسارت محسن را دیدم،حالم خیلی بد شد،
چون کسی که پایش را روی گلوی محسن گذاشته بود،همونی بود که کنار جاده کمک میخواست و محسن کمکش کرد…🖤🥀
#شادی_روحش_صلوات
#شهید_محسن_حججی