eitaa logo
حُبُّ‌ الْحُسِین♡
2.7هزار دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
4.7هزار ویدیو
29 فایل
✿بِـه‌ نــامَش‌ وَ‌ دَر پَنـاهَش✿ دِل‌را‌،اگر‌خُدایی‌باشَد‌عِشق‌است؛ عِشقِ‌دِلِ‌ما،نام‌زیبای‌حُسِین‌است..!🤍 ‹صَلَّی‌اللهُ‌عَلَیکَ‌یا‌اَباعَبدِالله✨› ❀کاوش‌کنید← @kanal_hob_hossein ❀سوالی‌بودبفرمائید← @H_Hanin
مشاهده در ایتا
دانلود
معنويتي كه درش عمل نباشه و معنويتي كه فقط به اصطلاح روضه باشه و در پشتش عمل نیاد، اين معنويت نيست که! این یه مقدار حالت‌های خلسه و این مسائله...! _ شهید حسن باقری
هروقت از درس خوندن خسته شدین به این عکسا نگاه کنید👀 توی جبهه هم جنگیدن.. 🪖 هم درس خوندن📚 هم امتحان نهایی دادن📖 هم کنکور دادن!📝 میدونستید خیلی از رزمنده‌ها توی جبهه‌ها کنکور دادن و قبول شدن ولی شهید شدن:))
ناگهان باز دلم یاد تو افتاد شکست 💔
از خیابان آرام آرام در حال گذر بودم!🤔 . 🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞 . 🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از 😓 از کوچه گذشتم... . به سومین کوچه رسیدم! 🌷شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . به چهارمین کوچه! 🌷شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی؟! برای دفاع از !؟! همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... . 🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . 🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی ... کم آوردم... گذشتم... . هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم ! هم ! هم ! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان می‌کرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... . 🌷هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را می‌کردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود...😭😭😭 . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا، نمی توان گذشت... 📣 از انتشار این متن کوتاهی نکنید •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
چنـد بار بـه آقا محمـد گفتـم برا؎ خـودمـون کفن بخریم و ببریم حرم آقا امامحسین برای طـواف، ولی ایشـون هی طفـره میرفت. بعـدِ چنـد بار که اصـرار کـردم ناراحت شد و گفت: دوتاکفن میخوای ببری پیشِ یه بیکفن💔؟! راوی: همسرِ .
بعضی‌وقتا‌توی‌زندگی‌باید‌بایستی‌و.. ببینی‌خدا‌میخواد‌باهات‌چیکارکنہ‌‌‌؛ نہ‌‌‌اعتراض‌کن‌،نہ‌‌‌حرفی‌بزن‌،فقط‌صبرکن🌱. -شهیدبابک‌نوری‌هریس  🥀🕊
حُبُّ‌ الْحُسِین♡
به‌هیچ‌کس‌وابسته‌نشو، الاحسین‹ع› همه‌تاورودی‌قبرهستندباهات؛ امـا‌ حـســیـن‹ع›... اِلی‌الاَبَد..! ‹ 🎞- شهیدهاد؎باغبان‍ۍ - ›
حُبُّ‌ الْحُسِین♡
در آستانه طلوع خورشید ستارگان یک به یک غروب میکنند❤️‍🩹.. " | " | "
◇﴿ همیشه‌ یک سفارش به ما میکرد و میگفت: اگه در معرض گناہ قرار گرفتی و خواستی دچارلغزش نشی و از اون گناه فرار کنی،خودت رو با خوندن و یا مطالعه مشغول کن تاحواست از اون محل و از اون گناه پرت بشه.. •شهید مهدی باکری•
یه پیغام داری از شهدا🙂💕 - شهید علی تجلایی: اگر میخواهی محبوب خدا شوی، گمنام باش! کار کن برای خدا، نه برای معروفیت... ((: 🌱💚🖇
حاج‌قاسم‌میگفت: ازخدا‌یڪ‌چیز‌خواستم خواستم‌ڪه‌خدایا‌اگر‌بخواهم‌به انقلاب‌اسلامی‌خدمت‌ڪنم.. بایدخودم‌راوقف‌انقلاب‌ڪنم.. ازخداخواستم‌اینقدر‌به‌من‌مشغله‌بدهد که‌حتی‌فکر‌گناه‌هم‌نڪنم...🙂🍃