میدونیدمثبتترین
قسمتزندگیمـٰاچیہ!؟
خدامهرامامحسـینرۅ
تودلمونانداخت...!(:♥️
#امام_حسینم
صد شکر غبار حرمت تاج سر ماست
نامت همه شب ذکر قنوت سحر ماست
از نوکری توست به هر جا که رسیدیم
یعنی که غلامیِّ تو تنها هنر ماست
هر جا عَلَمی هست همانجا حرم توست
پس کرب و بلایت همهجا در نظر ماست
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ
صَلَواتُکَ عَلَیهِ و عَلی ابائهِ
فی هذهِ السّاعةِ، و فی کُلّ ساعَة
وَلیّا و حافظاً وقائِداً وَ
ناصرا وَ دلیلا و عَیناً
حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً
وتُمَتّعَهُ فیها طَویلاً.
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج ♥️
مولاعـلۍمیـگن:
-بهانـدازهاۍڪهطاقـتعـذاب
داࢪیگنـاهڪن!
↯ࢪوایـنحرفڪلیفڪرڪنیم..
ببینـیمانـدازهسࢪسوزنیتحملآتیش
جهنـمداࢪیم
ڪهاینقـدࢪگناهمیڪنیم؟! 🕊♥️
هیچ کس ما را زمین افتاده در دنیا ندید
در نجف تنها به پای مرتضی افتادهایم . .
#حیدرامیرالمؤمنین :)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این دفعه فرق میکنه...🥺🤍
"پاتوق شیعه"🌿:
حوصله داری
¹دقیقه از قمر بنی هاشم بگم برات؟:)...
یکی میگفت...
با زنُ و بچه رفتیم کربلا... 🙂
شب اول؛
همسرم گفت خستم...
رفتن هتل...
با دخترم رفتیم حرم...:)
بِینُ الحَرمِین
داشتن روضه میخوندن.
ماهم رفتیم
به خودم اومدم
دیدم دخترم نیست!!!
میگفت همه جا رو زیر و رو کردم
ولی نبود...
روش نمیشد بدون بچش بره هتل
نشست همونجا تا صبح شاید پیدا شد...
گذشت....
نیومد منم عصبی شدم
بلند شدم
رفتم حرم حضرت عباس
گفتم؛این چه رسم مهمون داریه؟؟؟
من الان جواب زنم چی بدم؟!
گفت ناامید برگشتم خونه...
دَر اتاق که باز کردم
دیدم دخترم
توی بغل همسرم خوابیده:))
به همسرم گفتم دخترمون کی اومد؟
گفت دیشب یک اقایی اوردش....
دخترم که بیدارشد.
ازش پرسیدم کی اوردتت اینجا؟🥲
گفت یک اقای مهربون من اورد..
بهم گفت به بابات بگو....
ما یک سه ساله گم کردیم:)💔
نمیزارم دیگه کسی شرمنده زن بچش شه💔
#ایقربونتبرماباالفضل🥺🤍
برادریبهتعدادنیست،بهوفـاداریاست؛
یوسفیازدهبرادرداشتوحسین‹ع›،تنها
عبـاس‹ع›را(:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تـو را از دور دیـدن هـم
مَـرا آرام خواهـد کـَرد:)))♥️
کاش میان این هیاهو صدایی بیاید:
«اَلا یا اَهلَ العالَم، أنا المَهدی...» ✨🤍
حوصله داری
¹دقیقه از قمر بنی هاشم بگم برات؟:)...
یکی میگفت...
با زنُ و بچه رفتیم کربلا... 🙂
شب اول؛
همسرم گفت خستم...
رفتن هتل...
با دخترم رفتیم حرم...:)
بِینُ الحَرمِین
داشتن روضه میخوندن.
ماهم رفتیم
به خودم اومدم
دیدم دخترم نیست!!!
میگفت همه جا رو زیر و رو کردم
ولی نبود...
روش نمیشد بدون بچش بره هتل
نشست همونجا تا صبح شاید پیدا شد...
گذشت....
نیومد منم عصبی شدم
بلند شدم
رفتم حرم حضرت عباس
گفتم؛این چه رسم مهمون داریه؟؟؟
من الان جواب زنم چی بدم؟!
گفت ناامید برگشتم خونه...
دَر اتاق که باز کردم
دیدم دخترم
توی بغل همسرم خوابیده:))
به همسرم گفتم دخترمون کی اومد؟
گفت دیشب یک اقایی اوردش....
دخترم که بیدارشد.
ازش پرسیدم کی اوردتت اینجا؟🥲
گفت یک اقای مهربون من اورد..
بهم گفت به بابات بگو....
ما یک سه ساله گم کردیم:)💔
نمیزارم دیگه کسی شرمنده زن بچش شه💔
راستش ، آرامش اون زائری
رو میخوام که تکیه داده
به کنجِ حرم و با صدای
هق هق هاش ؛
سکوتِ حرمو شکسته.. :)❤️🩹🩹
راهنـجـات..؟!
+فَـرّوااِلَۍالْحٌــسِین
«آغوشامـامحـسینهمیشہبـازه..»
ایندنـیارو،ولڪن؛
سـمتحـسینفـرارڪن..シ!••🖇
راهنـجـات..؟!
+فَـرّوااِلَۍالْحٌــسِین
«آغوشامـامحـسینهمیشہبـازه..»
ایندنـیارو،ولڪن؛
سـمتحـسینفـرارڪن..シ!••🖇