من عاجزم از معرفتت!
خدای سبحان که نامحدود است می فرماید اگر کسی میخواهد ثنا بگوید ثنا در واقع مدح و تعریف است. باید اول شخص آن چیزی که میخواهد ثنا بگوید را درک بکند تا بتواند ثنای او را بگوید. شما گل یا گیاهی را که نمی دانید چی هست در موردش میتوانید حرف بزنید؟ خواصش را میتوانید بگویید؟ نه!
زمانی میتوانید در باره او سخنی بگویید که او را بشناسید حالا خدای سبحان که نامحدوده و هر چه غیر اوست محدود... کدام محدود می تواند نامحدود را بشناسد؟
روایت جالبی در این اساس داریم. دردعای امام سجاد (ع) هم آمده است که خدایا تو معرفت خودت را در شناخت عجز از معرفتت قرار دادی. یعنی اگر عبدی به این رسید که خدایا من عاجزم از معرفت خدا، خدا را شناخته است!
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
به این آیه مهم تا حالا فکر کردم؟
این آيه شریفه👆 سوره اعراف از غرر آيات قرآن است:
ما تمام فرزندان بنی آدم را که خلق کردیم روح آنها ابتدا خلق شده است. که عرض کردیم گاهی دوهزار سال قبل از آمدن انسان به دنیا روح او خلق شده است.
بعد خدای متعال برای این که این روح معرفت داشته باشد و در قیامت نگوید خدایا تو مرا خلق کردی من که نمی شناختم اولین لطفی که خدا در حق انسان کرد در ابتدای خلقت او را عارف به خودش قرار داد.
بعد می فرماید : وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ در مورد تمام آنهايي که هنوز در صلب پدران هستند و می بایست به دنیا بیایند ما این کار را کردیم .. چه کار کردیم؟ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ آنها را شاهد بر خودشان گرفتیم.
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
یک قول و قرار جانانه
وقتی خدای سبحان روح را خلق کرد او را شاهد بر خودش گرفت . سوال کرد:
✴️ تو بودی؟ قطعا جواب داد: نه!!!
✴️خلق شدی؟ بله
✴️چه داری؟ من که اصلا نبودم که چیزی داشته باشم اگه موجودی باشد دارایی هم دارد من اصلا نبودم! من خلق شدم! پس هر چه دارم از آن توست تو دادی...!من عین فقرم هیچی ندارم...!
بسیار خوب
حالا یک اقرار ازش گرفت:
✴️من ربت هستم؟ قالوا بلی.... بله که هستی!
انسان وقتی این وجود فقری خودش را دقت بکند پس برای مناجات با حق هم چیزی ندارد جز آن که با کلامِ خودِ او مناجات او را بگوید و شما می بینید تمام نماز کلام حق است و اولین عملی که شخص بعد از تکبیره الاحرام و قرائت انجام می دهد قیامی است که با قرائت همراه است.
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
با کلامِ خودش ثنایش را میگویم
وقتی شخص این معرفت را پیدا کرد و عجز خود را از معرفت خدای متعال و از ثنای او دید پس آن موقع لب باز می کند به همان فرمایش رسول اکرم (ص) لاَ أُحْصِي ثَنَاءً عَلَيْكَ أَنْتَ كَمَا أَثْنَيْتَ عَلَى نَفْسِكَ: من هیچ ثنایی برای تو ندارم هر چی خودت فرمودی ما از زبان تو، تو را ثنا می گوییم
دقت کنید لاَ أُحْصِي ثَنَاءً این من هیچ ثنایی ندارم چون ثنا درک معرفت است مگه من میتوانم تو را درک کنم تا ثنا بگویم؟.... أَنْتَ كَمَا أَثْنَيْتَ عَلَى نَفْسِكَ همون ثنایی که خودت برای خودت می گویی
حالا نمازگزار در نماز یعنی قرائتش یعنی لاَ أُحْصِي ثَنَاءً عَلَيْكَ أَنْتَ كَمَا أَثْنَيْتَ عَلَى نَفْسِكَ من با آنچه خودت ثنای خودت را گفتی ثنایت را می گویم.
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
چرا در همه نمازها سوره مبارکه حمد میخوانیم؟
چون حمد در واقع امّ قرآن و مادر قرآن است و در قرآن داریم: وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ
حمد یک طرف گذاشته و تمام قرآن را یک طرف
اما این تعبیری که خداوند متعال درباره سوره حمد کرده است همه اسرار قرائت و حمد در همین آيه است. تمام سر قرائت در همین چند کلمه است
پیامبر خدا نفرمود ما به تو مثلا سوره حمد دادیم
فرمود :سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي دادیم.
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
سبعا من المثانی چیست؟
بصورت اجمال سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي یعنی هفت سیر ملکوتی عبد است که با سوره حمد صورت می گیرد
اگر نماز معراج مومن است اولین معراج او با این سوره مبارکه حمد است و هفت معراج است!
هفت معراج سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي پس دانستن این هفت رجوع بسیار تا بسیار مهم است و در بعضی روایات داریم هفت مرتبه بر مریض خوانده بشود یا هفتاد مرتبه اگر بر میتی خوانده شد و میت زنده شد تعجب نکنید !
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
هفت رجوع چیه؟
معنی سبع روشن است یعنی هفت اما مثانی یعنی چه ؟ یک معنا گاهی در تفاسیر می شود میگویند هفت دومرتبه ای علتش هم این است که سوره مبارکه حمد هفت تا آيه دارد و دو مرتبه نازل شده است. خوب اما همین کفایت می کند یعنی عظمت سوره حمد همین است که دو بار نازل شده است...
نه... این یک بطن و تفسیر باطنی دیگری دارد که آن تفسیر باطن او را سرّ قرآن قرار داده است.
حالا کلمه مثانی یعنی چی؟
ببنید کلمه مثانی از ماده " ثنی" و شما تثنیه هم از همین ماده است. کلمه ثنی به معنای عطف و رجوع است.علتی که به عدد دو ،تثنیه گفته شده است چون در واقع این یک رجوع به اون یک کرده دو تا یک کنار هم قرار گرفتند شده تثنیه.پس اصل معنای ثنی به معنای رجوع است.حالا سبع من المثانی یعنی هفت رجوع الی الله
عرض کردم هفت سیر ملکوتی ست که با این سوره مبارکه حمد تحقق پیدا می کند.این اجمالا معنای سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي است .
اما هفت رجوعی که در این سوره مبارکه وجود دارد در اینده عرض میکنم.
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
اولوهیت، مقام ظهور اسما
همه این اسما هم، مقام واحدیت است بعد مقام اولوهیت است. حالا این بسم الله میخواد مقام اولوهیت را بیان بکند. فقط یک اشاره به اولوهیت کنم .مقام اولوهیت مقام ظهور اسما است. این اسما بعد ظهور پیدا کردند شد یک عالم
شما در دعای شب عرفه ... این دعایی ست که جبرییل برای رسول اکرم اورده است که مستحب است در شب عرفه و در شبهای جمعه طول سال خوانده شود دعایی که جبرئیل برای پیامبر آورده است ....عظمتش با این آورنده و فرستنده اوست. در این دعای شریف این اولوهیت اسما مقداری باز شده
مثلا اسئلک باسمک الذی خلقت. خدایا با اون اسمی که آسمانها را خلق کردی. خدایا با اون اسمی که عیسی بن مریم مرده ها را زنده می کرد با اون اسمی که ...و همین طوری این اسما را در این دعای شریف نگاه کنید این می شود مقام اولوهیت! یعنی مقامی که اسما ظهور پیدا کردند دریا خلق شد کهکشانها خلق شدند،انسان خلق شد ،جمادات نباتات، حیوانات اینها همه ظهور اسما حق هستند.
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
رجوع به مقام اولوهیت حق
در بسم الله گفتن عبد رجوع به مقام اولوهیت حق است . اولین رجوع است، تو بعد از این مقام که رجوع کردی اون وقت می توانی به مقام های بعدی هم رجوع پیدا کنی و بیابی . به ما توصیه شده این اسم شریف را در شروع هر کاری بگویید بسم الله. این بسم الله در شروع هر کار خدای سبحان که فرمودند هوالاول
هر کاری که با اسم خدای متعال آغاز نشود منقطع الاول است اول ندارد و هوالاخر . کاری که اغاز می شود و رجوع به خدا نباشد منقطع الاول و الاخر است.
کاری که رجوع به خدا نباشد ابتر است همین دنیا می ماند و میگذارد و میرود! بنابراین هر عملی که انسان انجام میدهد حتی آب می خورید میگویید بسم الله آن برکت را برای صاحبش دارد.
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
دومین رجوع سوره حمد چیه؟
گفتیم اولین رجوع قرائت، رجوع به اسم رب و به مقام الوهیت حق است که انسان همه ی این عالم را مخلوق می بیند و عین ربط و فقر به خدای متعال می باشد.
رجوع دوم که امام صادق(ع) فرمودند با الحمدلله رب العالمین که در این آیه شریفه رجوعی که عبد دارد این است که همه ی این ثناها را از آن رب العالمین می بیند یعنی اولا حصر ربوبیت میکند در خدای متعال ، رب العالمین اوست !
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
حصر ربوبیت یعنی چه؟
یعنی تنها ذاتی که میتواند هر موجود را به کمال لایقه ی خودش برساند ذات اقدس است چون رب به معنای مربی صرف نیست یک معلم هم مربی است اما او فقط یک بعد شاگرد رو گاهی تربیت میکند رب یعنی آن کسی که (آن ذاتی ) که بتواند موجود رو به تمام آن کمالاتی که دارد برساند و ربوبیت از آن خالق است ببینید تمام این موجودات اعم از موجودات مادی و غیر مادی، عالم ملائکه در همه ی اینها اوست که میداند کمال هر موجود در چیست ! در واقع رب است که همه ی این ثناها مخصوص و مختص به اوست او رب است! او دارد تربیت میکند! او دارد میرساند! حالا که او هر موجودی را به کمال خودش میرساند پس همه ی ثناها برای اوست!
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
رجوع سوم سوره مبارکه حمد
رجوع بعدی که امام صادق فرمودند الرحمن الرحیم است. فرمودند نمازگزار رجوع میکند به اینکه تمام موجودات عالم از رحمت خاص خداوند برخوردارند. خود خدای سبحان در آیه ای فرمود و رحمتی کل شی. اجمالش این است که تمام موجودات عالم در واقع مخلوق رحمتند ببینید الرحمن خلق الانسان ! الرحمن است که همه ی موجودات این عالم را خلق فرموده و با اسم شریف الرحمن خلق شده پس همه مشمول رحمتند و بعد از آنجایی که این رحمت که رحمت عام است و مخصوص عالم دنیاست و رحمت ویژه خاصه که در آخرت است با اسم شریف رحمن قابل مشاهده است پس این هم رجوع سوم است.
همه ی ذرات این عالم با اسم شریف رحمن حق مرتبطند.
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
رجوع چهارم سوره حمد
رجوع چهارم با مالک یوم الدین است که امام صادق (ع) میفرمایند حصر مالکیت است وقتی او مالک یوم الدین است.
دنیا که از اسمش پیداست یعنی دنیا! مرتبه ی نزدیک به ماست. بیده ملکوت کل شی وقتی او ملکوت را داشته باشد مُلک به طریق اولی در اختیار اوست چون ملکوت مبالغه ی ملک است !
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
فرق ملک و ملکوت چیه؟
گاهی ظاهر یک موجود رو می بینید ! ظاهر یک درخت رامی بیند! ظاهر یک سنگ رو می بینید این می شود ملک !
اما این درخت رو با باطنش با هم میشود دید. وقتی این درخت رو با باطنش با هم دیدید می شود ملکوت!
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
بیده ملکوت کل شی
وقتی ملکوت کل شی به دست اوست خوب مسلم است که مُلک هم دراختیار اوست .
حالا او وقتی مالک یوم الدین است، دنیا هم که دنیاست پس عالم نزدیکتر به ماست به طریق اولی مالک اوست پس حصر مالکیت است .
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
حصر پنجم :ایاک نعبد
حصر پنجم با ایاک نعبد صورت می گیرد و به معنای حصر عبودیت است. قرآن درباره ی آسمان ها و زمین و هر چه در آنهاست میفرماید همه عبدند. ما یک عبودیت تکوینی داریم یک عبودیت تشریعی
عبودیت تکوینی: تمام این عالم و ذرات عالم عبد او هستند و مطیع او هستند اما انسان و جن که خدا به این دو موجود اختیار داده است. بقیه موجوات عالم گیاهان، ... عبدند و مخصوصا جمادات عبد هستند. عابدترین موجودات جماداتند. که قرآن از اونها تعبیر خاص دارد می فرماید گاهی یک سنگ که از کوه رها میشود از خشیه الله است. همیشه به عوامل مادی نباید او را نسبت داد. غرض اینه که تمام موجودات تکوینی عبدند.
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
عبودیت تشریعی نداشتن یعنی چه؟
انسان گاهی مع الاسف عبودیت تکوینی دارد اما عبودیت تشریعی ندارد یعنی عبدِ قانونی که خدا برایش وضع کرده، نمیشود و از دستورات خدا اطاعت نمیکند فقط تکویناً عبد است! مثلا وقتی انسان با چشمش یک نگاه بیجا می کند. چشم ما چون تکویناً عبد خداست از اینکه می بیند صاحبش میخواهد یک خلاف انجام بدهد، ناراحت است. در روایات داریم همون لحظه به خدا میگوید خدایا من از عمل او ناراضی ام اما چون تو من را در اختیار او قراردادی من می بینم ! یعنی چشم همون موقعی که صاحبش دارد گناه می کند، از عمل او اظهار برائت می کند و اینکه قرآن می فرماید در قیامت علیه او شهادت میدهد از این باب است. قرآن میفرماید حتی این پوست بدن ما در قیامت علیه ما شهادت میدهد این پوست حتی! اگر این دست خدایی نکرده تماس با چیزی که حرام بوده است داشته ،شهادت میدهد علیه او . خوب چرا ؟ این پوست همون لحظه که تماس بی جا را انجام میدهد اظهار برائت میکند. کانه می گوید مامور هستم و معذور . به این میگویند عبودیت تکوینی
اما تشریعا وقتی که انسان خدا برایش شرع قرارداده از این قانون تخطی میکند.
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
عدالت!
میفرمایند عدالت وقتی عملی می شود که عبودیت تشریعی با عبودیت تکوینی مطابقت داشته باشد دوتاشون یکی بشن
همینجور که این چشم تکوینا عبده تشریعا هم عبد باشد!
این حرام است نمی بیند
این دست زدن حرام است، دست نمیزند
این شنیدن حرام است،نمیشنود
این خوردن حرام است نمی خورد
این می شود حصر در عبودیت
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
حصر در مدد با ایاک نستعین
رجوع بعدی حصر در اعانت و کمک و مدد هست با ایاک نستعین
یعنی عبد نه تنها خودش بلکه تمام عالم را مخلوق می بیند و محتاج ، پس همه محتاج او هستند پس هر کمکی باید از او خواسته شود! متاسفانه گاهی انسان با اینکه این عبارت را میگوید اما در عبودیت تشریعی اش متوسل به غیر است و کار را به دست دیگری می بیند!
پس ایاک نعبد حصر عبودیت است و ایاک نستعین حصر اعانت و مدد و کمک می شود.
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
بالاترین نعمتی که خدا بهم داده!
آخرين رجوع سوره مبارکه حمد با اهدنا الصراط المستقیم تا آخر سوره صورت می گیرد که عبد به این نکته واقف می شود که در بین نعمت های الهی و رحمات الهی، الطاف الهی و کرامت های او؛ هیچ نعمتی بالاتر از هدایت او نیست.
بالاترین نعمت هدایت است که انا هدینا السبیل خدا این انسان را خلق کرده است و اول نعمت به او هدایتش است ، بعد انسان اما شاکرا و اما کفورا
اینجاست که عبد در واقع به نعمت توجه پیدا میکند و نعمت هدایت را بالاترین هدایت میداند و اهدنا الصراط المستقیم را بیان میکند.
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
قرائت به قصد انشا یا قصد دعا؟
در نماز، قرائت - قرائت است نباید انسان اینجا قصد دعا بکند اگر قصد دعا بکند نماز باطل است. اینکه اهل سنت در نماز بعد از و لاالضالین آمین میگویند بخاطر همین است. اگر دعا بکنید که دیگر قرائت نیست!
بله آدم میتواند یک آیه ی قرآن را به قصد دعا در قنوت نماز بخواند مثل ربنا لا تزغ ...و آیات دیگر. این قصد دعاست انسان در قنوت قصد قرائت ندارد قصد دعاست! دعا را از زبان خدای متعال عرض میکند! ولی اگر در سوره ی حمد قصد دعا بکند دیگر قرائت نیست ، قرائت یعنی اینکه من کلام خدا را نقل میکنم نه اینکه من به قصد دعا میخواهم درخواست بکنم این قرائت نیست! آمین ندارد! بخاطر همین میفرمایند آمین میشود کلام آدمی !!
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
پایان هفت رجوع
هر کلام آدمی که در نماز قرار بگیرد نماز باطل است و انسان در نماز هیچ سخنی از خودش ندارد هر چه هست کلام الله است!اگر یک کلمه یک حرف عمدا گفته بشود میشود کلام آدمی.
حالا غرض اینکه قصد، قرائت است ولی توجه و رجوع نمازگزار به بالاترین نعمت است نعمت هدایت ! این میشود سبعا من المثانی! پس هفت معراج است. هفت رجوع عبد است به خدای متعال که با سوره ی مبارکه ی حمد این سیر را سالک انجام میدهد که انشالله به تفصیل گفته خواهد شد.
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
مناجات یعنی چه؟
کلمه ی مناجات از ماده نجی است و نجی میفرمایند به معنای دور شدن است. کلمه نجات پیدا کرد هم از همین ماده نجی است وقتی میگویید این شخص نجات پیدا کرد یعنی دور شد، جدا شد!
در آيات متعددی از قرآن کریم هم به همین معنای نجات است. حالا شما ممکن است بگویید ما وقتی مناجات ميکنيم دور می شویم خیر! نجات یعنی انسان دارد خود را از هر چه غیر اوست جدا میکند و دور میکند و میخواهد خودش را متمرکز در او قرار دهد.
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
شریک خدا!
شما در نمازتان میخواهید از هر چه غیر خداست دور شوید. از منیت خودتان دارید خودتان را دور میکنید و در عوض میخواهید متمرکز در او بشوید چرا؟ چون میبینید تا از غیر او جدا نشوید اجازه ی ورود به ساحت قدس او را به شما نمیدهد. در سوره حج خداوند میفرماید وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ: کسی که برای خدا شریک قرار داد از ملکوت ساقط می شود یا در سوره لقمان : لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ ۖ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ مبادا برای خدا شریک قرار دهی که شرک ظلم عظیم است یعنی اگر بخواهی با غیر باشی و با خدا هم باشی این ظلم است!
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz
شرک!
شریک، شرک، شرکت یعنی چه؟ یعنی وقتی شما با کسی شریک می شوی یعنی من و او یا من و جمع دیگری با هم پس در شرکت من هستم ، غیر هم هست! حالا شرک به خدای متعال یعنی خدا باشد! من هم باشم! دیگران هم باشند!
خداوند میفرماید که من این را نمیپذیرم! شریک نمیخواهم!حتی اگر شریک من خودت ، خودِ تو باشد!
استاد سعادت فر
#من_و_قرائت_نمازم
@hobbenamaz