هدایت شده از ملی و بین المللی | صراط
#برنامه
#آموزش
📣📣📣📣📣📣
🔰 شروع دوره آموزشی مکالمه زبان عربی کاربردی
🧕🤵♂خانم ها و آقایان
💢مناسب برای کسانی که قصد سفر به کشور عراق را دارند، مشاغل توریستی و...
🔸دوره ۱۲ جلسه
🔸ثبت نام گروهی بالای ۶ نفر ۱۰ درصد تخفیف برای هر نفر
🔸دوره حضوری: به ازای هر معرفی ۵ درصد تخفیف
ارزش واقعی دوره ۱/۲۶۰ هزار تومان با ۵۰ درصد تخفیف ۶۳۰ هزار تومان 🤩
🔸دوره مجازی: هزینه دوره های مجازی ۴۳۰ هزار تومان☺️
🔴شروع دوره از ۴/۳۰
📌آدرس: مشهد، خیابان احمد آباد پاستور ۱۶ دارالقرآن امام رضا (ع)
📞تلفن: 09939317638
🆔https://eitaa.com/hoda14_zaban
💐 حضرت امام صادق علیه السلام :
✅ مؤمن از چهار ناحیه در اذیت و رنج می باشد:
🌸 همسایه ای که او را آزار دهد.
🌺 شیطانی که در مقام گمراه کردن او باشد.
🍁 منافقی که از او ایراد گیری کند.
🌷 مؤمنی که بر او حسد برد.
☘️ و این آخری از همه بر او دشوارتر است، زیرا به خاطر حسادتش بر او تهمت و افتراء زند و مردم هم از او که مؤمن است می پذیرد و گمراه می شوند.
📚 عین الحیاة ، صفحه ۲۴۵ .
🆔@Hoda14_ir
مرحوم «محدّث نوری» در کتاب خویش «جنة المأوی» از برخی علمای بزرگ حوزه علمیه نجف آورده است که: در آنجا یک طلبه ای بود، بنام «شیخ محمّد حسن سریره» که از سه مشکل بزرگ رنج می برد. این سه مشکل عبارت بودند از:
١ - دچار درد سینه وبیماری سختی بود که خون از سینه اش می آمد.
٢ - به آفت فقر وتهیدستی گرفتار بود.
٣ - دل در گرو مهر دختری نهاده بود، امّا خانواده دختر، به دلیل فقر وبیماریش با ازدواج او موافقت نمی کردند.
هنگامی که از همه جا مأیوس ونومید گردید با خود عهد بست که چهل شب چهارشنبه به مسجد کوفه برای عبادت ونیایش برود چراکه میان مؤمنان مشهور بود که اگر کسی چنین کند، به خواست خدا به دیدار امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف مفتخر خواهد شد.
براین اساس بود که این مرد، بدین برنامه همّت گماشت بدان امید که به دیدار حضرت مهدی صلوات الله و سلامه علیه نایل آید وسه مشکل خویشتن را با آن مشکل گشا وچاره ساز در میان بگذارد.
آخرین شب چهارشنبه بود، شبی بسیار تیره وتار وسرد وطوفانی. باد تندی می وزید واو بر سکوی مسجد کوفه نشسته وغرق در غم واندوه بود، چراکه به خاطر جریان خون از سینه اش به هنگام سرفه، نمی توانست در داخل مسجد توقّف کند واحترام طهارت مسجد وآن مکان مقدّس را می نمود ونیز در این اندیشه بود که آخرین چهارشنبه که چهلمین هفته بود فرا رسید واو نتوانسته به دیدار آن کعبه مقصود نایل آید واین محرومیت نیز غمی بزرگ بر غمهایش می افزود.
او به نوشیدن قهوه عادت داشت به همین دلیل آتشی برافروخت تا قهوه را ردیف کند که بناگاه در آن شب تاریک وخلوت، مردی را دید که بسوی او می آید، از این رخداد، آزرده خاطر شد وبا خود گفت: «اندکی قهوه به همراه دارم آن را هم این بنده خدا خواهد نوشید وبرایم چیزی نخواهد ماند.»
خودش می گوید: در این فکر بودم که آن مرد رسید ومرا با نام ونشان صدا زد وبه من سلام گفت، از شناخت او که مرا با نام صدا زد تعجّب کردم وگفتم: «شما از کدام قبیله می باشید؟ از قبیله فلان هستید؟»
گفت: «خیر!»
ومن نام بسیاری از قبایل را آوردم واو مرتب گفت: «خیر!» واز هیچ یک از این عشیره ها نبود.
آنگاه او پرسید: «چه مشکل وخواسته ای تو را به اینجا آورده است؟»
گفتم: «شما چرا از من در این مورد می پرسی؟»
گفت: «اگر به من بگویی چه زیانی به تو خواهد رسید؟»
فنجانی پر از قهوه کردم وبه او تقدیم داشتم واو کمی از آن نوشید،
سپس فنجان را بازگردانید وگفت: «شما بنوشید.»
فنجان را گرفتم وتا آخرین قطره آن را نوشیدم، آنگاه گفتم:
«حقیقت این است که من دچار فقر وتنگدستی بسیار سختی هستم، از سوی دیگر به بیماری علاج ناپذیری گرفتارم که به هنگام سرفه، خون از سینه ام می آید ودیگر اینکه به بانویی دل بسته ام ومی خواهم با او پیمان زندگی مشترک ببندم،
امّا بخاطر دو مشکلم خانواده اش موافقت نمی کنند.
برخی از روحانیون مرا سرگرم ساختند وگفتند: اگر چهل هفته وهر هفته شب چهارشنبه به مسجد کوفه بیایم وخواسته هایم را به بارگاه خدا برم ودست توسّل به دامان پر برکت امام عصر (علیه السلام) بزنم،
خواسته هایم برآورده شده ومشکلات سخت زندگیم،
حلّ خواهد شد. من نیز رنج وخستگی این چهل شب را به جان خریدم واینک آخرین شب فرا رسیده است، امّا نه آن گرامی را دیده ام ونه به خواسته های خود رسیده ام.»
من گله می کردم ودر اوج بی توجّهی به آن بزرگوار بودم که رو به من کرد وفرمود: «أمّا صدرک فقد برأ، وأمّا المرأة فستتزوّج بها قریبا، وأمّا الفقر فلا یفارقک حتّی الموت.»
یعنی: شیخ محمّد! اینک سینه ات خوب شده ودیگر از بیماریت اثری نخواهی یافت
و آن بانوی مورد علاقه ات نیز،
بزودی به وصالش خواهی رسید،
امّا فقر وتهیدستی همراهت خواهد بود.
شگفتا! وقتی به خود آمدم دیدم سینه ام شفا یافته
وپس از یک هفته با بانوی مورد علاقه ام ازدواج کردم،
امّا همانگونه که فرمود، تهیدستی هنوز همراه من است،
مصلحت آن را نمی دانم.
📚 امام مهدی (علیه السلام) از ولادت تا ظهور، ص ۴٢١
📚 به نقل از جنة المأوی، (بحار الانوار، ج ۵٣، ص ٢۴٠ .
#داستان_و_عبرت
🆔@Hoda14_ir
| موسسه چندمنظوره هدی |
#برنامه سلام دیگر خدمت عاشقان کربلا🤩 🔰مرحله دوم اعزام ستاد زیارت ولایت به مناسبت ماه محرم طرح ویژ
#ادامه_برنامه
با سلام خدمت دنبال کنندگان کربلا😍
🔻با توجه به ظرفیت و طی شدن مسیر روند ثبت نامی ها و هدر نرفتن انرژی همکاران ، شورای ستاد زیارت ولایت تصمیم بر آن گرفت که از بین متقاضیانی که به هر نحوی مارا به زائرین اقااباعبدالله الحسین(ع) معرفی می کنند و زمینه ثبت نام زوار را دارند ، از طرف ستاد خود را به ادمین محترم معرفی نمایند:
@Seyedmashhadi
با تشکر از خادمین مولا🙏
🆔@Hoda14_ir
#نکته_ناب_امروز
اگر به همه ساحتهای وجودی، خودآگاه
شدیم میتوانیم قدر و ارزش و جایگاه
خودمان را به درستی پیدا کنیم.
#نظم_فکری
🆔 @Hoda14_ir
28.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیبا و شنیدنی، حتما گوش کنید
🆔@Hoda14_ir
📄 #اطلاعیه
💠 درس اخلاق استاد تحریری 💠
👥 حضوری (برادران و خواهران)
🎞 و پخش آنلاین
⌚️زمان: جمعه ساعت ۱۰ صبح
📍مکان: تهران _ میدان محمدیه _ خیابان خیام شمالی _ کوچه مهدویان احدی _ مدرسه علمیه معیر
پخش آنلاین از طریق:
🌐 http://seratemostaghim.ir/live
#جمعه
#خطبه_متقین
#نهج_البلاغه
#صراط_مستقیم
🆔@Hoda14_ir
🔻فرازی از دعای امام رضا برای حضرت مهدی علیهماالسلام (۵)
🔸خداوندا! به وسیله حضرت مهدی علیهالسلام مومنان را عزیز بگردان و سنتهای پیامبران را احیا کن.
🔹اللّٰهُمَّ ... أَعِزَّ بِهِ الْمُؤْمِنِينَ، وَأَحْيِ بِهِ سُنَنَ الْمُرْسَلِينَ
📚 مفاتیح الجنان.
#جرعه_های_انتظار
#امام_رضا_علیه_السلام
🆔@Hoda14_ir
على بن مغيره، از اصحاب موسی بن جعفر علیه السلام به آن حضرت عرض می کند: پدرم در ماه رمضان چهل بار قرآن را ختم می كرد، و من هم پس از پدرم به همين گونه قرآن را ختم می کنم، گاه كمتر و گاه بيشتر، که بستگى به فراغت و آمادگى يا خستگى من دارد.
اما چون روز عيد فطر می رسد ثواب يك ختم را برای پيامبر، يك ختم را برای امیرالمؤمنین و يك ختم را برای فاطمه عليهم السلام قرار می دهم و براى هر يك از ائمه ديگر تا شما نیز یک ختم قرآن قرار می دهم، و تاكنون نیز اين كار را ادامه داده ام.
در مقابل اين کار چه پاداشى براى من خواهد بود؟
فرمود: پاداش تو اين است كه روز قيامت با ایشان خواهى بود. من تكبير گفتم و با تعجب پرسيدم: چنين پاداشى براى من است؟! سه بار فرمود: آرى.
(کافی، ج۲، ص۶۱۸)
#داستان_و_عبرت
🆔@Hoda14_ir