eitaa logo
هدهد تعالی
500 دنبال‌کننده
39 عکس
1 ویدیو
0 فایل
این‌جا مکانی است برای ثبت بازخوردها و دلنوشته‌های شما...✔ همین الان میتونید برای ما بنویسید👇 @ravabet_omumi_taalei
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 اگر از تو درباره غزه پرسیدند... بگو به آنها در آنجا شهیدی است که شهیدی آن را حمل می‌کند و شهیدی از وی عکس می‌‌گیرد و شهیدی او را بدرقه می‌کند و شهیدی بر وی نماز می‌خواند🥀 @hodhod_taalei@taalei_edu
تقدیم به شهدای غزه نفس بالا نمی‌آید زمین دود است با آتش گرفته خانه تنها نه، تمام کوچه را آتش تمام شهر زیر تیرِ تیزِ دشمن افتاده گرفته موی دخترهای در گهواره ها آتش پناهی نیست، جز آغوش زخم خانه‌ای ویران به سرعت می‌رود بی‌رحم، اما تا کجا آتش؟ صدای ناله ها و زجه‌ها و سرفه‌ها با هم.... زده بر هم خواب شهر‌مان را بی‌صدا، آتش برای کودکان آغوش امنی نیست، مادرها میان شعله درگیرند با این بی‌حیا آتش چه آواری! چه تصویری! عجب شعر غم انگیزی! گرفته زیر خمپاره، تن ققنوس‌ها آتش «دوباره قصه‌ی تاریخ دست حرمله افتاد میان مادری با بچه‌هایش فاصله افتاد» بخواب آرام دلبندم اگر چه عمر تو کم بود اگر چه روزهای آخرِ عمر تو درهم بود نگاهت آخرین لحظه به چشمان پدر افتاد میان التماس دیده‌گانت عالمی غم بود نمیدانم چه شد یک دفعه دیدم خانه جیغی زد برایم هر چه می‌دیدم درهم بود و مبهم بود سرت در دست بابا و تنت بر دامن من بود تمام فاجعه، یک لحظه، یک ثانیه، یک دم بود بخواب آرام! من بالای قبرت روضه می گیرم تمام دردهای کربلا اینجا مجسم بود دلم می‌خواست مردی می‌شدی دور تو می‌گشتم شب دامادی‌ات شادی و آزادی فراهم بود ولی انگار قسمت نیست با تو ماندنم دیگر غم روی دلم سنگین‌تر از کوه‌های کلِ عالم بود «بخواب آرام! بیدارند سربازان آزادی که مویی کم نخواهد شد از گیسو، آزادی» لالا خورشیدِ خوابیده به زیرخاک‌ها، لالا لالا آرامِ قلب من عصای پیری بابا لالا لالا! شب گرمی است، آغوش زمین داغ است خیالت راحت‌ای جانم! نمی‌سوزاندت سرما لالا ای غنچه‌ی شش ساله‌ی گیسو کمند من بخواب آرام می‌خوانم برایت قصه این شبها نترس ای گل پسر! آن زیرها هرچند تنهایی حواسم هست دائم پیشت‌ای مادر! از این بالا به این لالایی‌ام، یک لحظه هم ساکت نخواهم شد خیالت جمع باشد با تو هستم از، همین دنیا ولی خیلی دلم تنگ صدای دلنشین توست لالا لالا! جگر سوز است بی توماندنم اینجا «چه آواز غم انگیزی است لالالایِ مادرها چه پرواز پر از دردی است پرواز کبوترها» یکی بی‌دست افتاده، یکی بی‌سر، یکی بی‌پا چه دنیایی است این دنیای پرآشوب وانفسا چه می‌خندند معصومانه و آرام و بی تکرار عروسکها همه در رقص خون بر پای دخترها چه بازی‌های زیبایی که در اوج شعف مانده چه رویاهای شیرین به جامانده دم دریا کسی دیگر، سراغی از کسی دیگر نمی‌گیرد ندارد هیچ آوازی گلوی کوچه‌ی تنها جهان بیدار شد از خواب وحشتاک تاریکش زمانی که تکان می‌داد غزه قلب دنیا را «بخوان مادر! بخوان لالایی‌ات را چاره جزاین نیست بخوان که پرچم پیروزی ات یک لحظه پایین نیست» طاهره ده پایینی @hodhod_taalei@taalei_edu