اگر به غمگینی متهمم نمیکنید باید بگویم که این عید یکی از تلخترین شادیهای ماست.
یادآوری اینکه خورشیدی هست اما تو نور آن را نداری جز ذرهای! درون اتاقت توی تاریکی نشستهای و زل زدهای به باریکهی نوری که از در نیمهباز اتاق میزند تو.
بیرون از اتاقت پُر از خبر است اما تو سنگینی، راکدی و بیعرضهای! روزهاست نمیتوانی از جایت تکان بخوری.
هر سال اینموقعها درِ اتاقت کمی بازتر میشود و نور بیشتر اما فردایش که شد روز از نو و روزی از نو!
یادآوری اینها کنار همهی آن شربتها و شیرینیها و جشنها، تلخ است! نیست؟
#نیمه_شعبان
_____________________
شما پدری کن و ما را بیاور بیرون از این اتاق....