لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپـ📹
تو رو غریب گیر آوردن...
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است:
https://eitaa.com/hojaji
شهید محسن حججی
#برگی_از_یاد🍃
زنگ زدم:(( معطل نکن! زودبیا پایین.)) باید میرفتیم دنبال دوتا از بچهها. یکیشان اصفهان بود و یکی زرینشهر. اول اصفهان نشانی را پیدا نمیکردیم. چنددفعه دور یک میدان چرخیدیم. میخندید:(( من شب دومادیم اینقدر تو خیابونا دور نزدم!)) مدام مداحیها را عوض میکرد.
گفتم:(( دنبال چی میگردی؟)) گفت:(( سیدرضا نریمانی!))
گفتم:(( تو فلش من فقط مداحی میثم مطیعیه!)) یادش رفته بود فلش مداحیاش را بیاورد.
گفت:(( تو گوشیم دارم میتونی به ضبطت وصل کنی؟)) گفتم:(( ضبط من این امکانات رو نداره.))
بچه ها که سوار شدند به هرکدام زیارتنامهی حضرتفاطمه(س) داد که در سفر بخوانند.
به بروجن که رسیدیم گفت:(( وایسا برم یهدونه پرچم بخرم.)) پرچم کوچکی را انتخاب کرد که به کولهاش ببندد با یک دفترچه یادداشت که خاطرات سفرش را بنویسد.
چقدر روی پرچمش حساس بود که همهجا روی کولهاش نصب باشد.
سیچهل کیلومتر رفته بودیم. یادش افتاد تسبیحش را در مغازه جا گذاشته است. به دست و پایم افتاد که تورا به خدا برگرد. گفتم:(( بابا ولش کن یه دونه تسبیح که اینقدر ارزش نداره!)) آهی کشید که دانههایش را از محل شهادت رفقایم جمع کردهام. فرمان را کج کردم و دور زدم. خدا خدا میکرد پیدایش کند. وقتی برگشتیم دیدیم همانجا روی میز مغازهدار است.
در مناطق جنگی کلی از کانال کمیل برایمان تعریف کرد. خیلی هم اصرار داشت موقع برگشت حتما به آنجا سر بزنیم. قبل از اذان صبح رسیدیم مرز چذابه.
ماشین را گذاشتیم توی پارکینگ و رفتیم وضو گرفتیم. از گیت بازرسی که رد شدیم گوشه ای به نماز ایستاد. ما هم پشت سرش نماز را به جماعت خواندیم.
#اللهم_ارزقنا_کربلا
#اللهم_ارزقنا_شهادة_فی_سبیلڪ
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است:
https://eitaa.com/hojaji
💌#شعــر_نوشتـ:
دورِ میدان اگر که می چرخیم
با زن و بچه ها ، خوش و خندان
به گذشته کمی رجوع کنیم
زیرِ دِینیم ، دِینِ خونِ جــوان
تا که از یادمان برون نشود
اَمن بودن چقدر هست گران
سندِ بیست سیِّ آلِ یهود
خنجرش سَمتِ ما گرفته نشان
و منافق در این خیالِ تهی
که کند خاطرِ #شهید نهان
گوشِ خود باز کن منافقِ پست
ظاهرت نیک و باطنت #شیطان
تا که خون در رگ و نَفَس باقیست
#نشکنم با حسین ، من #پیمان
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است:
https://eitaa.com/hojaji
شهید محسن حججی
🍂🍁🍂 🍁🍂 🍁 میان همهمه ی برگهای خشک پاییزی فقط تو مانده ای که هنوز از بهار لبریزی #خوش_آن_سر_که_در_ر
شهید محسن حججی:
🌼🍂
🍂
#مادربزرگوار
#شهیدمحسن حججی
💢تمام فرزندان من باایمان ومومن بودنداما#اخلاصی که محسن داشت او راازدیگران متمایزمیکرد.شبهای جمعه همراه پدرش به هیئت میرفت وخودش پیگیرمراسمهای دعابود.
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است:
https://eitaa.com/hojaji
شهید محسن حججی
#برگی_از_یاد🍃 زنگ زدم:(( معطل نکن! زودبیا پایین.)) باید میرفتیم دنبال دوتا از بچهها. یکیشان اصفه
#برگےاز_یاد🍃
سر صبح و در آن شلوغی جمعیت ماشین کرایه پیدا نمیشد. مجبور شدیم بریزیم بالای تریلیهایی که آمده بودند زوار را جابهجا کنند. گرد و خاک بالای تریلی در برابر سردی هوا قابل اغماض بود. سرهایمان را توی هم فروکرده بودیم و لِکلِک میلرزیدیم. محسن تسبیح تربتش را دور انگشتانش میچرخاند و ذکر میگفت. نیمساعتی گذشت. سرش را آورد نزدیکم و گفت:(( چقدر همه ساکتن!)) گفتم:(( خب تو یه چیزی بخون.)) ناامیدی خفیفی دوید توی چشمانش و گفت:(( یهوقت دیدی همراهیمون نکردن.))
گفتم:(( امتحانش ضرر نداره.))
انگار از قبل پیشبینی کرده بود. دفترچهای از جیبش بیرون آورد. از روی همان مداحیها شروع کرد به خواندن. کمکم بقیه هم جمع شدند عقب تریلی و سینه زدند و نوحه را تکرار کردند.
از تریلی که پیاده شدیم یک ون گرفتیم که ببردمان نجف. سریع رفت نشست جلو کناردست راننده. دست و پاشکسته با راننده عربی حرف زد و کرایه را طی کرد. زود باهاش پسرخاله شد و گوشیاش را وصل کرد به ضبط ماشین. عشق کرده بود که میتواند تا خودِنجف مداحی نریمانی گوش کند.
راننده که متوجه نمیشد ولی با شورِ مداحی گاز میداد و میرفت. به محسن گفتم:(( قطع کن تا مارو به کشتن نداده!)) وقتی پیاده شدیم دههزار تومان اضافه به راننده داد که مدیونش نباشیم.
گفت:(( شاید زبونش رو درست متوجه نشده باشیم.))
ساعت ده شب رسیدیم نزدیکی حرم. همه هم دفعه اولمان بود میرفتیم زیارت اربعین. اصلا راه و چاه را نمیدانستیم. مستقیم رفتیم سمت حرم.
بچه ها گفتند:(( شام هم نخوردیم چه کنیم؟))
محسن دستی کشید به ریش پرپشتش و گفت:(( خدابزرگه خودش جور میشه.))
ورودی حرم که رسیدیم گفت:(( من میشینم پای کولهها و کفشها شما برید زیارت و بیاید بعد من میرم.))
تنهایی ایستاد پای وسایل. وقتی از زیارت برگشتیم بوی قرمهسبزی خورد زیر دماغمان. یکی با نایلونی پر از بستههای غذا آمد طرفمان. محسن با چهل مَن خنده گفت:(( اینم غذا! دیگه چی میخواید؟))
رفتیم داخل صحن حضرتزهرا(س). هرکدام یک وجب جا پیدا کردیم. دم صبح که بیدارمان کردند دیدم محسن پتویش را انداخته است روی من.
.
📚 کتاب #سربلند
.
#شهید_محسن_حججی
#اللهـم_عجــل_الولیکـــ_الفــرج
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است:
https://eitaa.com/hojaji
••با سر همه رفتند به
پابوسے بے سر
یڪ بے و سر و پا
مانده به امید اشاره••
#حرفـ_های_بغض_آلوده
#فانوس_شب
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است:
https://eitaa.com/hojaji
#برگی_از_یاد🍃
وقتی افتادیم در مسیر پیاده روی به سمت کربلا از همان ابتدا شروع کرد به خواندن دعای عهد. فراز به فراز میخواند که ماهم تکرار کنیم.
ساعت به ساعت دفترچه مداحیاش را بیرون میآورد و میخواند. سهچهارتایی باهم سینه می زدیم و میرفتیم. هرموقع جایی مینشستیم تا نفس تازه کنیم تندتند خاطرات سفر را در دفترچه زردرنگش ثبت میکرد. شبها هم میگفت حلقه بزنیم و باهم سوره واقعه بخوانیم. بااینکه زیاد اهل شکم نبود. نمیتوانست از موکب هایی که فلافل میدادند دل بکند.
غروب روز سوم رسیدیم کربلا. گنبد حرم حضرت ابوالفضل را که دیدیم اشکمان جاری شد. محسن شروع کرد به خواندن زیارت نامهی حضرت ابوالفضل(ع)
قرارشد موکبی را پیدا کنیم برای اسکان و بعد برویم زیارت. جوانی ایرانی که دید داریم سرگردان میچرخیم پرسید:(( دنبال موکب میگردید؟)) با خوشحالی گفتیم:(( بله))
از روی کارتی کروکی موکب صاحبالزمان(عج) جهرم را به ما نشان داد.
#ادامه_دارد...
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است:
https://eitaa.com/hojaji
شهید محسن حججی
#برگی_از_یاد🍃
محسن با دوربین گوشیاش از آن عکس گرفت.
پرسان پرسان آنجا را پیدا کردیم. ظرفیت موکب تکمیل بود؛ ولی راهمان دادند.
فردایش مریض شد؛ سرماخوردگی و تبولرز شدید. یک روز کامل توی موکب از زیر پتو بیرون نیامد. ما برایش سوپ میگرفتیم و میآوردیم. آخرشب بود که روی پا شد. تک و تنها رفت حرم و برگشت.
با بچهها داشتیم برنامه برگشت را میچیدیم. پیشنهاد داد که حتما شب جمعه را بمانیم. میگفت:(( این همه راه کوبیدیم اومدیم کربلا حیفه شب زبارتی آقا از دستمون بره.))
بااین حرفش دل همه را راضی کرد. میخواستیم شب جمعه باهم برویم زیارت. ما را قال گذاشت. خودش تنهایی رفت گوشه دنجی پیدا کرد برای زیارت. در حرم هرچه گشتیم پیدایش نکردیم. صبح که به موکب برگشتیم سر ساعتی که قرارمان بود رسید؛ با یک عالمه مهر و تسبیح تربت که برای سوغاتی خریده بود.
.
📚کتاب #سربلند
.
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) و هدیہ به روح مطهر شهید صلواتـــــ .
#اربعین
#شهادت_روزیتون
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است:
https://eitaa.com/hojaji
.
جا ماندن از حرم ڪه
به پای خودم ولی
اینڪه دلم شڪست
فدای سرت حسین
#حرفـ_های_بغض_آلوده
#فانوس_شب
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_صلوات😊 مجاز است:
http://sapp.ir/hojaji
#یااباعبدللہ∞
من همان خـــستہ ے
بـےحـوصلہ ےغــم زده ام•[💔]•
آدم،بد قلقـےڪہ!!
رگ،خـــوابش #حــــرم است✨
🍁 #حرفـ_های_بغض_آلوده
#فانوس_شب
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است:
https://eitaa.com/hojaji
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی شهید محسن حججی در #طلاییه:
حـالا که مـــن
از حـرم دورم😔
درمـون صـبره
آخـه مجـبورم...😔💔
.
.
مناگر گریه برایت نکنم می میرم
جان ناقبل من کاش فدای تو شود
اگر این جان به فدایت نکنم ... می میرم !
.
.برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_صلوات😊 مجاز است:
http://sapp.ir/hojaji
شهید محسن حججی
مداحی شهید محسن حججی در #طلاییه: حـالا که مـــن از حـرم دورم😔 درمـون صـبره آخـه مجـبورم...😔💔 . . من
این رازِ پُر از عذاب پیشت باشد
تصویر من خراب پیشت باشد
شاید که اربعینت نبودم آقا !
این اشک علی الحساب پیشت باشد
#حسین_جانم
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله... ❤️
#حرفـ_های_بغض_آلوده
#فانوس_شب
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است:
https://eitaa.com/hojaji
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
◀ #کلیپـ
دوستـ
دارمـ
منمـ...
شـ هـ یـ د❤😔
بشم...
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است:
https://eitaa.com/hojaji
دست نوشته ی شهید حججی
برای بانوی صبر👆
#شهادت_روزیتون▪️
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_صلوات😊 مجاز است:
http://sapp.ir/hojaji
▪️حاج حسین یکتا:▪️
#مهدی_ترابی
.
چقدر جمله ی روي پيراهن اين جوان برام آشناست.
هم سن و سالهاي من يادشونه.
روزي چند بار اين جمله #امام رو روي ديوار سنگرها ميخوندیم
"پشتيبان #ولايت_فقيه باشيد تا به مملكت شما آسيبي نرسد."
حالا آقا #مهدي_ترابي بعد از ٤٠ سال، يك تنه و در ميانه ميدان نبرد، اين جمله رو به روز رساني كرد.
پيراهن سرخت كم از لباس خاكي خط شكن هاي جبهه نداره.
خدا قوت خط شكن...
.
.
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_صلوات😊 مجاز است:
http://sapp.ir/hojaji
#برگےاز_یاد🍃
رفتنم به گلزارشهدا شروع شـد. میخواستم آن حال محسنرا پیدا کنم آن شور و شعفی که از زیارت آنها به دست میآورد. گاهی محسن را سرقبر شهید علیرضا نوری میدیدم.
راست و حسینی همه خلافها را گذاشتم کنار. روزبهروز زندگیام شیرینتر شد. اختلافات زن و شوهریمان رنگ باخت و مهمتر از همه حال درونیام روبهراه شد.
زنم همه را شاهد بود؛ همینها باعث شد که خودش بیاید و بگوید:(( منم میخوام چادر بپوشم.))
از آنجا دیدیم آقامحسنی که تا دیروز خیلی زود از کنار زنم رد میشود و یک سلام سرد میپراند الان میایستد و رودررو احوالپرسی میکند. دیگر خودمانیتر شدیم و شدیم یکپا رفیق فابریک؛ برای همین خیلی راحت بهش گفتم:(( از این سیدعلی تون که اینقدر سنگش رو به سینه میزنی برام بگو.)) ...
آن روز گفت:(( گفتنی نیست باید راهش رو بری تا بشناسیش!)) چشم انداخت توی چشمم و بهم قول داد:(( اونوقت محسن نیستم اگه تورو ننشونم جلوی آقا.))
.
.
خواهرم زنگ زد:(( آب دستته بذار زمین خودت رو برسون.))
دلم بند شد.سریع شال و کلاه کردم رفتم.همان دم در بهم گفت: داریم میریم دیدار رهبری. گفتیم توهم بیا.
پیش خودم گفتم حتما باید از پشت میلهها ببینمش. باورم نمیشد نمازم را پشت سر رهبر بخوانم نه از پشت میلهها به فاصلهی یک متر و نیمی. عزت از این بالاتر که بروی دست مجروح رهبر را بگیری و ببوسی و دستت را در دست سالمش فشار بدهد و بگوید:(( عاقبتبهخیر بشی!))
همانجا به محسن گفتم:(( تو قول دادی و به قولت عمل کردی منم عوض شدم؛ ولی هوام رو داشته باش عوضی نشم.))
♦️کپی با #ذکر_صلوات :
https://eitaa.com/hojaji