شهید محسن حججی
#خاطرات_یڪ_مـَرد_سرافراز😍❤
محسن از سال ۱۳۸۵ وارد مؤسسه شهید احمد کاظمی شد که این موسسه با جامعه مخاطب دانش آموزان نخبه فعالیت می کند.
در ابتدا گروه ورزشی را انتخاب کرد امّا بعداً به سمت شاخه #جهادی و کتاب و کتاب خوانی گرایش پیدا کرد.
در بحث ترویج کتاب و کتابخوانی تلاش زیادی داشت.
در ماه رمضان با هماهنگی ائمه جماعات مساجد، نمایشگاه کتاب برپا میکرد و با اصرار، مردم را به کتابخوانی تشویق میکرد.
اهتمام زیادی هم به نوشتن داشت و تمامی #خاطرات خود را می نوشت.
💠به نقل از : حمید خلیلی
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
http://eitaa.com/joinchat/659619840C8aef531e35
شهید محسن حججی
#خاطرات_یڪ_مـَرد_سرافراز🍃🌸🍃
در زندگی اش هرگاه با مشکل مواجه میشد با کتاب آن مشکل را بر طرف میکرد. یکی از تأسفاتی که همیشه می خورد ، این بود که می گفت من از سال ۸۵ که وارد مؤسسه شهید کاظمی شدم دنیای جدیدی به روی من باز شد و پشیمان هستم که چرا از بچگی کتابخوان نبودم!
◀به نقل از : حمید خلیلی
برای شادی روح شهدا #صلوات😊
🌸کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
http://eitaa.com/joinchat/659619840C8aef531e35
#خاطرات_یڪ_مـَرد_سرافراز🍃🌸🍃
محسن به این راحتی به این مسیر و مقام نرسید و در این راه بسیار سختی و زحمت متحمل شد. مثلا در اردوهای جهادی نذر میکرد و روزه میگرفت. البته در یک اردوی جهادی که دو سال پیش بود و بعد از آن رفت سوریه همه بچه ها می گویند در اردوی جهادی یک اتفاقی افتاد و محسن به گونه دیگری شد.
🔻به نقل از: حمید خلیلی (مدیر موسسه شهید احمد کاظمی)
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
http://eitaa.com/joinchat/659619840C8aef531e35
#خاطرات_یڪ_مَـرد_سرافراز🍃🌸🍃
زمانی که زمان سربازی محسن فرا رسید، می توانست در سپاه و در شهر خودش خدمت کند اما گفت که می خواهم در ارتش و در مرز با سخت ترین شرایط خدمت کنم که این کار را هم کرد. در زمان انتخاب ورود به سپاه هم گفت: «کجا میتونم سخت ترین کار رو داشته باشم؟» پس از تحقیق یگان زرهی را انتخاب کرد و مشغول به خدمت شد.
🔻به نقل از : حمید خلیلی
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
http://eitaa.com/joinchat/659619840C8aef531e35
#خاطرات_یـڪ_مـَرد_سرافراز🍃🌸🍃
علاقه او به کتاب تا جایی بود که حتی در مراسم عقدش هم، کتاب «سلام بر ابراهیم» و چند کتاب دیگر را به همسرش هدیه داده بود. تا آنجایی که اطلاع دارم در طول زندگی مشترک هم تقریباً به صورت ماهانه یک کتاب به همسرش هدیه میداد و برای ترغیب او به خواندن کتاب ، از آن امتحان میگرفت و بعد دوباره به او هدیه ای دیگر میداد. حتی در مهمانی ها هم دست از کتاب و کتابخوانی بر نمی داشت و به دوستان و اقوامش کتاب هدیه می داد یا معرفی می کرد.
🗯به نقل از : حمید خلیلی
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
http://eitaa.com/joinchat/659619840C8aef531e35
#خاطرات_یڪ_مرد_سرافراز⚫
بعد از آنکه محسن وارد سپاه شد، عصرها به کتابفروشی میآمد و پولی که از قِبَل این کار به دست میآورد را برای اردوهای جهادی کنار میگذاشت. رشته تحصیلی محسن برق ساختمان بود و برق کشی ساختمان ها را نیز انجام میداد و پول دستمزدش را در قُلَّکی که برای این کار کنار گذاشته بود نگه میداشت و هر دفعه که به اردوی جهادی می رفتیم ۴-۳ میلیونی که جمع کرده بود را خرج اردو میکرد.
▪به نقل از : حمید خلیلی
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
http://eitaa.com/joinchat/659619840C8aef531e35