🖇 #خاطرات
🔹#زندگےجریان_دارد...🔹
#قسمت_اول
محسن از سال ۱۳۸۵ وارد مؤسسه شهید احمد کاظمی شد که این موسسه با جامعه مخاطب دانش آموزان نخبه فعالیت می کند. در ابتدا گروه ورزشی را انتخاب کرد امّا بعداً به سمت شاخه جهادی و کتاب و کتاب خوانی گرایش پیدا کرد.
در بحث ترویج کتاب و کتابخوانی تلاش زیادی داشت. در ماه رمضان با هماهنگی ائمه جماعات مساجد، نمایشگاه کتاب برپا میکرد و با اصرار، مردم را به کتابخوانی تشویق میکرد. اهتمام زیادی هم به نوشتن داشت و تمامی خاطرات خود را می نوشت
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
♦️کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
https://eitaa.com/hojaji
🖇#خاطرات
🔹 #زندگےجریان_دارد•••🔹
#قسمت_دوم
در زندگی اش هرگاه با مشکل مواجه میشد با کتاب آن مشکل را بر طرف میکرد. یکی از تأسفاتی که همیشه می خورد ، این بود که می گفت من از سال ۸۵ که وارد مؤسسه شهید کاظمی شدم دنیای جدیدی به روی من باز شد و پشیمان هستم که چرا از بچگی کتابخوان نبودم!
⬇به نقل از : حمید خلیلی
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
♦️کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
https://eitaa.com/hojaji
🖇 #خاطرات
🔹 #زندگےجریان_دارد•••🔹
#قسمت_سوم
محسن به این راحتی به این مسیر و مقام نرسید و در این راه بسیار سختی و زحمت متحمل شد. مثلا در اردوهای جهادی نذر میکرد و روزه میگرفت. البته در یک اردوی جهادی که دو سال پیش بود و بعد از آن رفت سوریه همه بچه ها می گویند در اردوی جهادی یک اتفاقی افتاد و محسن به گونه دیگری شد.
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
♦️کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
https://eitaa.com/hojaji
🖇#خاطرات
🔘 #زندگےجریان_دارد•••🔘
#پنجم
یادم هست سر سفره عقد که نشسته بودیم، به من گفت: «الان فقط من و تو، توی این آینه مشخص هستیم، از تو میخواهم که کمک کنی به سعادت و شهادت برسم.»
من هم همانجا قول دادم که در این مسیر کمکش کنم.
به نقل از : همسر شهید حججی
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
♦️کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
https://eitaa.com/hojaji
🖇#خاطرات
🔘 #زندگےجریان_دارد•••🔘
#ششم
علاقه او به کتاب تا جایی بود که حتی در مراسم عقدش هم، کتاب «سلام بر ابراهیم» و چند کتاب دیگر را به همسرش هدیه داده بود. تا آنجایی که اطلاع دارم در طول زندگی مشترک هم تقریباً به صورت ماهانه یک کتاب به همسرش هدیه میداد و برای ترغیب او به خواندن کتاب ، از آن امتحان میگرفت و بعد دوباره به او هدیه ای دیگر میداد. حتی در مهمانی ها هم دست از کتاب و کتابخوانی بر نمی داشت و به دوستان و اقوامش کتاب هدیه می داد یا معرفی می کرد.
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
♦️کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
https://eitaa.com/hojaji
🖇خاطرات
🔘 #زندگےجریان_دارد•••🔘
,#هفتم
همه میدانستند که چقدر من و محسن به همدیگر علاقه داشتیم، همه غبطه میخوردند به عشق بین ما. با این حال محسن همیشه میگفت «زهرا درعشق من به خودت و پسرمون علی شک نکن. اما وقتی پای دفاع از حضرت زینب (س) بیاید وسط، دل می کنم و میرم.»
📌به نقل از : همسر شهید حججی
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است:
https://eitaa.com/hojaji