eitaa logo
الذکر الحکیم
1.1هزار دنبال‌کننده
53 عکس
1 ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @HojjatHekmat
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 63 ⚜️مبحث مبتدا و خبر، قسمت 1 طرح چندین مساله: 1️⃣ با این‌که در ذهن، رتبه‌ی مسندٌ الیه بر مسند مقدم است، و در جواب «چه کسی؟» یا «چه چیزی؟» می‌آید - حال می‌خواهد در جمله‌ی فعلیه باشد و یا در جمله‌ی اسمیه -؛ ولی مشاهده می‌شود که نحویون در احکام مبتدا، اصلِ معرفه و یا نکره‌ی مُسوّغه بودن آن را مطرح می‌کنند امّا شاهد چنین اصلی در فاعل نیستیم؟ حال فلسفه‌ی این رفتار چیست؟ 2️⃣ اگر هم فاعل معرفه باشد، چه فرقی بین مبتدایِ معرفه و فاعلِ معرفه وجود دارد؟ و به بیانی دیگر، انگیزه‌ی بکارگیری جملات اسمیه و فعلیه چیست؟ 3️⃣ آیا تقسیم خبر به حقیقی و سببی، پشتوانه مفهومی _ تحلیلی دارد و یا صرفِ تفنّن در عبارت است؟ 4️⃣ چرا اصل در مبتدا، معرفه بودن آن است؛ و اصل در خبر، نکره بودن آن؟ ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 64 ⚜️ مبحث مبتدا و خبر. قسمت 2 فلسفه‌ی اصل معرفه بودن مبتدا، و نبود آن در فاعل: 🗂 از میان تمامی اجزای کلام، مسند و مسند الیه(مبتدا و خبر، و فعل و فاعل) از همه مهم‌تر است چون رکن و قوام جمله به ذکر همین دو جزء است و با ذکر این دو است که جمله‌ی حداقلی محقَّق می‌شود. ✅ از میان مسند و مسند الیه هم، هر کدام برای متکلّم - و مخاطب – مهم‌تر بوده و موضوعیت داشته باشد و محور بحث و مورد دغدغه ایشان قرار بگیرد، ابتدا همان ذکر می‌شود تا با این ابتدائیت، اهمیت مسند یا مسندالیه را نشان دهد. این نوع رفتار، عقلایی است چون فرد عاقل هر چیزی را که مهم‌تر باشد بر بقیّه مقدّم می‌کند. پس اگر موضوع بحث و گفتگو، مسند الیه باشد حتما باید جمله به نحو اسمیه شکل بگیرد؛ و اگر محل دغدغه، مسند باشد فعل مقدم می‌گردد. بر این اساس است که جملات اسمیه و فعلیه بر زبان جاری می‌گردتد. ✅ بنابراین علت و انگیزه‌ی معرفه و یا نکره‌ی مسوغه بودن مبتدا روشن می‌گردد چون مهم‌تر بودن با ناشناخته بودن سر از تهافت و تناقض و ناسازگاری درمی‌آورد یعنی چیزی مورد دغدغه قرار می‌گیرد که شناخته شده باشد، و یا از ابهام کمتری برخورد باشد و به طور کلی دارای فایده باشد. ✅ حال، دیگر رکن بعدی مهم نیست که شناخته شده باشد یا نه. پس چون در جمله فعلیه، مسند مورد دغدغه است، فعل مقدم می‌شود - حال مسندالیه( فاعل) معرفه باشد یا نکره -؛ و بدین خاطر است که در جمله فعلیه از اصل تعریف در فاعل سخنی به میان نمی‌آید. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 65 ⚜️ مبحث مبتدا و خبر. قسمت 3 ذکر چندین مثال: 1️⃣ در ابتدای سال، افرادی سر کلاس استادی حاضر می‌شوند؛ حال از بین مسند و مسند الیه( حضور در کلاس، و حاضرین) کدام‌یک بیشتر به چشم می‌آید؟ صِرف تحقّق حدث حضور یا خود حاضرین؟ قطعا حضور به چشم می‌آید و این‌جاست که جمله‌ی فعلیه به زبان جاری می‌شود و گفته می‌شود: حضر الطلاب - أو طلابٌ - فی الصَفّ. حال در جایی که فرزند دوست استاد در کلاس حضور پیدا می‌کند و حضور وی برای استاد جالب به نظر می‌آید، بر این اساس از میان صرفِ حدث حضور در کلاس، و فرزند رفیق، کدام‌یک بیشتر به چشم می‌خورد؟ قطعا فرزند رفیق بیشتر جلب توجّه می‌کند و لذا جمله‌ی اسمیه با عنوان « ولد صدیقی حَضَرَ فی الصفّ» بر زبان جاری می‌شود. 2️⃣ در بسیاری از روزها، شاگردان دیر سر کلاس حاضر می‌شوند ولی در یکی از روزهایِ وسط سال، همه شاگردان قبل از استاد در کلاس حضور پیدا می‌کنند، حال از بین « حدث حضور» و «شاگردان» کدام‌یک جلب توجه می‌کند؟ در این فرض، غیر از ‌«زود در کلاس حاضر شدن» نمی‌توان پاسخ دیگری داد، و طبیعی است که بگوییم: حضر مبکرا الطلاب 3️⃣ از میان «دعوا کردن در وسط مسجد و عدم حفظ حرمت مسجد»، و « فاعلین این دعوا»، کدا‌م‌‌یک مورد دغدغه و چالش است؟ حتما اولی مورد توجّه بیشتری است چون «حفظ حرمت مسجد» از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار است و البته فاعلین هم مهمند ولی درجه‌ی اهمیت آن از اولی پایین‌تر است - حال می‌خواهد فاعل شناخته شده باشد یا ناشناخته باشد-. از این روست که می‌گویند: یجادل فی المسجد فلان مع فلان. 4️⃣ در دو آیه شریفه «الزانیة و الزانی فاجلدوا...» و «الزانی لاینکح الا زانیة او مشرکة، و الزانیة لاینکحها الا زان او مشرک»، از میان «الزانیة و الزانی» و «امر به شلّاق»؛ و هم‌چنین از میان «الزانی» و «نکاح فقط با زانیه»، وجود مسند‌الیه در جامعه اسلامی غیر طبیعی است، و امور غیر طبیعی برای عرف جلب توجه‌ می‌کند؛ و از طرفی هم، این مسندالیه در تحقق امر به شلاق و این نوع نکاح، موضوعیت دارد. بنابراین با لحاظ نکته مذکور، فلسفه ذکر جمله اسمیه فهم می‌شود. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 66 ⚜️ مبحث مبتدا و خبر. قسمت 4 🗂 برخی مواقع ممکن است از میان دو اسم معرفه، آن‌چه که در نگاه مخاطب شناخته شده‌تر است مقدم شود. 📁 پس بین دو عبارت « اللّه الحیّ» و « الحیّ اللّه» فرق وجود دارد چون در انتخاب متکلم، اندازه تعریف مبتدا و خبر در نزد مخاطب تاثیر گذار است، یکبار مخاطب یک فرد دانشمندی است که با مفاهیمی مانند قدرت و حیات و ... آشنایی خوبی دارد ولی «الله» در زندگی او حضور چندانی ندارد اینجاست که باید برای این مخاطب گفت: الحی هو الله. ولی اگر مخاطب یک فرد مسلمانی است که آشنایی نسبی و خوبی نسبت به «الله» دارد ولی با مفاهیم حیات بالاستقلال و ظلّی خیلی مأنوس نیست، این موقع است که گفته می شود: الله هو الحیّ. شایان دقت است که این مطلب یکی از مصادیق بحث فوق( محور بحث بودن مبتدا) است. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 67 ⚜️ مبحث مبتدا و خبر. قسمت 5 📁 پس با لحاظ نکته پست قبل، می‌توان این نکته را هم مطرح نمود که: اگر هر دو اسم، معرفه باشد، اسم مقدّم مبتدا خواهد بود چون اصل بر این است که مبتدا مقدّم است. 📁 این اصل، به دست آمده از کثیری از استعمالات عرفی است. در عرف دیده می‌شود که در غالب استعمالات، مبتدا مقدم است؛ بر این اساس، موقع شک باید به همین اصل رجوع نمود و چنین گفت که علی القاعده این متکلّم این جمله را طبق همین غالب استعمالات بیان کرده است. پس، از نکته فوق می‌توان این نتیجه را گرفت که ادعای مبنی بر این‌که «وقتی هر دو اسم معرفه باشند، هر کدام را خواستیم مبتدا قرار دهیم» صحیح نیست. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 68 ⚜️ مبحث مبتدا و خبر. قسمت 6 🗂 فلسفه تقسیم خبر به حقیقی و سببی هم دقیقا نهفته در نکات پیشین بود و آن عبارت است از موضوعیت داشتن خود زید و یا پدر زید در بحث است یعنی وقتی پدر زید محل بحث نیست بلکه خود زید موضوع خبر است مثلا زید خواستگاری رفته است و در موردش تحقیق می‌کنند و می فهمند که پدر زید قاتل است، اینجاست که گفته می شود: زید قاتل ابوه. اما در جایی که پدر زید موضوعیت دارد و قرار است خبر مستقیما به خود پدر نسبت داده شود، گفته می‌شود: ابو زید قاتل. 📁 یا مثلا در مقام بیان کرامات حضرت زهرا سلام الله علیها‌ایم، و می‌رسیم بدین نکته که پدر بزرگوار ایشان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم‌اند، اینجا می‌گویند فاطمة رسول الله ابوها. اما اگر در مقام بیان کرامات پدر حضرت زهرا سلام الله علیها باشیم می‌گوییم: ابو فاطمة رسول الله. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83