eitaa logo
الذکر الحکیم
1هزار دنبال‌کننده
43 عکس
0 ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @HojjatHekmat
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 95 ⚜️ افعال ناقصه. قسمت 5 🗂 افعالِ «کان، صار، أصبح، أضحی، أمسی، ظلّ، بات، ما زال، ما برح، ما انفکّ، ما فتئ، ما دام»، هم قابلیت تامّه شدن را دارند و هم ناقصه شدن. لذا افعال مذکور مشترک لفظی‌اند. 📂 بیان چندین نکته: 1️⃣ تامّه این افعال، لازم‌اند نه متعدی. 2️⃣ در بسیاری از موارد، بعد از تامّه این افعال، یک کلمه ذکر می‌شود، در حالی که پس از ناقصه آن،دو کلمه ذکر می‌گردد. قیدِ «در بسیاری از موارد»، به لحاظ احتیاط ذکر شد با این‌که هیچ بعید نیست که همیشه راه تشخیص ناقص از تامه، همین نشانه مذکور باشد. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 96 ⚜️ افعال ناقصه. قسمت 6 ❓سوال: چرا باید از چنین نشانه‌ای استفاده نمود با این‌که ممکن است بعد از یک فعل لازم، دو واژه‌ای ذکر شود که یکی فاعل باشد و دیگری مثلا حال، مانند «ذهب زید ضاحکا». بر این اساس، در عبارت‌هایی مانند «أصبح زید قائما» این احتمال مطرح است که «أصبح»تامه و به معنای «دخل فی الصباح» باشد و «زید» فاعل، و «قائما» حال. ✅ پاسخ: 1️⃣ «ذهب» مشترک بین دو نوع فعل تامه و ناقصه، یا بین لازم و متعدّی نیست که در «ضاحکا» شک حاصل شود که چه نقشی دارد در حالی‌ که در افعالی که مشترک لفظی بین تامه و ناقصه‌اند شک صورت می‌گیرد که این «ضاحکا» آیا از ارکان جمله است یا خیر؛ و در شک بین رکن بودن واژه و فضله بودن آن، ترجیح با رکن بودن آن است چون تشکیل جمله خیلی اساسی‌تر از ذکر فضله است. 2️⃣ اگر «ضاحکا» در «کان زید ضاحکا» حال گردد، دیگر اصلا نباید فعل ناقصه ای داشته باشیم. 3️⃣ شبهه مذکور در حق افعالی غیر از «کان» جا دارد مطرح گردد ولی در حق «کان» بی‌معنی است چون در عبارت «کان زید ضاحکا»، بازگشت تامه در نظر گرفتن «کان» و فاعل شدن «زید» و حالیّت «ضاحکا» به ناقصه شدن آن است، فتدبّر. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 97 ⚜️ افعال ناقصه. قسمت 7 🗂 فعل یا از نوع تامّه است و یا از نوع ناقصه. 📂 برای فعل تامّه، دو تقسیم‌بندی وجود دارد. تقسیم بندی اول: یا لازم است، یا متعدّی. تقسیم بندی دوم: یا خصوص است، یا عموم. تذکر: افعال عموم همیشه لازمند؛ ولی افعال خصوص هم می‌تواند لازم باشد مانند ذهب، و هم می‌تواند متعدّی باشد مانند ضرب. 📂 ناقصه - یا همان ناقصه بالمعنی الأعمّ - به دو فعل ذیل منقسم است. یک. افعال ناقصه بالمعنی الأخصّ: کان، صار، أصبح و ... دو. افعال مقاربه: عسی، کاد، طفق و ... پ.ن: تعریف خصوص و عموم، و هم‌چنین تعریف تامه و ناقصه، در پست شماره 4 مطرح شده است. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
گروه فقه و حقوق بشر مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام برگزار می کند: ✅ کلاس نظریه ها درباره مفهوم حق ⚡️ارائه دهنده: دکتر محمود حکمت نیا (حقوقدان، نویسنده و از صاحب نظران مهم و مشهور مالکیت فکری) ⏰زمان: پنجشنبه ها بصورت یک در هفته درمیان. جلسه اول: ۶ اردیبهشت، ساعت۱۱ـ 📭مکان: مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام، طبقه دوم. 💠 رسانه پژوهشی فقه و حقوق بشر 🆔 @mfeqhihumanrights
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 98 ⚜️ حال. قسمت 3 🗂 نکاتی پیرامون حال 1️⃣ حال باید در کنار ذوالحال و عامل(حدث) خودنمایی کند یعنی مقوماتِ این مقوله، به سه ضلع حدث، ذوالحال و حال خلاصه می‌شود؛ از این رو با نبودِ یکی از این موارد، بیانِ حال‌گونه اتفاق نمی‌افتد؛ پس بر این اساس جمله «زید اخوک مجتهدا» یک عبارت صحیحی نخواهد بود. 2️⃣ حال مبیّن هَیَئات و عوارض است، به خلاف تمییز که برای بیان ذات و ذاتیّات است. 3️⃣ تشکیل رابطه مبتدا و خبری بین حال و ذوالحال، نشانه خوبی بر شناخت حال است بدین بیان که برای تعیین ذوالحال، باید الفاظ قبل این اسم منصوب را بررسی نمود که این اسم منصوب با کدام‌یک، می‌تواند یک رابطه مبتدا و خبری تشکیل دهد. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 99 ⚜️ حال. قسمت 4 🗂 نکاتی پیرامون حال 4️⃣ رابطه بین مبتدا و خبر؛ ذوالحال و حال؛ منعوت و نعت؛ و دو مفعول به افعال قلوب و افعال تحویل، در خیلی از جهات مثل و عین هم است. 5️⃣ در باب نعت ارتباط نعت، فقط با منعوت است و هیچ توجّهی به عامل(حدث) ندارد با این‌که عامل در کلام ذکر می‌شود یعنی در مثال «جاء زید المعلّم»، زید در تمامی احداث(خوابیدن، خوردن، رفتن و ...) معلم است. 6️⃣ در فرق میان حال و نعت می‌توان این نکته را بیان نمود که در حال، ذوالحال به هنگامه تحقّق حدث، متّصف به این ویژگی(حال) است ولی در نعت ساکت است. هفت. قالبِ حال، مخصوص بیان عوارض است یعنی ما باشیم و این قالب، این قالب برای بیان عوارض و هیئات است؛ هر چند که مورد از موارد ذاتی باشد مانند «اشهد ان لا اله الله وحده». ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 100 ⚜️ حال. قسمت 5 🗂 بین حال و ذوالحال، باید یک رابطی وجود داشته باشد چون بین این دو یک ارتباط معنوی خاصی - به مانند مبتدا و خبر - وجود دارد. ✅ با اینکه اصل در ارتباط، با ضمیر بوده ولی رابطه بین حال و ذوالحال به سه نوع قابل تصور است؛ 1️⃣ فقط ضمیر 2️⃣ مجموع ضمیر و واو 3️⃣ فقط واو حالیه ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 101 ⚜️ حال. قسمت 6 🗂 نوع اول( رابط بین حال و صاحب حال، فقط ضمیر باشد) به قرار ذیل است: 1️⃣ مفرد مشتق مثل «وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ»‏ 2️⃣ شبه جمله مثل «فَخَرَجَ عَلى‏ قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ»‏ 3️⃣ اگر جمله حالیه، جمله اسمیه ای باشد که بعد از حرف عطفی قرار بگیرد که این جمله را به جمله حالیه قبل خود عطف نماید مانند «سیجیء المتسابقون مشاة أو هم راکبون السیارات». پس در اینجا به خاطر وجود حرف عطف، دیگر با واو حالیه تلاقی پیدا نخواهد کرد. 4️⃣ جمله حالیه ای که مضمون جمله قبل را تاکید می کند( حال موکده) مانند « ذلِكَ، الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ». 5️⃣ جمله فعلیه ماضوی ای که بعد از الا مفید ایجاب قرار می گیرد( یعنی کلام پیشین غیر موجب است که به واسطه این الا، بازگشت کلام به موجبه است.) مانند «يا حَسْرَةً عَلَى الْعِبادِ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ.» و «ما تکلم العظیم الا قال حقا.» 6️⃣ جمله ماضویه ای که به واسطه حرف «أو» عطف به جمله حالیه می شود مانند أخلص للصدیق حضر أو غاب. 7️⃣ جمله فعلیه ای که فعل آن، مضارع مثبت خالی از «قد» است مثل «وَ جاؤُ أَباهُمْ عِشاءً يَبْكُونَ» و «شهدت الطالب الحریص یسرع الی المحاضرة». 8️⃣ جمله فعلیه ای که فعل آن، مضارع منفی به «ما» یا «لا» باشد مانند «عرفتک ما تحب العبث»، و « ما لِيَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ». ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 102 ⚜️ حال. قسمت 7 نوع دوم: 🗂 جمله حالیه در دو صورت، نیازمند به هر دوی ضمیر و واو به عنوان رابط است. 1️⃣ جمله فعلیه ای که فعل آن، مضارع مثبت مقرون به قد است مانند مانند «لِمَ تُؤْذُونَنِي وَ قَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ». 2️⃣ جمله اسمیه ای که ضمیر صدر آن به ذوالحال برمی گردد به مانند «وَ ما أَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا وَ لَها كِتابٌ مَعْلُومٌ»، «خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوف»، «لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى‏»، و «تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ». ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83