بعد از حدود یکماه
که سر فرصت به خونه اومدم
امروز بعد نماز صبح
کتابای کتابخونه رو یه براندازیِ مختصر کردم،
رسیدم به قفسه ی کتابهای آقا سید
فتح خون بی آنکه بخواهم بازهم برایم دلبری کرد
وسط کار و ریخت و پاش های دور و برم
دوباره نشستم و چند صفحه ای خواندم
برای محرم برنامهی تکراری خودم را ریختم
#فتح_خون خوانی برای چندمین سالِ متوالی.
#فتح_خون را نیست کسی که نخوانده باشد
اما
اگر عمری بود این محرم از #فتح_خون میذارم
شاید کلمه به کلمه
صفحه های کتاب صدا دارند....
چقدر خوب شد
که سید صداش رو به یادگار گذاشت...!
کاملا بیربط: اینقدر لفت ندید
#رفیق_نیمهراه نباشیم...😁
#در_وفاداری 👌
@hojre_nam
«ما و دوران جدید عالم»|محمدامین حیدری
بعد از حدود یکماه که سر فرصت به خونه اومدم امروز بعد نماز صبح کتابای کتابخونه رو یه براندازیِ مختصر
#فتح_خون ۱
|روایتِ محرَّم|
راوی:
¤در سَنهی چهلونهم هجرت،
هنگام شهادت امام حسن مجتبیعلیهالسلام
دیگر رویایِ صادقه پیامبرِ صدق
به تمامی تعبیر یافته بود
و منبرِ رسول خدا،
یعنی کرسیِ خلافتِ انسانِ کامل
اریکهای بود که بوزینگان بر آن بالا و پایین میرفتند.
روز بعثت
به شامِ هزار ماههی
سلطنتِ بنیامیه پیان میگرفت
و غشوهی تاریک شب،
پهنهای بود تا نور اختران امامت را ظاهر کند،
و این است رسمِ جهان:
"روز به شب میرسد و شب به روز"
آه از سرخیِ شفقی که روز را به شب میرساند!
بخوان"قل اَعوذُ بِرَبِّ الفَلَق"،
که این سرخی
از خون فرزند رسولِ خدا،
حسینبنعلیعلیهالسلام رنگ گرفته است،
و امام حسن مجتبی نیز
با زهری به شهادت رسید
که از انبانِ دغلبازی معاویهبنابیسفیان
بیرون آمده بود.
اگرچه با دست "جعده" دختر "اشعثبنقیس".
آه از شفقی
که روز را به شب میرساند،
و آه از دهر
آنگاه که بر مراد سفلگان میچرخد!🍂
#آوینی
@hojre_name
«ما و دوران جدید عالم»|محمدامین حیدری
#فتح_خون ۱ |روایتِ محرَّم| راوی: ¤در سَنهی چهلونهم هجرت، هنگام شهادت امام حسن مجتبیعلیهالسلام
#فتح_خون ۲
|روایتِ محرَّم|
راوی:
¤نیمقرنی بیش از حجه الوداع نگذشته است
و هستند هنوز دهها تن از صحابهای که در غدیر خم
دست علی را در دست پیامبر خدا دیده اند
و سخن او را شنیده،
که:"من کنت مولاه فهذه علی مولاه"
اما چشمه ها کور شده اند
و آیینه ها را غبار گرفته است.
بادهای مسموم، نهال ها را شکستهاند
و شکوفه ها را فرو ریختهاند
و آتش صاعقه را در همه وسعت بیشهزار گسترده اند.
آفتاب، محجوبِ ابرهای سیاه است،
و آن دود سنگینی که آسمان را از چشم زمینپوشانده...
و دشت، جولانگاه گرگهای گرسنهای است،
که رمه را بیچوپان یافتهاند.
عجب تمثیلی است
اینکه علی مولود کعبه است...
یعنی باطن کعبه را،
در امام پیدا کن...!
اما ظاهرگرایان از کعبه نیز،
تنها سنگهایش را میپرستند...!
تمامیت دین به امامت است،
اما امام تنها مانده،
و فرزندان امیه از کرسیِ خلافت انسانکامل
تختی برای پادشاهی خود ساخته اند.
#آوینی
@hojre_name
#فتح_خون ۳
|روایتِ محرَّم|
راوی:
¤نیمقرنی بیش،
از حجهالوداع و شهادتِ
آخرین رسول خدا نگذشته است،
آتش جاهلیت که در زیر خاکسترِ
ظواهرِ پنهان مانده بود،
بار دیگز زبانه کشید و جنّات بهشتیِ
#لاالهالاالله را در خود سوزاند.
جسمِ بی روحِ جمعه و جماعت
همه آنچیزی بود که از حقیقتِ دین
بر جای مانده بود،
اگرچه امام جماعت این مساجد #ولید،
برادر مادریِ خلیفهی سوم باشد
که از جانب وی حاکم کوفه بود؛
بامدادان مست به مسجد رود
و نماز صبح را سه رکعت بخواند
و سپس به مردم بگوید:
"اگر میخواهید رکعتی چند نیز بر آن بیفزایم...!"
اما عدالت که باطن شریعت است
و زمین و زمان بدات پابرجاست،
گوشه انزوا گرفته باشد.
نه عجب اگر در شهرِ کوران
خورشید را دشنام دهند
و تاریکی را پرستش کنند!
#آوینی
@hojre_name
#فتح_خون ۴
|روایتِ محرَّم|
راوی:
¤آنگاه که دنیا پرستانِ کور،والیِ حکومتِ اسلام شوند،
کار بدانجا میرسد که در مسجدهایی
که ظاهر آن را بر مذاقِ ظاهرگرایان آراستهاند،
در تعقیب فرایض، علی را دشنام میدهند؛
و این رسم فریبکاران است:
نام محمد بر ماذنه ها میبیرند،
اما جانِ او را که #علی است، دشنام مسدهند.
تقدیر اینچنین رفته بود،
که شبِ حاکمیت ظلم و فساد
با شفق عاشورا آغاز شود و سرخی این شفق،
خون فرزندان رسول خدا باشد.
جاهلیت بلدِ میتی است
که در خاک آن جز شجره زقوم، ریشه نمیگیرد.
اگر نبود کویر مرده دلهای جاهلی،
شجره خبیثهی امویان کجا میتوانست
سایهی جهنمیِ حاکمیت خویش را بر جامعه اسلامی بگستراند؟
#آوینی
@hojre_name