eitaa logo
|حجره نامه|🕊🇵🇸🇮🇷
580 دنبال‌کننده
860 عکس
341 ویدیو
7 فایل
خداوند مقربترین بندگان خویش را از میان عشاق بر میگزیند تا گره کور دنیا را به معجزه عشق بگشایند... برای شنیدن👈 @alamdar69
مشاهده در ایتا
دانلود
به کجا برم سری را که نکرده ام فدایت...!🍂🕊 @hojre_name
گر دخترکی پیش پدر ناز کند گره کرببلای همه را باز کند @hojre_name
|حجره نامه|🕊🇵🇸🇮🇷
#فتح_خون ۱ |روایتِ محرَّم| راوی: ¤در سَنه‌ی چهل‌و‌نهم هجرت، هنگام شهادت امام حسن مجتبی‌علیه‌السلام
۲ |روایتِ محرَّم| راوی: ¤نیم‌قرنی بیش از حجه الوداع نگذشته است و هستند هنوز ده‌ها تن از صحابه‌ای که در غدیر خم دست علی را در دست پیامبر خدا دیده اند و سخن او را شنیده، که:"من کنت مولاه فهذه علی مولاه" اما چشمه ها کور شده اند و آیینه ها را غبار گرفته است. بادهای مسموم، نهال ها را شکسته‌اند و شکوفه ها را فرو ریخته‌اند و آتش صاعقه را در همه وسعت بیشه‌زار گسترده اند. آفتاب، محجوبِ ابرهای سیاه است، و آن دود سنگینی که آسمان را از چشم زمین‌پوشانده... و دشت، جولان‌گاه گرگ‌های گرسنه‌ای است، که رمه را بی‌چوپان یافته‌اند. عجب تمثیلی است این‌که علی مولود کعبه است... یعنی باطن کعبه را، در امام پیدا کن...! اما ظاهر‌گرایان از کعبه نیز، تنها سنگ‌هایش را میپرستند...! تمامیت دین به امامت است، اما امام تنها مانده، و فرزندان امیه از کرسیِ خلافت انسان‌کامل تختی برای پادشاهی خود ساخته اند. @hojre_name
راوی میگوید که قاسم‌بن‌الحسن پیش عمّ بزرگوار خود آمد، گریان و دلی پُرآتش گفت: ای شاهزاده‌ی دو جهان، مرا دیگر قوّت مفارقت اقربا نماند و زمانه از سریر سرور و بهجتم بر خاك اندوه و مصیبت نشانده، دستوری ده تا سوال اهل ضلال را به تیغ زبان و زبان سنان، جواب گویم. حسین گفت: ای جان عمّ، تو مرا از برادر یادگاری و در این صحرا انیس دل‌افگاری. من تو را چگونه اجازت دهم و داغ فراق تو بر سینه‌ی پر غم نهم؟ مادر قاسم نیز از خیمه بیرون دوید و دامن قاسم بر دست پیچیده فریاد کشید؛ ای به دلم گرفته جا، لطف کن از نظر مرو مرهم سینه چون تویی، مردم دیده هم تو شو... @hojre_name
ردِّ پایی که چنین دور خودش چرخیده حالُ روز پدری هست ک حیران شده است...! @hojre_name
شش ماهه را به سمت کوفیان گرفت. داشت می گفت: "ای قوم تنها این کودک برایم مانده ..." که لحنش عوض شد و گفت: "این را هم گرفتید ..." @hojre_name
‌پدر به علی اکبر گفت: «پیش رویم، مقابل چشمانم راه برو!» و او راه رفت. چه می گویم؟ راه نرفت. ماه را دیده ای که در آسمان چگونه راه می رود؟ چطور بگویم؟ طاووس خیلی کم دارد. اصلاً گمان کن که سرو، پای راه رفتن داشته باشد، نه ،پای راه رفتن نه، قصد خرامیدن داشته باشد... 📚پدر، عشق، پسر 🥀 @hojre_name
هدایت شده از |صائن|
اثر ارتباط با ولی خدا... آفات سطحی نگری صائن| اینجا باید متفاوت اندیشید @saenislam
بیا برگرد خیمه ای علمدارم... @hojre_name
. { إرڪَبوا فُلکَ الحُسَین... أیُّها الغرقي... } ... @hojre_name
4_5821334471827261210.mp3
554.8K
اللّٰهُمَّ اِنّا لٰا نَعْلَمُ مِنْهُ الّا خَیْراً .. ۱:۲۰ @Qaf_Q
اگر علیِ مظلوم، به وقت شهادتش دست حسین را دردستانت گذارد، خوب می دانست که تو کیستی، اگر پولادین ترین مرد تاریخ، در پیچ و خم نخلهای علقمه ندا بر آورد که : الان “ انکسر ظهری ”، الان کمرم شکست، در سوگ ارزشهای والای تو بود. عباس‌جان...! @hojre_name
4_5933841410728921023.mp3
5.4M
چه غروبِ غم‌انگیزی...!🍂 ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ @hojre_name
‌ رفتنت حرمله را حرمله‌تر خواهد کرد .. ‌@hojre_name
4_5913725824023922295.mp3
11.07M
سپردمت به خدا و به ریگ‌های بیابان...!🍂 ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ @hojre_name
|حجره نامه|🕊🇵🇸🇮🇷
سپردمت به خدا و به ریگ‌های بیابان...!🍂 ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ #مداحی #حسینیه_مجازی
سپردمت به خدا و به ريگهاي بيابان سپردمت به غبار و به خارهاي مغيلان . سپردمت به وحوش و به شيرهاي درنده به مردمان دهاتي ، به اهوان پريشان . به گوش خاك سپردم تو را بپوشاند بد است اينكه ببيند كسي تو را عريان . به باد گفتم اگر شد مرتبت بكند كه تا خميده نگردد دوباره مادر جان . سپردمت به هر آنچه كه هست،اما تو سپرديَم به كه رفتي!؟به دلقکان به كنيزان؟! . سپرديم به دو صد چشم هيز نامحرم؟ به شمر خولي اخنس به حرمله به سنان؟ @hojre_name
مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ(نحل/۹۶) هرچه تیر داشتند پرتاب کردند نیزه هایشان را به سمت او انداختند سنگهایشان تمام شد، و حسین(ع) همچنان باقی است ... @hojre_name
هبوط دردناک ماست؛ تمام شدنِ ده روزه‌ی بهشتِ عزای حسین(ع)... @hojre_name
چگونه حال خراباتیان خراب نباشد؟ عیال پیر خراباتیان خرابه نشین شد! @hojre_name
چند نفر رو از از دل بیرون انداختم...! شاید این دستِ رد رو مدت ها قبل میبایست به سینه ها میکوبیدم اما جوانی کردم و خامی که هرچه کشیدیم و کشیدند از رفیق با کلک بود، که هرچه کشیدیم از نا‌رفیقی‌ها بود که هرچه کشیدیم از بی‌محتوا و آدمک‌های بی‌ظرف بود شما چطور با نا‌آدم های کنارتان میسازید؟ با نارفیق‌های محاسبه گر با همراهانِ شریکِ دزد... @hojre_name
شیطان حکومت خویش را برضعف ها و ترس ها و عادات ما بنا کرده است..... و اگر تو نترسی و از عادات مذموم خویش دست برداری و ضعف خویش را با کمال خلیفه اللهی جبران کنی، دیگر شیاطین را بر تو تسلطی نیست. @hojre_name
° ° مهرش نشسته در دل بیرون نمیتوان کرد حتی به روزگاران... @hojre_name
ما میجنگیدیم، تمرد میکردیم، میدویدیم از دیوار شهر بالا میرفتیم و گاهی لابه‌لای کوچه های پر تلاطم شهر حادثه روی میداد...! 📚|ارتداد| @hojre_name
°🌱° سلام به تو و به همه جمعه هایِ تب دارِ چشم به راه .... @hojre_name