گر دخترکی پیش پدر ناز کند
گره کرببلای همه را باز کند
#روز_سوم
@hojre_name
|حجره نامه|🕊🇵🇸🇮🇷
#فتح_خون ۱ |روایتِ محرَّم| راوی: ¤در سَنهی چهلونهم هجرت، هنگام شهادت امام حسن مجتبیعلیهالسلام
#فتح_خون ۲
|روایتِ محرَّم|
راوی:
¤نیمقرنی بیش از حجه الوداع نگذشته است
و هستند هنوز دهها تن از صحابهای که در غدیر خم
دست علی را در دست پیامبر خدا دیده اند
و سخن او را شنیده،
که:"من کنت مولاه فهذه علی مولاه"
اما چشمه ها کور شده اند
و آیینه ها را غبار گرفته است.
بادهای مسموم، نهال ها را شکستهاند
و شکوفه ها را فرو ریختهاند
و آتش صاعقه را در همه وسعت بیشهزار گسترده اند.
آفتاب، محجوبِ ابرهای سیاه است،
و آن دود سنگینی که آسمان را از چشم زمینپوشانده...
و دشت، جولانگاه گرگهای گرسنهای است،
که رمه را بیچوپان یافتهاند.
عجب تمثیلی است
اینکه علی مولود کعبه است...
یعنی باطن کعبه را،
در امام پیدا کن...!
اما ظاهرگرایان از کعبه نیز،
تنها سنگهایش را میپرستند...!
تمامیت دین به امامت است،
اما امام تنها مانده،
و فرزندان امیه از کرسیِ خلافت انسانکامل
تختی برای پادشاهی خود ساخته اند.
#آوینی
@hojre_name
راوی میگوید که قاسمبنالحسن پیش عمّ بزرگوار خود آمد، گریان و دلی پُرآتش گفت: ای شاهزادهی دو جهان، مرا دیگر قوّت مفارقت اقربا نماند و زمانه از سریر سرور و بهجتم بر خاك اندوه و مصیبت نشانده، دستوری ده تا سوال اهل ضلال را به تیغ زبان و زبان سنان، جواب گویم.
حسین گفت: ای جان عمّ، تو مرا از برادر یادگاری و در این صحرا انیس دلافگاری. من تو را چگونه اجازت دهم و داغ فراق تو بر سینهی پر غم نهم؟ مادر قاسم نیز از خیمه بیرون دوید و دامن قاسم بر دست پیچیده فریاد کشید؛
ای به دلم گرفته جا، لطف کن از نظر مرو
مرهم سینه چون تویی، مردم دیده هم تو شو...
#روضه
@hojre_name
ردِّ پایی که چنین
دور خودش چرخیده
حالُ روز پدری هست
ک حیران شده است...!
@hojre_name
شش ماهه را به سمت کوفیان گرفت.
داشت می گفت:
"ای قوم تنها این کودک برایم مانده ..."
که لحنش عوض شد
و گفت:
"این را هم گرفتید ..."
#علیاصغر
@hojre_name
پدر به علی اکبر گفت:
«پیش رویم، مقابل چشمانم راه برو!»
و او راه رفت.
چه می گویم؟ راه نرفت.
ماه را دیده ای که در آسمان چگونه راه می رود؟
چطور بگویم؟ طاووس خیلی کم دارد.
اصلاً گمان کن که سرو، پای راه رفتن داشته باشد،
نه ،پای راه رفتن نه، قصد خرامیدن داشته باشد...
📚پدر، عشق، پسر
#علی_اکبر🥀
@hojre_name
هدایت شده از |صائن|
اثر ارتباط با ولی خدا...
#حسینیه_مجازی_صائن
آفات سطحی نگری
صائن| اینجا باید متفاوت اندیشید
@saenislam
4_5821334471827261210.mp3
554.8K
اللّٰهُمَّ اِنّا لٰا نَعْلَمُ مِنْهُ الّا خَیْراً ..
۱:۲۰
#به_یاد_حاجقاسم
@Qaf_Q
اگر علیِ مظلوم، به وقت شهادتش
دست حسین را دردستانت گذارد،
خوب می دانست که تو کیستی،
اگر پولادین ترین مرد تاریخ،
در پیچ و خم نخلهای علقمه ندا بر آورد که :
الان “ انکسر ظهری ”،
الان کمرم شکست،
در سوگ ارزشهای والای تو بود.
عباسجان...!
@hojre_name
|حجره نامه|🕊🇵🇸🇮🇷
چه غروبِ غمانگیزی...!🍂 ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ #مداحی #حسینیه_مجازی @hojre_name
اون غروبی که سرت رو نیزه رفت،
طلوعِ عشقه...🥀
@hojre_name
4_5913725824023922295.mp3
11.07M
سپردمت به خدا و به ریگهای بیابان...!🍂
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
#مداحی
#حسینیه_مجازی
@hojre_name
|حجره نامه|🕊🇵🇸🇮🇷
سپردمت به خدا و به ریگهای بیابان...!🍂 ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ #مداحی #حسینیه_مجازی
سپردمت به خدا و به ريگهاي بيابان
سپردمت به غبار و به خارهاي مغيلان
.
سپردمت به وحوش و به شيرهاي درنده
به مردمان دهاتي ، به اهوان پريشان
.
به گوش خاك سپردم تو را بپوشاند
بد است اينكه ببيند كسي تو را عريان
.
به باد گفتم اگر شد مرتبت بكند
كه تا خميده نگردد دوباره مادر جان
.
سپردمت به هر آنچه كه هست،اما تو
سپرديَم به كه رفتي!؟به دلقکان به كنيزان؟!
.
سپرديم به دو صد چشم هيز نامحرم؟
به شمر خولي اخنس به حرمله به سنان؟
@hojre_name
مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ(نحل/۹۶)
هرچه تیر داشتند پرتاب کردند
نیزه هایشان را به سمت او انداختند
سنگهایشان تمام شد،
و حسین(ع) همچنان باقی است ...
@hojre_name
چگونه حال خراباتیان خراب نباشد؟
عیال پیر خراباتیان خرابه نشین شد!
@hojre_name
چند نفر رو از از دل بیرون انداختم...!
شاید این دستِ رد رو
مدت ها قبل میبایست به سینه ها میکوبیدم
اما جوانی کردم و خامی
که هرچه کشیدیم و کشیدند از رفیق با کلک بود،
که هرچه کشیدیم از نارفیقیها بود
که هرچه کشیدیم از #ریشهای بیمحتوا
و آدمکهای بیظرف بود
شما چطور با ناآدم های کنارتان میسازید؟
با نارفیقهای محاسبه گر
با همراهانِ شریکِ دزد...
@hojre_name
شیطان حکومت خویش را
برضعف ها و ترس ها و عادات ما بنا کرده است.....
و اگر تو نترسی
و از عادات مذموم خویش
دست برداری
و ضعف خویش را
با کمال خلیفه اللهی جبران کنی،
دیگر شیاطین را بر تو تسلطی نیست.
#آوینی
@hojre_name
°
°
مهرش نشسته در دل
بیرون نمیتوان کرد
حتی به روزگاران...
#در_عاشقی
@hojre_name
ما میجنگیدیم،
تمرد میکردیم،
میدویدیم
از دیوار شهر بالا میرفتیم و
گاهی لابهلای کوچه های
پر تلاطم شهر
حادثه #عشق روی میداد...!
📚|ارتداد|
@hojre_name
°🌱°
سلام به تو
و به همه جمعه هایِ
تب دارِ چشم به راه ....
#هذا_یوم_الجمعه
@hojre_name