eitaa logo
گروه فرهنگی هنری هما
188 دنبال‌کننده
40 عکس
37 ویدیو
0 فایل
🌱به نام خالق زیبایی‌ها🌱 "به گروه تئاتر هما خوش اومدین😍" ‌ هما<<هنرمندِ مسلمانِ ایرانی>> اصفهان تئاتر فاخر اسلامی🎭 ‌ #درباره_ما براتون از داستان تشکیل "گـروه فــرهــنــگــی هــنــری هـمـا" میگه ؛ حتما بهش سر بزنید . 😉 ‌ 📌ادمین @Homa_artist
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدااز‌خلق‌عالم،بیت‌زهرا‌بودمقصودش بنا‌کرد‌از‌اضافات‌همان‌گِل،‌کهکشان‌هارا 🖤مراسم سوگواره‌ی حضرت مادر ویژه اعضا گروه فرهنگی هنری هما و خانواده های محترمشون😊 همراه با اجرای پیش نمایش تئاتر "حورعلی🥀" 🎙با نوای مداح اهل بیت 🗓۲۱ آذر ماه ۱۴۰۲ 📌اصفهان پلاتوی خصوصی هما . . . https://eitaa.com/joinchat/1095041435C254ebb36af
سلام دوستان😁 اعیاد شعبانیه را خدمت شما عزیزان تبریک عرض می‌ کنیم انشاالله که حال دلتون عالی باشه.😍💐
مدتی نبودیم😢 و الان با خبر های خیلی خوبی برگشتیم حواستون به کانال باشه تا براتون بگیم.🤩
گروه فرهنگی هنری هما برگزار می‌کند : دوره بازیگری🎭 مخصوص دخترانِ نوجوان و جوان عزیزِ اصفهانی 🥰😌 ویژه‌ی اسفند ماه‼️ برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام دوره به پی‌وی ادمین مراجعه فرمایید . 😊👇🏻 @Homa_artist https://eitaa.com/homatheater
سلام دوستان😍 به لطف خدا امسال نیمه شعبان ، گروه تئاتر هما اتفاقات خوبی رو رقم زد و با مدد امام زمان باعث شد لبخند روی لب خیلیها به زیبایی نقش ببنده😁🥰
نذرِ امسالِ گروه یه طور عجیبی کارهاش درست شد و انجام شد🥺🤲🏻✨
یه داستان خیلییییی قشنگ پشتشه که قراره حس و حال خوبش رو با شما هم در میون بگذاریم و شما را هم توی حال خوبمون شریک کنیم😍😌
حتما باهامون همراه باشید و چشم از کانال بر ندارید که قراره حال شمام با این اتفاق مثل ما خوب بشه😉😊
گوشیم داره زنگ میخوره📱📞 رقیه است ، میگه برای نیمه شعبان کاری نکنیم!🧐 الووووو... صدامو داری.‌‌.. دارم باهات حرف میزنماا دلم پرررر میکشه برای نذرهایی که سال های پیش داشتیم🥺 برای نذر هایی که در کربلا پخش کردیم😢 برای همه نذرها و حال خوب و برکتی که همیشه داشتیم🥲😍 بهش گفتم صداتو دارم اما وقت نداریممم رقیه ولش کن نمیرسیم به نیمه شعبان😔 گفت:هممون میایم ، ما هستیم نگران نباش ، نگو نه حیفه هاا گفتم بانی را چه کنیم؟ گفت بانی شکلات جور شد نگران نباش ، دیگه؟ مکث کردم و گفتم : طراحی تراکت ها مونده😢 جمله بندیش مونده زیراکس و یه عالمه کاررر⌨🗒 رقیه با صدای پرانرژی😍گفت زنگت میزنم و خداحافظی کرد👋🏻 یک ساعت بعد زنگ زد و گفت امشب جلسه داریم برای نذر نیمه شعبان💚 با مائده حرف زدم ... مائده طراحی تراکت ها را قبول کرد💻 با اینکه امشب تا ساعت ۹ شب کلاس داره ؛ ولی امشب طراحی رو انجام میده و میرسونه به دستمون🤩🥳 هممون هم امشب میایم تا کار پیش بره😍 نشد فردا وعده میکنیم که این کار انجام بشه . رقیه منتظر نموند من جواب بدم و حرف بزنم فقط گفت : میبینمت ، یاعلی👋🏻😍😉 و اون شب طراحی تراکت ها به دست مائده انجام شد . "پایان قسمت اول🤩" https://eitaa.com/joinchat/1095041435C254ebb36af
فرداش با درگیری تمام ، روزم رو به چاپ کردن تراکت ها📜 چیدن و آماده کردنشون گذروندم بعدش با رقیه برای آماده سازی و محتوای کار وعده کردم... من پاپیون می‌بستم🎀🎀 اون عکس می‌گرفت📸📸 هماهنک میکرد... خونواده هامون خیلی کمک حالمون بودن توی پخش کردن و... 🥰 بچه های تیم کم کم بهمون میپیوستن... الهام ، فاطمه ، زینب... یکی از بچه هامون کنکوری بود ولی خودشو برای عکاسی هامون رسوند ... با بچه ها در حال آماده کردن نذرها بودیم که به گوشی رقیه زنگ زدن و گفتن بادکنک ها🎈زیاده خودتون را برسونید که بادکنک ها را ببریم باورم نمیشد...🥺❤️ همگی کم کم آماده شدیم برای رفتن بچه های تیم با ذوق و شوق تمااام توی چشم هاشون🤩 رفتن برای آوردن بادکنک ها منم رفتم مکان توضیع و نشستم به ادامه ی آماده کردن نذر هامون تا تیم بچه ها برسن دل تو دلم نبود که ببینمشوون از دور که دیدمشون انگار که یه دریا شادی و شوق و سرزندگی با خودشون میاوردن😍 و خنده روی لب تموم مردم دیده میشد عید بود ، ولادت آقاجانمون امام زمان بود یعنی میشه که توی هیاهوی اینهمه کار و دوندگی نذر برای آقامون امام زمان ، مارا دیده باشن؟!🥲 "پایان قسمت دوم🤩" https://eitaa.com/joinchat/1095041435C254ebb36af
🎭 سلام عزیزان😍 این روزها درگیر تجلیل از عوامل تئاتر حور علی هستیم . 🙏🏻🌺📜 ولی یادمون نرفته که تعدادی از شما دوستان عزیز برای کلاس بازیگری ثبت نام کردید . 📝🎭 دوستانی که برای کلاس بازیگری ثبت نام کردن و فرم مورد نظر را تکمیل کردن منتظر باشند ؛ ان شاءالله تیم کلاس بازیگری برای تست به زودی باهاشون تماس میگیرن . ☎️🎬
به طور عجیبی شب نیمه شعبان رفتیم برای پخش نذرها و بادکنک ها🎈🎈🎈 هوا ابری☁️ و سرد❄️ شده بود ولی این اصلا برای بچه ها مهم نبود و نذر آقا ادامه داشت... گرمی خنده و بررررق شادی😍💫 بچه هایی که بادکنک ها را می‌دادیم دستشون باعث میشد ، سرما رو اصلا احساس نکنیم و با گرمی خنده بچه ها ، تموووم وجودمون گرم بشه😍✨ نذر هامونو با تبریک عید می‌دادیم🎁 و هیچ چیز برامون بالاتر از استقبالی نبود که ازمون میکردن نبود🥺 شب نیمه شعبان و ولادت آقاجانمون بود😍🥳🎉🎊 هوا سرد❄️ و ابری☁️و کم کم نم نم بارون🌧☔️ بود که چادر های بچه هارو خیس💧می‌کرد اما... اما باعث نمیشد تیم از نذر آقاجانمون عقب بکشن همش عجیب بود...🥲🙂 یعنی همش قطعا عنایت و رحمت آقامون بود🥺😍 یعنی میشه یکی از نذرها را هم داده باشیم به آقاجونمون حتی فکرشم قشنگه و حال آدمو خوب میکنه🥺 همچنان بارون میومد و ما زیر اون بارون رحمت نذرها را می‌دادیم🎁 ادامه دادنمون به شب خورد و سرمای شب کارو سخت تر کرده بود ولی بازم ادامه میدادیم💪🏻 کل میدون‌امام و چهارباغ رو نذر دادیم با کمک خونواده ها و تموم بچه های تیم و با حسن ختام نوشیدنی گرم ☕️ با بچه های تیم توی چهارباغ به کارمون خاتمه دادیم و همگی بعد از 5 ساعت توی سرما❄️ و بارون🌧 و چادرهای خیس💧 ساعت 8:30 با خستگی تمااام اما شیرین 😍به خونه هامون رسیدیم🏠 هر چی فکر می کنم میبینم انگار یکی دیگه همه برنامه ها را چیده بود برامون🥺 اگر ، منِ بنده حساب میکردم هیچ جوره ، این برنامه ها درست نمیشد... خلاصه اینکه نیمه شعبان به شدت عجیبی بود🥺🥲 سرد بود خیلی اما دلامون گرم شد به عید و نذر آقا هنوزم که هنوزه باورم نمیشه از نیمه شعبان امسال... باورم نمیشه که... سلام بر مهربان ترین پدر عالم✋🏻 آقا! قنوت سبز نمازم به التماس در آمد💚 چه می شود که مرا خیری از دعای تو باشد🤲🏻 اللهم عجل لولیک الفرج✨️ "پایان قسمت سوم🤩" #‌ اتمام _ داستان https://eitaa.com/joinchat/1095041435C254ebb36af
اینم از اتفاقات عجیب و البته فوق العاده زیبای نیمه شعبان امسال🥺😍
انشاالله با لطف اهل بیت باز بتونیم اتفاقات خوبی مثل این کار را رقم بزنیم🥰🤲🏻🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🙂🤔 ✍🏻مراقب باش اعمالت را نسوزانی ..! 🔸کارت بانكی‌ام رو به فروشنده دادم و با خيال راحت منتظر شدم تا كارت بكشه ، ولى در كمال تعجب ، دستگاه پيام داد : موجودى كافى نمی‌باشد ! 🔹امكان نداشت ، خودم می‌دونستم كه اقلا سه برابر مبلغى كه خريد كردم در كارتم پول دارم ! 🔸با بی‌حوصلگى از فروشنده خواستم كه دوباره كارت بكشه و اين بار پيام آمد : رمز نامعتبر است . 🔹اين بار فروشنده با بی‌حوصلگى گفت : آقا لطفاً نقداً پرداخت كنيد ، پول نقد همراهتون هست ؟! فكر كنم كارتتون رو پيش موبايلتون گذاشتين كلاً سوخته . 🔸در راه برگشت به خانه مرتب اين جمله‌ فروشنده در سرم صدا می‌كرد : پول نقد همراهتون هست ؟ 🔹خدايا!🤲🏻 ما در كارت اعمالمان كارهاى بسيارى داريم كه به اميد آن‌ها هستيم مثلا عبادت‌هايى كه كرديم ، دستگيرى‌ها و انفاق‌هايى كه انجام داديم و ... 🔸نكند در روز حساب و كتاب بگويند موجودى كافى نيست و ما متعجبانه بگوييم : مگر می‌شود ؟ اين همه اعمالى كه فكر می‌كرديم نيک هستند و انجام داديم چه شد ؟! 🔹و جواب بدهند : اعمالتان را در كنار چيزهايى قرار داديد كه كلاً سوخت و از بين رفت ؛ كنار «بخل» ، كنار «حسد» ، كنار «ريا» ، كنار «بى‌اعتمادى به خدا» ، كنار «دنيا دوستى» و ... 🔸نكند از ما بپرسند : نقد با خودت چه آورده‌اى ؟ و ما كيسه‌هایمان تهى باشد و دستانمان خالى . 🔹خدايا !🤲🏻 از تمام چيزهايى كه باعث ازبين‌رفتن اعمال نيكمان می‌شود به تو پناه می‌بریم . ---------------🦋🍃🌷---------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا