#دلنوشته_ی_کوتاه #به_کدامین_گناه؟ #قسمت_اول اما آقا،داستان پرڪشیدن نوکرتان چقدر شبیه شما بود!" راستش پس از شهادت شهید،نشستم و فکر کردم،به اینکه الان توی دل مادر شهید چی‌می‌گذره؟! بعد از ڪمی تأمل،تصوراتم رو بر روی کاغد نوشتم! ...👇 بسم الله الرحمن الرحیم🌱 خودمونیما؛پسرم یادته می‌گفتی،فردا روز که شھید شدم؛ بالاخره باید به عنوان عکس شهید،چند تا عکس داشتہ باشین ازم دیگه؟ دیدی؟ دیدی شھید شدی؟ دیدی پر ڪشیدی و پرواز ڪردی؟ دیدی آسمونی شدی؟ دردت بجونم،ڪدوم عڪست رو بزارم روی سنگ مزارت؟ڪدوم رو بیشتر دوست داری؟ جانانم هر موقع عڪس هایی که توی حــرم آقــا امام حسین(ع) رو گرفتی می‌بینم،دلم آتیش می‌گیره...! عزیزدلم،چقدر شبیه ارباب بی‌کفنت آسمانی شدی! شهادتت بی هیاهو ولی پر سر وصدا و تکان دهنده بود...شهادتت مبارک پسرم! @homesick_karbala

#دلنوشته_ی_کوتاه #به_کدامین_گناه؟ #قسمت_دوم اره مادر،غریب گیر آوردنت،توی غریبی کشتنت! یادته همیشه مداحی غریب گیر آوردنت رو گوش می‌دادی؟ اون شب،۷۰ نفر و تو،آرمان من،تنها ی تنها. آخه چند نفر به یه نفر نامردا! اونم آرمان من،تمام زندگی من،که اونقدر آقا و مظلوم بود. اخه بی‌وجدانا،چطور تونستین پسرم رو اون قدر بزنید که بدنش کبود بشه،چطور تونستین؟ آرمانم،بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ؟ و به کدامین گناه کشته شدی؟ آرمان مامان،اون شب رو یادته؟؟ اون شب رفتی که برگردی،ولی برنگشتی!!! @homesick_karbala