چنگ این حرمله ی پَست نیفتی پسرم
با وجودی که روی ناقه و در زنجیرم
دلم از دور به تو هست؛ نیفتی پسرم
هر طرف رفت سرت دست به آن سو بردم
نیزه دارِ تو بُوَد مست؛ نیفتی پسرم
در سفر شانه به شانه شده ای با عبّاس
به تو حالا نرسد دست؛ نیفتی پسرم
کاش با روسری غارتیِ من قدری
روی نی، دورِ تو می بست نیفتی پسرم
بیشتر جای خودت را سر نی محکم کن
سفر شام به پیش است؛ نیفتی پسرم
نیزه خم می شد اگر، با دلِ صد چاک، علی
می گرفتم ز سر و صورتِ تو خاک، علی
#علیرضا_شریف