.
«...کتابهای نخوانده بیشماری در خانه هست، اما نمیتوانید در برابر خرید کتاب جدید مقاومت کنید. تلفظ درست اسم یک شخصیت را نمیدانید و تا اسمش را درست نگویید، نمیتوانید آن شخصیت را کامل بشناسید. میخواهید اسم کتاب خوبی را که خواندهاید همه جا جار بزنید، اما تلفظ اسم نویسنده را بلد نیستید. دلتان میخواهد همه جا از کتاب محبوبتان حرف بزنید، اما میترسید دوستانتان در بند جلد زشت کتاب بمانند و از اصلش غافل شوند. میخواهید با کل دنیا درباره کتابی حرف بزنید که عاشقش شدهاید، اما آن کتاب عنوان احمقانهای دارد. وسط حرف زدن تازه متوجه میشوید اصلا نمیدانید چطور باید فلان کلمه را با صدای بلند بیان کنید، چون تا الان فقط موقع کتاب خواندن آن را برای خودتان و در ذهنتان به زبان آوردهاید.
موقع کتاب خواندن خوابتان میبرد و چند ساعت بعد بیدار میشوید و میبینید گردنتان بدجوری گرفته. سوار برخودرویی در حال حرکت کتاب میخوانید و همین باعث میشود دچار حالت تهوع شوید. به این فکر میافتید که نسخه صوتی کتاب را گوش کنید، اما اگر این کار را بکنید، خیلی بیشتر طول میکشد تا به انتهای کتاب برسید. همچنان به خواندن ادامه میدهید...»
پیشنهاد میکنم اعترافات یک خوره کتاب به نام ان بوگل را حتما بخوانید. اگر زندگی کتابی دارید و میخواهید با دوستی لحظهها و ساعتهای خوشی که با کتابها داشتهاید را مرور کنید حتماً کتاب «هیچ چیز جای کتاب را نمیگیرد» را بخوانید. بعد از خواندن این کتاب به این فکر میافتید که برای خودتان دوقلویی کتابی دستوپا کنید البته اگر تا به حال نداشتهاید که بعید است. دوقلویی کتابی یعنی دوست کتابی شما. دوستی که سلیقه یکدیگر را میشناسید و همین شناخت یعنی یک راه میانبر برای رسیدن کتابهای خوب.
.
#اعترافات_یک_خوره_کتاب
#هیچ_چیز_جای_کتاب_را_نمیگیرد
#نشرمون
@homsaaa
.
سلام سلام
این کتاب رو یادتونه. کتاب گورهای بیسنگ. خانم رحمانی نویسنده کتاب لطف کردند و برای من چند جلد فرستادند تا به قید قرعه به اعضای کانالم هدیه بدم. چون استقبال از این کتاب خوب بود این بار بین سینفر اولی که بهم پیام بدن و اسم کتاب رو بنویسند قرعهکشی میکنم :))
منتظر پیامهاتون هستم.
#عیدی
.
@homsaaa
.
آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
.
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد
تنه ای بر در این خانه تنها زد و رفت
.
دل تنگش سر گل چیدن از این باغ نداشت
قدمی چند به آهنگ تماشا زد و رفت
.
.
.
چه هوایی به سرش بود که با دست تهی
پشت پا برهوس دولت دنیا زد و رفت
.
#سایه
@homsaaa
هدایت شده از شفق
نمایشنامهخوانیِ #چند_مسافر
❤️ در دههٔ کرامت، همراه پنج سرنشین یک تاکسی خواهیم بود...
نویسنده:
استاد #محمد_رحمانیان
نقشخوانان:
#محمد_اسدی
#پرستو_مقدمی
#امیررضا_باقریان
#نفیسه_شیرینبیگی
#سیدمرتضی_امیری
بریز روی شانهام
کمی ستاره از سرت،
کمی پرنده از دلت...
مگر به یُمن این ضریح
شفا بگیرد این مریض
دوباره در مقابلت...
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
هدایت شده از [ هُرنو ]
مسافر یکم.mp3
50.77M
🎭 نمایشنامه خوانی #چند_مسافر
🎧 اپیزود اول
مسافر یکُم: راننده
نقشخوان: #محمد_اسدی
{ولی بذار ما هم به قصهٔ خودمون دلخوش باشیم...}
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
به شکوفه ها، به باران، برسان سلام ما را ...
هدایت شده از گاه گدار
ما توی مبنا در دنیای عجیبی داریم زندگی میکنیم.
همین الان، توی همین دقیقهها که من دارم این کلمهها را مینویسم، همه ما نگران یک دوست و همکار عزیز هستیم.
همکاری که همشهری خیلی از ماها نیست و تا به حال چهرهاش را هم ندیدهایم.
دوست عزیزی که از پر کارترین ها در جمع ماست و حضورش و دقت بالایش در کار همیشه اسباب خیال راحتی است.
این دوست عزیز این روزها در بیمارستان است، سطح هوشیاریاش پایین است و توی مراقبتهای ویژه بستری است.
ما نگرانش هستیم، مثل خانوادهاش.
من البته به خدا خوشبینم و میدانم که لطفش همیشه پیش پای ما بندههاست اما این را هم میدانم که گرههای زیادی در زندگی هست که باز شدنش به واسطه دعاهای ماست.
برای این دوست ما دعا کنید.
با هر کلمه و جملهای که بین شما و خدا صمیمیتر است، برای این دوست ما دعا کنید.
ما نگرانش هستیم.
هدایت شده از گاه گدار
بسم الله الرحمن الرحیم
من دوستی داشتم که وصیت کرد روی سنگ قبرش بنویسند: «مرگ پوسیدن نیست، از پوست در آمدن است.»
خانم رحمانی! حالا که دست شما بازتر است، حالا که رنج زندگی برایتان تمام شده است، حالا که چشم تان تیزتر میبیند و واقعیتهای دنیا پیش چشمتان روشن است، برای ما دعا کنید.
ما این روزها زیاد به یاد شما بودیم، نذر کردیم، صلوات فرستادیم، قربانی کردیم، از دوستان و آشنایانمان برای شما دعا طلب کردیم اما تقدیر خدا چیزی بود متفاوت از آرزوی ما.
من به صفای شما و تلاش بیوقفه شما و سلامت انگیزه شما شهادت میدهم. خاطرههای شما از بین ما نمیرود و یاد شما را فراموش نمیکنیم. شما شریک همیشگی مبنا هستید و در هر خیر و نیکی که ساختهایم و خواهیم ساخت، سهم دارید.
مهمان اباعبدالله باشید انشاءالله، همنشین دختر پیغمبر باشید انشاءالله، خدا مهربانی و مغفرت و لطفش را روزیتان کند، انشاءالله.
.
پینوشت. ما امروز یکی از همکاران خوبمان را در مبنا از دست دادیم.
لطف میکنید اگر به دعا و صلواتی و فاتحهای مهمانش کنید.
هدایت شده از [ هُرنو ]
به یاد خواهرمان #میثاق_رحمانی، جهت شرکت در ختم قرآن، صلوات، فاتحه، ذکر لا اله الا الله و... از طریق پیوند زیر، اقدام کنید.
👇
https://iporse.ir/6251613
بخوانیم تا برایمان بخوانند...
نماز لیلة الدفن: میثاق بنت مهدی
هر ماجرایی سرآغازی دارد. این پست، ابتدای ماجرای ماست؛ پستی که احتمالا سالها بعد به آن برمیگردیم و میگوییم: یادش بخیر!
سهشنبه، بیست و دومِ خرداد یک هزار و چهارصد و سه، ابتدای ماجرایِ #مجله_مدام
@modaam_magazine
هدایت شده از مجلهٔ مدام
مجلهٔ مدام در ابتدای مسیرش قرار گرفته است.
این آغاز با همراهی شما، خوشخاطرهتر خواهد شد.
#مدام را در رسانههای اجتماعی دیگر هم دنبال کنید و به دیگران، معرفیاش کنید.
صفحهٔ مدام در اینستاگرام
کانال مدام در تلگرام
فهرست تمامی صفحات کانالهای مدام در رسانههای اجتماعی 👇
https://modaam.yek.link
مدام؛ یک ماجرای دنبالهدار | @modaam_magazine
هدایت شده از مجلهٔ مدام
.
روزهایی که برای مجله دنبال اسم بودیم، حالمان شبیه پدر و مادری بود که میخواهند بهترین اسم را برای فرزندشان انتخاب کنند. هفتادهزار واژه دیدیم. از بین هفتادهزار، به دوهزار و در نهایت به دویست کلمه رسیدیم. دویست کلمهٔ باقیمانده را به هشت رساندیم و بعد از یک فرایند پنجماهه، توانستیم مجوز اسم مدام را بگیریم.
مدام، اسمی است که حسوحال ما را درون خود دارد. قرار نیست به سکون برسد. مدام، نقطهٔ رشد یافتهٔ اکنون است. اکنون را نادیده نمیگیرد. مدام، در تلاش برای حرکت به سمت پایان امیدبخش دنیا است. حرکتی مدام و بدون توقف. این حرکت بدون ماجرا، نشدنی است. ماجرایی دنبالهدار که دست ما را میگیرد و وارد جهان ادبیات میکند.
مدام، یک ماجرای دنبالهدار است...
مدام را در شبکههای اجتماعی دیگر هم دنبال کنید.
مدام؛ یک ماجرای دنبالهدار | @modaam_magazine
هدایت شده از مجلهٔ مدام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عیدتون، مُـــــدام :)
این ریلز رو توی اینستاگرام با بقیه به اشتراک بذارید. (فقط فیلترشکنتون روشن باشه.)
مدام؛ یک ماجرای دنبالهدار | @modaam_magazine
هدایت شده از مجلهٔ مدام
مدامِ یک؛ کتاب
با آثاری از (به ترتیب الفبا):
#سیداحمد_بطحایی #محمدرضا_جوان_آراسته #مصطفا_جواهری #شبیه_عباس_خان #فاطمه_دارسنج #آزاده_رباطجزی #میثاق_رحمانی #علی_رکاب #فرزانه_زینلی #سعیده_سهرابیفر #فاطمهالسادات_شهروش #علیاکبر_شیروانی #آسیه_طاهری #احسان_عبدیپور #زهرا_عطارزاده #عطیه_عیار #مسعود_فروتن #زهرا_کاردانی #سیداحمد_مدقق #فاطمهسادات_موسوی #مسعود_میر #سبا_نمکی #فرشته_نوبخت #راضیه_نوروزی #ریحانه_هاشمی #محمدعلی_یزدانیار #لودمیلا_اولیتسکایا #مایکل_بورن #کیلب_کرین #آلبرتو_مانگوئل
مدام؛ یک ماجرای دنبالهدار | @modaam_magazine
هدایت شده از مجلهٔ مدام
دورهمی و رونمایی مجلهٔ مدام
مدام یک: کتاب
با حضور
#مسعود_فروتن
#احسان_عبدیپور
#فرشته_نوبخت
#مرتضی_کاردر
به صرف داستان موسیقی
یکشنبه دهم تیرماه
شهرکتاب مرکزی
ساعت ۵ تا ۷ عصر
مشتاق دیدار همهٔ شما هستیم و دیدهٔ ما، میزبان قدمهای شماست.
منتظرتان هستیم ❤️✌️
مدام؛ یک ماجرای دنبالهدار | @modaam_magazine
هدایت شده از مجلهٔ مدام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک ماجرای دنبالهدار
تیزر تصویری روز رونمایی اولین شمارهٔ مدام
مجلهٔ مدام را از وبگاه مدام تهیه کنید.👇
www.modaammag.ir
مدام؛ یک ماجرای دنبالهدار | @modaam_magazine
.
من زمان زیادی را صرف تأمل در این باره میکنم که ما در نظر مردمانِ پس از خود چگونه جلوه خواهیم کرد. این دلبستگیِ بیهودهای نیست، بلکه تلاشی است سنجیده برای تقویت قدرت آن «چشم دیگر» که میتوانیم برای داوری دربارهی خود به کار بگیریم.
.
یکی از دوستانم که انسانشناس است میگوید، رمانها باید در قفسهی کتابخانه کنار کتابهای انسانشناسی قرار بگیرند. نویسندهها دربارهی وضعیت انسان اظهار نظر میکنند، مدام در این باره حرف میزنند. این موضوع ماست. ادبیات یکی از مفیدترین راههایی است که برای دستیافتن به این «چشم دیگر»، این شیوهی بیطرفانهی دیدن خود، داریم. تاریخ راه دیگری است. با این حال، جوانها روزبهروز کمتر اینگونه به ادبیات و تاریخ، به عنوان ابزارهای ضروری زندگی، مینگرند...
#دوریسلسینگ
@homsaaa
هدایت شده از گاه گدار
همه ما در مبنا سخت مشغول کاریم.
نه کپ کردهایم، نه ترسیدهایم، نه یک گوشه نشستهایم و هی فکر و خیال میکنیم.
بیوقفه مشغول جمع کردن امکاناتمان شدهایم و داریم ظرفیتهایمان را فعال میکنیم.
نتیجهاش را انشاءالله خیلی زود همینجا با شما به اشتراک خواهم گذاشت.
آنقدر کار برای انجام داریم که وقتی برای عزاداری برایمان نمانده.
عزاداری برای شهدا را گذاشتهایم برای روزهای بعد از جشن پیروزی.
تکلیف همه ما معلوم است: «بر همهی مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند.»
شما دارید چه کار میکنید، شما هم بنویسید.