❤️🍃❤️
#سیاستهمسرداری
❗️مقایسه شدن، مردان را از کوره در میبرد!
🔴 اگر شما همسرتان را با مردی دیگر مقایسه کنید
"حتی اگر آن مرد برادر یا پدر وی باشد" برای همسر یا نامزد شما خوشایند نیست و حالت تدافعی یا تهاجمی به خود میگیرد.
🔻 چرا که مردان ذاتاً رقابت جو هستند و شما با مقایسه، این حس را در او بیدار میکنید.
❓ این کار اقتدار او را زیر سوال میبرد و حس میکند از محبوبیّتش کاسته شده است در نتیجه اعتماد به نفس خود را از دست میدهد.
✍به همسرتان بفهمانید که او را کاملاً پذیرفتهاید و دارید با علاقه و محبّت با داشتهها و نداشتههایش زندگی میکنید.
💕💕💕
❤️🍃❤️
❓❌ چه حرفهایی رو نباید به شوهرهامون بگیم؟؟؟؟
4⃣دوستام ميگن...
خب احتمالاً ميدونه كه الان تو جمع دوستات، يه جرياني بر عليه اش برقراره!
تازه اصلاً دوست نداره كه با دوستات راجع بهش حرف بزني
مگه راجع به توانايي هاي خوبش تو تخت خواب!
https://eitaa.com/honarekadbanou/20 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 ثواب عجیب یک شب بچه داری!!!
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ترشی_کلم_رستورانی😍😋🥳🥳
2 کلم بنفش متوسط
1 ، 5. قاشق غذاخوری نمک
آب 2 عدد لیمو
1 لیوان سرکه سیب (300 میلی لیتر)
پوست بیرونی کلم ها را بگیرید و آنها را خوب بشویید. آن را از وسط برش دهید و کلم را به صورت نازک در یک سینی بزرگ خرد کنید ،لیمو را روی آن فشار دهید ، نمک بپاشید ، سرکه را ریخته و مخلوط کنید به شیشه ها منتقل کنیددرب ها را ببندید و 2 ساعت زیر و رو کنید و در یخچال قرار دهید. ما بلافاصله شروع به خوردن می کنیم ، اما می توانید بعد از 2-3 روز انتظار آن را باز کنید و نوش جان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👩🍳#مربابه🧑🍳
به خرد شده یک کیلو
شکر یک کیلو
چوب دارچین دو تیکه
هل چندتا
آبلیمو یک قاشق
دانه به چندتا
╰━━═━━⊰❀👨🍳👩🍳❀⊱━━═━**
💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥
⊰❀👨🍳👩🍳❀⊱━━═━
https://eitaa.com/honarekadbanou/20
#توصیه_به_والدین
یک توصیه برای پدر و مادرها در مورد بچههایی که تمایل کمتری به غذا خوردن دارند
وقتی کودک غذا میخورد او را تشویق نکنید!
⏪رعایت این نکته بسیار مهم است! وقتی کودک شما خوب غذا میخورد،
❌نباید او را تشویق کنید، نباید پاداش و جایزه بدهید یا حتی به نوعی نشان بدهید که از این قضیه خیلی خوشحالید! غذا خوردن کار خارقالعاده یا کاری که مستوجب تشویق و پاداش باشد نیست!
🔻 کودک باید بداند که ما غذا میخوریم برای اینکه نیاز به غذا داریم و نه برای خوشایند پدر و مادر یا در ازای جایزه و تشویق!
🔻 اگر کودک بفهمد که غذا خوردن او چقدر برای شما مهم است، با بدغذایی کردن از با شما لجبازی خواهد کرد.
🌿🌹
#فرزندپروری
✔️اجازه دهید فرزندتان خانه را زیر و رو کند...
از حدود ۹ ماهگی به بعد کودکان دست بهکار میشوند که خانه را بههم بریزند و والدینشان را از این کار حسابی عصبانی کنند.
یکی از دلایلی که کوچولوهای خانه دست به چنین کارهایی میزنند بیحوصله شدن آنها است، آنها معمولا از روی بیکاری به وسایل خانه رو میآورند.
اما خبر خوش اینجاست که کودکان کنجاوتر در آینده افرادی موفقتر میشوند.
به همین دلیل روانشناسان به والدین توصیه میکنند خیلی کودکان را از این کار منع نکنند و حداقل اجازه دهند آنها در اتاق خودشان ریختوپاش کنند، چراكه بههم ریختن وسایل موجب میشود اعصاب کودک آرامش بگیرد و حتی سیستم ایمنی آنها تقویت شود.
جالب اینجاست که بههم ریختن وسایل موجب ترشح هورمونی در کودکان میشود که رشد آنها را دو برابر میکند.
🌿🌷
#والدین_عزیز
👈برای نهادینه کردن رفتار خوب
در کودک...
👈 به رفتارهای خوب او
توجه کنید تا تقویت شود
👌و به رفتارهای بد کودک بی توجه
باشید تا تضعیف شود.
🌿🌹
💞✨💞✨💞✨💞✨💞
#خانمای_مهربون ☺️👇
🔴 از همسرتان یک دروغگوی حرفه ای نسازید
🔹با مچگیری همسرتان، او را راستگو نمی کنید بلکه دروغگوی حرفه ای می شود.
با انجام دادن این کارها امنیت برقرار نمی شود:
🔺 کیف و جیب گشتن
🔺 گوشی چک کردن
🔺 هی کجایی، کجا میری، کی میای گفتن
🔺 مثل کارآگاه ها رفتار کردن
🔴عاقلانه رفتار کنیم و اگر مشکلی است، با منطق و محبت کردن آن را حلش کنید.
💞✨💞✨💞✨💞✨💞
#آهای_خانم_آهای_آقا ☺️👇
اختلاف نظر تربیتی خود را مقابل فرزندتان بروز ندهید ...
🔻گمان نکنید که فرزندتان متوجه اختلافنظرهای شما نمیشود.
🔻به خاطر داشته باشید که این کوچولوهای باهوش اغلب منتظر فرصتی هستند
🔻که یک اختلافنظر تربیتی بین پدر و مادرشان پیدا کنند
تا بلافاصله آن را مصادره به مطلوب کنند!
🔻اگر باور ندارید
کافی است یکشب شما به فرزندتان بگویید:
‼️«ساعت خوابته»
🔻ولی همسرتان بگوید
«هر وقت خوابش بیاد خودش میره میخوابه».
👈کاملاً واضح است که کودکتان کدام گزینه را انتخاب خواهد کرد!
✍ هویت و ریشهات را فراموش نکن
🔹چمدانش را بسته بودیم. با خانه سالمندان هم هماهنگ شده بود. کلا یک ساک داشت با یک قرآن کوچک، کمی نان روغنی، آبنات، کشمش و چیزهای شیرین برای شروع آشنایی.
🔸گفت:
مادر جون! من که چیز زیادی نمیخورم. یک گوشه هم که نشستم. نمیشه بمونم، دلم واسه نوههام تنگ میشه؟
🔹گفتم:
مادر من! دیر میشه، چادرتون هم آمادهست، منتظرن.
🔸گفت:
کیا منتظرن؟ اونا که اصلا منو نمیشناسن! آخه اونجا مادرجون، آدم دق میکنه هاااا. من که اینجا به کسی کار ندارم. اصلا دیگه حرف هم نمیزنم، خوبه؟ حالا میشه بمونم؟
🔹گفتم:
آخه مادر من! شما داری آلزایمر میگیری. همه چیزو فراموش میکنی!
🔸گفت:
مادر جون! این چیزی که اسمش سخته رو من گرفتم، قبول. اما تو چی؟ تو چرا همه چیزو فراموش کردی دخترم؟!
🔹خجالت کشیدم. حقیقت داشت، همه کودکی و جوانیام و تمام عشق و مهری را که نثارم کرده بود، فراموش کرده بودم. او بخشی از هویت و ریشه و هستیام بود. راست میگفت، من همه را فراموش کرده بودم!
🔸زنگ زدم خانه سالمندان و گفتم که نمیرویم. توان نگاهکردن به خنده نشسته بر لبهای چروکیدهاش را نداشتم.
🔹ساکش را باز کردم. قرآن و نان روغنی و... همه چیزهای شیرین دوباره در خانه بودند!
🔸آبنات را برداشت و گفت:
بخور مادر جون، خسته شدی هی بستی و باز کردی.
🔹دستهای چروکیدهاش را بوسیدم و گفتم:
مادرجون ببخش، حلالم کن، فراموش کن.
🔸اشکش را با گوشه روسریاش پاک کرد و گفت:
چی رو ببخشم مادر؟ من که چیزی یادم نمیاد. شاید فراموش میکنم! گفتی چی گرفتم؟ آلمیزر؟!
🔹در حالی که با دستهای لرزانش، موهای دخترم را شانه میکرد، زیر لب میگفت:
گاهی چه نعمتیه این آلمیزر.
♥️ همراه ماباشید⇩⇩
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
🔆 #پندانه
✍ ارزش خودت را بدان
🔹مادرى قبل از فوتش به دختر خود گفت:
این ساعت را مادربزرگت به من هدیه داده است، تقریبا ۲۰۰ سال از عمرش میگذرد. پیش از اینکه به تو هدیه بدهم، به فروشگاه جواهرات برو و بپرس که آن را چه مقدار میخرند.
🔸دختر به جواهرفروشی رفت و برگشت. به مادرش گفت:
۱۵۰هزار تومان قیمت دادند.
🔹مادرش گفت:
به بازار کهنهفروشان برو.
🔸دختر رفت و برگشت و به مادرش گفت:
۱۰هزار تومان قیمت دادند و گفتند بسیار پوسیده شده است.
🔹مادر از دخترش خواست به موزه برود و ساعت را نشان دهد.
🔸دختر به موزه رفت و برگشت و به مادرش گفت:
مسئول موزه گفت که ۵۰۰میلیون تومان این ساعت را میخرد و گفت موزه من این نوع ساعت را کم دارد و آن را در جمع اشیای قیمتی موزه میگذارد.
🔹مادر گفت:
میخواستم این را بدانی که جاهای مناسب ارزش تو را میدانند. هرگز خود را در جاهای نامناسب جستوجو مکن و اگر ارزشت را هم پیدا نکردی، خشمگین نشو. کسانی که برایت ارزش قائل میشوند، از تو قدردانی میکنند.
🔸در جاهایی که کسی ارزشت را نمیداند حضور نداشته باش؛ ارزش خودت را بدان!
♥️ همراه ماباشید⇩⇩
💠 ■https://eitaa.com/joinchat/1941700824Ce0f32d815a
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
41.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مستند " من میترا نیستم "
🔺 داستانی از زندگی دختری نوجوان به نام "زینب کمایی"، نگاه کنید قشنگه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینو تا آخر آخر آخر نگاه کن هر چند اگه به نظرت ناحقه و مخالفی باهاش
#والدینآگاهبدانند
❗️برخلاف تصور عمومی
بیش از ۸۰٪ کودک آزاری های جنسی
توسط آشنایان انجام میشود
و والدین هیچگاه از آن با خبر نمیشوند!
✔️دقت کنیم
⛔️کودک خود را به هر کسی نسپاریم!
حتی همسایه و فامیل ⛔️
🌿🌷
#فرزندپرورى
❗️وقتی به کودکمان هیچ مسئولیتی نمیدهیم
🔻 و با او طوری برخورد میکنیم که گویی انسان کاملی نشده است
‼️ ناخواسته از اعتماد به نفس وعزت نفس کودک میکاهیم.
🌿🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 ایرانی مقیم دانمارک:
من تو سیستم اروپا بزرگ شدم
داستان خیلی عمیقتره
از سال ۲۰۱۴تو اروپا آمدن برنامه ریختن که خانواده رو از بین ببرن
#ممنونم_خدا 🙏
👃وقتی موهای بینیم رو کوتاه میکنم؛
- به این فکر میکنم که تو دستگاه فیلتر هوای بدنم رو با همین موهایِ کوتاه، ساختی،
اونهارو اولین سد دفاعی بدنم قرار دادی.
- یعنی هربار که نفس میکشم ، باهاشون ذرات گرد و غبار، ویروسها، باکتریها و مواد سمی رو به دام میندازی تا من با بازدم و یا عطسه اونارو بیرون بدم.
- اینجوری هر چقدر این موها بیشتر باشن، برای من مفیدتر هستن.
- چقدر خوبه که اونا نه انقدر کوتاه هستن که نتونن سد راه آلودگی ها بشن و نه انقدر بلندن که زیبایی چهره مون رو بهم بریزند...
ممنونم ازت خدا...🙏
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍گل زنبقی با گل آفتابگردانی در مزرعهای کنار هم روییدند. گل آفتابگردان سریع رشد میکرد، ولی زنبق بسیار آرام!
زنبق از آفتابگردان پرسید: ما هر دو از یک خاک، آب و غذا میخوریم، ولی چرا تو این همه خوب و سریع رشد میکنی و به سمت آفتاب کمال قد میکشی ولی من، از این رشد بیبهرهام؟!
گل آفتابگردان گفت: چون که من روزها هر لحظه به دنبال خورشید میگردم و جز خورشید، عشق دیگری ندارم.
شب ها هم که خورشید نیست و ستاره در آسمان جای خورشید میآید، من سر خود را پایین میاندازم، تا چشمم به چشمک زدن ستاره نیفتد و به خورشید مهربانم خیانت کنم. من شرم دارم چشم در چشم خورشیدی کنم که شب در نبود او، به ستاره ضعیفی نگاه کرده و دل سپرده بودم.
دل به یک عشق بسپار تا او تو را به سمت خود بکشد و تو را در کمالات شبیه خود کند، چناچه میبینی، آفتاب شکل مرا شبیه خودش ساخته و سمت خودش به سرعت بالا میبرد.