eitaa logo
هنر کدبانو👩🏻‍🍳🥰
1.3هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
5.4هزار ویدیو
8 فایل
سلام👋 اینجا کانال هنر کدبانوعه😌 اینجا روزانه کلی چیز جدید یاد می گیریم👇 از ترفند آشپزی🍽 خانه داری گرفته🏠 تا مطالب انگیزشی 😍 رو به اشتراک میذاریم تا بتونیم فضای خونه رو برای خانوادمون گرم تر کنیم🌱😍 مطلب قشنگ داشتید،من اینجام👇 @sharifimahsol
مشاهده در ایتا
دانلود
💞✨💞✨💞✨💞✨💞 ☺️👇 اختلاف نظر تربیتی خود را مقابل فرزندتان بروز ندهید ... 🔻گمان نکنید که فرزندتان متوجه اختلاف‌نظرهای شما نمی‌شود. 🔻به خاطر داشته باشید که این کوچولوهای باهوش اغلب منتظر فرصتی هستند 🔻که یک اختلاف‌نظر تربیتی بین پدر و مادرشان پیدا کنند تا بلافاصله آن را مصادره به مطلوب کنند! 🔻اگر باور ندارید کافی است یک‌شب شما به فرزندتان بگویید: ‼️«ساعت خوابته» 🔻ولی همسرتان بگوید «هر وقت خوابش بیاد خودش می‌ره می‌خوابه». 👈کاملاً واضح است که کودکتان کدام گزینه را انتخاب خواهد کرد! ‎‌‌‌‌‌‌‌‌
✍ هویت و ریشه‌ات را فراموش نکن 🔹چمدانش را بسته بودیم. با خانه سالمندان هم هماهنگ شده بود. کلا یک ساک داشت با یک قرآن کوچک، کمی نان روغنی، آبنات، کشمش و چیزهای شیرین برای شروع آشنایی. 🔸گفت: مادر جون! من که چیز زیادی نمی‌خورم. یک گوشه هم که نشستم. نمی‌شه بمونم، دلم واسه نوه‌هام تنگ می‌شه؟ 🔹گفتم: مادر من! دیر می‌شه، چادرتون هم آماده‌ست، منتظرن. 🔸گفت: کیا منتظرن؟ اونا که اصلا منو نمی‌شناسن! آخه اونجا مادرجون، آدم دق می‌کنه هاااا. من که اینجا به کسی کار ندارم. اصلا دیگه حرف هم نمی‌زنم، خوبه؟ حالا می‌شه بمونم؟ 🔹گفتم: آخه مادر من! شما داری آلزایمر می‌گیری. همه چیزو فراموش می‌کنی! 🔸گفت: مادر جون! این چیزی که اسمش سخته رو من گرفتم، قبول. اما تو چی؟ تو چرا همه چیزو فراموش کردی دخترم؟! 🔹خجالت کشیدم. حقیقت داشت، همه کودکی و جوانی‌ام و تمام عشق و مهری را که نثارم کرده بود، فراموش کرده بودم. او بخشی از هویت و ریشه و هستی‌ام بود. راست می‌گفت، من همه را فراموش کرده بودم! 🔸زنگ زدم خانه سالمندان و گفتم که نمی‌رویم. توان نگاه‌کردن به خنده نشسته بر لب‌های چروکیده‌اش را نداشتم. 🔹ساکش را باز کردم. قرآن و نان روغنی و... همه چیزهای شیرین دوباره در خانه بودند! 🔸آبنات را برداشت و گفت: بخور مادر جون، خسته شدی هی بستی و باز کردی. 🔹دست‌های چروکیده‌اش را بوسیدم و گفتم: مادرجون ببخش، حلالم کن، فراموش کن. 🔸اشکش را با گوشه روسری‌اش پاک کرد و گفت: چی رو ببخشم مادر؟ من که چیزی یادم نمیاد. شاید فراموش می‌کنم! گفتی چی گرفتم؟ آلمیزر؟! 🔹در حالی که با دست‌های لرزانش، موهای دخترم را شانه می‌کرد، زیر لب می‌گفت: گاهی چه نعمتیه این آلمیزر. ♥️ همراه ماباشید⇩⇩ ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
🔆 ✍ ارزش خودت را بدان 🔹مادرى قبل از فوتش به دختر خود گفت: این ساعت را مادربزرگت به من هدیه داده است، تقریبا ۲۰۰ سال از عمرش می‌گذرد. پیش از اینکه به تو هدیه بدهم، به فروشگاه جواهرات برو و بپرس که آن را چه مقدار می‌خرند. 🔸دختر به جواهرفروشی رفت و برگشت. به مادرش گفت: ۱۵۰هزار تومان قیمت دادند. 🔹مادرش گفت: به بازار کهنه‌فروشان برو. 🔸دختر رفت و برگشت و به مادرش گفت: ۱۰هزار تومان قیمت دادند و گفتند بسیار پوسیده شده است. 🔹مادر از دخترش خواست به موزه برود و ساعت را نشان دهد. 🔸دختر به موزه رفت و برگشت و به مادرش گفت: مسئول موزه گفت که ۵۰۰میلیون تومان این ساعت را می‌خرد و گفت موزه من این نوع ساعت را کم دارد و آن را در جمع اشیای قیمتی موزه می‌گذارد. 🔹مادر  گفت: می‌خواستم این را بدانی که جاهای مناسب ارزش تو را می‌دانند. هرگز خود را در جاهای نامناسب جست‌وجو مکن و اگر ارزشت را هم پیدا نکردی، خشمگین نشو. کسانی که برایت ارزش قائل می‌شوند، از تو قدردانی می‌کنند. 🔸در جاهایی که کسی ارزشت را نمی‌داند حضور نداشته باش؛ ارزش خودت را بدان! ♥️ همراه ماباشید⇩⇩ 💠 ■https://eitaa.com/joinchat/1941700824Ce0f32d815a ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
41.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مستند " من میترا نیستم " 🔺 داستانی از زندگی دختری نوجوان به نام "زینب کمایی"، نگاه کنید قشنگه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینو تا آخر آخر آخر نگاه کن هر چند اگه به نظرت ناحقه و مخالفی باهاش
❗️برخلاف تصور عمومی بیش از ۸۰٪ کودک آزاری های جنسی توسط آشنایان انجام میشود و والدین هیچگاه از آن با خبر نمیشوند! ✔️دقت کنیم ⛔️کودک خود را به هر کسی نسپاریم! حتی همسایه و فامیل ⛔️ 🌿🌷
❗️وقتی به کودکمان هیچ مسئولیتی نمی‌دهیم 🔻 و با او طوری برخورد می‌کنیم که گویی انسان کاملی نشده‌ است ‼️ ناخواسته از اعتماد به نفس وعزت نفس کودک می‌کاهیم. 🌿🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 ایرانی مقیم دانمارک: من تو سیستم اروپا بزرگ شدم داستان خیلی عمیق‌تره از سال ۲۰۱۴تو اروپا آمدن برنامه ریختن که خانواده رو از بین ببرن
🙏 👃وقتی موهای بینی‌م رو کوتاه میکنم؛ - به این فکر میکنم که تو دستگاه فیلتر هوای بدنم رو با همین موهایِ کوتاه، ساختی، اونهارو اولین سد دفاعی بدنم قرار دادی. - یعنی هربار که نفس میکشم ، باهاشون ذرات گرد و غبار، ویروسها، باکتریها و مواد سمی رو به دام میندازی تا من با بازدم و یا عطسه اونارو بیرون بدم. - اینجوری هر چقدر این موها بیشتر باشن، برای من مفیدتر هستن. - چقدر خوبه که اونا نه انقدر کوتاه هستن که نتونن سد راه آلودگی ها بشن و نه انقدر بلندن که زیبایی چهره مون رو بهم بریزند... ممنونم ازت خدا...🙏
✨﷽✨ ✍گل زنبقی با گل آفتابگردانی در مزرعه‌ای کنار هم روییدند. گل آفتابگردان سریع رشد می‌کرد، ولی زنبق بسیار آرام! زنبق از آفتابگردان پرسید: ما هر دو از یک خاک، آب و غذا می‌خوریم، ولی چرا تو این همه خوب و سریع رشد می‌کنی و به سمت آفتاب کمال قد می‌کشی ولی من، از این رشد بی‌بهره‌ام؟! گل آفتابگردان گفت: چون که من روزها هر لحظه به دنبال خورشید می‌گردم و جز خورشید، عشق دیگری ندارم. شب ها هم که خورشید نیست و ستاره در آسمان جای خورشید می‌آید، من سر خود را پایین می‌اندازم، تا چشمم به چشمک زدن ستاره نیفتد و به خورشید مهربانم خیانت کنم. من شرم دارم چشم در چشم خورشیدی کنم که شب در نبود او، به ستاره ضعیفی نگاه کرده و دل سپرده بودم. دل به یک عشق بسپار تا او تو را به سمت خود بکشد و تو را در کمالات شبیه خود کند، چناچه می‌بینی، آفتاب شکل مرا شبیه خودش ساخته و سمت خودش به سرعت بالا می‌برد.
✨﷽✨ ✍ سعی ﮐﻦ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻧﻔﺮی ﻧﺒﺎشی ﮐﻪ ﮐﻤﮏ میﮐﻨﺪ 🔹زن جوانی در جاده رانندگی می‌کرد. برف کنار جاده نشسته بود و هوا سرد بود. ناگهان لاستیک ماشین پنچر شد و زن ناچار شد از ماشین پیاده شود تا از رانندگان دیگر کمک بگیرد. 🔸حدود 45 ﺩﻗﻴﻘﻪ‌ﺍی می‌ﺷﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﻮﺯ و ﺳﺮﻣﺎ منتظر کمک ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﻣﺎﺷﻴﻦ‌ﻫﺎ یکی ﭘﺲ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮی ﺭﺩ می‌ﺷﺪﻧﺪ. 🔹ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﭘﺎﻟﺘﻮی ﮐﺮم‌رنگ ﺍﺻﻼ ﺗﻮی ﺑﺮﻑﻫﺎ ﺩﻳﺪﻩ نمی‌ﺷﺪ. ﺑﻪ ﻣﺎﺷﻴﻨﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺭﻭﻳﺶ ﺣﺴﺎبی ﺑﺮﻑ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﺷﺎﻟﺶ ﺭﺍ ﻣﺤﮑﻢ‌ﺗﺮ ﺩﻭﺭ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﭘﻴﭽﻴﺪ ﻭ ﮐﻼﻩ پشمی‌ﺍﺵ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺭﻭی ﮔﻮﺵ‌ﻫﺎﻳﺶ ﮐﺸﻴﺪ. 🔸بالاخره ﻳﮏ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻗﺪیمی ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍنی ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺷﺪ. ﺯﻥ کمی ﺗﺮﺳﻴﺪ ﺍﻣﺎ ﺑﺮ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﺴﻠﻂ ﺷﺪ. 🔹ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺟﻠﻮ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻣﺸﮑﻠﺶ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﻴﺪ. 🔸ﺯﻥ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﻣﺎﺷﻴﻨﺶ ﭘﻨﭽﺮ ﺷﺪﻩ ﻭ کسی ﻫﻢ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﺍﻭ ﻧﻴﺎﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ. 🔹ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﺮﻣﺎی ﺁﺯﺍﺭﺩﻫﻨﺪﻩ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻭ ﺗﺎ ﺍﻭ ﭘﻨﭽﺮﮔﻴﺮی می‌ﮐﻨﺪ ﺯﻥ ﺩﺭ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺑﻤﺎﻧﺪ. 🔸ﺍﻭ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﺸﮑﺮ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍی کمکش ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 🔹ﺩﺭ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺷﻴﺸﻪ ﺯﺩ و اشاره کرد که لاستیک درست شد. 🔸ﺯﻥ ﭘﻮلی ﭼﻨﺪ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﭘﻮﻝ ﭘﻨﭽﺮﮔﻴﺮی ﺩﺭ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﻭی ﺗﺸﮑﺮ ﮐﺮﺩ، ﭘﻮﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﺮﻓﺶ ﮔﺮﻓﺖ. 🔹ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ، ﺑﺎ ﺍﺩﺏ ﭘﻮﻝ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ که ﺍﻳﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍی ﺭﺿﺎی ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﻋﻮﺽ، سعی ﮐﻨﻴﺪ ﺁﺧﺮﻳﻦ کسی ﻧﺒﺎﺷﻴﺪ ﮐﻪ ﮐﻤﮏ می‌ﮐﻨﺪ. 🔸ﺍﺯ ﻫﻢ خداحافظی ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺯﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ‌ﺷﺪﺕ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ. 🔹ﺍﺯ ﻓﻬﺮﺳﺖ ﻏﺬﺍی ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ یکی ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺯﻥ ﺟﻮﺍنی ﮐﻪ ﻣﺎﻩ‌ﻫﺎی ﺁﺧﺮ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭی ﺧﻮﺩ ﺭﺍ می‌ﮔﺬﺭﺍﻧﺪ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ گارسونی ﺑﻪ ﻃﺮﻓﺶ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻣﻬﺮﺑﺎنی ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﻪ ﻣﻴﻞ ﺩﺍﺭﺩ. 🔸ﺯﻥ، ﻏﺬﺍیی 80ﺩﻻﺭی ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺩﺍﺩ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺮﺩ، ﻳﮏ ﺍﺳﮑﻨﺎﺱ 100ﺩﻻﺭی ﺑﻪ ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﺍﺩ. 🔹ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ 20 ﺩﻻﺭ باقی‌مانده ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪ. ﺍﻣﺎ وقتی ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺧﺒﺮی ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻥ ﻧﺒﻮﺩ. ﺩﺭ ﻋﻮﺽ، ﺭﻭی ﻳﮏ ﺩﺳﺘﻤﺎﻝ‌ﮐﺎﻏﺬی ﺭﻭی ﻣﻴﺰ ﻳﺎﺩﺩﺍشتی ﺩﻳﺪﻩ می‌ﺷﺪ. 🔸ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ. ﺩﺭ ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺁﻥ 20 ﺩﻻﺭ ﺑﻪ ﻋﻼﻭﻩ 400 ﺩﻻﺭ ﺯﻳﺮ ﺩﺳﺘﻤﺎﻝ‌ﮐﺎﻏﺬی ﺑﺮﺍی ﻭی ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﺮﺍی ﺯﺍﻳﻤﺎﻥ ﺩﭼﺎﺭ ﻣﺸﮑﻞ ﻧﺸﻮﺩ. 🔹ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍی ﺁﻥ ﺯﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ: سعی ﮐﻦ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻧﻔﺮی ﻧﺒﺎشی ﮐﻪ ﮐﻤﮏ میﮐﻨﺪ. 🔸ﺷﺐ ﮐﻪ ﺷﻮﻫﺮ ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ، ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ‌ﺧﺎﻃﺮ ﭘﻮﻝ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﭼﻮﻥ ﻧﺰﺩﻳﮏ ﺯﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺁهی ﺩﺭ ﺑﺴﺎﻁ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ. 🔹ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻣﺎﺟﺮﺍی ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﮐﺮﺩ. ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺯنی ﺑﺎ ﭘﺎﻟﺘﻮی ﮐﺮﻡ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻪ ﻣﺒﻠﻎ ﮐﺎفی ﺑﺮﺍی ﺍﻭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ. 🔸ﻗﻄﺮﻩ ﺍشکی ﺍﺯ ﮔﻮﺷﻪ ﭼﺸﻢ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﻓﺮﻭﺭﻳﺨﺖ ﻭ ﺑﺮﺍی ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﺩﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺯﻥ ﺑﺮﺍی ﺭﺿﺎی ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 🔹ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ می‌گویند ﺍﺯ ﻫﺮ ﺩﺳﺖ ﺑﺪهی ﺍﺯ همان ﺩست می‌گیری.
✍ڪلیڪ ڪنید https://eitaa.com/honarekadbanou/20 ❤️ °🔷°⚜°🔷°⚜°🔷°⚜°🔷° °⚜°🔷°⚜° °🔷°⚜° °⚜° °⚜° 💢چرا رو به قبله خوابیدن مستحب است؟ 💠✍ازحضرت علی علیه السلام منقول است که : مؤمن بردست راست و رو بقبله میخوابد اما پادشاهان بر دست چپ میخوابند. 💠✍همچنین در روایتی از حضرت صادق ع منقول است که دراکثر اوقات رسول خدا رو بقبله مى نشست. 💠✍امروزه تحقیقات علمی ثابت کرده است که : اگر رو به قبله بخوابیم آهن در جدار رگ ها رسوب نمی کند و آهن بدن افزایش می یابد و تصلب شرایین و عوارض قلبی ایجاد نخواهد شد .همچنین به کبد که قسمت کننده آهن بدن است ، لطمه شدید وارد نمی شود. 💠✍منظور از روبه قبله خوابیدن این است که سر روبه مغرب و پا رو به مشرق قرار گرفته و صورت رو به قبله باشد . 💠✍تامین مناسب آهن بدن برای دختران نوجوان بیش از دیگران ، ضروری به نظر می رسد. 🍃🌸بـرای آنـان ڪہ دوسشـان داریــد ارســال ڪـنید🌸🍃 °⚜° °🔷°⚜° °⚜°🔷°⚜° °🔷°⚜°🔷°⚜°🔷°⚜°🔷°
🔆 ✍ از خدا عافیت و عاقبت‌به‌خیری بخواه 🔹خداوند ماجرای ابليس را تعريف کرد تا بدانی که نمی‌شود به عبادتت، به تقربت و به جايگاهت اطمينان کنی! 🔸خدا هيچ تعهدی برای آنکه تو همانی که هستی بمانی، نداده است. 🔹شايد به همين دليل است که سفارش شده وقتی حال خوبی داری و می‌خواهی دعا کنی، يادت نرود عافيت و عاقبت‌به‌خيری بطلبی. 🔸پس به خوب‌بودنت مغرور نشو، که شيطان روزی مقرّب درگاه الهی بود. ♥️ همراه ماباشید⇩⇩ https://eitaa.com/honarekadbanou/20 ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️ این ویدیو حاوی تصاویر هست پوزش استفاده ابزاری از زنان درازمایشگاههای مخوف برای تغییر ژن حتما ببینید و انتشار دهید
فرزندان خود را از بیم تنگدستی سقط نکن که روزی آن‌ها با خداست... 📖 سوره انعام آیه ۱۵۱ ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
روغن های افتاب گردون بار جدید رسید،زودتر سفارش بدید تا تموم نشده، چهار شیره، سه شیره، نمک دریا ونوره هم داریم مشتریا عجله کنید😍😍😍🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀ زودی تموم میشن چون خدایی هم کیفیتشون بالاس👌 هم قیمتش از بازار کمتره، دلیلشم اینه که مستقیم از تولیدکننده میخریم☺️☺️☺️ کانال خودمه😉 قیمت و کیفیت خوب رو از دست ندید لینک فروشگاه محصولات شریفی https://eitaa.com/joinchat/3580625103C57d929f04d لینک محصولات سالم شریفی https://eitaa.com/joinchat/1941700824Ce0f32d815a
*روغن های طبیعی آفتابگردون هم برای سرخ کردنی هست هم پخت و پز🥰😍* *آفتاب گردون🌞🌻 لیتری 110،قیمت بازار 130* *نوره کیلویی 25،قیمت بازار 50😯* *نمک دوکیلویی 10 ت🤩* *چهارشیره نیم کیلویی 38،قیمت بازار 45😨* روغن کنجد لیتری 165،بازار 170الی 185🫡😱