بسم الله شب پنجم دهه آخر صفر ۱۴۰۳ اصفهان/ نجف آباد حسینیه اعظم استاد شیروانی (رشد) https://eitaa.com/honarelabkhand

گر ببینی یک نفس حسن ودود اندر آتش افکنی جان و وجود خوش آن ساعت که عشق پاک ببارد و بدود در وجودت، و چنان سیل و بهمنی راه اندازد، که همه دیو و ددان از وجودت پا به فرار گذارند. آن‌گاه جشنی در شهر سپید و شفاف وجودت راه اندازی و همه ی ملائک و اسماء الله را دعوت کنی، بدان امید که شاه حسن، جان جانان، تمام مهر، قدم بر وجودت گذارد و تو تا ابد از شدت زیارت زیبایی اش در حیرت و لکنت و اشک بی اختیار مبتلا شوی. ای بدی که تو کنی در خشم و جنگ با طرب‌تر از سماع و بانگ چنگ ای جفای تو ز دولت خوب‌تر و انتقام تو ز جان محبوب‌تر نار تو اینست نورت چون بود ماتم این، تا خود که سورت چون بود https://eitaa.com/honarelabkhand

بسم الله جلسه اخلاق هفتگی دوشنبه ها جلسه ششم وزارت دفاع(ستاد مرکزی وزارت، پاسداران) استاد شیروانی نحوست صفر و سعدیت ربیع https://eitaa.com/honarelabkhand

حدیث فراق.... من ندانم با که گویم شرح درد قصه ی رنگ پریده ، خون سرد ؟ هر که با من همره و پیمانه شد عاقبت شیدا دل و دیوانه شد قصه ام عشاق را دلخون کند عاقبت ، خواننده را مجنون کند رفت از من طاقت و صبر و قرار باز می جستم همیشه وصل یار هر چه کردم که از او گردم رها در نهان می گفت با من این ندا بایدت جویی همیشه وصل او که فکنده ست او تو را در جست و جو ترک آن زیبارخ فرخنده حال از محال است ، از محال است از محال گفتم : ای یار منِ شوریده سر سوختم در محنت و درد و خطر چند داری جان من در بند ، چند ؟ بگسل آخر از من بیچاره بند هر چه کردم لابه و افغان و داد گوش بست و چشم را بر هم نهاد یعنی : ای بیچاره باید سوختن نه به آزادی سُرور اندوختن بایدت داری سر تسلیم پیش تا ز سوز من بسوزی جان خویش سالها بگذشت و در بندم اسیر کو مرا یک یاوری ، کو دستگیر ؟ می کشد هر لحظه ام در بند سخت او چه خواهد از من برگشته بخت ؟ شد پریده ،‌رنگ من از رنج و درد  این منم : رنگ پریده ،‌خون سرد خیره خیره ، گاه گریان می شوم بی سبب گاهی گریزان می شوم عاشقم من بر لقای روی دوست سِیر من همواره ، هر دم ، سوی اوست نیما یوشیج https://eitaa.com/honarelabkhand

بسم الله شهادت امام حسن عسکری ع مسجد فرشته استاد شیروانی سحرخیزی و معنویت https://eitaa.com/honarelabkhand

بسم الله استاد شیروانی وزارت راه و شهرسازی(تهران،جردن) تواضع و تاب آوری https://eitaa.com/honarelabkhand

بسم الله جلسه اخلاق هفتگی دوشنبه ها جلسه هفتم وزارت دفاع(ستاد مرکزی وزارت، پاسداران) استاد شیروانی رابطه تواضع با معنا https://eitaa.com/honarelabkhand

بسم الله استاد شیروانی وزارت راه و شهرسازی(تهران،جردن) قدرت ایثار https://eitaa.com/honarelabkhand

بسم الله جلسه اخلاق هفتگی دوشنبه ها جلسه هشتم وزارت دفاع(ستاد مرکزی وزارت، پاسداران) استاد شیروانی رابطه دلتنگی با معنا https://eitaa.com/honarelabkhand

#شرح‌المنظومة (ج ۶۴: بگذرد ایام هجران نیز هم) #راه_حقیقت #قبض_و_بسط #استقامت #سعادت #استاد_سوری #درس‌گفتارها @aqlemonavar https://eitaa.com/honarelabkhand

بسم الله جلسه اخلاق هفتگی دوشنبه ها جلسه نهم وزارت دفاع(ستاد مرکزی وزارت، پاسداران) استاد شیروانی تعامل معنوی https://eitaa.com/honarelabkhand

🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂 اختلال معنوی در عصر نبوی غایت الغایات تمامی خواست‌های آدمی کسب آرامش و معنویت و انبساط است، شاید علی الظاهر انسان برخی از غایات میانی را غیر از معنویت تلقی کند و یا شاید در مصداق و فرایند آرامش و معنویت خطا کند، اما از لحاظ هستی شناختی و حقیقی، دائما به دنبال خودِ آرام و خندان خود می‌گردد، در واقع نه اینکه انسان نمی‌خواهد که به دنبال آرامش نباشد، بلکه ذاتا نمی‌تواند که دنبال آرامش نباشد، در حقیقت خواستِ پایه و خود معیار آدمی، آرامش است، همانطور که در منطق از اجتماع نقیضین و ارتفاع آن، به عنوان اصول بدیهی نام می‌برند. از این رو انسان زیر بار کسالت و کلافگی و آشفتگی تاب نمی‌آورد و به هر طریقی درصدد خروج از زندان خمودگی و خستگی، به صحرای رضایتمندی و خجستگی‌ست. معنویت خصیصه‌ی‌ست که نه در افراطِ رفاه یافت می‌شود و نه در تفریط آن، همچنان که معنویت در ذلت و فروتر‌بینی و خودباختگی شخصیتی هم هویدا نمی‌شود، کما اینکه در خودبرتر‌بینی و خودکامگی هم بدست نمی‌آید، همانطور که در اجبار و ابهام پدیدار نمی‌شود، در تردید وشکایت هم حاصل نمی‌شود؛ بلکه معنویت در تعادل و عزت و وضوح و اختیار و رضایت و ایمان و خودباوری، و قرائتی مطابق با واقع و ملایم با طبع متولد می‌شود. هر کدام از موانع و محرمات باب معنویت، می‌تواند در صورت فشار درونی بر روی آحاد از یک سو و دعوت یک انسان معنوی و قدرتمند(نبی اکرم‌ص) از سوی دیگر، و یک خواست عمومی از سوی دیگر، جنبش ایجاد کند. مردمان عصر نبوی ص بعد از یک دوره فترت از مجاورت با قرائت های معنوی و افراد معنوی(عیسی مسیح‌ع)، دیگر تحلیل درستی از خود و جهان و پدیده‌ها نداشتند و در واقع نمی‌توانستند، خودِ عزیز و آزاد خود را جستجو کنند، چرا که غلبه‌ی قرائت های مادی‌گرایانه از موفقیت، شرافت‌انگاری نسب و مسند و منصب، توده مردم را به یاس و ناکارآمدی عمیقی مبتلا ساخته بود. نا ارزشمندی تمام وجود توده مردم را گرفته بود و هریک خود را عنصری بی‌خاصیت و بی‌هدف و رها شده مشاهده می‌کردند. معنای زندگی و انگیزه زیستن برای بسیاری از عموم جامعه از بین رفته بود و مدام نجواهای تلخ و کدر با خود داشتند، خودسرزنش گری‌های بیرونی(ازسوی مردم) و درونی(از سوی خودشان)، امانشان را بریده بود، به تمامه خود را ابتر و پرت شده می‌پنداشتند. احساس شرافت در خود نمی کردند از جایگاه های عادی خود آورده‌ی رضایتمندانه حاصل نمی کردند، چرا که الگوهای ارزیابی و سنجش های انسان بالغ و مطمئن و مفید، تنها دارایی های مالی و رفاهی و انتسابات بود. ناگهان انسان متفاوتی که پر از امنیت و احترام و تلاش و خودباوری بود، پدیدار شد انسانی ساختار شکن با اعتماد به نفسی سترگ، با اقتداری بی بدیل که همگان را عزیز می‌دانست، چرا که عزت و شوکت و شکوه را در اصل انسانیت می‌دانست و نه روابط و جایگاه و دارایی ها، محمدص قرائتی پیوسته و تنیده در خصوص هستی داشت، او تمام حقیقت را در تک تک انسانها کاشته و نهادینه شده معرفی می‌کرد، چنان صلابتی به یک یک انسانها، حتی ضعیف‌ترین آنها ارائه کرد، مردمانی که مانند نقشی بی‌جان بودند و گفتمان معنوی نبوی‌ص روح معنا را در آنها دمیده ساخت، تمام فسردگان حیات پیدا کردند، آنجا بود که مخاطبین ایشان یافتند که هریک بدون هیچ خاصیت اقتصادی و اجتماعی می توانند خود را بپذیرند. پیامبر اکرم‌ص خودنوازش گری و خودطواف‌گری وخودثناگویی و خودمناجات‌گری را بدان‌ها آموخت. برشی کوتاه از مقاله‌ی" بررسی تحلیلی مساله شناسی شخصیتی مردم عصر ظهور اسلام" نوشته محمدشیروانی https://eitaa.com/honarelabkhand

🍂🍃🍂🍂🍃🍂🍃🍂🍂 معنویت تقاضای ذاتی و فطری هر انسانی‌ست، محرکی که در هر فعل و کنشی تا فعال نشود، فرایندِ انتخاب آغاز نمی‌شود و تبعا به انجام هم نخواهد رسید. در حقیقت شوق پس از تصور و ادراک و همچنین قبل از اراده و حرکت عضلات، موطن فعلیت یافتنِ معنویت است. اگرچه در انتخاب مصداق امر معنوی، امکان خطاهای مکرری وجود دارد، اما همانطور که فلاسفه بیان نمودند امکان وقوعی گزینش مرجوح بر ارجح محال است، رجحان و پذیرشِ شر مطلقِ معلوم، واجد استحاله است، مگر آنکه بر روی مرجوح، به سبب خطاهای محاسباتی لباس راجح دوخته شود، بدین معنا که وهم، شر را خیر جلوه دهد. اما اگر شریتِ انتخاب برای انسان نمایان باشد، به هیچ عنوان عوامل تحریکی انسان برانگیخته نمی‌شوند و از آنجایی که اشتیاق ذاتا پیش آهنگ امر معنوی‌ست، نمی‌شود در جایی که شوق تحقق ندارد، انتظار تحقق معنویت را داشت. از این رو معنویت‌خواهی، خواستِ پایه و خودمعیار آدمی‌ست. اما در مسیر سلامت و مراقبت معنوی، موانعی از تحقق هوش معنوی انسان، جلوگیری خواهد کرد، که باید مورد شناسایی و مراقبت و نظارت و کنترل قرار گیرند، تا مسیر توسعه فردی و تعادل شخصیتی انسان به صورت پایدار و فزاینده برقرار گردد. آنچه از معنویت در این نوشتار مطمح نظر است، معنویتی عقلانی و معاصرانه و نظامند، با هویتی وحیانی و الهیاتی‌ست، گفتمانی که همسو با آموزه های دینی و معرفتی‌ست و از سوی دیگر همگرا با عرف و فطرت آحاد انسانی‌ست. هیجانات و طغیان های مهارگریز و گسیخته، سبب کاهش  درصد رضایتمندی و امیدواری و عزتمندی می‌شود و تبعا سبب افول سلامت معنوی می‌گردد، از سوی دیگر آرزوها و باورهای غیر مطابق با واقع هم، سبب تشتت و آشفتگی و کلافگی می‌گردد. مقایسه‌های نابخردانه و توقعات موهومانه از سوی دیگر، سبب کسالت و فسردگی خواهد شد و همچنین روابط غیر امن و محترمانه هم خمودگی و خستگی تولید می‌کند و جمیع این امور، سلامت معنوی انسان را به مخاطره می‌اندازد. تاب آوری در چندین محور بنیادین چون: حوزه‌ی از دست دادن‌ها(چه نزدیکان، چه جایگاه و چه وجهه اجتماعی) و حوزه خشم و پرخاش و  همچنین حوزه گرایشات جنسی ناسالم، از ضروریات حدوث و بقاء معنویت است. برشی کوتاه از مقاله "تحلیل رابطه‌ی سلامت معنوی با تاب آوری شخصیتی با تاکید بر آموزه های الهیاتی" نوشته محمد شیروانی https://eitaa.com/honarelabkhand

بسم الله جلسه اخلاق هفتگی دوشنبه ها جلسه دهم استاد شیروانی پیام موقعیت https://eitaa.com/honarelabkhand

بسم الله جلسه اخلاق هفتگی سه شنبه ها جلسه دهم وزارت راه و شهرسازی استاد شیروانی میلاد زینب کبری س https://eitaa.com/honarelabkhand