چه بر سرم داده ی ای عشق ، از که دادت بجویم ، چه با من کرده ی که نه توان وصلت دارم نه توان فصلت ، از بودن و نبودنت می ترسم ، نه به سوی ت و نه به سوی غیرت می توان روان گردم ، نه یادت می توانم کرد نه یادت نمی توانم کرد...
شکارت را زخم زنی و برش بخندی و رهایش کنی!!!!
مات و مبهوت و حیران مانده ام ، مدام سرد و گرم می شوم و در خود می پیچم، کاش محو می شدم....
(نه ، وصل ممکن نیست ،
همیشه فاصله ای هست .
همیشه فاصله ای هست.
و عشق
صدای فاصله هاست.
صدای فاصله هایی که
- غرق ابهامند
همیشه عاشق تنهاست.
و دست عاشق در دست ترد ثانیه هاست.
#سهراب)
@ostadshirvani