eitaa logo
هنرستان
2.3هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
16 فایل
#رسانه_هنرستان رسانه فرهنگ و هنر با عضویت در #هنرستان از برنامه‌های فرهنگی هنری (سینما، تئاتر، شعر، کتاب، عکاسی، خوشنویسی، تجسمی، نگارخانه، صنایع‌دستی و ...) استان قم باخبر شوید. ارتباط با مدیر: @hani_ahmadzadeh رسانه "هنرستان" @honarestan_net
مشاهده در ایتا
دانلود
🔎 📚 آیین از کتاب زندگی‌نامه داستانی 🔆 با حضور نویسنده اثر خانم به همراه جمعی همرزمان و خانواده محترم شهید اکبری 🗓 جمعه ۲۹ اردیبهشت ساعت ۱۸ 📌 تهران، محل نمایشگاه بین المللی کتاب، مصلی امام خمینی، شبستان ناشران عمومی، راهروی اصلی، سالن کوشک کتاب 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 📚 آیین رونمایی از کتاب 📖 زندگی‌نامه داستانی 🔆 با حضور نویسنده اثر 💠 منقد و کارشناس: ✅ به همراه جمعی همرزمان و خانواده محترم شهید اکبری 🏫 تهران، محل نمایشگاه بین المللی کتاب، مصلی امام خمینی، شبستان ناشران عمومی، راهروی اصلی، سالن کوشک کتاب 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 📕 کتاب «سر به هوا» که به عنوان«نامزد جایزه ملی کتاب سال جوانان»اعلام شده است؛ داستان زندگی سرلشکر خلبان عباس اکبری اولین شهید خلبان پس از پذیرفته شدن قطعنامه ۵۹۸ است که پیکرش پس از ۱۴ سال به وطن باز می گردد.این خلبان بنا و ساکن کوچه ی گذر حاج حسین از محله های آذر قم بوده است. کتاب از کودکی تا پس از پیدا شدن پیکر این خلبان شهید را روایت می کند. 📙عنوان «سر به هوا» ایهامی دارد که با خواندن کتاب متوجه این مفهوم زیبا در شخصیت خلبان عباس اکبری می شویم. روایت این داستان به شکل متفاوتی است بدین صورت که ما در هر فصل کودکی و جوانی خلبان را در کنار همدیگر می بینیم و این نوع چیدمان خاطرات باعث کشش مخاطب برای خواندن داستان شده است. فصل اول داستان با عنوان«کلاه پرتقالی» آغاز می شود و در فصل آخر نیز با همین عنوان به پایان می رسد. 📗در شروع فصل اول کتاب می خوانیم: پرتقال ها اندازه ی طالبی بودند و در راسته ی درخت های باغ بزرگ و بزرگ تر می شدند و شکل های مختلفی به خود می گرفتند.بابا یکی از پرتقال ها را چید،پوست کند و پوستش را مثل کلاه پرواز گذاشت روی سرش.بعد به آرزو نگاه کرد.آرزو غش غش خندید. _بابا چه خوشگل شدی،من هم کلاه پرتقالی می خوام. _پدر سوخته!تو که پرتقال دوست نداشتی؛تا می داشتم تو دهنت تِخ می کردی بیرون. _نه بابا جون،کلاه پرتقالی فرق داره. 📚 📝 🛒 لینک خرید کتاب 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229