💢 یک نکته از هزاران
تلفیق سه گانی با داستانک از آغاز جزو دغدغههای من بوده است و در این زمینه تجربههایی نیز داشتهام؛ کاری که میتواند #سهگانی_داستانک پدید آورد.
چنان که میدانیم داستانک یا داستان کوتاه کوتاه، یکی از قالبهای داستان است که با تعداد معدودی کلمه به وجود میآید و بر پایهی کشف و ضربه و غافلگیری پیش میرود و سهگانی هم باید چنین باشد.
همخوانی این دو قالب ادبی، باعث میشود تا از جهت منطقی قبول کنیم تلفیق آنها ممکن است و چنان که گذشت، این امکان را در سهگانیهایی آزمودهایم و موفقیت آن را دریافتهایم.
برای نمونه، داستانک ششکلمهای زیر را به ارنست همینگوی نسبت میدهند:
فروشی! کفش بچه! اصلا پوشیده نشده!
و ما در سهگانی، حتی نمونهی داستانک پنجکلمهای داریم:
شب گذشت،
روز هم
برنگشت.
براینپایه، سه گانی_داستانک، تلفیق میان دو قالب ادبی سهگانی و داستانک است که هر دو از روند کشف و ضربه و غافلگیری بهره میبرند و اکنون با پرورش سهگانیپردازان قویدست، پرداختن جدیتر به آن لازم مینماید. در زیر برای نمونه، پنج سهگانی_داستانک میآید:
(۱)
نیشهای نغز میزند؛
عشق، سادگی نمی کند،
اولش به مغز میزند.
(۲)
آسمان با غرور میگردید؛
یک تن از آفتابگردانها
رفت در آسمان و شد خورشید.
(۳)
نقاش چیرهدست
پروانه آفرید؛
یک تابلو پرید!
(۴)
از یار شهید اگرچه تنها
در قاب زمانه یک نشان ماند،
ما پیر شدیم و او جوان ماند.
(۵)
با تو رسمی دیگر آوردم؛
او برایت مرد،
من برایت زندگی کردم.
#علیرضا_فولادی
#کانون_نویسندگان_قم
🆔 @honarestan_net