eitaa logo
هنرستان
2.1هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1هزار ویدیو
12 فایل
#رسانه_هنرستان رسانه فرهنگ و هنر با عضویت در #هنرستان از برنامه‌های فرهنگی هنری (سینما، تئاتر، شعر، کتاب، عکاسی، خوشنویسی، تجسمی، نمایشگاه و..) استان قم باخبر شوید. ارتباط با مدیر: #هانی_احمدزاده @hani_ahmadzadeh رسانه "هنرستان" @honarestan_net
مشاهده در ایتا
دانلود
🔎 💢 زیبانویسی 🔹 نخستین گام در زیبانویسی، این است كه به خود بباورانیم كه برای بیان هر مطلبی، می‌توان ده‌‌ها جمله ساخت و لزومی ندارد كه تسلیم جمله‌های تكراری و كلیشه‌ای شد. به‌مثل، اگر نانویسنده‌ای بخواهد از سردی هوا در تهران خبر دهد، سریع می‌نویسد: «هوای تهران سرد است.» اما نویسندۀ حرفه‌ای، گاهی صلاح را در این می‌بیند كه از راه پنهان وارد شود و خواننده را غافل‌گیر كند. 🔹 مثلا ممكن است بنویسد: «تهران سیبری شده است» یا «مردم تهران، اسكیمو شده‌اند» یا «آسمان، امسال تهران را با قطب جنوب اشتباه گرفته است» یا ده‌ها و صدها جملۀ دیگر. البته گاهی نویسنده همان اولین جملۀ متبادر به ذهنش را می‌پسندد و همان را می‌نویسد؛ ولی این انتخاب، باید از روی فراست و اختیار باشد، نه اجبار و تحمیلِ ذهن تنبل. 🔹 بر این پایه، هنرجوی نویسندگی، باید ذهن خود را فیزیوتراپی كند و تا می‌تواند آن را ورز دهد، تا از كاهلی و تنبلی برهد و ضرورت ساده‌نویسی را بهانۀ بی‌مایگی در جمله‌سازی نكند. برای این منظور، لازم است مدتی تن به مشق و تمرین دهد. بهترین تمرین در این مرحله، انتخاب مضامینی ساده برای ساختن جمله‌‌های متنوع است. 🔹 مثلا با خود عهد كند كه برای مضمون ساده‌ای مانند «من دروغ نمی‌گویم» بیست تا سی جملۀ ساده بسازد: ـ كسی از من دروغ نشنیده است. ـ از دهان من دروغ بیرون نمی‌آید. ـ من از دروغ‌گویان نیستم. ـ زبان من هرگز به دروغ نچرخیده است. ـ دروغ در دهان من، مانند آتش در آب است. ـ مرا جز برای راست‌گویی نیافریده‌اند. ـ اگر دروغ‌گویی، توانایی است، من آدم ناتوانی هستم. ـ از دریا، گرد برمی‌خیزد و از من دروغ نه. ـ من و دروغ‌؟! ـ از راست‌گویی زیانی ندیده‌ام كه سودم را در دروغ‌زنی بجویم. ـ از دروغ بیزارم. ـ در همۀ عمر از دروغ گریخته‌ام. ـ راست‌گویی برای من، آسان‌تر از دروغ‌گویی است. 🔹 من این بازی را تا ساختن ده‌ها جملۀ دیگر می‌توانم ادامه دهم و هر قدر این تمرین را بیشتر تكرار كنم، ذهن خود را برای بیان معانی و مطالب علمی، ورزیده‌تر كرده‌ام. در این مرحله از هنرجویی، لازم است گاهی مطلب ساده‌ای را برگزینیم و برای آن، تا می‌توانیم جمله‌های بلند و كوتاه بسازیم. فقط باید بكوشیم از جادۀ ساده‌گویی بیرون نرویم. 🔻 ، کتاب «آئین قلم» 🔺 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری باخبر باشید 👇👇👇 🆔 @honarestan_net
🔎 💢 چگونه بنویسیم تا خوانده شویم؟ (۲) 🔸 کلمات مُتَرادِف را به کار نبریم 🔹 کلمات مترادف از نظر معنا با یکدیگر مشابه و از نظر لفظ با یکدیگر مختلف هستند. 🔹 استفاده از کلمات مترادف، نوشته را طولانی می‌کند و نوعی اسراف قلمی شمرده می‌شود و با اصل کوتاه‌نویسی (ایجاز) در نویسندگی منافات دارد: + تحقیق‌ها و پژوهش‌ها نشان می‌دهد که عالمان و دانشمندان ایرانی از مقام و جایگاه ممتاز و برجسته‌ای در جهان و دنیای امروز برخوردارند. (۲۳ کلمه) + پژوهش‌ها نشان می‌دهد که دانشمندان ایرانی از جایگاه برجسته‌ای در جهان امروز برخوردارند. (۱۳ کلمه) - عقل و خِرد به ما توصیه و سفارش می‌کند که تا می‌توانیم و در توان خود داریم کارها را خوب انجام دهیم. (۲۲ کلمه) + خرد به ما سفارش می‌کند که تا می‌توانیم کارها را خوب انجام دهیم. (۱۳ کلمه) - روش‌ها و شیوه‌های کلاسداری در تعلیم و آموزش‌های آکادمیک و دانشگاهی کاملاً مختلف و گوناگون است. (۱۶ کلمه) + روش‌های کلاسداری در آموزش‌های دانشگاهی کاملاً گوناگون است. (۸کلمه) ۱۴۰۲/۰۴/۰۷ 🔻 (شمیم) 🔺 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری باخبر باشید 👇👇👇 🆔 @honarestan_net
🔎 💢 دشواری آغاز 🔹 نوشتن سخت است و از آن سخت‌تر نقطه آغاز و قلم‌فرسایی. برای اینکه این کار را آسان‌تر کنید، بهتر است به خاطره‌نویسی رو بیاورید. 🔹 یکی از خاطره‌های جالب زندگی خود را انتخاب کنید و برای آن عنوان مناسبی بیابید. اتفاقات زندگی خود را ورق بزنید، ترتیب آن‌ها را به یاد بیاورید و سپس نوشتن را آغاز کنید. 🔹 ابتدا از خاطره‌های پرهیجان، جذاب، پرکشش و در صورت امکان خنده‌دار استفاده کنید. زبان و لحن نوشتار سلیس، خودمانی و روان باشد. 🔹 این کار دو هدف شیرین به‌دنبال دارد: 🔸 یک. شما را به نوشتن دوباره و دوباره ترغیب می‌کند. 🔸 دو. خواننده را مشتاق می‌کند که تا انتها نوشته شما را بخواند و با حوادث همراه باشد. 🔹 مزیت اصلی خاطره‌نویسی بر داستان، استواریش بر محور واقعیت است و به تخیل نیاز ندارد. اگر مایل بودید خاطره را به داستان پیوند بزنید، آگاهانه تخیل‌پردازی کنید. ۱۴۰۲/۰۴/۰۹ 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری باخبر باشید 👇👇👇 🆔 @honarestan_net
🔎 💢 نویسندگی را چگونه آغاز کنیم؟ 🔹 آنچه به ذهن‌تان می‌رسد را روی کاغذی بنویسید؛ به همین راحتی. ابتدا فقط از ذهن به کاغذ منتقل کنید و در مرحله‌ی بعد، بهترین و جذاب‌ترین کلمات و جمله‌ها را استخدام کنید. 🔹 می‌توانید از تجربه‌های شخصی، شغلی و تحصیلی خود کمک بگیرید و بعدها در رشته تخصصی‌تان قلم بزنید. ۱۴۰۲/۰۴/۱۰ 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری باخبر باشید 👇👇👇 🆔 @honarestan_net
🔎 💢 مراحل نگارش(۱) 🔸 منظور، گام‌ها و اقدام‌هایی است که رعایت آن‌ها، به نوشته، اعتبار و غنا و سلامت می‌بخشد و آن را از انسجام، برخوردار می‌سازد و کار نویسنده را آسان‌تر می‌سازد. برای نوشتن مقاله یا تحلیل یا کتابی در مسألۀ خاص یا تهیۀ گزارش جامع پیرامون یک موضوع و حادثه و... باید این نکات را رعایت کرد: 🔹 یک. فکر روی موضوع اندیشیدن روی موضوع و یافتن طرحی جامع دربارۀ آن و احاطۀ ذهن به جوانب مختلف آن، اولین کار در نویسندگی است. بی اندیشه دست به قلم نباید برد. می‌توان گفت نویسندگی بر پایۀ اندیشمندی استوار است. اندیشیدن یعنی: ـ تمرکز فکر روی یک موضوع و جلوگیری از تشتّت فکر و ذهن ـ تمدید و استمرار آن فکر روی موضوع، مثلاً یک ساعت فکر مداوم ـ شناخت رابطۀ اشیاء (ایجاد رابطه) ـ استنتاج (انتقال از جزئیات به کلیات) این گونه اندیشه دربارۀ موضوعات، ذهن ما را خلّاق و مولّد می‌سازد. همچنان که گفته شد مثل تمرکز نور خورشید به وسیلۀ یک ذره بین روی یک نقطه، که ایجاد احتراق می‌کند و بدون تمرکز و استمرار، اثر نمی‌بخشد. «فکر» سرمایه‌ای است که باید آن را به کار زد و «ذهن» گنجینه‌ای است که باید سراغش رفت. نگارشی که فقط بر پایه نقلیات استوار باشد و از اندیشه و فکر تهی، نوعی دستفروشی است نه «تولید». اندیشیدن یک هنر است و نوشته را از پشتوانه برخوردار می‌سازد. نویسندگی تنها احساس و توصیف و لفّاظی و عبارت پردازی نیست. 🔹 دو. تعیین محورها هر موضوع را به تناسب محتوا و ابعادش ابتدا باید محوربندی کرد، بخش‌های اصلی و فرعی آن را مشخص ساخت و ‌آن را از کلی بودن در آورد و عناوین ریزتر را بر مبنای محورها و جهت‌های مختلف موضوع، استخراج کرد تا امر نگارش پیرامون آن‌ها ساده‌تر باشد. هر چه محورها ریزتر و جزئی تر باشد نوشتن آسان‌تر می‌شود و تهیۀ مواد خام عملی‌تر می‌گردد. 🔹 سه. تهیۀ مواد خام نویسنده، برای محورهای تعیین شده در هر موضوع، نیاز به معلومات دارد. آگاهی‌های لازم، مواد خام هر نوشته را فراهم می‌کند. این معلومات لازم از دو طریق به دست می‌آید: الف: حافظه (یادآوری و فکر) ب: مطالعه (جمع‌آوری و تحقیق) حافظۀ انسان بسیاری مطالب را در خود دارد که باید به آن مراجعه کرد و با تأمل روی محورها، از ذخیرۀ ذهنی و آرشیو حافظه مدد گرفت. تجربه نشان می‌دهد که هر کس سراغ این منبع برود، دست خالی بر نمی‌گردد. «تداعی معانی» در این رهگذر به انسان کمک شایانی می‌کند. معانی و مفاهیم، یکدیگر را فرا می‌خوانند و ذهن و حافظه است که آن‌ها را در یک ردیف قرار می‌دهد. مطالعه نیز برای کسب معلومات ضروری است؛ چه از طریق پرسیدن از افراد مطلع و صاحب‌نظر، و چه از راه جمع‌آوری اطلاعات از مردم، به صورت گزارش و نظرخواهی عمومی و چه با خواندن کتب و منابع. 📚 برگرفته از کتاب «با اهل قلم» 🆔 @honarestan_net
🔎 💢 چینش طبیعی و تأثیرگذار اجزای جمله 🔹 به جمله‌ای که در آن نظم دستوری رعایت شده است، «جملۀ مستقیم» می‌گویند و غیر آن را «جملۀ غیر مستقیم» می‌گویند. نظم دستوری جمله به این شرح است: فاعل + فعل لازم: «سعید آمد.» فاعل + مفعول + فعل متعدی: «سعید کتاب را آورد.» مسندٌالیه + مسند + فعل ربطی: «سعید دانشجو است.» 🔹 در جمله‌های غیر مستقیم، نظم بالا به هم می‌خورد و نویسنده یا شاعر شکل دیگری به جمله می‌دهد؛ مثلا می‌نویسد: «بیدار است هنوز چشم‌های آرزومندم؛ آیا تو را خواهد دید روزی؟» اگر بخواهیم همین جمله را نظم دستوری داده، به جملۀ مستقیم تبدیل کنیم، باید بنویسیم: «چشم‌های آرزومندم هنوز بیدار است؛ آیا روزی تو را خواهد دید؟» 🔹 چینش متفاوت کلمات، گاهی فضای جمله را دگرگون می‌کند. مثلا در بیت‌های زیر، جابه‌جایی چند کلمه، بیت نخست را تعلیمی و بیت دوم را حماسی کرده است: ـ خدا کشتی آ‌نجا که خواهد برد / و گر ناخدا جامه بر تن درد ـ برد کشتی آنجا که خواهد خدای / و گر جامه بر تن درد ناخدای استفاده از جملۀ غیر مستقیم، نیاز به مهارت و ذوق دارد. نویسندگان کارآزموده و چیره‌دست از این‌گونه جملات ماهرانه استفاده کرده، به نوشتۀ خود آهنگ و هیجان می‌دهند. 🔹 برای خلق آثار ممتاز و تأثیرگذار، گاهی چاره‌ای جز مهارت‌یابی در ساخت جمله‌های غیر مستقیم نداریم؛ اما برهم‌زدن نظم دستوری جملات نباید موجب گنگی و دشواری عبارت شود؛ وگرنه باید از زیبایی این‌گونه جملات صرف نظر کرد، و سخن خود را مستقیم بگوییم. 🔹 به هر روی، جمله‌هایی که در آنها نظم دستوری رعایت نشده است، غلط نیست؛ ولی معمولا درک و فهم‌شان به آسانی درک و فهم جمله‌های مستقیم نیست. به‌مثل، جملات زیر همگی درست‌اند: از خانه به مدرسه آمدم/ آمدم از خانه به مدرسه/ از خانه آمدم به مدرسه/ به مدرسه آمدم از خانه... 🔹 با وجود این، همۀ جملات بالا به یک اندازه گویا و زیبا نیستند. شاید نتوانیم بر جمله‌های بالا عیب دستوری بگیریم، ولی به‌حتم برخی از آنها خلاف سنت‌های رایج زبانی ما در جمله‌نویسی است و به همین دلیل، خواننده را سردرگم می‌کند. 🔹 در سنت جمله‌سازی ما، مثلا طبیعی‌تر آن است که «فعل» در پایان جمله بیاید؛ اگرچه گاهی تقدم فعل بر دیگر اجزای جمله، عبارت را زیباتر می‌کند؛ مانند «دوست دارم ایران را و همۀ مردمان خوبش را.» بنابراین شاید نتوان قانون فراگیری را بر همۀ جملات حاکم کرد، اما نظم و ترتیب اجزای جمله نباید به‌گونه‌‌ای باشد که خواننده را به زحمت بیندازد. 🔹 بر نویسنده است که اجزای اصلی و فرعی جمله را به‌گونه‌ای چینش و مدیریت کند که خواننده با یک‌بار خواندن، بلکه با یک‌بار نظر افکندن، آن را بفهمد و نیازی به دوباره‌خوانی و دقت بیشتر نداشته باشد. 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢 بهتر بنویسیم 🔹 پیش از ویرایش: مقصود ادبیات داستانی، این است که بدون پیش‌داوری و توصیه، از جهان درونی و بیرونی ما تصویرسازی کند. پس از ویرایش: ادبیات داستانی، جهان درون و بیرون ما را به تصویر می‌کشد؛ بدون پیش‌داوری و بدون رهنمود. 🔹 پیش از ویرایش: مصحف امیر المؤمنین، ترتیب سوره‌هایش بر اساس زمان نزول از آغاز تا انجام بوده است که طبعا آیات مکی در آن مقدم بر آیات مدنی بوده است و همچنین آیات ناسخ، مؤخر از آیات منسوخ در آن قرار گرفته بوده است. پس از ویرایش: در مصحف امیرالمؤمنین، ترتیب سوره‌ها بر اساس زمان نزول بوده است. بنابراین، آیات مکی پیش از آیات مدنی، و آیات ناسخ پس از آیات منسوخ جای داشته است. یا ترتیب سوره‌ها در مصحف امیرالمؤمنین به ترتیب نزول بوده است. بنابراین آیات مکی، پیش از آیات مدنی و آیات ناسخ، پس از آیات منسوخ آمده است. 🔹 پیش از ویرایش کتاب درسی، ترتیب فصل‌هایش باید بر اساس پیش‌نیاز باشد. پس از ویرایش: در کتاب‌های درسی، ترتیب فصل‌ها باید بر اساس پیش‌نیاز باشد. یا ترتیب فصل‌ها در کتاب‌های درسی، باید بر اساس پیش‌نیاز باشد. 🔹 پیش از ویرایش: وی روش فلاسفه در اثبات علم خدا به اشیا را اشتباه می‌داند. پس از ویرایش وی روش فلاسفه را در اثبات علم خدا به اشیا، نادرست می‌داند. 🔹 پیش از ویرایش: مقایسه این آیه و برهان ارائه شده در آن با برهان تمانع، قیاس مع الفارغ است. پس از ویرایش: مقایسۀ برهان موجود در این آیه با برهان تمانع، قیاس مع الفارق است. 🔹 پیش از ویرایش: نماز، برای آن واجب شده است که انسان‌ها بتوانند به خداوند تقرب یابند. پس از ویرایش: نماز، برای آن است که نمازگزار به خدا نزدیک شود. 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢 عوامل فنی و مهارت‌های قلمی برای ساده‌نویسی(۱) 🔸 شیوه‌‌های درست در جمله‌سازی و رعایت برخی نكات زبانی، در ساده‌نویسی بسیار مؤثرند. زبان، دستگاه پیچیده‌ای است كه بهره‌وری از آن به آگاهی و تجربه نیاز دارد. در پی، شماری از عادت‌های درست قلمی و بایسته‌های نوشتن می‌آید كه برآیند آنها ساده‌نویسی است؛ با تجدید این یادآوری كه ساده‌نویسی همان اندازه كه هنر است، مهارت است و مانند هر مهارت دیگری به تمرین، اهتمام، باورمندی و دلیری نیاز دارد: 🔹 ۱. معیارنویسی هر زبانی دو گونه نظم و نثر دارد: معیار و غیر معیار. نثر معیار، زبان نوشتاری دانش‌آموختگان، رسانه‌های گروهی و متون درسی در آموزشگاه‌های رسمی كشور است. زبان معیار در هر دورۀ زمانی، دگرگون می‌شود و بر پایۀ نیازها و عناصر اجتماعی و فرهنگی همان دوره شكل می‌گیرد. بنابراین سیال و شناور است؛ زیرا عواملی همچون اوضاع سیاسی-اجتماعی و تحولات فكری-فرهنگی، توسعۀ دانش و تغییر ماهوی نیازها، زبان معیار را زیر نفوذ خود دارد. 🔹 در مقابل زبان معیار، «سبك» است. هر نویسنده‌ای، اجازه دارد كه از زبان رسمی و معیار، بگریزد و طرحی نو دراندازد؛ مشروط به آنكه «تك‌روی» او، اصول كلی زبان را به هم نریزد و از چارچوب‌های كلان بیرون نزند. همچنین دانستنی است كه نوشتن به سبك ویژه، دشوار و نیازمند توانایی‌های ویژه است. 🔹 معیارنویسی در حوزه‌های زبانی، به یك معنا نیست. معیار در زبان ادبی، غیر از معیار در زبان محاوره است و زبان معیار نوشتاری، غیر از زبان معیار گفتاری است. آنچه نیز در پی می‌آید، برخی از مهم‌ترین شاخصه‌های زبان و نثر معیار در نوشته‌های علمی، در روزگار ما است: 🔹 ساد‌ه‌گرایی: اگر در روزگارهای پیشین، پیچیدگی‌های واژگانی و معنایی، نشانۀ فضل و هنرمندی نویسنده بود، امروزه سادگی، روانی و آسان‌یابی است كه متنی را برجسته و پذیرفته می‌كند. ساده‌گرایی در نظم و نثر را نباید با بی‌محتوایی و ابتذال یكسان دانست. بسا متن‌های بی‌محتوا كه ساده نیستند و بسا نوشته‌های نغز و پربار كه فاصلۀ میان چشم خواننده تا مغز او را به سرعت برق و باد می‌پیمایند. 🔹 اعتدال‌ در وام‌گیری از زبان‌های بیگانه: زبان معیار امروز، برخلاف قرن‌های پیشین، به عربی‌ نمی‌گراید، اما همچون دهه‌های نخست این سده با واژگان عربی سر جنگ و ستیز هم ندارد؛ زیرا این زبان اكنون با فرهنگ و متون دینی-عربی چنان آمیخته است كه قادر به استقلال كامل واژگانی از زبان عربی نیست. 🔹 زبان فارسی امروز، فرنگی‌گرا هم نیست، بلكه با تكیه بر سرمایه‌های خود و نیز با بهره‌وری از تجربه‌های نو، می‌كوشد بر توان و كارآمدی خویش در ساحت واژه‌سازی و جمله‌بندی‌های مدرن بیفزاید. با وجود این، گرایش افراطی به سره‌نویسی هم ندارد. 📘 برگرفته از کتاب «آئین قلم» 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢 عوامل فنی و مهارت‌های قلمی برای ساده‌نویسی(۲) 🔹 محتواگرایی: وظیفۀ اصلی زبان‌ها ارائۀ پیام و محتوا به رساترین و سرراست‌ترین شكل ممكن است. فرم‌گرایی و صورت‌‌آرایی، از پیوست‌های ادبیات و آفرینش‌های ادبی ‌است؛ اما زبان معیار فارسی می‌كوشد از كناره‌ها بكاهد و به اصل مطلب بپردازد. در این نثر، زبان دیده نمی‌شود؛ ذهن خواننده با كلمات و جملات درگیری ندارد؛ هر كلمه و جمله‌ای به اندازۀ توان تاریخی و ساختاری‌اش در شكل‌گیری معنا سهم دارد. زبان معیار، همچون شیشه، وسیله‌ای است برای حفظ محتوا. ظرف شیشه‌ای، برای آن است كه محتوای آن دیده شود؛ پس نباید چشم‌ها را به خود خیره كند. 🔹 ادبیات‌گریزی: ادبیات را «هنر تعبیر» دانسته‌اند؛ اما هنر زبان معیار، «تبیین» است. در این زبان، حتی اگر از تنوع تعبیر، استفاده شود، برای دست‌یابی به «بیان برتر» است؛ نه برای فرار از مواجهۀ مستقیم با موضوع. بر این پایه، زبان معیار، گرد عناصری همچون آشنایی‌زدایی، اغراق، خلق تصویرهای بدیع و آرایه‌پردازی نمی‌گردد. متنی كه پیام خود را سریع و مستقیم به مخاطب منتقل می‌كند، از جنس «زبان» است؛ اما انتقال غیر مستقیم پیام، به‌ویژه اگر خیال‌انگیز باشد، از كاركردهای ادبیات است. 🔹 اجتناب از كهن‌گرایی: آركاییسم یا باستان‌گرایی، جایی در زبان معیار ندارد. نویسندگان حرفه‌‌ای همواره یك‌چشم به سنت‌های پیشین زبانی دارند و یك‌چشم به زبان روز. آنان سنت‌های زبانی را می‌آموزند، اما نه برای آنكه به كارشان گیرند، بلكه برای آنكه بتوانند بر پایۀ آن، زبان امروز را غنا و اصالت بخشند. یك ‌نمودِ باستان‌گرایی، در كاربرد واژه‌هایی مانند سرشك(اشك)، نیارستن(نتوانستن) و بدین رو(به این رو) است. اما كهنگی نحوی زبان، مهم‌تر از كهنگی واژگانی است. جمله‌های «بایدش گفت»، «نخواهند گفت پاسخ»، «تابم نبود دیدنش این‌چنین زار»، «گفته آمد»، «شادی روح شهیدان را صلوات»، «آزمون را» و مانند آنها، اگرچه هیچ واژۀ نامتعارفی ندارند، به دلیل نوع رابطۀ كلمات با یك‌دیگر در آنها، امروزی به شمار نمی‌آیند. 🔹 گرایش به زبان گفتاری: نثر معیار امروز ایران، برخلاف سده‌های پیشین، گرایش آشكاری به زبان گفتاری مردم دارد. داستان‌نویسان، نخستین نویسندگانی بودند كه ذخایر طبیعی و توانایی‌های روزآمد زبان گفتاری را مغتنم شمردند. 🔹 مركزگرایی: در نثر معیار، نمی‌توان از واژگان یا اصطلاحات یا ساختارهای بومی منطقۀ خاصی از كشور، بدون توضیحات لازم، استفاده كرد؛ بلكه همۀ توجه این زبان به پایتخت فرهنگی كشور است. بنابراین نویسندۀ ایرانی، اگرچه شمالی یا جنوبی باشد، باید واژگان و نوعی از جمله‌سازی را در آثار خود به كار گیرد كه برای شهروندان تهرانی غریب نباشد. 🔹 تساوی لفظ و معنا: در نثر معیار، كفۀ الفاظ سنگین‌تر از كفۀ معانی نیست؛ یعنی «كلمات و عبارات كم‌سود یا بی‌فایده و مقدمه‌های طولانی» در آن، كم است. همچنین كفۀ معانی، سنگین‌تر از كفۀ الفاظ نیست؛ یعنی گرفتار «حذف‌های مخل و افتادگی‌های آزاردهنده» نیست. 🔹 صراحت: نثر معیار، الفاظ را به‌گونه‌ای به كار می‌برد كه از آنها بیش از یك معنا برداشت نشود، و آن معنا نیز، معمولا معنای حقیقی كلمه است. الفاظ در نثر معیار، نمی‌توانند فقط كاركرد تزیینی یا عاطفی داشته باشند؛ اما اگر در كنار معنای روشن، واجد زیبایی هم باشند، مانعی نیست. 🔹 پاكیزگی: در نثر معیار، جایی برای كلمات ركیك، الفاظ عامیانه و كلیشه‌های فرسوده نیست. 📚 برگرفته از کتاب «آئین قلم» 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢پاراگراف‌بندی درست 🔹پاراگراف‌بندی درست، سهم بسیاری در فهم آسان و روان مطالب دارد؛ بلکه از بایسته‌های ساده‌نویسی است. هم زیاده‌روی و هم کوتاهی در ایجاد پاراگراف جدید، روند مطالعه را دچار دست‌انداز می‌کند. 🔹برای پاراگراف‌بندی، مانند اکثر مباحث ادبی و زبانی، معیار خط‌کش گونه‌ای وجود ندارد تا بر پایۀ آن همۀ نویسندگان یکسان و یک نواخت عمل کنند. همین قدر باید بدانیم که هر پاراگراف، طرح یکی از جزئیات ریزبحث را بر عهده می‌گیرد و برای طرح بحث جزئی دیگر، پاراگراف نیز تجدید می‌شود. ارتباط بندها با یکدیگر از راه جمله‌های نخستین و پایانی است؛ یعنی جملۀ آخر هر بند، بهتر است زمینه و مقدمه‌ای باشد برای بند پسین. 🔹پاراگراف‌ها بدنۀ نوشتار را می‌سازند. اگر بدنۀ هر نوشتار ی را به صفحۀ شطرنج تشبیه کنیم، هر یک از خانه‌های سفید و سیاه صفحه، در حکم یک پاراگراف است. بنابراین هر پاراگراف، باید از نوعی استقلال برخوردار باشد. استقلال هر مطلبی نیز وابسته به استقلال هستۀ مرکزی آن است. پس هر پاراگراف توضیحاتی محدود و با جملاتی معدود دربارۀ نکته‌ای است که اگرچه با نکات دیگر ارتباط زنجیروار دارد، از استقلال نسبی نیز برخوردار است. این نکات به هم پیوسته مطلب واحدی را تشکیل می‌دهند که ذیل یک سرفصل (تیتر) قرار می‌گیرند. بنابراین دور از واقع نیست اگر بگوییم: هر پاراگراف یک یادداشت کوتاه و مستقل، یا یک سکانس از یک فیلم بلند است. 📚برگرفته از کتاب «بهتر بنویسیم» 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢از بیشترنویسی تا بهترنویسی 🔹کتابهای نویسندگان را گاهی سنجش می‌کنند و گاهی شمارش. می‌گویند فلان نویسنده، ده یا بیست یا پنجاه کتاب نوشته است. امّا عدد مهم نیست، بلکه معدود، مهم است. ملاک در سنجش آثار نویسندگان، نه تعداد آنها، که وزن علمی آنهاست. 🔹کتابهای نویسندگان را نباید شمرد، بلکه باید وزن کرد. یک کتاب وزین بهتر است از صد کتاب میان‌تهی. با یک کتاب گرانسنگ می‌توان یک ملت را اشباع کرد، ولی با صد کتاب سست‌بنیاد نمی‌توان یک نفر را سیراب ساخت. 📚برگرفته از کتاب «اخلاق نگارش» 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢آرایش در پیرایش است 🔹گاهی بهترین آرایش، پیرایش است؛ یعنی کاستن برای آراستن؛ مثل جملۀ نازیبا و سنگین زیر که اصلاحش در حذف برخی کلمات آن است. 🔹«گروه دوم، شبهاتی هستند که مطرح می‌شوند تا سنت دینی را مورد بازخواست قرار دهند.» 🔹کلمات «هستند»، «مطرح شدن»، «مورد... قرار دادن»، هر جمله‌ای را سنگین و بی‌ریخت می‌کنند. از قضا معمولاً به وجودشان هم نیازی نیست و با حذف آنها جمله سبک‌تر و زیباتر می‌شود: ✅«گروه دوم، شبهاتی است که سنت دینی را بازخواست می‌کنند.» 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢 نویسنده کیست؟ 🔹این سؤال، کهنه و قدیمی است. هر کس از منظر خود به آن پاسخ داده است. اما در هر صورت خطا است اگر گمان کنیم واحد نویسندگی، جمله است؛ واحد نویسندگی متن یا پاراگراف است. یعنی نویسنده کسی است که می‌تواند متن بیافریند؛ ولو با جملات ضعیف. 🔹من کتابی نوشتم به نام «بهتر بنویسیم». کل آن دربارۀ جمله‌نویسی است و از آن فراتر نرفته است. ولی واقعا این نویسندگی نیست. ما باید بدانیم که مهارت و نبوغ در حوزۀ کلمه احدی را نویسنده نمی‌کند. و دوم اینکه جمله‌سازی هم کسی را نویسنده نمی‌کند. حتی اگر جملات شما زنده‌ترین سلول‌های پیکر باشد... 📎 برای مشاهده مطلب اینجا کلیک کنید 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢 نویسنده کیست؟ 🔹این سؤال، کهنه و قدیمی است. هر کس از منظر خود به آن پاسخ داده است. اما در هر صورت خطا است اگر گمان کنیم واحد نویسندگی، جمله است؛ واحد نویسندگی متن یا پاراگراف است. یعنی نویسنده کسی است که می‌تواند متن بیافریند؛ ولو با جملات ضعیف. 🔹من کتابی نوشتم به نام «بهتر بنویسیم». کل آن دربارۀ جمله‌نویسی است و از آن فراتر نرفته است. ولی واقعا این نویسندگی نیست. ما باید بدانیم که مهارت و نبوغ در حوزۀ کلمه احدی را نویسنده نمی‌کند. و دوم اینکه جمله‌سازی هم کسی را نویسنده نمی‌کند. حتی اگر جملات شما زنده‌ترین سلول‌های پیکر باشد. 🔹نویسنده کسی است که ساختار بیافریند. در دوره‌های آموزشی، این مشکل بوده است که ما از جمله فراتر نرفتیم؛ در حالی‌که خیلی از کارهای دیگر باید کرد. تقریباً از دهۀ هشتاد من و خیلی از دوستان متوجه این ضعف شدیم و به این نتیجه رسیدیم که نویسندگی در حوزۀ کلمه و جمله نیست. واحد نویسندگی پاراگراف و متن است. 🔹 متأسفانه ما این مهارت را نیاموختیم و شاید آموختنی هم نباشد. دست‌کم این را بپذیریم و بعد از این، همۀ وقتمان را صرف کلمه و جمله نکنیم. جمله برای دبستان است و کلمه برای کودکستان. دانشگاه نویسندگی محل آموزش پاراگراف است. 🔹آثار و پدیده‌های ادبی خودمان را که می‌بینیم در واقع اهمیت اینها به مجموعه و ساختار کلی آنها است. اگر ساختار نباشد با این دانه‌های تسبیح نه می‌توان ذکر گفت و نه فایده‌ای دارند؛ اشیاء یا گوهرهایی پراکنده در گوشه و کنار هستند. 🔹من خواهش می‌کنم از شما وقتی سخن از قلم و نوشتار و نویسندگی می‌شود ذهنتان به سمت کلمه و جملات نرود. آنها مصالحی هستند که در همه جا هست و هرکسی می‌تواند آن را بخرد. هنر، بعد از دسترسی به این مصالح است که باید بیاموزیم. 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
16.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔎 🔹با پیژامه ننویسید! برای نوشتنِ خود، آدابی قرار دهید و از آن پیروی کنید؛ دقیق و کنجکاو باشید. نویسنده‌ی خوب، دزد خوبی است ... 🔻صحبت‌های رضا امیرخانی را در رابطه با نوشتن ببینید و بشنوید... 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢چرا نویسندگی؟ 🔹دنیای امروز، دنیای رسانه و اثرگذاری است. به‌نظر شما فضای مجازی، به‌خصوص کلان‌گروه‌های چت و گفت‌وگو، چیزی جز نوشتن و تولید پیام است؟ 🔹جهان نویسندگی، تنها نوشتن نیست بلکه خوب‌نوشتن و چگونه‌ نوشتن است. نویسندگان بیش از آن‌که بنویسند، می‌دانند چگونه بیان کنند تا اثر بگذارند. 🔹نکته دیگر آن‌که در نوشتن کنش‌گری وجود دارد نه انفعال؛ بنابراین فردی که نویسندگی و چگونه‌ نوشتن را فرامی‌گیرد، نه تنها متأثر نمی‌شود که تأثیرگذار خواهد بود و حفظ او در همین فرآیند نهفته است. 🔹علاوه بر اینها، نویسندگی بهره هوشی را بالا می‌برد و به شما در کشف و فهم دنیای پیشین و پسین کمک می‌کند و مهارت‌های ارتباطی شما را بهبود می‌بخشد. 🔹اگر خوب بنویسید و تبدیل به نویسنده خلاق و حرفه‌ای بشوید، ممکن است در زندگی فرصتی به‌دست آورید که تنها مخصوص شما باشد. ✍ 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢 هر روز یک جمله بنویس ▫️برای نویسنده شدن لازم است به‌صورت مداوم بنویسید. هر روز پنج دقیقه نوشتن بهتر از این است که در هفته ۳۵ دقیقه یا حتی دو ساعت بنویسید؛ اما روزهایی هست که صرف پنج دقیقه برای نوشتن هم برای‌مان دشوار است. ▫️با این حال همه چیز را از دست نداده‌ایم. اگر روزی فقط یک جمله هم بنویسید هنوز مغز خود را پرورش می‌دهید که برای مواقع لازم آماده باشد و به‌شکلی منظم بنویسد. ▫️همه ما برای نوشتن یک جمله در روز وقت داریم و آن جمله می‌تواند آغازگر قطعه‌ای بلندتر باشد. لازم نیست آن جمله شگفت‌انگیز باشد. ▫️ریموند کارور در جایی تعریف کرده که چطور این شیوه برایش کارایی داشته است: «برای چند روز هر جا می‌رفتم مدام این جمله توی ذهنم می‌چرخید: داشت جاروبرقی می‌کشید که صدای زنگ تلفن بلند شد. حس کردم داستانی در این جمله هست که منتظر است من آن را بازگو کنم. من آن داستان را ساختم درست مثل اینکه بخواهم شعری بگویم. یک سطر و بعد سطر دیگر. چیزی نگذشت که شاهد یک داستان بودم و فهمیدم این همان داستانی است که قرار بود بنویسم!» 📚 عادت روزانه نوشتن 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢 زیاده‌گویی 🔹گروه دوم از موانعی كه راه ساده‌نویسی را ناهموار می‌كند، مربوط به مشكلات زبان فارسی است. یعنی عیب نه در نویسنده است و نه در خواننده. مثلا كسی كه بخواهد درست و مطابق قواعد بنویسد، به‌سختی می‌تواند آسان و ساده هم بنویسد. 🔹ما دربارۀ توانایی‌‌های زبان مادری‌مان فراوان خوانده‌ایم و نوشته‌ایم، اما كمتر دربارۀ مشكلات بیرونی و درونی این زبان می‌دانیم. اینكه چرا در این زبان نمی‌شود همیشه ساده‌‌نویسی را با درست‌نویسی یا زیبانویسی جمع كرد، ریشه‌های تاریخی دارد و اكنون موضوع بحث نیست. 🔹از مهم‌ترین و رایج‌ترین موانع گروه دوم، زیاده‌گویی است. هیچ‌چیز به اندازۀ ریخت و پاش بیهودۀ كلمات، ذهن خواننده را آشفته نمی‌كند. اگر مطلبی را با پنج كلمه می‌توان گفت، نباید از شش كلمه استفاده كرد. 🔹هر كلمۀ زائد یا كم‌فایده، بخشی از ذهن خواننده را مصرف می‌كند و همان اندازه او را به درد سر می‌اندازد. اگر به اندازۀ درد سری كه تولید می‌كند و به مقدار اشتغالی كه برای ذهن می‌سازد، فایده نداشته باشد، مزاحم است و مزاحم، مانع روانی و آسانی مطلب است. 📚 برگرفته از کتاب «آیین قلم» 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢 عوامل ذهنی در ساده‌نویسی 🔸بهترین راه برای مهارت‌یابی در ساده‌نویسی، انس با آثار بزرگانی است كه ساده و نغز می‌نوشتند. نویسنده‌ای كه كیمیای سعادت غزالی را می‌خواند ناخودآگاه می‌پذیرد كه می‌توان بزرگ‌ترین دانشمند عصر خود بود و از همه ساده‌تر و شیرین‌تر نوشت. افزون بر آن، برای ساده‌نویسی، دو گروه از عوامل را می‌توان نام برد: گروه نخست زمینه‌های ذهنی و روحیات نویسنده است و گروه دوم، عوامل فنّی و زبانی. شماری از عوامل گروه نخست به این شرح است: 🔹اهتمام و اعتقاد به فضیلت سادگی در نوشتار: اگر سادگی در رفتار، بر گیرایی و جذابیت ما نزد مردم می‌افزاید، سادگی در گفتار و نوشتار نیز همین خاصیت را دارد. نویسنده باید بداند كه هر قدر با خواننده خود راحت‌تر باشد، در برقراری ارتباط با او موفق‌تر است. ساده گفتن و ساده نوشتن، اگر نزد عوام برهان كم‌سوادی است، نزد دانایان نشانۀ درآمیختن معلومات با ذهن و ذهن با زبان است. 🔹پختگی و شفافیت مطلب در ذهن نویسنده: فقط كسانی قادر به رعایت سادگی در نوشتار خود هستند كه درباره آنچه می‌نویسند، خود دچار ابهام و گنگی نباشند. جمله‌های گنگ و سردرگم، حكایت از ذهنی آشفته و ناتوان دارد. 🔹تصور مخاطب واحد: نویسنده‌ای كه هنگام نوشتن، مخاطبی آشنا را تصور می‌كند و گویی فقط برای او می‌نویسد، خودبه‌خود قلمش ساده و مهربان می‌شود؛ همچنان‌كه هر یك از ما در گفت‌وگوهای دوستانه با هر یك از اطرافیان خود، زبانی ساده و مهرآمیز داریم. نمونۀ تاریخی و بسیار شكوهمند این‌گونه سخنوری و اثرآفرینی، مثنوی معنوی و دیوان غزلیات شمس تبریزی است كه مخاطب اثر نخست، حسام‌الدین چلبی و مخاطب دومین، شمس تبریزی است. 🔹نوشتن برای شنیدن: نوشتار باید مرزهای باریك خود را با گفتار حفظ كند، اما می‌سزد كه پیوسته از لطایف، ظرایف، توانایی‌‌ها، شیوۀ واژه‌سازی‌، شگردهای زبانی و حتی لحن و موسیقی محاورات مردمی سود برد. باید چنان نوشت كه خواننده گمان كند كسی در حال گفت‌وگوی رودررو و شفاهی با او است. نوشته‌ای خواندنی است كه شنیدنی نیز باشد. اگر برخی چنان می‌گویند كه گویی در حال نوشتن‌اند! برخی نیز چنان می‌نویسند كه گویا مشغول گپ‌و‌گفت دوستانه‌اند. مردم از ساعت‌ها گفت‌وگو با یك‌دیگر خسته نمی‌شوند و اگر نویسندگان نیز به‌گونه‌ای بنویسند كه خواننده بیش از احساس خواندن، احساس شنیدن كند، به توفیقی بزرگ در جذب خواننده دست یافته‌اند. 🔹مدیریت اطلاعات و صرفه‌جویی در داده‌ها: نویسنده نمی‌تواند در هر نوشته یا هر جمله، همۀ آنچه می‌داند یا لازم می‌داند، در هم ادغام كند و تحویل خواننده دهد. بسیاری از نوشته‌ها، فقط به این دلیل ناخواندنی و دشوارند كه بیش از ظرفیت خود، بار برداشته‌اند. درست آن است كه به تعداد واحدهای مستقل معنایی، جمله‌های مستقل ساخت و از تودرتو كردن عبارات پرهیز كرد. 🔹خود‌داری از فضل‌فروشی‌: برخی را به‌غلط گمان بر آن است كه نباید به همان آسانی و راحتی كه سخن می‌گویند، قلم بزنند؛ وگرنه متهم به بی‌سوادی می‌شوند! این گمان خام، شماری از نویسندگان را به ورطه «لفظ قلم» و «دشوارنویسی» انداخته است. 🔹اعتماد به‌نفس: روح‌های شجاع، سادگی را دوست دارند و خود را نیازمند پیرایه‌ها و آرایه‌های مصنوعی نمی‌بینند. اگر نویسنده‌ای، به سخنش اطمینان نداشته باشد، نمی‌تواند آن را ساده بگوید. لاجرم به لفّاظی و شعبده‌بازی با كلمات روی می‌آورد و می‌كوشد ادراك خواننده را درگیر الفاظ كند. نیز ساده‌نویسی، نوعی كلیشه‌ستیزی و گاهی حتی ساختارشكنی است و بی‌اعتنایی به قالب‌های غالب و كلیشه‌های حاكم، كار دلیران عرصه قلم است. 🔹معناگرایی: كسی می‌تواند ساده و روان بنویسد كه قصدش از نوشتن، پیام‌رسانی باشد، نه بازی با كلمه. به قول مولوی نمی‌توان هم به قافیه‌ اندیشید و هم به دیدار؛ هم «حرف» را دید و هم «غرض» را: ناطقی یا حرف بیند یا غرض كی شود یك‌دم محیط دو غـرض چون به معنی رفت شد غافل ز حرف پیش و پس یك‌دم نبیند هیچ طرف ✍ رضا بابایی 📚 برگرفته از کتاب «آیین قلم» 🔰 با از برنامه‌های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢فُوت کوزه‌گری 🔹فُوت کوزه‌گری در نوشتن، حضور قلب است. نويسنده بايد با موضوعی که دربارۀ آن می‌نويسد، ارتباط ذهنی، روحی و قلبی داشته باشد. مدتی با آن زندگی کند و از صبح تا شب دربارۀ آن با ديگران حرف بزند. بدون اين ارتباط همه‌جانبه، چيز مايه‌داری توليد نمی‌شود. 🔹به همين دليل است که معمولا کارهای سفارشی و توصيه‌ای و نوشته‌های از سر تکليف و صرف احساس مسئوليت، چنگی به دل نمی‌زند؛ چون ارتباط نويسنده با آنها، ارتباط شغلی يا فقط ذهنی است، نه قلبی و عاشقانه. وقتی همۀ روح و قلب انسان با موضوعی درگير می‌شود، دربارۀ آن بهتر و زيباتر و مؤثرتر می‌نويسد. 🔰 با از برنامه‌های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 🆔 @Honarestan_net
🔎 💢کم بنويس ولی هميشه بنويس 🔹نوشتن، ورزش ذهن و روح است. يک روز که ننويسی (ولو چند سطر)، همان‌مقدار ذهن و روحت را تنبل کرده‌ای. قاعدۀ «کار نيکو کردن از پر کردن است» را هم که شنيده‌ايد. البته برای نشر نوشته‌ها و ارائۀ عمومی آنها، بايد دست به انتخاب و حذف و اصلاح زد. 🔹يکی از درخشان‌ترين تعريف‌ها برای ادبيات، اين جملۀ سارتر است که «ادبيات، يعنی حذف». در ويرايش هم هيچ‌چيز به اندازۀ حذف، نوشته را زنده نمی‌کند؛ از حذف کلمه تا حذف جمله و پاراگراف و گاهی حتی بخشی از مقاله. 🔰 با از برنامه‌های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 🆔 @Honarestan_net
🔎 💢نوشتن يعنی انديشيدن 🔹نويسندگی، بيش از آنکه از جنس مهارت‌های قلمی باشد، از مقولۀ هنر انديشيدن است. شايد کمتر از بيست درصد نويسندگی، مربوط به واژه‌يابی و جمله‌سازی و عبارت‌پردازی باشد. 🔹بيشتر وامدار روشمندی در انديشيدن و معناآفرينی است. نويسندگی، هنر تبديل انديشه به واژه‌ها است. نوشتن بدون استقلال فکری، هياهو برای هيچ است. 🔹ما می‌خواهيم از آب کره بگيريم. از هيچ يا يک مشت مشهورات و مقبولات و شنيده‌ها و خوانده‌ها، کتاب و مقاله بسازيم. نمی‌شود. يعنی می‌شود، ولی اين می‌شود که الان شده است. 🔰 با از برنامه‌های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 🆔 @Honarestan_net
🔎 💢پدر و مادر نویسندگی 🔹پدر نويسندگی، انديشه است و مادر آن دموکراسی و دايۀ آن قلم. دربارۀ پدر و دايۀ اين فرزند دلبند، توضيح دادم. اما اين فرزند مشروع، مادر بزرگواری هم دارد که نام آن دموکراسی است. مرادم از دموکراسی، فقط مفهوم سياسی آن نيست. دموکراسی در نوشتن، يعنی آزادگی و استقلال و احترام «عملی» به ديگران. 🔹آدم‌های دموکرات، همه‌چيز را برای خودشان نمی‌خواهند. وقتی می‌نويسند، قدرت شگفتی در هم‌ذات‌پنداری دارند. در مقام گردآوری، جامعيت دارند و در نوبت داوری، انصاف. چارچوب‌های ذهنی خود را می‌شناسند و می‌دانند که غير از اين، چارچوب‌های ديگری هم وجود دارد که برای فهم و درک آن بايد تلاش کنند. 🔹معمولا لحن اين گروه از نويسندگان، لحن پيشنهاد است، نه فتوا. می‌دانند که ذهنشان اسير دانسته‌ها و تربيت خاص است و ممکن است ديگران اين ذهنيت‌ها را برنتابند. فرق است ميان کسی که می‌نويسد تا ديگران بدانند او چگونه می‌انديشد با کسی که می‌نويسد تا ديگران بدانند که بايد چگونه بينديشند. 🔰 با از برنامه‌های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 🆔 @Honarestan_net
🔎 💢درست‌نویسی 🔹مقصود درست‌نویسی از نظر املای کلمات نیست، که آن هم مهم است. منظور، درست‌نویسی از جهت رسم‌الخط کلمات و علائم نگارشی و نقطه‌گذاری و ... هم نیست، گرچه این نیز ضروری است. 🔹رعایت قواعد دستور زبان و صحیح نوشتن جملات هم مورد نظر نیست، که البته این هم سهمی عمده در «درست‌نویسی» دارد. «درست‌نویسی» از نظر «محتوا» و مطلب، محور تأکید ما در این قسمت است. 🔹ممکن است آثاری با شیواترین قلم، با رعایت کامل قواعد دستوری و علائم نگارشی و بدون کوچک‌ترین غلط املایی یا اشتباه چاپی، نوشته شود، ولی عیب کار در جای دیگر باشد و اثر را از ارج و اعتبار بیندازد و آن جهت، درستی مطلب است. 🔹چقدر کتاب‌ها، در ردّ کتب دیگر نوشته شده است. چه بسیار مقاله‌ها، در پاسخ و اعتراض به مقالات دیگر در مطبوعات و مجلات درج می‌شود. 🔹و کلاً دنیای «نقد» (البته نقد محتوایی) دنیای گسترده و جنجالی است که همیشه بوده و اکنون نیز در زمینه‌های مختلف وجود دارد. درستی یا نادرستی نوشته‌ها از کجاست؟ ملاک در «نقد محتوایی» آثار چیست؟ 🔹به یقین، بی‌دقتی در نقل و بیان، مسأله‌ساز است. معلومات اندک و مطالعۀ ناقص درباره موضوعی، باز نویسنده را ممکن است به اشتباه افکند. پیشداوری یا غرض‌ورزی در تحقیق و ارائه، غلط‌انداز است. 🔹استناد به منابع ضعیف و سست نیز، اشکال ایجاد می‌کند، سست بودن پایه و مبنای استدلال و استشهاد برای نظریه‌های ابراز شده، از سوی دیگر مطلب را ناصحیح می‌سازد، حرفی را بدون تحقیق گفتن و نوشتن نیز چنین است. 📚 📝 🔰 با از برنامه‌های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 🆔 @Honarestan_net
🔎 📝 چند توصیۀ قلمی به دوستان جوان ۱. چه و چگونه 🔹هر متنی که خواندید و بر دل شما نشست، همه یا بخش‌هایی از آن را دست‌کم دوبار بخوانید. خوانش دوم و سوم، چشم شما را به ظرایف و دقایقی از متن باز می‌کند که در خوانش اول به چشم نمی‌آید. بار اول می‌خوانیم که بدانیم نویسنده «چه» گفته است؛ اما اینکه «چگونه» نوشته است، در خوانش دوم صید می‌شود. ۲. چارچشمی 🔹پس از آنکه یادداشت یا مقاله یا کتاب خود را نوشتید، چارچشمی در آن بنگرید؛ یعنی حداقل چهار بار آن را بخوانید و هر بار با چشمی. بار اول را وقف غنی‌سازی متن کنید؛ بار دوم از چشم منتقد در متن خویش بنگرید تا بتوانید کاستی‌ها و ناراستی‌های آن را ببینید؛ بار سوم با چشم مخاطب متوسط و حواس‌پرت بخوانید تا ابهام‌ها و اغلاق‌های نوشتارتان را بیابید و بستُرید. چهارم‌بار را به نیت نازک‌کاری و غلط‌زدایی از صورت متن بخوانید. ۳. گشودگی به اندیشه‌های دیگران 🔹دربارۀ هر چه می‌نویسید، غیر از مراجعه به منابع و آثار مرتبط، حتما با چند نفر دربارۀ آن گفت‌وگو کنید. و اگر کسی را برای گپ‌وگفت نیافتید یا نیازی به آن ندیدید، دست‌کم با خودتان گفت‌وگو و محاجّۀ طولانی کنید. نوشتن، ورود به میدان مین است. تنها و بی‌کس وارد این میدان خطرناک نشوید. ۴. احترام به شعور مخاطب 🔹من عاملی را نمی‌شناسم که به اندازۀ احترام به شعور مخاطب در توفیق متن مؤثر باشد. کسی که به شعور مخاطب احترام می‌گذارد، سخن تکراری نمی‌گوید، مغلطه نمی‌‌کند، بی‌مایه نمی‌نویسد، وقت خواننده را همچون عمر خویش گرانبها می‌شمارد، جانب حقیقت را فرونمی‌گذارد، فروتن است و هیچ نوشته‌ای را بدون غلط‌گیری‌های مکرر و بدون اطمینان از پاکیزگی آن، منتشر نمی‌کند. ۵. آهستگی 🔹هیچ‌کس از راه پُرنویسی و پُرچانگی به جایگاهی بلند نرسیده است و اگر هم برسد، زودا که سرنگون گردد. ۶. پیوستگی 🔹اگر هوای نویسندگی در سر دارید، نباید روزی بر شما بگذرد که در آن چند سطری ننوشته باشید؛ هرچند برای خویش و نه برای انتشار. ۷. مثنوی‌خوانی 🔹همچنان معتقدم که خواندن هیچ کتابی به اندازۀ مثنوی مولانا، قلم را قدرتمند و چابک نمی‌کند. من هیچ‌گاه فرصت نکردم که دلایلم را دربارۀ این توصیه به‌تفصیل بنویسم. اینجا همین‌قدر می‌گویم که زبان فارسی در کمتر اثری به اندازۀ آثار مولانا زنده و پویا است. انس با این زبان نیرومند، قلم را برای خلاقیت‌های بسیار مستعد می‌کند. تقلید از او و از هیچ کس دیگر جایز نیست؛ اما بیگانگی از سرمایه‌های پیشینی، ابتری و سترونی است. 🔰 با از برنامه‌های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 🆔 @Honarestan_net