🔎 #نویسندگی
💢چرا نویسندگی؟
🔹دنیای امروز، دنیای رسانه و اثرگذاری است. بهنظر شما فضای مجازی، بهخصوص کلانگروههای چت و گفتوگو، چیزی جز نوشتن و تولید پیام است؟
🔹جهان نویسندگی، تنها نوشتن نیست بلکه خوبنوشتن و چگونه نوشتن است. نویسندگان بیش از آنکه بنویسند، میدانند چگونه بیان کنند تا اثر بگذارند.
🔹نکته دیگر آنکه در نوشتن کنشگری وجود دارد نه انفعال؛ بنابراین فردی که نویسندگی و چگونه نوشتن را فرامیگیرد، نه تنها متأثر نمیشود که تأثیرگذار خواهد بود و حفظ او در همین فرآیند نهفته است.
🔹علاوه بر اینها، نویسندگی بهره هوشی را بالا میبرد و به شما در کشف و فهم دنیای پیشین و پسین کمک میکند و مهارتهای ارتباطی شما را بهبود میبخشد.
🔹اگر خوب بنویسید و تبدیل به نویسنده خلاق و حرفهای بشوید، ممکن است در زندگی فرصتی بهدست آورید که تنها مخصوص شما باشد.
✍ #علی_کردانی
🔰 با #هنرستان از برنامه های فرهنگی هنری #استان_قم باخبر باشید 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 #نویسندگی
💢 هر روز یک جمله بنویس
▫️برای نویسنده شدن لازم است بهصورت مداوم بنویسید. هر روز پنج دقیقه نوشتن بهتر از این است که در هفته ۳۵ دقیقه یا حتی دو ساعت بنویسید؛ اما روزهایی هست که صرف پنج دقیقه برای نوشتن هم برایمان دشوار است.
▫️با این حال همه چیز را از دست ندادهایم. اگر روزی فقط یک جمله هم بنویسید هنوز مغز خود را پرورش میدهید که برای مواقع لازم آماده باشد و بهشکلی منظم بنویسد.
▫️همه ما برای نوشتن یک جمله در روز وقت داریم و آن جمله میتواند آغازگر قطعهای بلندتر باشد. لازم نیست آن جمله شگفتانگیز باشد.
▫️ریموند کارور در جایی تعریف کرده که چطور این شیوه برایش کارایی داشته است:
«برای چند روز هر جا میرفتم مدام این جمله توی ذهنم میچرخید: داشت جاروبرقی میکشید که صدای زنگ تلفن بلند شد. حس کردم داستانی در این جمله هست که منتظر است من آن را بازگو کنم. من آن داستان را ساختم درست مثل اینکه بخواهم شعری بگویم. یک سطر و بعد سطر دیگر. چیزی نگذشت که شاهد یک داستان بودم و فهمیدم این همان داستانی است که قرار بود بنویسم!»
📚 عادت روزانه نوشتن
🔰 با #هنرستان از برنامه های فرهنگی هنری استان #قم باخبر باشید 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 #نویسندگی
💢 زیادهگویی
🔹گروه دوم از موانعی كه راه سادهنویسی را ناهموار میكند، مربوط به مشكلات زبان فارسی است. یعنی عیب نه در نویسنده است و نه در خواننده. مثلا كسی كه بخواهد درست و مطابق قواعد بنویسد، بهسختی میتواند آسان و ساده هم بنویسد.
🔹ما دربارۀ تواناییهای زبان مادریمان فراوان خواندهایم و نوشتهایم، اما كمتر دربارۀ مشكلات بیرونی و درونی این زبان میدانیم. اینكه چرا در این زبان نمیشود همیشه سادهنویسی را با درستنویسی یا زیبانویسی جمع كرد، ریشههای تاریخی دارد و اكنون موضوع بحث نیست.
🔹از مهمترین و رایجترین موانع گروه دوم، زیادهگویی است. هیچچیز به اندازۀ ریخت و پاش بیهودۀ كلمات، ذهن خواننده را آشفته نمیكند. اگر مطلبی را با پنج كلمه میتوان گفت، نباید از شش كلمه استفاده كرد.
🔹هر كلمۀ زائد یا كمفایده، بخشی از ذهن خواننده را مصرف میكند و همان اندازه او را به درد سر میاندازد. اگر به اندازۀ درد سری كه تولید میكند و به مقدار اشتغالی كه برای ذهن میسازد، فایده نداشته باشد، مزاحم است و مزاحم، مانع روانی و آسانی مطلب است.
📚 برگرفته از کتاب «آیین قلم»
#رضا_بابایی
#کانون_نویسندگان_قم
🔰 با #هنرستان از برنامه های فرهنگی هنری استان #قم باخبر باشید 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 #نویسندگی
💢 عوامل ذهنی در سادهنویسی
🔸بهترین راه برای مهارتیابی در سادهنویسی، انس با آثار بزرگانی است كه ساده و نغز مینوشتند. نویسندهای كه كیمیای سعادت غزالی را میخواند ناخودآگاه میپذیرد كه میتوان بزرگترین دانشمند عصر خود بود و از همه سادهتر و شیرینتر نوشت.
افزون بر آن، برای سادهنویسی، دو گروه از عوامل را میتوان نام برد: گروه نخست زمینههای ذهنی و روحیات نویسنده است و گروه دوم، عوامل فنّی و زبانی. شماری از عوامل گروه نخست به این شرح است:
🔹اهتمام و اعتقاد به فضیلت سادگی در نوشتار: اگر سادگی در رفتار، بر گیرایی و جذابیت ما نزد مردم میافزاید، سادگی در گفتار و نوشتار نیز همین خاصیت را دارد. نویسنده باید بداند كه هر قدر با خواننده خود راحتتر باشد، در برقراری ارتباط با او موفقتر است. ساده گفتن و ساده نوشتن، اگر نزد عوام برهان كمسوادی است، نزد دانایان نشانۀ درآمیختن معلومات با ذهن و ذهن با زبان است.
🔹پختگی و شفافیت مطلب در ذهن نویسنده: فقط كسانی قادر به رعایت سادگی در نوشتار خود هستند كه درباره آنچه مینویسند، خود دچار ابهام و گنگی نباشند. جملههای گنگ و سردرگم، حكایت از ذهنی آشفته و ناتوان دارد.
🔹تصور مخاطب واحد: نویسندهای كه هنگام نوشتن، مخاطبی آشنا را تصور میكند و گویی فقط برای او مینویسد، خودبهخود قلمش ساده و مهربان میشود؛ همچنانكه هر یك از ما در گفتوگوهای دوستانه با هر یك از اطرافیان خود، زبانی ساده و مهرآمیز داریم. نمونۀ تاریخی و بسیار شكوهمند اینگونه سخنوری و اثرآفرینی، مثنوی معنوی و دیوان غزلیات شمس تبریزی است كه مخاطب اثر نخست، حسامالدین چلبی و مخاطب دومین، شمس تبریزی است.
🔹نوشتن برای شنیدن: نوشتار باید مرزهای باریك خود را با گفتار حفظ كند، اما میسزد كه پیوسته از لطایف، ظرایف، تواناییها، شیوۀ واژهسازی، شگردهای زبانی و حتی لحن و موسیقی محاورات مردمی سود برد. باید چنان نوشت كه خواننده گمان كند كسی در حال گفتوگوی رودررو و شفاهی با او است. نوشتهای خواندنی است كه شنیدنی نیز باشد. اگر برخی چنان میگویند كه گویی در حال نوشتناند! برخی نیز چنان مینویسند كه گویا مشغول گپوگفت دوستانهاند. مردم از ساعتها گفتوگو با یكدیگر خسته نمیشوند و اگر نویسندگان نیز بهگونهای بنویسند كه خواننده بیش از احساس خواندن، احساس شنیدن كند، به توفیقی بزرگ در جذب خواننده دست یافتهاند.
🔹مدیریت اطلاعات و صرفهجویی در دادهها: نویسنده نمیتواند در هر نوشته یا هر جمله، همۀ آنچه میداند یا لازم میداند، در هم ادغام كند و تحویل خواننده دهد. بسیاری از نوشتهها، فقط به این دلیل ناخواندنی و دشوارند كه بیش از ظرفیت خود، بار برداشتهاند. درست آن است كه به تعداد واحدهای مستقل معنایی، جملههای مستقل ساخت و از تودرتو كردن عبارات پرهیز كرد.
🔹خودداری از فضلفروشی: برخی را بهغلط گمان بر آن است كه نباید به همان آسانی و راحتی كه سخن میگویند، قلم بزنند؛ وگرنه متهم به بیسوادی میشوند! این گمان خام، شماری از نویسندگان را به ورطه «لفظ قلم» و «دشوارنویسی» انداخته است.
🔹اعتماد بهنفس: روحهای شجاع، سادگی را دوست دارند و خود را نیازمند پیرایهها و آرایههای مصنوعی نمیبینند. اگر نویسندهای، به سخنش اطمینان نداشته باشد، نمیتواند آن را ساده بگوید. لاجرم به لفّاظی و شعبدهبازی با كلمات روی میآورد و میكوشد ادراك خواننده را درگیر الفاظ كند. نیز سادهنویسی، نوعی كلیشهستیزی و گاهی حتی ساختارشكنی است و بیاعتنایی به قالبهای غالب و كلیشههای حاكم، كار دلیران عرصه قلم است.
🔹معناگرایی: كسی میتواند ساده و روان بنویسد كه قصدش از نوشتن، پیامرسانی باشد، نه بازی با كلمه. به قول مولوی نمیتوان هم به قافیه اندیشید و هم به دیدار؛ هم «حرف» را دید و هم «غرض» را:
ناطقی یا حرف بیند یا غرض
كی شود یكدم محیط دو غـرض
چون به معنی رفت شد غافل ز حرف
پیش و پس یكدم نبیند هیچ طرف
✍ رضا بابایی
📚 برگرفته از کتاب «آیین قلم»
🔰 با #هنرستان از برنامههای فرهنگی هنری استان #قم باخبر باشید 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 #نویسندگی
💢فُوت کوزهگری
🔹فُوت کوزهگری در نوشتن، حضور قلب است. نويسنده بايد با موضوعی که دربارۀ آن مینويسد، ارتباط ذهنی، روحی و قلبی داشته باشد. مدتی با آن زندگی کند و از صبح تا شب دربارۀ آن با ديگران حرف بزند. بدون اين ارتباط همهجانبه، چيز مايهداری توليد نمیشود.
🔹به همين دليل است که معمولا کارهای سفارشی و توصيهای و نوشتههای از سر تکليف و صرف احساس مسئوليت، چنگی به دل نمیزند؛ چون ارتباط نويسنده با آنها، ارتباط شغلی يا فقط ذهنی است، نه قلبی و عاشقانه. وقتی همۀ روح و قلب انسان با موضوعی درگير میشود، دربارۀ آن بهتر و زيباتر و مؤثرتر مینويسد.
#رضا_بابایی
#کانون_نویسندگان_قم
🔰 با #هنرستان از برنامههای فرهنگی هنری استان #قم باخبر باشید 👇👇👇
🆔 @Honarestan_net
🔎 #نویسندگی
💢کم بنويس ولی هميشه بنويس
🔹نوشتن، ورزش ذهن و روح است. يک روز که ننويسی (ولو چند سطر)، همانمقدار ذهن و روحت را تنبل کردهای. قاعدۀ «کار نيکو کردن از پر کردن است» را هم که شنيدهايد. البته برای نشر نوشتهها و ارائۀ عمومی آنها، بايد دست به انتخاب و حذف و اصلاح زد.
🔹يکی از درخشانترين تعريفها برای ادبيات، اين جملۀ سارتر است که «ادبيات، يعنی حذف». در ويرايش هم هيچچيز به اندازۀ حذف، نوشته را زنده نمیکند؛ از حذف کلمه تا حذف جمله و پاراگراف و گاهی حتی بخشی از مقاله.
#رضا_بابایی
#کانون_نویسندگان_قم
🔰 با #هنرستان از برنامههای فرهنگی هنری استان #قم باخبر باشید 👇👇👇
🆔 @Honarestan_net
🔎 #نویسندگی
💢نوشتن يعنی انديشيدن
🔹نويسندگی، بيش از آنکه از جنس مهارتهای قلمی باشد، از مقولۀ هنر انديشيدن است. شايد کمتر از بيست درصد نويسندگی، مربوط به واژهيابی و جملهسازی و عبارتپردازی باشد.
🔹بيشتر وامدار روشمندی در انديشيدن و معناآفرينی است. نويسندگی، هنر تبديل انديشه به واژهها است. نوشتن بدون استقلال فکری، هياهو برای هيچ است.
🔹ما میخواهيم از آب کره بگيريم. از هيچ يا يک مشت مشهورات و مقبولات و شنيدهها و خواندهها، کتاب و مقاله بسازيم. نمیشود. يعنی میشود، ولی اين میشود که الان شده است.
#رضا_بابایی
#کانون_نویسندگان_قم
🔰 با #هنرستان از برنامههای فرهنگی هنری استان #قم باخبر باشید 👇👇👇
🆔 @Honarestan_net
🔎 #نویسندگی
💢پدر و مادر نویسندگی
🔹پدر نويسندگی، انديشه است و مادر آن دموکراسی و دايۀ آن قلم. دربارۀ پدر و دايۀ اين فرزند دلبند، توضيح دادم. اما اين فرزند مشروع، مادر بزرگواری هم دارد که نام آن دموکراسی است. مرادم از دموکراسی، فقط مفهوم سياسی آن نيست. دموکراسی در نوشتن، يعنی آزادگی و استقلال و احترام «عملی» به ديگران.
🔹آدمهای دموکرات، همهچيز را برای خودشان نمیخواهند. وقتی مینويسند، قدرت شگفتی در همذاتپنداری دارند. در مقام گردآوری، جامعيت دارند و در نوبت داوری، انصاف. چارچوبهای ذهنی خود را میشناسند و میدانند که غير از اين، چارچوبهای ديگری هم وجود دارد که برای فهم و درک آن بايد تلاش کنند.
🔹معمولا لحن اين گروه از نويسندگان، لحن پيشنهاد است، نه فتوا. میدانند که ذهنشان اسير دانستهها و تربيت خاص است و ممکن است ديگران اين ذهنيتها را برنتابند. فرق است ميان کسی که مینويسد تا ديگران بدانند او چگونه میانديشد با کسی که مینويسد تا ديگران بدانند که بايد چگونه بينديشند.
#رضا_بابایی
#کانون_نویسندگان_قم
🔰 با #هنرستان از برنامههای فرهنگی هنری استان #قم باخبر باشید 👇👇👇
🆔 @Honarestan_net
🔎 #نویسندگی
💢درستنویسی
🔹مقصود درستنویسی از نظر املای کلمات نیست، که آن هم مهم است. منظور، درستنویسی از جهت رسمالخط کلمات و علائم نگارشی و نقطهگذاری و ... هم نیست، گرچه این نیز ضروری است.
🔹رعایت قواعد دستور زبان و صحیح نوشتن جملات هم مورد نظر نیست، که البته این هم سهمی عمده در «درستنویسی» دارد. «درستنویسی» از نظر «محتوا» و مطلب، محور تأکید ما در این قسمت است.
🔹ممکن است آثاری با شیواترین قلم، با رعایت کامل قواعد دستوری و علائم نگارشی و بدون کوچکترین غلط املایی یا اشتباه چاپی، نوشته شود، ولی عیب کار در جای دیگر باشد و اثر را از ارج و اعتبار بیندازد و آن جهت، درستی مطلب است.
🔹چقدر کتابها، در ردّ کتب دیگر نوشته شده است. چه بسیار مقالهها، در پاسخ و اعتراض به مقالات دیگر در مطبوعات و مجلات درج میشود.
🔹و کلاً دنیای «نقد» (البته نقد محتوایی) دنیای گسترده و جنجالی است که همیشه بوده و اکنون نیز در زمینههای مختلف وجود دارد. درستی یا نادرستی نوشتهها از کجاست؟ ملاک در «نقد محتوایی» آثار چیست؟
🔹به یقین، بیدقتی در نقل و بیان، مسألهساز است. معلومات اندک و مطالعۀ ناقص درباره موضوعی، باز نویسنده را ممکن است به اشتباه افکند. پیشداوری یا غرضورزی در تحقیق و ارائه، غلطانداز است.
🔹استناد به منابع ضعیف و سست نیز، اشکال ایجاد میکند، سست بودن پایه و مبنای استدلال و استشهاد برای نظریههای ابراز شده، از سوی دیگر مطلب را ناصحیح میسازد، حرفی را بدون تحقیق گفتن و نوشتن نیز چنین است.
📚 #با_اهل_قلم
✍ #جواد_محدثی
📝 #کانون_نویسندگان_قم
🔰 با #هنرستان از برنامههای فرهنگی هنری استان #قم باخبر باشید 👇👇👇
🆔 @Honarestan_net
🔎 #نویسندگی
📝 چند توصیۀ قلمی به دوستان جوان
۱. چه و چگونه
🔹هر متنی که خواندید و بر دل شما نشست، همه یا بخشهایی از آن را دستکم دوبار بخوانید. خوانش دوم و سوم، چشم شما را به ظرایف و دقایقی از متن باز میکند که در خوانش اول به چشم نمیآید. بار اول میخوانیم که بدانیم نویسنده «چه» گفته است؛ اما اینکه «چگونه» نوشته است، در خوانش دوم صید میشود.
۲. چارچشمی
🔹پس از آنکه یادداشت یا مقاله یا کتاب خود را نوشتید، چارچشمی در آن بنگرید؛ یعنی حداقل چهار بار آن را بخوانید و هر بار با چشمی. بار اول را وقف غنیسازی متن کنید؛ بار دوم از چشم منتقد در متن خویش بنگرید تا بتوانید کاستیها و ناراستیهای آن را ببینید؛ بار سوم با چشم مخاطب متوسط و حواسپرت بخوانید تا ابهامها و اغلاقهای نوشتارتان را بیابید و بستُرید. چهارمبار را به نیت نازککاری و غلطزدایی از صورت متن بخوانید.
۳. گشودگی به اندیشههای دیگران
🔹دربارۀ هر چه مینویسید، غیر از مراجعه به منابع و آثار مرتبط، حتما با چند نفر دربارۀ آن گفتوگو کنید. و اگر کسی را برای گپوگفت نیافتید یا نیازی به آن ندیدید، دستکم با خودتان گفتوگو و محاجّۀ طولانی کنید. نوشتن، ورود به میدان مین است. تنها و بیکس وارد این میدان خطرناک نشوید.
۴. احترام به شعور مخاطب
🔹من عاملی را نمیشناسم که به اندازۀ احترام به شعور مخاطب در توفیق متن مؤثر باشد. کسی که به شعور مخاطب احترام میگذارد، سخن تکراری نمیگوید، مغلطه نمیکند، بیمایه نمینویسد، وقت خواننده را همچون عمر خویش گرانبها میشمارد، جانب حقیقت را فرونمیگذارد، فروتن است و هیچ نوشتهای را بدون غلطگیریهای مکرر و بدون اطمینان از پاکیزگی آن، منتشر نمیکند.
۵. آهستگی
🔹هیچکس از راه پُرنویسی و پُرچانگی به جایگاهی بلند نرسیده است و اگر هم برسد، زودا که سرنگون گردد.
۶. پیوستگی
🔹اگر هوای نویسندگی در سر دارید، نباید روزی بر شما بگذرد که در آن چند سطری ننوشته باشید؛ هرچند برای خویش و نه برای انتشار.
۷. مثنویخوانی
🔹همچنان معتقدم که خواندن هیچ کتابی به اندازۀ مثنوی مولانا، قلم را قدرتمند و چابک نمیکند. من هیچگاه فرصت نکردم که دلایلم را دربارۀ این توصیه بهتفصیل بنویسم. اینجا همینقدر میگویم که زبان فارسی در کمتر اثری به اندازۀ آثار مولانا زنده و پویا است. انس با این زبان نیرومند، قلم را برای خلاقیتهای بسیار مستعد میکند. تقلید از او و از هیچ کس دیگر جایز نیست؛ اما بیگانگی از سرمایههای پیشینی، ابتری و سترونی است.
#رضا_بابایی
#کانون_نویسندگان_قم
🔰 با #هنرستان از برنامههای فرهنگی هنری استان #قم باخبر باشید 👇👇👇
🆔 @Honarestan_net
🔎 #نویسندگی
💢واژهپردازی
🔹زبانها برای ماندن و بالیدن، باید پیوسته بر گسترۀ واژگانی خود بیفزایند. گسترش واژگانی، مهمترین عامل پایایی و پویایی زبان نیست؛ اما جزء نیازهای ضرور هر زبانی است که میخواهد عمری درازتر داشته باشد.
🔹افزایش واژگان در زبانها، معمولا از سه طریق است: وامگیری از زبانهای بیگانه؛ احیای واژههای کهن و فراموششده؛ ساختن واژههای جدید. راه چهارمی هم وجود دارد که بیشوکم به آن عمل میشود، اما هنوز رسما جزء راههای واژهسازی به شمار نیامده است.
🔹من نام این راه را «واژهپردازی» میگذارم؛ در مقابل «واژهسازی». در واژهسازی، ما کلمه یا ترکیبی را که پیشتر نبوده است، میسازیم؛ مثل «پوشه» یا «پرونده» یا «فناوری» یا «آسیبشناسی». در واژهپردازی، کلمۀ جدیدی ساخته نمیشود، بلکه کلمههای موجود و رایج، در شکل یا معنایی جدید با روابطی متفاوت، پردازش یا پرورش مییابد.
🔹روشن است که این شکل یا معنای جدید، باید همسانیهایی با شکل و معنای قدیم کلمه داشته باشد؛ اما به هر حال، «کلمۀ جدید» به حساب میآید. پیش از مثال، بگویم که در واژهپروری، کلمهای که بازپروری میشود، باید همراه قرینهای باشد که معنای جدید و پرداخته را پیش چشم خواننده بیاورد.
🔹مثال روش این شیوۀ واژهافزایی، کلمۀ «راهنما» در ترکیب «راهنما زدن» است. کلمۀ راهنما در پیشینۀ زبان فارسی، هیچ گاه با «زدن» به کار نرفته بود؛ اما وقتی در ماشینها چراغ راهنما نصب کردند، نیاز بود که برای استفاده از آن، کلمهای بیابیم یا بسازیم. مردم ترکیب «راهنما زدن» را ساختند و گرفت.
🔹در واقع کلمۀ «راهنما» در ترکیب «راهنما زدن»، تغییر کاربری داده و با پذیرفتن فعل «زدن»، چهرهای جدید از خود را به نمایش گذاشته است. پیش از این ابتکار، با «راهنما» هر کاری میکردند جز «زدن»! در اینجا، کلمۀ «راهنما» ساخته یا احیا نشده است؛ بلکه از رهگذر بازپروری و پردازش، معنایی جدید یافته است که البته پیوستگی آشکاری با معنای قدیم خود دارد.
🔹«حروفچینی» هم مثال خوبی است. حرف و چیدن، جدید نیست؛ اما نسبت دادن آنها به یكدیگر كه در چاپخانهها اتفاق افتاد، جدید است. از همین دست است کلمۀ «ارتباطگیری» که در روابطعمومی مؤسسات و ادارهها ساخته شد و جا افتاد. «پرینت گرفتن» و «نظر گذاشتن = کامنت» هم همین حکایت را دارد.
🔹واژهپردازی غیر از ترکیبسازی است. در ترکیبسازی، کلماتی کنار هم مینشینند که پیشتر نیز میان آنها همنشینی یا همراهی بوده است. بنابراین «آسیبشناسی» و مانند آن، ترکیبسازی است، نه واژهپردازی؛ زیرا «آسیب را شناختن»، جدید نیست؛ بر خلاف – مثلا – ارتباط گرفتن یا راهنما زدن، که جدید است.
🔹واژهپردازی، گرتهبرداری هم نیست. در گرتهبرداری، بر اثر تقلید از زبانهای بیگانه، گاهی دو کلمه کنار هم میآیند که پیشتر با هم نمیآمدند و اکنون نیز نیازی به همنشینی آن دو با یکدیگر نیست. مثلا وقتی کسی میگوید: «اجازه بدهید نخست خدمت شما سلامی داشته باشم» سلام را با داشتن، همراه کرده است که نه ریشۀ تاریخی دارد و نه نیازی به آن است؛ چون میتوانست بگوید: «اجازه بدهید نخست سلامی کنم». از همین گونه است: دوش گرفتن و خواب افتادن.
🔹این را هم بگویم که ما میتوانیم برای غنیسازی زبان، رابطههای متفاوت میان کلمات را از متون گذشته کشف کنیم و به کار ببریم. مثلا من با نگاهی سطحی و سریع به باب نخست گلستان(سیرت پادشاهان)، دهها رابطۀ واژگانی به چشمم خورد که امروز برای ما «متفاوت» محسوب میشود.
🔹چند نمونهاش را در زیر میآورم:
«برادران حسد بردند و زهر در طعامش کردند»
حسد بردن = حسادت ورزیدن، حسودی کردن.
زهر در عذا کردن= زهر در غذا ریختن.
«فرصت نگاه میداشتند.»
فرصت را نگه داشتن = قدر فرصت را دانستن.
«فریدون ... پادشاهی یافت.»
پادشاهی یافتن = به پادشاهی رسیدن.
«ملک را عجب آمد.»
عجب آمدن = تعجب کردن.
«خیال باطل بست.»
خیال بستن = پنداشتن.
«چندان نعمت را به چندین مدت برانداخت.»
نعمت برانداختن = هدر دادن نعمت.
🔹استفاده از اینگونه رابطههای متفاوت، نیاز به مهارت و تجربه دارد و کار نویسندگان تازهکار نیست؛ چون اندکی نابلدی در استفاده از این رابطهها، زبان را از ریخت میاندازد. در عین حال، دیدهام که نویسندگان ورزیده و هنرمند، بدون اینکه به دام کهنگرایی و زبان باستانی بیفتند، این رابطهها را به نثر خود راه دادهاند و از این رهگذر به نثری رنگارنگ و سرشار از واژگان غیر تکراری دست یافتهاند.
🔹بر هم زدن روابط کلیشهای میان واژگان، اگر هنرمندانه صورت بگیرد، بسامد واژگانی نویسنده را بالا میبرد و میدانیم که یکی از عوامل مهم در آفرینش نثرهای اثرگذار، بسامد واژههای غیر تکراری است.
✍ #رضا_بابایی
🆔 @Honarestan_net
12.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔍 #فراخوان
🎥 باشگاه رویش استعدادهای برتر ادبی نوجوان کشور (#قاف) در سومین سال فعالیت خود از میان نوجوانان مستعد ۱۲ تا ۱۵ ساله عضو جدید میپذیرد.
🔸علاقمندان به #نویسندگی و #شاعری میتوانند #نام، #نام_خانوادگی و #شهر محل سکونت خود را تا پایان اردیبهشت به شماره ۲۰۰۰۶۰۰۵۰۰ پیامک کنند.
🔰 با #هنرستان از برنامههای فرهنگی هنری #قم باخبر باشید 👇👇👇
🆔 @Honarestan_net