eitaa logo
هنر تبیین ، محض اطلاع، نهضت آگاه سازی و مطالبه گری
2.1هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
10.9هزار ویدیو
507 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم #کانال_هنر_تبیین #نهضت_آگاه‌سازی_و_مطالبه_گری @honaretabyin
مشاهده در ایتا
دانلود
فأشارت الیه قالوا کیف نکلّم من کان فی المهد صبیاً 🏴دیدید واکنش یک بچه‌ی کوچک را وقتی کسی ـ حتی اگر از نزدیکان و آشنایان باشد ـ با آن طفل معصوم تندی کند؟ بغض می‌کند و می‌ترسد و سمت پدر و مادرش می‌دود و پشت آنها پناه می‌گیرد و تا مدّت‌ها بعد هم اگر دوباره طرف را ببیند، غریبی می‌کند و لب می‌گزد و احتیاط به خرج می‌دهد و دور و بر آن مرد یا زن نمی‌پلکد. انگار که ترس، غل و زنجیری شده که دست و پایش را بسته و به هیولایی تبدیل شده که زبانش را بند آورده ... 🏴بچه‌های اهل‌بیت اما حساب جداگانه‌ای دارند. حتی اگر قواعد وراثت را در نظر بگیریم، امام‌زاده‌ها اولین ورثه‌ی شجاعت و حمیّت و هیبت و عقلانیت و ذکاوت ِ پدران‌شان هستند. معنا ندارد که پدرشان در یک جنگ نمایان کشته شود و چهل منزل با سرش همسفر شوند و بعد بگوییم بچه خیال می‌کرده که بابایش به مسافرت رفته ... 🏴 سید بن طاووس در لهوف حکایتی را نقل می‌کند که ثابت می‌کند به عجز درآوردن ِ ائمّه‌ی کفر و پیشوایان نفاق، نه فقط کار بزرگان بنی‌هاشم است؛ که بخشی جدانشدنی از زندگی کودکان این قوم بوده؛ نشان می‌دهد که به کار بردن واژه‌ای مانند «کودک» برای خردسالان ِ این خاندان هم، یکی از کارهای کودکانه‌ی ماست. 🏴 یزیدی که در پایتخت امپراطوری‌ش مفتضح شده و در جنگ خطبه‌ها و گریه‌ها و روضه‌ها دست‌های نجس‌ش را بالا برده، به حضرت سجاد پیشنهاد می‌دهد که پسرش با یکی از پسران حسین کشتی بگیرد. حتماً خیال می‌کرده با این مکر، می‌تواند در مقابل مردم جنایتش را به یک دعوای خانوادگی بین پسرعموها تقلیل دهد که بعد از جنگی اتفاقی، تصمیم گرفته‌اند آشتی کنند و کینه‌ها را کنار بگذارند و به بازی و تفریح و شادی بگذرانند. 🏴حالا در نظر بگیرید طفل معصومی را که بزرگترین فجایع را به چشم خود دیده و عمق جنایت وحشی‌ترین سلّاخ‌ها را با تمام وجود درک کرده و حالا هم در اسارت همان آدم‌کش‌هاست؛ بغض می‌کند و می‌ترسد و پناه می‌گیرد و زبانش بند می‌آید و به خود می‌لرزد؟! ابداً! با عقلانیت و ذکاوتش به خوبی فهمیده که یزید چه معرکه‌ای به راه انداخته و چه نیرنگی را تدبیر کرده و شجاعت و حمیّتش را طوری در کلمات سرازیر می‌کند که ... 🏴 من حدس می‌زنم زین‌العابدین بعد از شنیدن پیشنهاد یزید، به جای آن‌که حرفی بزند، مثل مریم مقدس، دشمنان را به کودکی حواله داد که در کنارش بود: «فاشارت الیه». یزید هم مثل علمای یهود پر از تعجب شده و با خودش گفته: «کیف نکلّم من کان فی المهد صبیا» اما عمرو بن الحسین ـ که به روایت سید بن طاووس «صغیر» بوده ـ چیزی نگفته جز این: «هرگز! به جای این کار، یک خنجر به من و یک خنجر به فرزندت بده تا با او بجنگم». لابدّ لحنش همان لحن محکمی بوده که عیسی در گهواره داشته: «انی عبدالله ... جعلنی مبارکا این ما کنت ...» 🏴 اعجازی که روح این پسر در برابر امپراطور به نمایش می‌گذارد، طوری زاده‌ی معاویه را به عجز می‌رساند و به زمین گرم می‌کوبد که راهی جز یک فحّاشیِ بچه‌گانه برایش باقی نمی‌ماند؛ کاری که یک مرد عادی در برابر یک بچه‌ی کوچک هیچ‌وقت انجام نمی‌دهد و آن را خفّت و خواری برای خودش حساب می‌کند. چه برسد به این‌که یک امپراطور به پسری فحّاشی کند که پدر و برادرانش را از دست داده و به اسارت قاتلان آنها در آمده. این ناسزاها به عمرو و پدرش طبعاً قابل نقل و ترجمه نیستند ... اما این حجم از استیصال و درماندگی و انفعال برای یک حاکم فاتح در برابر یک خردسالِ دربند کشیده شده، همان معجزه‌ای است که کار هر روز ِ آل‌الله است. آل‌الله هم که می‌دانید یعنی چه؟ یعنی خانواده‌ی خدا ... 🏴 جامعه‌ی کبیره است که روی لب‌هایم می‌لغزد: خضع کل جبّار لفضلکم و ذلّ کلّ شیء لکم تمامی جباران در برابر فضل شما خاضع شده‌اند و همه چیز در مقابل شما به خاک ذلّت افتاده ...  ▪️خیلی مانده تا شیعه بفهمد حقیقت روضه‌های سه ساله‌ی حسین را ... 🖊محمدصادق حیدری ☑️https://eitaa.com/HossiniehAndisheh