#ورود به کربلا
#محرم
می رسد از کربلا هم بوی عشق هم بوی خون
می رسد بر گوش دل اِنّا اِلیه راجعون
زینب اینجا با نظر بر روی محزون حسین
می شود بیتاب و دارد اضطراب و شور و شین
گشته او دلواپس و گوید حسین اینجا کجاست؟
بر مشام جان من اینجا چرا بوی بلاست؟
خاک این صحرا ، حسینم ، بوی ماتم می دهد.
بوی هجران و اسارت ، بویی از غم می دهد
خیمه ها اینجا چرا بوی عجیبی می دهد؟
بوی جانسوز یتیمی و غریبی می دهد
زبانحال برادر :
خواهرم اینجا زمین لاله های پرپر است
زینب اینجا وعده گاه ناله های مادر است
اکبر من در همین جا اِرباً اِرباً می شود
پیکر قاسم همین جا فرش صحرا می شود
سرزمین کربلا گهواره ی اصغر شود
در همین جا مقتل عباس آب آور شود
دشمنم اینجا اسیرت می کند ای خواهرم
میشوی تو همسفر منزل به منزل با سرم
هم رقیه هم سکینه رویشان نیلی شود
مونس آنها در این آوارگی سیلی شود
این زمین وادیِ غم یعنی زمین کربلاست
چون سر ما در همینجا بر فراز نیزه هاست
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#محرم