سلام.وقت بخیر.عبادات قبول..
در خدمت مهندس یاوری کارشناس ارشد میراث فرهنگی استان خراسان
و حاج قاسم اقای طاهری برادر شهید حاج محمد طاهری هستیم ،
استفاده از نظرات کارشناسی ایشان برا مرمت منزل والدین شهید طاهری در مهدی اباد .
مکان گفتگو : منزل اقای بهشتیان در خلیل آباد که تبدیل به بوتیک هتل شده..👇👇👇
زمان :صبح جمعه ۲۱شهریور ساعت هفت
39.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبتهای سرهنگ دوم پاسدار شهید مهدی شیروانی ، ساعاتی قبل از شهادت در کنار لانچر پرتاب موشک
Hamed Zamany1_21161243140.mp3
زمان:
حجم:
11.7M
آهنگ جدید حامد زمانی برای صمود
🌷بســـــم رب الشهـــــــدا غزه و فلسطین
🔰 غزه تنها نیست
sarvhaa.ir#
#حسینیه_هنر_شهدا👇👇👇
https://eitaa.com/honarshohada
از دامن بعضی از مادران امروز جامعه ما، مرد تا سر کوچه هم نمی رود...
اما
صحبت های این مادر لبنانی که ۴ فرزندش از زمان جنگ ۳۳ روزه به مرور شهید شده اند و حالا فقط یک پسر ۳۷ ساله برایش مانده را بشنوید که چه شجاعانه ...
#بریم_آماده_بشیم
🌷بســـــم رب الشهدا
sarvhaa.ir#
#حسینیه_هنر_شهدا👇👇👇
https://eitaa.com/honarshohada
اندازه پلاک ۹۵#۶۵
سانتی متر
مخصوص نصب در مقبره. یا مزار
🌷بســـــم رب الشهدا
sarvhaa.ir#
#حسینیه_هنر_شهدا👇👇👇
https://eitaa.com/honarshohada
اندازه پلاک ۹۵#۶۵
سانتی متر
مخصوص نصب در مقبره. یا مزار
10.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آرمان عزیز
🌷بســـــم رب الشهدا
...نایب الزیاره شما هستیم در بهشت زهرای تهران ....
حضرت آیتالله خامنهای: «آن طلبهی جوان، آرمان عزیز، چه گناهی کرده بود؟ متدیّن، مؤمن، متعبّد، حزباللهی. زیر شکنجه او را بکشند، جسدش را بیندازند در خیابان.» ۱۴۰۱/۰۸/۱۱
sarvhaa.ir#
#حسینیه_هنر_شهدا👇👇👇
https://eitaa.com/honarshohada
8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واکنش فرزند شهید به تصویر زیبای بابا!🥺😢🤭
شهید مهدی زین الدین :هرگاه شهدا را شب جمعه یاد کنید آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می کنند.
درنشر مطالب سهیم شوید، صدقه جاریه است🌺🍃
🔴 کانال حضرت زهرا و شهدا 👇
@hazraet_zahra_135
🌹لحظاتی با شهدا🌹
📌 تا آخر بخوانید/ *شهیدی که سرش را زنده بود از تنش جدا کردند*
🔹️ *عباسعلی فتاحی* بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زندهی دنیا تسلط داشت
◇ تک فرزند خانواده هم بود، زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه
◇ مادر گفت: *عباسم!* تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟
◇ *عباسعلی* گفت: امام گفته.
◇ مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم...
🔹️ *عباس* اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته
◇ اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب ، فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست.
◇ گفتند: آقای *عباسعلی فتاحی!* تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه...
◇ بالاخره *عباسعلی* با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند.
🔹️یه روز *شهیدخرازی* گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن ، پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود
◇ پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون *عباسعلی* بود
◇ قبل از رفتن *حاج حسین #خرازی* خواستشون و گفت: " به هیچوجه با عراقیها درگیر نمیشید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقیها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره...
🔹️تخریبچی ها رفتند... یه مدت بعد خبر رسید #تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته...
◇ اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقیها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای *عباسعلی* و اسیر شد...
◇ زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند ممکنه *عباسعلی* توی شکنجه ها لو بده
🔹️پسر عموی #عباسعلی اومد و گفت: *حاج حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه* برید عملیات کنید...
◇ عملیات #فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت
◇ پسر عموی *عباسعلی* اومد و گفت: این *عباسعلیه*! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه...
🔹️#اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه *عباسعلی* رو #شکنجه کردند چیزی نگفته
◇ اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند.
◇ جنازه اش رو آوردند #اصفهان تحویل مادرش بدهند.
◇ گفتند به مادرش نگید سر نداره، وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین!
◇ گفتن مادر بیخیال. نمیشه...
◇ مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم.
◇ گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین
🔹️یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین *عباسم* سر نداره؟
◇گفتند: #مادر! #عراقیها سر *عباس* تو رو بریدند.
◇ مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم...
◇مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن *عباس* رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی #قتلگاه و #مادرسادات) و خم شد رگهای *عباس* رو بوسید. و مادر *شهید عباسعلی #فتاحی* بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد...
*#ما_مسئول_خون_شهداییم*
یادش گرامی وراهش پررهرو
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷