ملوک جان از وقتی خانه امده بُق کرده و حرف نمی زند!! بیست بار میز را دستمال کرده!! ده بار گلدانها را جان به سر کرده و پنج بار پشت پنجره رفته و کفترها را کیش داده!!!
اقای بقولاتی می پرسد: خوبی ملوک جانم؟؟
ــ نمی دانم نه خوبم نه بد !! یک جوری هستم که خودم هم نمی دانم جورش چهجوری است!!!!امروز نوه های خان داداشم را دیدی؟؟مثل جنازه روی مبل ها ولو شده بودند!!!سه بار زن داداش چای اورد. یک کدام بلند نشدند سینی چای را از دستش بگیرند، موقع نهار فقط امدند لمباندند و باز سر توی گوشی های مرگی شان کردند!!!لباس پوشیدنشان را دیدی؟؟ دختر گنده با صدای بلند از مادرش می پرسد «برا من پد بهداشتی اوردی؟؟»بعد هم پیله کرد که برویم برف بازی، می خواهیم استوری بگذاریم!!!! یادم به جوانی خودم افتاد.
ماه رمضان که روزه نمی گرفتیم مادرم لب می گزید که باید بلند شوید و سحری بخورید ،الکی نماز بخوانید و روز هم مراقب باشید پدر و برادر هایتان بویی از قاعدگی تان نبرند!! فقط می گفتیم چشم!!!
مهمان که داشتیم فقط کافی بود مامان چشم بچرخاند،از مدل و تاب چشمهایش می فهمیدیم که باید چای بیاوریم!!یا از مهمان خانه بیرون برویم !! یا حرف نزنیم !! یا حرف بزنیم!! میوه را دور بچرخانیم!! پیشدستی را عوض کنیم!! برای مهمان زیرسیگاری بیاوریم، دامنمان را روی پایمان بکشیم...وای بقول، یک جفت چشم بود و ما آن همه برداشت می کردیم!!!
ــ خوب این که مثل سگ از ننه بابا هامان می ترسیدیم خوب بود ملوک جان؟؟
ــ نه اصلا خوب نبود ، من هنوز گاهی خواب چشمهای پدر یا مادرم را می بینم!! هنوز صداشان توی گوشم است!!! بقول جان، نه دیکتاتوری آن وقتها خوب بود و نه شل و شیمبویی الان!! اصلا چرا ما نباید میانه را بگیریم!!!
زن دادادش با آن کمردرد دوبار به نوه اش گفت :مادر، میوه را دور بچرخان. در جوابش بلند و درنهایت پاچه پارگی گفت:«مادرم! هر کس بخواهد خودش بر می دارد، این دیس پنجاه کیلویی کار من نیست، وابده مامانی!»
کاش خدا هرچه از دهه سی به بعد بافته بشکافد و دوباره ببافد!!!روزگار ما و دهه هشتاد و نودی ها مثل یک بافتنی است که اولش را سفت بافته اند و اخرش را شل!!!!
ــقربان آن مثال زدنت ملوکم!!!انقدر هنرمندی و اهل بافت و شکافت، که بدت نمی اید دوتا میل بافتنی دست خدا بدهی!!!!
بعد نوشت: نظر شما چیه؟؟
✍شهلا ظهوریان
@shahlazohurian
@hooree🌹
محسن برهانی در شبکه ایکس نوشت:
🔹️یکی از ضربات هولناک به دولت صفوی که باعث نارضایتی عمومی و شکاف حکومت و مردم شد، گیردادن بیجا به موضوع ساز و آواز در قهوهخانههای اصفهان و ایستادن در برابر خواست عمومی به استناد شریعت و دین و مطالبات متدیّنین بود.
به مدافعان #قانون_حجاب توصیه میکنم آن مقطع تاریخی و آثار و تبعات آن مداخلات تحریکآمیز را بصورت دقیق مورد مطالعه قرار دهند.
@hammihanonline
@hooree🌹
🔴 حجاب اجباری: تقویت یا تضعیف ایمان مذهبی؟
♦️در حاشیۀ اظهارات دکتر فؤاد ایزدی مبنی بر تأثیر قانون حجاب بر تقویت ایمان مذهبی جوانان
✍🏾 جعفر نکونام 26 آذر 1403
🔻من ضمن انعکاس اظهارات آقای دکتر فؤاد ایزدی مبنی بر این که اگر قانون حجاب اجرا نشود، ایمان مذهبی جوانان تضعیف می شود و آنان از جمهوری اسلامی در برابر هجوم به کشور دفاع نخواهند کرد، با طرح پرسشهایی از chatgpt خواستم، اظهارات نامبرده را ارزیابی کند. ارزیابی آن از این قرار است:
♦️اظهارات دکتر فؤاد ایزدی، که قانون حجاب اجباری را ابزاری برای حفظ ایمان مذهبی و ایجاد انگیزه برای دفاع از جمهوری اسلامی میداند، مسئلهای مهم و قابل بحث است. ایشان استدلال کردهاند که اجرای قانون حجاب اجباری میتواند به تقویت ایمان مذهبی در جامعه منجر شود و جوانان مذهبی را به دفاع از کشور در برابر تهدیدهای خارجی ترغیب کند. اما آیا این نگاه در عمل به تقویت ایمان مذهبی میانجامد یا برعکس، موجب تضعیف آن میشود؟
1️⃣ بررسی استدلال طرفداران حجاب اجباری
♦️حامیان حجاب اجباری استدلال میکنند که:
🔺حفظ ارزشهای دینی: قوانین حجاب اجباری به عنوان نمادی از حاکمیت اسلامی، میتواند ارزشهای دینی را در جامعه حفظ کند و از گسترش فرهنگهای غیراسلامی جلوگیری نماید.
🔺ایجاد انگیزه دینی: آنها معتقدند اجرای قوانین شرعی، جوانان مذهبی را به مشارکت در دفاع از کشور و انقلاب اسلامی ترغیب میکند، همانگونه که در جنگ ایران و عراق بسیاری از افراد مذهبی با انگیزه دینی به میدان نبرد رفتند.
🔺پایداری جامعه دینی: عدم اجرای این قوانین به تضعیف ایمان عمومی منجر میشود و جامعه را در برابر هجمههای فرهنگی و نظامی بیدفاع میگذارد.
2️⃣ چالشهای حجاب اجباری و تضعیف ایمان مذهبی
♦️اما اجرای اجباری حجاب میتواند به پیامدهای معکوسی منجر شود که نه تنها ایمان مذهبی را تقویت نمیکند، بلکه آن را تضعیف مینماید:
🔺اجبار، ضدیت با اختیار و ایمان: ایمان مذهبی باید بر اساس اختیار و اعتقاد قلبی شکل گیرد، نه از طریق اجبار. اجبار به حجاب میتواند افراد را نسبت به دین و ارزشهای مذهبی بیاعتماد و حتی دلزده کند.
🔺دوگانگی اجتماعی: حجاب اجباری ممکن است باعث شکلگیری دوگانگی در جامعه شود؛ افرادی که در ظاهر از قوانین پیروی میکنند، اما در باطن از آن ناراضیاند. این دوگانگی به تدریج اعتماد عمومی به دین را کاهش میدهد.
🔺کاهش مشروعیت حکومت دینی: تحمیل اجباری احکام شرعی، بهویژه در شرایطی که مخالفت عمومی با آن زیاد است، ممکن است به کاهش مشروعیت حاکمیت دینی و تضعیف ایمان مردم نسبت به ارزشهای دینی منجر شود.
🔺اثر منفی بر نسل جوان: جوانانی که خواستههایشان نادیده گرفته میشود، ممکن است دین را عامل محدودیت تلقی کرده و به سمت مخالفت با آموزههای دینی کشیده شوند.
3️⃣ مقایسه با عملکرد طالبان و داعش
♦️گروههایی مانند طالبان و داعش نیز تلاش کردهاند با اجرای قوانین سختگیرانه، ایمان مذهبی را تقویت کنند، اما تجربهها نشان داده است که این رویکردها منجر میشود به:
🔺ترس و بیاعتمادی: ایجاد جوّی از ترس و سرکوب که نتیجه آن دوری مردم از دین بوده است.
🔺فرهنگ نفاق: مردم به اجبار از قوانین تبعیت میکنند، اما در واقع به مخالفت با دین و ارزشهای مذهبی گرایش پیدا میکنند.
🔺تضعیف بنیانهای اخلاقی: ایمان واقعی جای خود را به ظاهرسازی داده و جامعه از اهداف اخلاقی دین فاصله میگیرد.
4️⃣ حجاب اجباری، باعث تقویت ایمان یا تضعیف آن؟
♦️به نظر میرسد ایمان مذهبی زمانی تقویت میشود که بر اساس اختیار و آگاهی شکل گیرد، نه از طریق اجبار و زور.
♦️حکومتها به جای تمرکز بر اجبار مردم، فضای گفتوگو و تفکر دینی را تقویت کنند.
♦️ارزشهای اخلاقی دین، مانند عدالت، احترام به آزادیها و کرامت انسانی، در اولویت قرار گیرد.
5️⃣ نتیجهگیری
♦️تجربه نشان میدهد که حجاب اجباری نه تنها به تقویت ایمان مذهبی نمیانجامد، بلکه میتواند تأثیری معکوس داشته باشد.
♦️اظهارات دکتر فؤاد ایزدی بر اهمیت ارزشهای دینی و دفاع از کشور تأکید دارد، اما ابزار اجبار برای تحقق این اهداف میتواند به پیامدهای مخربی منجر شود.
♦️همانگونه که عملکرد طالبان، داعش و بوکوحرام نشان داده است، اجبار به انجام امور دینی به جای تقویت ایمان، موجب دوری و نارضایتی مردم میشود.
♦️برای حفظ و تقویت ایمان مذهبی، باید به جای اجبار، به آموزش، اختیار، و تقویت فرهنگ دینی مبتنی بر عقلانیت پرداخت.
🔸یادداشتهای مربوط به حجاب زنان
https://t.me/dineaqlani
@hooree 🌹
خوانندگی زنان و مسأله حاکمیت قانون
خوانندگی زنان و در معرض قرار دادن هنر خوانندگی در نزد عموم يكی از موضوعاتي است كه از لحاظ فقهی و حقوقی نيازمند تأمل و بررسی است. سالهای متمادی است كه اين بخش از هنرمندی زنان در ايران با ممنوعيت مواجه شده و زنان نمیتوانند در اين عرصه هنرنمايی كنند. معمولاً ممنوعيت اين موضوع مستند به شريعت میشود و به تبع تلقی حرمت رفتار، هيچ مجوزی براي برگزاری كنسرت يا خوانندگی زنان صادر نمیشود. به تبع چنين استنادی و چنان حرمتی، اگر خانمی اقدام به خوانندگی نمايد ممكن است رفتار حرام و بدون مجوز قانونی او، مصداق برخي مواد قانون مجازات قرار گيرد. برخلاف برداشت بسياری از افراد، حرمت صدای زن از نظر فقهی امری مسلّم و اجماعی نيست و اصلاً در اين خصوص هيچ اتفاق نظری وجود ندارد فلذا بايستی ابتدائاً موضوع از نظر فقهی و شرعی بررسی گردد .…
بايد نظراً و عملاً قانون فصلالخطاب باشد و نبايد محدوديتها و ممنوعيتهايی به بخش عظيمی از شهروندان بار نمود بدون اينكه اين ممنوعيت مستند قوی شرعی يا قانونی داشته باشد. تحميل ممنوعيت و محروميت بر زنان و محروم كردن ايشان از برخی عرصههای هنر، بايستی مورد تجديدنظر و بازانديشی قرار گيرد و از ظرفيتهای فتاوای متكثر در اين موضوع استفاده شود تا نه تنها جامعه ايرانی ، بلكه جهانيان هنرنمايی زنان و دختران ايرانی را مشاهده و تحسين نمايند.
✍️ محسن برهانی
روزنامه اعتماد ۱۴۰۳/۹/۲۷
لینک یادداشت:
https://B2n.ir/u37120
@EveDaughters
@hooree🌹
♻️توقف و بازگشت از راه رفته، جسارت در عین شجاعت
آلمانی ها، چند ماه بعد از اینکه به روسیه حمله کردند و صد هزار نفر از سربازانشان در برف مردند، میدانستند شکست میخورند ولی چطور میتوانستند حتی به خودشان بگویند این صد هزار کشته بیفایده و نتیجه اشتباه محاسباتی آنها بوده است، پس جنگ در روسیه را ادامه دادند و با یک میلیون کشته همگی خودکشی کردند و شکست خوردند...!
وقتی هزار صفحه از یک رمان چرند را خواندید بعید است پانصد صفحه آخرش را نخوانده رها کنید.
اگر وقتی ارزش سهامتان نصف شد آن را نفروختید بعید است که بعد از یک چهارم شدنش آن را بفروشید چون بعد از تحمل اینهمه ضرر، خیلی درد آور است قبول کنید این سهام هیچ سودی برایتان نخواهد داشت...!
کسی که سالهای زیادی از عمر خود را بر اساس باورها و اعتقادات غلط سپری نموده و در این راه متحمل هزینه و مشقت فراوان شده، حتی اگر صدها دلیل روشن مبنی بر نادرست بودن اعتقادش برای او بیان کنید، به سختی قادر است از اعتقاد خود دست بکشد و قبول کند که تمام رنجها و زحماتی که در سالهای طلایی عمرش متحمل شده بی دلیل بوده.
هرچه در کاری بیشتر هزینه دهید در ادامه آن کار راسخ تر میشوید و ایمانتان به آن کار محکمتر میشود.
تورات میگوید:
اگر میخواهید ایمان مردم قویتر شود، کاری کنید که آنها در راه دینشان زجر بکشند و هزینه کنند...!
کاهنان از همان قدیم میدانستند که اگر مردم را راضی کنند یکی از گاوهای عزیزشان را برای معبد قربانی کنند آنهاسال بعد هم گاو دیگری را قربانی خواهند کرد حتی اگر دعایشان مستجاب نشود چون پشیمان شدن از قربانی کردن یعنی قبول این که گاو عزیزشان را بخاطر هیچ و پوچ به فنا دادهاند.
وقتی بخاطر کاری هزینه *میدهیم حتی اگر آن کار احمقانهترین کار هم باشد به سختی*
*میتوانیم قبول کنیم آن کار اشتباه بوده است...!*
برای مادری که فرزندش را در جنگ از دست داده خیلی سخت است که باور کند هدف آن جنگ فقط فروش اسلحه بوده است...!
بخاطر همین است که هرچه اوضاع افتضاحتر میشود اصرار بر ادامه دادن همان راهِ افتضاح، بیشتر میشود.
پس شاید حالا، بتوان آنهایی که سالها بر سیاستهای شکست خورده و اعتقادات دروغین خود اصرار میکنند را بهتر درک کرد.
برتراند راسل میگوید :
چگونه به تاولهای پاهایم بگویم تمام مسیری که آمدهام اشتباه بوده...؟! شجاعت می خواهد
https://t.me/darvishane49
@hooree🌹
برخورد فرضی
برگزاری کنسرت خوانندهای چه زن باشد چه مرد در همه جای جهان، جز کشور ما و افغانستان کنونی هیچ ارزش خبریای نخواهد داشت مگر درباره کیفیت کنسرت و تحلیل هنری آن.
اینکه تور تیلور سوئیفت هم جز ابعاد موسیقایی و هنری آن پرسروصدا میشود هم حکایت دیگریست و دقیقاً عکس حکایت آنچه اینجا، پس از کنسرت فرضیِ پرستو احمدی اتفاق میافتد.
سوئیفت که بهزعم بعضی هم نامش بسیار بزرگتر از هنرش است، نهفقط باعث رونق اقتصادی شهرهایی در آمریکا میشود که به عنوان آیکون رویای آمریکایی کشور به کشور میرود و بیشتر از هر دیپلمات و حتی بمبی در گسترش هژمونی آمریکا تاثیرگذار خواهد بود.
ما با این صحبتها فاصله کهکشانی داریم. ما که حتی نمیتوانیم در تصویر مخدوش و غیرواقعیای که از ایران در رسانههای اصلی جهان در حال بازنمایی است اندکی تاثیرگذار باشیم. ما که در ابربحرانها دست و پا میزنیم و برگزاری کنسرتی میشود بزرگترین بحران کنونیمان. ما که یک کنسرت در همه جهان «ساده» و «معمولی» میشود ترند شبکههای اجتماعیمان.
اپوزیسیون میگوید که کار خودشان است که فلان چیز دیده نشود، کاربران ارزشی میگویند که قضیه مشکوک است و دست دولت مستقر در کار است. همانها که از سر فراغت بال و نداشتن هیچ مسئلهای مثل نوجوانان عاشق که «استاکر» معشوقشان میشوند، صفحه به صفحه میروند تا ببینند فلان مقام وزارت ارشاد چه کسی را لایک کرده و چه کسی را نه.
به کنسرت فرضی و فرضیههای پیرامونش کار ندارم. این چند روز آنقدر گفتند، نوشتند که حرف درست و نادرست دیگری بعید میدانم مانده باشد؛ لااقل در این هنگام. شاید بعدتر و با فاصله گرفتن از این اتفاق بتوان خوانش سیاسی-اجتماعی دیگر و پختهتری داشت.
به عنوان شهروند؛ شهروندی که در ایران زندگی میکنم و دغدغه زیست روزمره را دارم به مسائل حول آن که نشانههایی دارد کار دارم.
به این کار دارم که موافق و مخالف این اجرا در این نقطه با هم همنظرند که بهزودی با او برخورد قهری خواهد شد.
قوه قضائیه هم ناامیدشان نمیکند. بوروکراسی پیچ در پیچ اداری که اگر گیری داشته باشید چندین و چند روز کاری باید بروید تا شاید با دعا و معجزه کارتان راه بیفتد در روز تعطیل بیانیه میدهد که با برگزارکنندگان کنسرت فرضی «برخورد قضایی» خواهد کرد.
یکی نوشته بود نگذاشتند خواننده گلویش را صاف کند.
این نوع برخورد برای مسئلهای که بخش بسیار زیادی از مردم اصلاً آن را جرم نمیدانند و عکس آن، حق مسلم یک هنرمند میدانند باعث دلزدگی بیشتری میشود. مردمی که به گفته خود رئیس قوه چندین میلیون پرونده ناتمام در صف رسیدگی دارند، مایه شگفتی و احتمالاً خشمشان میشود که برای چنین اتفاقی و اتفاقهای مشابه قوه قضائیه و نیروی قهریه برخورد فوری و قاطع دارد.
هزاری هم صداوسیما بگوید که مردم خواستند برخورد شود، باز مردمِ صداوسیما، بخش عظیمی از مردمِ واقعی و کوچه و بازار نمیشوند. مردمی که در ۲۴ ساعت بیش از نیم میلیون به فالوئرهای همان خواننده مورد غضب قرارگرفته، اضافه کردند.
ایکاش این بار نیروی قهریه غافلگیرمان کند و مسائل کلان ملی را در اولویت پروپاگاندای رسانهای دو طیف رادیکال قرار دهد. واقعاً وقت آن است که به این بیندیشند با برخورد قهری، نمیتوان با مسائل فرهنگی که پیوند عمیقی با جامعه دارد مواجه شد.
این بار بهتر است که همه چیزمان به همه چیزمان نیاید. مدارا و تساهل بیشتری داشته باشیم. با تساهل بیشتر به این اتفاق بنگریم اگر در نهایت دغدغه ما ایران و مردمان ایران است. چراکه در برآورد مسئلههای کنونی احتمالاً آخرین چیزی که باید به آن توجه شود خواندن یک خواننده زن در کارونسرایی خالیست؛ خوانندهای که میتواند به جمع انبوه مهاجرتکنندگان تبدیل شود و هر روز بیهیچ استرس و حرف و حدیثی کنسرت فرضی و واقعی بگذارد. باور کنید اگر پرستو احمدی صد کنسرت فرضی دیگری هم بگذارد، بحرانهای منطقهای ما حل نخواهد شد.
در بود و نبود تروریستها در همسایگی ما تاثیری نخواهد داشت. در اینکه هر روز صبح چند درصدی از ارزش پول ملی ما کم میشود موثر نخواهد بود. باور کنید که نور چراغهای کمسوی کنسرت فرضی در ناترازی انرژی ما بیتاثیر است. ولی برخورد قهری با این مسائل حتماً که گسستهای اجتماعی ما را زیادتر خواهد کرد. حتماً که تصویر ایران را مخدوشتر خواهد کرد.
✍علی ورامینی، هممیهن
@hooree🌹
♦️ کیهان:
🔹 جریان غربزده با به میان کشیدن شورای عالی امنیت سعی کردند قانون حجاب را دور بزند
🔹 کیهان نوشت: علیرغم تصویب قانون حجاب و تأیید آن توسط شورای نگهبان غربزدگان مدعی اصلاحطلبی عصیانگرانه دولت مورد حمایتشان را به گردنکشی از قانون تشویق کردند و در اقدامی کمسابقه با به میان کشیدن شورای عالی امنیت ملی، سعی کردند قانون رسمی کشور را دور بزنند.
جزئیات در👇👇
https://www.entekhab.ir/003WNZ
👈آقای کیهان! ۴۵ سال است طیف امثال شما تمام قوانین انسانی و اسلامی را دور زده اید تا به اینجا رسیده ایم! به جای اصرار بر اموری ناشدنی چون پافشاری بر قانون مسخره حجاب و فیلترینگ فضای مجازی به دنبال یادگیری روشهای تاثیر گذاری بر قلوب مردم بروید تا امروز با شروع فعالیت شبکه فارسی زبان ترکی کشور همسایه برای فعال کردن گسلهای قومی، با صدا و سیمای لنگتان، به گوشه رینگ رانده نشوید!
@hooree🌹
موز، نوشابه قوطی و پسر دیپلمه همسایه که مهاجرت کرده بود
بچهتر از امروز که بودم، همیشه منتظر میماندم پدربزرگم از مکه بیاید، با خودش موز و نوشابه قوطی بیاورد. نه این که فقیر بودیم، نه. موز کالای لوکس بود و خیلی پیدا نمیشد. نوشابههای خارجیِ اصلی هم اینجا نبود و گیرمان نمیآمد.
شانس ما این بود که، چون پدربزرگ سالی چندبار مکه میرفت، موز و نوشابه ما نوهها میرسید.
اگر بالای سی سال سن دارید احتمالاً شما هم این را تجربه کرده باشید.
خاطره مشترک دیگری که احتمالاً همه ما داریم، قصه آن پسر دیپلمه همسایه بود که پدرش میگفت رفته است خارج، هفتهای یک روز سر کار میرود، حقوق بالایی میگیرد، ماشین آخرین سیستم دارد و آنجا برایش سر و دست میشکنند.
خیلی طول نکشید موز و نوشابه قوطی زواری که از مکه برمیگشتند دیگر از سکه افتاد، چون به مرور زمان راهش باز شد و در مغازهها از تجریش تا راهآهن پیدا میشد.
قصه پسر همسایه هم دیگر خریدار ندارد، چون ارتباطات میان چهارگوشه جهان به قدری گسترده شد که چشمهای مردم معمولی مانند ما را باز کرد و دیدند از این خبرها نیست.
سفرهای خارجی با گذشت زمان میان مردم عمومیت پیدا کرد و خیلیها توانستند کشورهای خارجی را ببینند. دسترسی به اخبار راحتتر شد و مردم فهمیدند پسرِ همسایه به پدرش دروغ گفته و احتمالاً هنوز در کمپ پناهندگان است تا شاید فرجی شود و بتواند از زیر صفر شروع کند.
القصه؛ سه پاراگراف و دو خاطره جمعی نوشتم تا به این نتیجه برسم که مردم هم میبینند و هم میفهمند. خیلیها میدانند که زندگی در کشورهای دیگر به خصوص در غرب که مقصد اصلی مهاجرت ایرانیان است، سختیهای زیادی دارد و کار، سرمایه و تخصص در همه چیز حرف اول را میزند. میتوانیم ادعا کنیم که دیگر کمتر کسانی هستند که با تفکر وجود اتوپیا و آرمانشهر آباد و آزاد به کشورهای دیگر میروند، اما همین آگاهی به آنها نشان میدهد که از بسیاری کشورهای منطقه یا کشورهایی که شرایطی مشابهی به ایران دارند، عقب افتادهاند.
این ذهن آگاه، اخبارِ روز ایران مثل آلودگی گسترده هوا، ناترازیهای گسترده، شرایط تحریمی، هواپیماهای فرسوده و قدیمی، فرودگاههای خلوت، خودروهای بیکیفیت و جدا افتادن از تمام معادلات دنیا را میگذارد کنار این که کشورهای جنوب خلیج فارس مسیری صعودی را طی میکنند.
کشورهایی که زمان زیادی از تشکیل آنها و نه صرفاً حکومتشان نمیگذرد، اما به خاطر مدیریت صحیح و استفاده از منابع مسیری درست را طی میکنند.
از خود میپرسد که چرا میزان سرمایهگذاری چین در سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲ در عربستان ۳۷ برابر و در امارات ۳۱ برابر ایران بوده است. بهترین دانشگاههای جهان در این کشورها شعبه دارند، تبدیل به محل سرمایهگذاریهای کلان خارجی شرق و غرب شدند و خودشان و مردمشان را بالا میکشند.
قدرت سیاسی آنان نیز افزایش داشته. امارات تنها یک نمونه است که برخی هیچ درکی از افزایش قدرت و نفوذ سیاسی آن در منطقه و جهان ندارند. از جمله این که امارات با مساحتی کوچک و جمعیتی اندک، در حال حاضر حوزه نفوذ خود را از آسیای مرکزی تا قفقاز، شمال آفریقا و اروپا گسترش داده است.
چه چیزی باعث میشود قطر بتواند میزبان جامجهانی ۲۰۲۲ باشد، عربستان سعودی جامِ ۲۰۳۴ را به نام خود زده باشد، اما ما بالای خلیج فارس با بدیهیات زندگی دست به گریبان باشیم. این فقط یک مثال است. آنها درگیر مشکلات نیستند؟ فقیر ندارند؟ همه چیز خوب است؟ قطعاً این گونه نیست. کشور بدون مشکل در جهان وجود خارجی ندارد. اما میزان درگیری ملتها با مشکلات در کشورهای مختلف، متفاوت است.
آن ذهن آگاه، این حقایق را به خاطر تغییر جهان میبیند و از خود سوالهای زیادی میپرسد که بسیاری از آنان بدون جواب باقی مانده است. شاید تبلیغات سیاسی داخلی صرفاً بر مشکلات طرفهای دیگر متمرکز باشد و تبلیغات سیاسی فارسیزبان صرفاً بر مشکلات داخلی، اما ذهن آگاهی که بتواند میانگینی از اخبار به دست بیاورد این حقیقت را درک میکند که ایران وضعیت مناسبی ندارد.
✍محسن صالحیخواه٭ روزنامهنگار
@hooree 🌹
سدی در مقابل فرزندکشی
سال ۹۹ و دو ماه بعد از قتل رومینا اشرفی و چند قتل مشابه دیگر که به دست پدر یا شوهر برخی از دختران و زنان جوان در استانهای کرمان و آبادان رخ داد، معاونت زنان و خانواده ریاستجمهوری در دولت دوم حسن روحانی به فکر تدوین لایحهای افتاد با عنوان «مجازات پدر در صورت قتل عمد فرزند».
🔴پدر مصون از قصاص است
مطابق شرع اسلام و مندرجات ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی پدر بهعنوان ولی و سرپرست خانواده از مصونیت مطلق در مجازات قصاص برخوردار است؛ موضوعی که به گفته برخی کارشناسان میتواند عامل مؤثری در فرزندکشی بهویژه قتلهای منتسب به ناموس باشد.
موضوعی که در پرونده قتل رومینا اشرفی هم مصداق داشت و درواقع پدر رومینا معترف بود که پیش از ارتکاب جرم، در گفتوگو با یک وکیل دادگستری از این موضوع مطلع شده است.
با این حال این لایحه در سالهای گذشته مسکوت مانده و بهتازگی اعلام شد که با امضا و درخواست رئیسجمهور و وزیر دادگستری دولت چهاردهم، لایحه تشدید مجازات پدرانی که مرتکب فرزندکشی میشوند، بار دیگر به مجلس ارسال شده است.
⬅️از لحاظ قانونی پدر در صورت قتل فرزندش قصاص نمیشود و چه در قانون مجازات قدیم و چه در قانون مجازات جدید، این خلأ همیشه وجود داشته است. با این حال، پدری که فرزند خود را به قتل رسانده، جنبه عمومی جرم را که سه تا ۱۰ سال حبس است، باید بگذراند و این میزان به نظر قاضی بستگی دارد.
در بسیاری از فرهنگها و خانوادههایی که مردسالاری در آن پررنگ است، پدر، خودش را مالک فرزندش میداند.
در بعضی از پروندههای فرزندکشی، شاهد این هستیم که پدر با علم به این موضوع که قصاص نمیشود، مرتکب قتل میشود و قتلهای ناموسی اتفاق میافتد. برخی از این قتلها مانند ماجرای قتل رومینا اشرفی رسانهای شد و حساسیت جامعه را برانگیخت، درحالیکه برخی دیگر از این قتلها در خفا به خاطر حفظ آبرو رخ میدهد و کسی متوجه آن نمیشود.
⬅️در نهایت هم پدر با گذراندن چند سال حبس از زندان آزاد میشود و اغلب مشمول آزادی مشروط میشود و همین میزان حبس هم برای آنها اعمال نمیشود.
این در حالی است که در فقه شیعه مادر در صورت مطالبه اولیای دم، مثل خواهران و برادران مقتول در صورت ارتکاب قتل قصاص میشود.
در قتلهایی که به دست پدر رخ میدهد، در برخی موارد براساس فشارهای مضاعف اقتصادی و فرهنگی، مادر خانواده بعد از مدتی فکر میکند که ممکن است کل خانواده و دیگر فرزندان و زندگیاش از بین برود و شرایطشان بدتر شود. برای همین موضوع بخشش و گرفتن رضایت مطرح میشود و در نهایت پدر از زندان آزاد میشود و اغلب مشمول آزادی مشروط میشود».
✅بنا بر متون حقوقی، قانونگذار کیفر کشتن کودک به دست مادر به صورت عمدی را همانند قتلهای عادی یا غیرخانوادگی دیگر اشخاص در جامعه در نظر گرفته است: «درواقع فرقی میان مجازات قتل بچه به دست مادر با کیفر کشتن بچه به دست دیگر اشخاص در جامعه وجود ندارد.
✍مریم لطفی
@Zane_Ruz_Channel
@hooree🌹
پاسداشت یلدا در فقر
یلدا، پیوند شور زندگی درونی ما در باهم بودن است، در فضایی جمعی از صمیمیت و مهر ورزیدن تا روشنایی را پاس بداریم. اگر تاریکی و آشفتگی اجباری فقر، راه این روشنی را نبندد و شور زندگی مان را سرکوب نسازد.
احساس شرم ناشی از فقر، بروندادش جدایی از یکدیگر و رفتن به اعماق دنیای تنهایی است.
وقتی پول نداریم، نمیتوانیم خوراک تهیه کنیم و با خویشان و خانواده هایمان، دورهمی شاد و مفرحی داشته باشیم؛ به همین سادگی و تلخی!
این جداییها، خواست درونی ما نیست بلکه اجباری شوم از سیاست اقتصادی آشفته نظام حکمرانی و سیاستگذاران این سرزمین است.
سوغات شوم جدایی و سردی شور زندگی به تدریج در چند دهه، بر سر بیشتر خانوادههای ایرانی آوار شد.
ابتدا تعداد خوراک ها و غذاها کاهش یافت، بعد برخی خوراک ها حذف شد، سپس تعداد افرادی که قرار بود دورهم جمع شوند کاهش یافت، و یلدای امسال کار به جایی رسید که خانوادهها در دورهمی، دانگ شان را هم به میزبان میپردازند!
و بسیاری برای رهایی از این حس شرم، عطای با هم بودن را به لقای آن میبخشند!
چه یلدای سرد و تاریکی است یلدای تاخته شده با فقر و تنگدستی در سایه ظلم و بیکفایتی...
چه جشن بغض آوری است با عاملیت سیاستگذاران خطاکار و بی مسئولیت در فاصله گرفتن درون ما مردمان فقیر شده و تنگدست از با هم بودن!
چه یلدای غریبی است در هجوم تنهایی اجبار شده از حاکمان بیگانه با جامعه، بیگانه با امر اجتماعی دورهمیهای پرشور خانوادگی ایرانیان!
گمان میکنم اگر ویکتور هوگو امروز بود، تراژدی بینوایان بسیاری را در تنهایی و تاریکی تاخته بر یلدای پر شور و حال ملتی مینوشت که چگونه تلاش میکند در مبارزه با تاریکی آوار شده بر خود، پیروز باشد و روشنایی را همچنان حتی با سفرههای خالی و جدایی اجباری از همدیگر؛ پاس بدارد و همچنان امیدوار به یلدایی دیگر بماند …
✍فریبا نظری
۲۸ آذر ۱۴۰۳/ در آستانه فرارسیدن شب یلدا
@hooree 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تک چرخ زدن دانش آموزان دختر مقابل مدرسه پسرانه اولین چیزی که به ذهن میآورد اینکه حاکمیت با نسل نو وکاملاً متفاوتی مواجه است نسلی که به هیچیک از تابوها و سُنن واعتقادات نسلهای قبلی پایبندی ندارد و رها از تمام قیود آن میکند که میخواهد
این نسل، کاملاً متفاوت است تا حدی که چنانچه در فیلم دیگری که از یکی از مدارس کشور منتشر شده میبینیم در پاسخ شعار مرگ بر اسرائیل ومرگ بر آمریکایی که توسط اولیاء دبیرستان از بلندگو پخش میشود یکصدا پاسخ میدهند «مرگ بر فلسطین»
این نسل مصمم است تا زیر بار هیچگونه تحمیل وتحقیری نرود. نه زیر بار حجاب اجباری تان میرود نه تسلیم گواهینامهٔ موتور ندادن تان میشود و نه هیچیک از ارزشهای متعارض و دروغینی که در این سالها به جامعه حقنه کردید را قبول دارد. همچنانکه اگر سری به مساجد بزنید و سن وسال نمازگزاران وتعداد میزوصندلی نشینان را از نظر بگذرانید، عدم استقبال جوانان ونوجوانان بالیده در این نظام، شاید عقلی به سرتان بیاورد پتانسیل اعتراضی در این نسل فراتر از آن است که فکرش را میکنید.
لطفاً دست از جنگ با این نسلی که شکست تان قطعی است بردارید وطرحی نو دراندازید
✍اکبر دانش سرارودی
@hooree🌹
چگونگی لغو حجاب اجباری در کشورهای اسلامی
صدور بیانیهای تحمیل هرگونه پوشش یا دخالت در حجاب زنان کشور سوریه را ممنوع اعلام کرد. در این بیانیه آمده است: «ما تاکید می کنیم که آزادی شخصی برای همه تضمین شده است و احترام به حقوق افراد اساس ساختن یک میهن متمدن است».
تحول در عربستان
عربستان سعودی بهعنوان کشوری اسلامی که خواستگاه اصلی دین اسلام هم است تا حدود چهار سال پیش، محدودیتهایی در زمینه حجاب برای زنان داشت اما این محدودیتها از چهار سال پیش برداشته شد. وزارت کشور عربستان سعودی در راستای برنامه اصلاحات ولیعهد سعودی با صدور دستورالعملی فوری به مراجع امنیتی و نظامی، برخورد با زنان بیحجاب را از تاریخ ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۰ ممنوع اعلام کرد و بر همین اساس، قانون حجاب اجباری در تمام شهرهای سعودی به جز دو شهر مکه و مدینه لغو و آزادی عمل زنان به رسمیت شناخته شد.
قانونی که دو سال بیشتر دوام نیاورد
کنشگری مردم در مصر برای برداشته شدن حجاب اجباری که البته بیشتر عرفی بود، تقریباً از اوایل قرن نوزدهم آغاز شد. یک زن مصری در سال ۱۹۲۳ در اسکندریه کشف حجاب کرد و از آن پس، این موضوع بهعنوان یک مساله مهم قابل بحث، مطرح شد. میان دولتمردان هم در اینباره اختلافنظرهای زیادی وجود داشت تا جایی که حتی جمال عبدالناصر، رئیسجمهوری مصر هم در یکی از سخنرانیهای خود از آن میگوید. این مناقشات ادامه داشت تا جایی که ۳۲ سال پیش دولت مصر نهایتاً قانون با حجاب بودن کارکنان زن دولت را تصویب کرد اما دو سال بعد لغو شد و پس از آن هم، تلاشها برای اجباری شدن حجاب در این کشور بینتیجه ماند.
ناکامی نمایندگان در عراق
کشور عراق با وجود داشتن اماکن مذهبی، هیچ قانونی برای اجبار حجاب بر زنان ندارد با این حال در گذشته در آنجا هم گاهی گروههای خودسر و وابسته به القاعده به آزار و اذیت زنان میپرداختند. در دهه گذشته نیز برخی احزاب و نمایندگان مجلس عراق چندینبار برای اجباری کردن حجاب خیز برداشتند و در نتیجه این تلاشها، شورای استان کربلا در سال ۲۰۱۷ لایحهای برای اجباری کردن حجاب در شهر کربلا تصویب کرد؛ لایحهای که نهایتاً در دادگاه عالی عراق لغو شد.
تضمین آزادی شخصی طبق قانون
حجاب در کشور عمان هم براساس ماده ۱۸ قانون اساسی مصوب ۱۹۹۶ در این کشور اجباری نیست. در این ماده آمده است: «آزادی شخصی بر طبق قانون برای همه تضمین شده است و جایز نیست که کسی دستگیر شود، یا باز پرسی شود، یا بازداشت شود، یا زندانی یا اینکه اقامتش در جایی محدود شود، یا آزادی اقامتش، یا سفرش مقید شود مگر بر طبق قانون». در این قانون ۸۱مادهای هیچ اشارهای به حجاب زنان نشده است.
قطر، امارات، لبنان و سایر کشورهای اسلامی بر پایه ماده ۱۹، قانون اساسی مصوب ۱۹۷۲در کشور قطر، حجاب اجباری نیست. در امارات براساس مصوبات ۲۰۱۵ و ۲۰۲۰ دولت، زنان با پوشش دلخواه عرفی میتوانند در اماکن دولتی و عمومی حاضر شوند. اردن کشور دیگری است که سال ۱۹۴۶ برابری زنان و مردان را در ماده ۱۷ قانون اساسی تضمین کرده است و تلاشهای نمایندگان این کشور در سال ۲۰۲۳ برای اجباری کردن در مدارس هم ناکام ماند. در قانون اساسی لبنان مصوب سال ۱۹۴۳ بر پایه اصل هفتم، هشتم و نهم آزادیهای شخصی و عقاید تضمین شده است. در اصل هفتم آمده است: «تمامی مردم لبنان در قبال قانون با هم برابر هستند. آنها همچنین از حقوق مدنی و سیاسی یکسان برخوردار و به یک میزان مسئولیتها و وظایف عمومی را بدون هیچ تبعیضی عهده دارند».
یمن، سوریه، الجزایر، بحرین، تونس، مراکش و سودان سایر کشورهای اسلامی هستند که در آنها حجاب اجباری نیست و اگر قانون یا مصوبهای درباره آن وجود داشته، لغو شده است. سال ۲۰۲۲ حوثی در نواحی تحت کنترل خود حجاب را اجباری کردند اما این دستور هم در کمتر از یک سال لغو شد. درحال حاضر حجاب در هیچ کدام یک از کشورهای اسلامی جز، حکومت امارت اسلامی افغانستان و جمهوری اسلامی ایران اجباری نیست.
در ایران هم با وجود یک بند در قانون مجازات اسلامی هیچ قانون دیگری درباره حجاب وجود نداشت تا اینکه نمایندگان مجلس لایحه عفاف و حجاب را در ۷۴ ماده با عنوان حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب تصویب کردند و نهایتاً نیز این لایحه با وجود فرازونشیبهای بسیار، مهرماه امسال در شورای نگهبان تایید شد. درحال حاضر نیز قالیباف از ابلاغ آن در ۲۳ آذرماه خبر داده است آن هم در شرایطی که همچنان بسیاری از کارشناسان و گروههای مختلف اجتماعی و سیاسی نسبت به اجرای آن انتقاد دارند و مسعود پزشکیان، رئیسجمهور هم گفته است درباره آن ابهام دارد.
🔹نیره خادمی، روزنامه سازندگی
(البته خوشبختانه با فشار افکار عمومی اجرای این لایحه به تعویق افتاد.)
@sokhanranihaa
@hooree 🌹
آداب و رسوم شب یلدا در برخی استانهای ایران
آداب و رسوم شب یلدا در استانهای آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی
درآذربایجان شرقی به هندوانه شب یلدا، «چیلله قارپیزی» گفته میشود. وجود این میوه در مراسم شب یلدا و خوردن آن به همراه خانواده طرفداران زیادی دارد؛ دلیل این
استقبال به باوری قدیمی بازمیگردد که میگوید با خوردن چیلله قارپیزی، میتوان دربرابر سوز و سرمای زمستان و انواع بیماری مقاوم شد.
جالب است بدانید که در برخی نقاط آذربایجان مرسوم است که پس از خوردن میوههای شب یلدا، پوست آنها در آب روان بریزند و معتقدند این کار برایشان خوشیمن
است.
همچنین در نخستین سال ازدواج زوجهای جوان تبریزی، پدر عروس برای سفره شب یلدای دختر ودامادش مقداری آجیل، هندوانه، شیرینی و پارچه هدیه میفرستد.
_آداب و رسوم شب یلدا در استان مازندران
مازندرانیها با خانهتکانی به استقبال شب یلدا میروند. آنها با نظافت منزل، نهفقط برای ورود میهمانها که برای شروع فصل جدید هم اعلام آمادگی میکنند. تکاپوی اهل خانه با پخت شامی مفصل برای «چله شو» یا «شب چله» ادامه مییابد. در برپایی این سنت قدیمی، جلوههای کدبانوگری و خانهداری زنان مازنی قابلمشاهده است.
برای مثال، علاوه بر تدارک ملزومات میهمانی و سایر آداب و رسوم شب یلدا ، در مازندارن مانند بیشتر استانها فرستادن هدیه برای تازهعروس یا دختران نامزدکرده از طرف خانواده داماد مرسوم است.
در بین هدایایی که برای خانواده عروس فرستاده میشود، معمولا یک ماهی بزرگ هم هست که آن را تا حد ممکن تزیین میکنند.
رسم فرستادن ماهی برای نوعروس خانواده، بین اهالی همه استانهای شمالی کشور مشترک است
_آداب و رسوم شب یلدا در استان خوزستان
آنچه درباره یلدا نباید از خاطر برد، نقل
داستانهای اساطیری و افسانههای محلی است که فرهنگ فولکلور ایرانی را زنده نگه میدارد.
یکی از معروفترین افسانههای منطقه خوزستان، داستان «قارون» است که در شب یلدا هم بازگو میشود. طبق یک باور قدیمی که بین اهالی این منطقه رواج دارد، در شب یلدا و همزمان با طلوع سپیده، مردی به نام قارون که از ظاهر و لباسش میتوان او را هیزمشکن
دانست، از راه میرسد و برای خانوادههای فقیر چوب هدیه میآورد تا در اولین ساعات شروع زمستان، از سرما در امان باشند. بر اساس افسانهها، چوبها به طلا تبدیل میشوند و فقرا را به ثروت و مکنت میرسانند. داستان قارون، این مرد نیکوکار، تبلور روحیه
کمک به همنوع در ایرانیان و گرفتن دست نیازمندان است. چنین افسانههایی هرگز کهنه نمیشوند چون در دل پیامی پنهان دارند که با گِل مردم این مرزوبوم سرشته شده است.
_آداب و رسوم شب یلدا در استان کردستان
هموطنان کُرد که میهماننوازیشان زبانزد خاص و عام است، برای تازه نگهداشتن بعضی خوراکیها مانند انگور و بادام، آنها را از سقف اتاقی خنک میآویزند. همچنین
به دلیل در دسترس نبودن میوههای تابستانی در این منطقه سردسیر، از قدیم مرسوم بوده است که در تابستان خربزه را بهصورت ترشی درآورند و با استفاده از آن در شب یلدا، سفره را رنگین کنند. یکی از غذاهای محلی که برای شام شب یلدا بهخصوص در سنندج
تدارک دیده میشود، دلمه با نان سنگک است که طرفداران بسیاری هم دارد.
_آداب و رسوم شب یلدا در استان لرستان
مردم لرستان به شب یلدا، «شو اول قاره» میگویند. آنها در این شب، علاوه بر شبنشینی،دید و بازدید از اقوام، فال حافظ و پختن غذاهای خاص، رسم جالب دیگری هم دارند که توسط جوانان و نوجوانان انجام میشود. جوانان لرستانی به پشتبام میروند و با پرت
کردن شال یا چادری به داخل خانه همسایه و خواندن اشعاری مخصوص به زبان محلی، تقاضای
دریافت آجیل، شیرینی و میوه میکنند.
وجود شباهت بین این رسم و «قاشق زنی» در شب
چهارشنبهسوری، نشاندهنده پیوستگی آداب و رسوم ایرانی و برپادارنده سنت سهیم شدن در شادیهای جمعی دیگران است
https://t.me/Hrman11
@hooree🌹
شب یلدا با چاشنی محیط زیستی..!🍉🍇🍎🍏🍐🍊🍋
یکی از آداب شب یلدا ،خوردن هندوانه است.اینکه هندوانه،خورده شود یانه؟! بخاطر طبیعت سردش نظرات مختلفی گفته شدهاست ،اما در مجموع نباید در خوردنش زیاده روی کرد...
خوردن هندوانه در شب یلدا،نوش جانتان.🍉🍉 اما در نظر داشته باشید که ۹۰درصد بافت هندوانه را آب ،تشکیل داده است.لطفا پوست هندوانه را در سطل زباله نریزید که تبدیل به شیرابه سمی می شود .اگر میتوانید و آشنایانی دارید که دام و طیور دارند پوستها را بصورت تازه به آنها بدهید و یا اگر امکان دارد در آبکش هایی قرار دهید تا در معرض نور خورشید و هوای باز خشک شده و تبدیل به خشکاله شوند ( برای جلوگیری از کپک زدن ،پوستها را به قطعات کوچکتر تقسیم کنید) یا اینکه روی شوفاژ و کنار بخاری آنها را خشک کنید...😊می شود در شب یلدا هم ،با یک تیر چند نشان زد و رفتار محیط زیستی داشت.
یلدای خوبی داشته باشید.🍉🍐🍎🍏🍋🍊
https://t.me/WWWSNGOIR/67586
@hooree🌹
حسین یا سنوار؟
در یادداشت و سخنرانی «حکمرانی بیقصه» گفتم که قصه انقلاب را بنیانگذار از سال ۴۲ شکلداد و دکتر شریعتی نیز نسخه مدرن آن را تدوین کرد. بنیانگذار اما برای آنکه قصهاش پذیرش حداکثری یابد هیچکس را حذف نکرد. گفتار او چنان بود که در انقلاب اسلامی حتی تودهایها و چریکهای فدایی خلق را نیز زیر عبای خود جا میداد و آنان نیز قصه آیةآلله را باور کردند و نقش خود را به خوبی بازی کردند. بعد از انقلاب و قبضه قدرت، رفتار او البته تغییر کرد و حذفها آغاز شد.
قصه بنیانگذار اما چنان قوی و جذاب بود، و نقش او چنان در قصهاش جاافتاده بود، که تا پایان عمرِ او، آن قصه در ذهن و زبان اکثریت ایرانیان جاری بود. چنان قوی که حتی قانون اساسیای که خود آیهالله تایید کرده بود و به رای مردم گذاشته بود نیز هیچگاه نتوانست در برابر قصه او، رنگ و معنایی پیدا کند.
این که قانون اساسی در ایران تا اینپایه خوار شده است، برای این است که در سایه حضور بنیانگذار، قانون اساسی هیچگاه فرصت نکرد تا قصه خودش را خلق کند. سکوتِ تقریبا همه شخصیتهای سیاسی، علمی، فرهنگی و هنری داخلی (به جز یک نفر) در برابر اعدامهای سال ۶۷ الزاما به علت ترسشان نبود بلکه به علت آن بود که هنوز قصه آیهالله بر دلها مسلط بود، در حالی که قانون اساسی هنوز قصه نداشت.
به گمان من اعدامهای ۶۷ بهمانند شلیک به قلب قانون اساسی و پایان یافتن امکان خلق قصه برای آن بود.
درواقع نه در حضور و نه بعداز بنیانگذار، حاکمان، قانوناساسی را پیمان مقدسی ندانستند؛ پس هر جا به نفعشان بود از آن بهره بردند و هر جا نبود آن را تفسیر کردند و بنابراین ناموس قانون را ضایع کردند و راه تبدیل آن به یک قصه ملی را بستند. بهاینخاطر است که به گمانم از دل این قانون دیگر نمیتوان قصه جمعی دیگری برای آینده ایرانیان خلق کرد. هر چیزی که باورپذیری قصهاش زایل شود، مثل برندی است که اعتبارش را از دست بدهد، دیگر همان برند را نمیتوان بازسازی کرد.
هر گام حذفیِ پس از انقلاب، بخشی از قصه بنیانگذار را کمرنگ میکرد. قصه آیةالله وقتی دیگر باورپذیری خود را از دست داد که نسل نو متوجه شد که در قصه آیةالله، نقشی برای او دیده نشده و فرصتی برای آن که دنیای خودش را خلق کند به او داده نمیشود. این همان نقطهای بود که نسل نو فریاد زد: «اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا».
اگر حاکمان در سالهای ۹۶ و ۹۸ گوش شنوایی داشتند، پیشازآنکه دیر شود، به فکر خلق قصهای تازه و باورپذیر برای خودشان و برای آینده ایران میافتادند.
حاکمان امروز اما هنوز میخواهند نسخههای جدیدی از قصه بنیانگذار را بازتولید کنند. بگذارید بیپرده بگویم: از این پس، و بویژه بعداز تحولات شام، دیگر هر قصهای که در آن اکثریت مردم ایران بازیگر نباشند، باورپذیر نخواهد بود و در نطفه شکست میخورد.
جمهوری اسلامی نمیتواند قصهای باورپذیر خلقکند که جنبش مهسا و خواستههای آن و بازیگران آن را نبیند؛ نمیتواند قصهای بنویسد که روشنفکران منتقد، زندانیان سیاسی، میلیونها ایرانی مهاجر، ایرانیان غیرشیعه و سایر حذف شدگان را نبیند؛ حتی نمیتواند در قصه خود براندازان و طرفداران سلطنت را نبیند.
قصه آینده ایران را همه ایرانیان با هم خواهند نوشت و جمهوری اسلامی اگر فرصتی داشته باشد فقط آن است که یک قصه فراگیر تازه و باورپذیر خلق کند که در آن امکان بازیگری و نقشآفرینی برای همه ایرانیان با هر زبان و مذهب و گرایش و اندیشه وجود داشته باشد.
جمهوری اسلامی در نقطه خطیری قرار گرفته است. میتواند انتخاب کند که سنواری عمل کند یا حسینی.
یحیی سنوار، بدون آن که رضایت مردم غزه را گرفته باشد، قصه خودش را به کل مردم غزه تحمیل کرد و آنان را گرفتار مصیبتی کرد که تا نسلها و حتی قرنها پیامدهایش هم برای فلسطینیان، هم برای مسلمانان منطقه خواهد ماند.
حسین (ع) اما چه کرد؟ شب عاشورا، یارانش را فراخواند و قصهی فردای خودش را برای آنان روایت کرد. آنگاه گفت هر کس میخواهد، بماند و در این قصه بازی کند، هر کس نمیخواهد، آزاد است و دیگر تعهدی به من ندارد. حسن (ع) نیز چنین کرد؛ وقتی دید امتش با قصه او همداستان نیستند، قصهاش را فرونهاد و صلح کرد. و پیش از او علی (ع) نیز به قول مرحوم مطهری، نشان داد که نخستین مسلمان لیبرال است؛ یعنی پس از شورای سقیفه و انتخاب نشدنش به خلافت، وقتی دید قصه او در میان اکثریت خریداری ندارد، تمکین کرد و با سه خلیفه همکاری کرد. وقتی هم که خلیفه شد آنگاه که دید در جنگ با معاویه، مردمان خودش تمایلی به ادامه بازی در قصه او را ندارند، صلح کرد.
راستی ما کیستیم؟ شیعه حسینی یا شیعه سنواری؟
✍محسن رنانی
«حکمرانی بیقصه» را اینجا بخوانید و بشنوید:
https://renani.net/sayings/lectures/governing-without-story/
@hooree🌹
قانون حجاب و فراز و فرود خاورمیانه
از عجایب خاورمیانه همین بس که "حجاب اجباری" در دهه ۱۹۶۰ میلادی آنقدر نامعمول بود که رئیس ناصر، رهبر کاریزماتیک مصر، میتوانست در جمعی بزرگ حجاب اجباری و رهبر اخوانالمسلمین را اینطور به سخره گیرد. شک ندارم که در ایران و حتی افغانستانِ دههٔ ۱۳۴۰ نیز حتی برای افراد مذهبی، حجاب اجباری خواستهای نامعقول و ناممکن مینمود.
این البته نتیجهٔ این واقعیت است که در دوران ورود خاورمیانه به عصر جدید در همهٔ کشورها قدرتهایی سکولار حاکم بودند. هنوز چند دهه مانده بود تا اخوانالمسلمین و مجاهدین و فداییان اسلام ظهور کنند — یعنی هنوز چند دهه مانده بود تا حسنالبنا و نواب، سیدقطب و شریعتی ظهور پیدا کنند. اما شد، آنچه ناممکن پنداشته میشد...
این روزها که بحث ابلاغ و اجرای قانون حجاب و عفاف ذهن جامعه را درگیر و مضطرب کرده، یاد این گفتگوی رئیس ناصر با مرشد اخوانالمسلمین افتادم.
قانونی نوشتهاند که هر بند آن شوکهکننده است. من نمیدانم انگیزهٔ واقعیِ پشت این قانون چیست، وقتی هر نظارهگر عاقلی میفهمد این قانون شهروندان را بسیار میآزارد. نمیدانم رقیبان سیاسی میخواهند زیر پای دولت جدید را سست کنند و نارضایتی ایجاد کنند تا بازی تکراریِ ناامیدسازی که در دور دوم روحانی رخ داد تکرار شود، یا قصد نهایی این است که دولت سوپرمن ماجرا شود و با مقاومت در برابر این قانون محبوبیت بخرد — واقعیت را بخواهید برایم اهمیتی هم ندارد قضیه چیست. ما نه سر پیازِ وفاقشانیم و نه تهِ پیازِ شقاقشان.
فقط هر چه هست من به اندازهٔ یک نفری که هستم، به اندازهٔ یک صدا، به عنوان یکی از مردهای ایرانی، در طرف خواهرانم میایستم و با قانونی که حقوق آنها را محدود کند و باعث آزار و اذیتشان باشد، مخالفت میکنم. رنج و نارضایتی در ایران زنانه–مردانه نیست؛ گرچه جای سر سوزنی تردید نیست که زنان همیشه با مشکلات و معضلاتی دستبهگریبان بودهاند که در مخیله منِ مرد نمیگنجد. اما مسئلهٔ حجاب و مسئلهٔ زنان بخشی از مسئلهٔ آزادیهای فردی است که تفکیک آن به زن و مرد، تضعیف آن است. زنان را آزار ندهید. همین چند سال پیش میخواستید با جبر و اجبار دکمه را به مانتو بازگردانید، خود مانتو پرید! زنان آزار میبینند، اما به هدفشان میرسند...
✍مهدی تدینی
@sokhanranihaa
@hooree🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕷 فیلترینگ، آسیب بزرگی به اخلاق و فرهنگ زده!
محمدعلی ابطحی در گفتوگو با محمدرضا یزدانپرست:
اینها، آخرین اتفاقاتی است که دارد میافتد. در تمام دنیا، فیلترینگ، ابهت دارد. در تمام دنیا، فیلترینگ "محدودیت" است، اما در ایران، "رفع" همه محدودیتهاست. دکمه کنار فیلتر، پورن است. دکمه بعدی ضدانقلاب است. رنسانس جامعه ایران، دارد خوب و آرام پیش میرود.
https://t.me/ravn100
@hooree🌹
بودن کنار چه افرادی سلامت روان ما را بهبود میبخشد؟
۱.وقتی در جمعشون هستی از خودت بودن لذت میبری
۲.کنار اونها نیازهای تو خودخواهانه و بزرگ به نظر نمیرسه
۳.هیچوقت پشیمان نمیشی از اینکه وقتت رو با اونها گذروندی و وقتی ازشون فاصله میگیری احساس بهتر و رو به رشدتری به زندگی داری
۴.کنارشون احساس امنیت میکنی و میدونی که میتونی در شرایط سخت بهشون تکیه کنی
۵.دوستات و خانوادت وقتی تو رو با اونها میبینن حس نمی کنن که داری نقش بازی میکنی
۶.صحبت کردن با اونها سخت نیست و ترسی برای گفتن حقیقت نداری
۷.تو رو به سمت و سوهای خطرناک و مسیرهای غلط نمیبرن
۸.اگر اشتباهی کنی بهت فرصت مجدد میدن و زود قضاوتت نمی کنند
۹.امانت دار و راستگو هستند و برای منافع کنارت نیستند
https://t.me/Hrman11
@hooree🌹
🌺فاطمه تنها یک مادر نبود که امروز به او مزین شده باشد. او فقط یک همسر هم نبود که تمام همسران بزرگداشت روزش را بگیرند. فاطمه عصاره خلقت بود. گل سرسبد محبت و مهر. مظهر روشنی و درخشندگی. بانوی آب و آینه. او یک زن بود. نشانی از زایش و زایندگی و زندگی!
روز مادر را به تولدش آذین بستند تا نمی از دریای محبت مادر را قدر بدانند.
🌺روزتان مبارک ای تمام مادران سرزمینم و مهرمان نثار خاک پایتان🌺
@hooree 🌹
♻️همه روزها روز زن است .
هر روز و هر ساعت که سیمای زیبای زن در قامت مادر ، همسر و دختر و خواهر را که می بینی آن روز و ساعت میمون است و خجسته؛
مسرت است و شادابی ،سرور است و شادمانی ؛
همه روزها. روز زن است بی زن عالم تهی از مهربانی است تهی از خود گذشتگی ست و خالی از لطف و ستایش ؛
همه زیبایی ها از نامها ونشانها ،از زایش و بالندگی ها،از عشقولانه ها تا صنم ها همه و همه بی وجود زن امکان ندارد .
این روزها و این سالها همه و همه فرش قرمزی است زیر پای زنان برای خوش آمد گویی به دنیای بدون تبعیض، دنیای بدون ستم و دنیای بدون تحقیر ؛
شاید این همه توجه به زنان از سوی مردان در دهه های اخیر پاک کردن گوشه ای از قرنها و بلکه هزاره ها ظلم و ستم تحت فرهنگ مردسالاری باشد .
زنانی که به عنوان جنس دوم ،همواره مایملک مردان محسوب شده و هر بلا وجفایی که در حق آنان صورت می گرفت را امری متداول و عرفی بشمار می آوردند .
زنان در گذشته هم نانوا بودند هم دامدار ، هم پرستار بودند هم بچه دار هم آشپز بودند هم رفتگر ، هم خدمتکار بودند هم کارگر ...
بار اصلی خانه و خانواده بر عهده مادران و همسرانی بود که جز دیگران هیچ نمی دیدند .
صبح تا شام در تکاپو بودند و دم بر نمی آوردند تا نکند ترک بردار چینی دل فرزندان ؛
ما مردان تمام قد در برابر زنان متهمیم
پدران ما قوانینی وضع کردند که منافع مردان تامین بشود .
بگذریم نبش قبر نکنیم که مصیبت بار است .
آری امروز برویم تا روابط زنان و مردان را هماهنگ بکنیم .
نکند در پی آن همه ظلم ، از این سوی بام پایین افتیم .
عشق بی زن ، پرورش بی مادر و قوام زندگی بی زن محال است .
وقت آنست که زن از زیر بیرق بندگی و زرق و برق بردگی به در آید و بسازد خویش را و بیاراید خود را و هاله ای بشود روشنای راه آینده ؛
زن که ورزش بکند و یا کتابی به دست بگیرد و خطی بنویسد و یا طرحی نو در اندازد و جوش و خروشی باشد مهر افروز ، ایران بیمه است از ناگواری ها و ستم ها که به نسل فردا بشود .
بانو جان. خود را باور کن بردگی مد نکن طعمه ها و بزک ها را هوشدار ،
نکند در دام نوین ستم گرفتار شوی .
وجودت مقدس باشد و پاک،
همچو نرگس به شقایق به شیدایی باش .
همه روزها روز زن است.
تو که هستی که شعرا ,غزلها و قصاید به پایت ریزند؟ و ترانه سرایان در وصفت از سوز جان بخوانند و دست افشانی کنند؟!
مرا مبارک باد بابت مادری مهربان و همسری آرام جان و دختری اهل خرد
#ح_درویشی ✍۱۴۰۳/۱۰/۲
https://t.me/darvishane49
@hooree🌹
زنان واقعا تغییر کرده اند
در سفر به جنوب کشور و استان هرمزگان، سعی بر توجه به وضعیت زنان و دختران شهرهای مختلف آن داشتم. شنیده بودم مردم استانهای جنوبی کشور در مساله زنان تنگ نظرانه تر عمل می کنند و زنان آن دیار مشکلات بیشتری دارند. فکر می کردم وجود فرهنگ سنتی عربی - ایرانی و تعصبات قومی قبیله ای، و دور بودن از مرکز و تغییرات آن، باعث این نگاه و نظر به زنان است. اما با ورود به شهرهای ساحلی خلیج زیبای فارس از بوشهر تا بندرعباس، آنچه را دیدم خلاف انگاره ذهنی من بود. البته آنچه را که ندیدم بسیار بیش از دیده هایم بود و قضاوت امروز من بر اساس دیده های من است.
در شهرهای جنوبی به خاطر گرمای هوای تابستان، در فصل پاییز و زمستان گردشهای شبانه رونق دارد. در ساحل زیبای بوشهر، کافه ها و رستورانهای تمیز میزبان مردم بود. جوانانی با تیپ و قیافه مشترک با تهران و دیگر شهرها. عده ای با لباسهای زیبای محلی، و عده زیادی از زنان و دختران بدون حجاب مرسوم قدیمی! انجا هیچ تفاوتی با پالادیوم و اطلس مال تهران نداشت به جز ظاهر لوکس و مدرنی که جای آن را خلیج زیبای فارس پر کرده بود.
تعداد زیاد دختران موتور سوار در بوشهر و بندر لنگه و کیش و قشم ما را متعجب کرده بود. جسارت دختران جنوبی از تهران پیشی گرفته است. دخترانی اکثرا باحجاب، شاید برای رهایی از گشتهای مزاحم! هرچند در تمام طول سفر هیچ مزاحمتی ندیدیم! و شاید هم به خاطر سنت!
زنان جنوبی دیگر نه تنها در خانه که در تمام شهر حضور فعال دارند. خانه هایی که شب در آن اسکان می کردیم توسط زنان به اجاره داده می شد و طرف حساب ما زنان خانه بودند. از آنها می پرسیدم، شنیده بودیم زنان جنوب زیر سلطه مردانشان هستند! با خنده جواب می دادند، آن دوران تمام شد، حالا دیگر قدرتی ندارند!
به نظر می رسد آنچه زندگی زنان را متحول کرده است، تنها بالا رفتن سطح سواد و حضور اجتماعی آنان نیست بلکه تماشای سطح زندگی مردمان دیگر در شهرها و کشورهای مختلف از طریق ماهواره ها و بخصوص فضای مجازی و نسل جوان در این تغییرات نقش داشته اند.
در شهرضا پس از خراب شدن ماشین و کمک راننده ایران خودرو که بوشهری بود و بامحبت و آشنایی با همسر شهرضایی اش، از او چگونگی آشنایی و ازدواجشان را پرسیدم. مرضیه خانم به خوبی تغییرات دو دهه اخیر زنان جنوبی را برایم گفت. از عشق و آشنایی با همسرش در سفرشان به آبادان و مخالفت خانواده عرب همسرش به دلیل فارس بودن او و زندگی پرچالش اجباری چند ماهه با خانواده اش و نجات خود و همسرش از آبادان به خاطر محدودیتهایی که پدرشوهرش در خانه اعمال می کرد و خوشحالی پدر شوهر عرب از پسر آوردنش و نپذیرفتن دخترش و رفتارهای عاقلانه و بامحبت مرضیه نسبت به آنها تا جایی که حالا عاشق او و دخترش شده اند! می گفت، مادرشوهرم مثل مادر خودم است. آنقدر که رویش کار کردم، او که نباید از خانه بیرون می رفت حالا به خرید می رود، و او که نمی توانست شالش را حتی در خانه از سر بردارد، حالا موهایش را رنگ می کنم و در خانه بدون شال می گردد. همسایه هایشان هم دیگر آن همسایه های قدیمی نیستند.
و من دیدم چگونه نسل جدید آموخته شده با فضای مجازی، دارد سنتهای عمیق و قدیمی را می شکند و جامعه را دچار تحول می کند. و هنوز برخی که محصور در حصارهای ذهنی خود مانده اند و علمایی که از خیابانهای اطراف بیت خود فراتر نرفته اند، می خواهند جامعه پویای امروز را در قالب ذهنی صد سال پیش بگنجانند.
البته حتما هنوز هم در گوشه گوشه این سرزمین و شمال و جنوب ایران، سنتهای تنیده شده در ذهن مردان، زنان را آزار می دهد و بسیاری از زنان همچنان تحت ستمند. مثل زنانی که با بچه هایشان سر چهارراهها گدایی می کردند و برخی می گفتند اینها زنان بلوچند که به هرمزگان آمده اند. زنانی که از چهره آنها و بچه هایشان فقر و نداری می بارید. مثل زنانی که در شهرهای کوچک و روستاهای بین راه آنها را ندیدیم. مثل زنان کوله بری که برای امرار معاش، کاری فوق طاقت یک زن بر دوششان است. هنوز راه درازی در پیش داریم تا فرهنگ مردم تغییر کند. اگر نگاه بزرگان هر قومی به مقوله زن تغییر کند. هرچند تجربه نشان داده اگر حق زنان داده نشود، خودشان آن را خواهند گرفت.
✍فرشته مزینانی
@hooree🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تاریخ مذکر ما؛
برای روز مادر
در تاریخ مذکر ما، زنان و مادران متاسفانه کمتر روز خوش دیده اند و می توان گفت که مدام تحقیر گردیده اند از سوی اکثریت قاطع فقها، شاعران، نویسندگان و مورخان...
در تمام این آثار یا زن غایب بوده یا اگر بوده و ذکری از آن شده به خاطر و به طفیلی مردان بوده .
مثلا در تاریخ بیهقی اگر از مادری سخن رفته تنها مادر حسنک بوده که چون در مرگ فرزندش«البته جزعی نکرد چنان که زنان می کنند»!
غیبت زن در منابع تاریخی بخاطر غیبت آنان در عرصه اجتماع و تاریخ درازدامن مذکر ما بوده است.
فیلسوفی چون ملاصدرا، زنان را حیواناتی می داند که خداوند بخاطر ازدواج مردان، آنها را آفریده است!
نمی دانم وقتی ملاصدرا این جملات را می نوشته است به صورت مادر خود چگونه نگاه می کرده است؟!
قدر مادرتان را بدانید! چون وقتی از پیش تان رفت دیگر برنمی گردد.
برخی چیزها مثل اشک می مانند، اشک ریخته دیگر به چشم ها باز نمی گردند!
خاطره تلخی را ذکر می کنم که تا ببینید مادر بودن یعنی چه؟!
در زمان جنگ ایران و عراق در منطقه محروم شهر(...) مادری را می شناختیم که تنها پسرش در جبهه بود. او عهد کرده بود که اگر پسرش سالم از جبهه برگردد به هفت خانه همسایه سرزده مثل سگ پارس کند!
پسرش سالم برگشت و آن مادر عهدش را عملی کرد!
اما آن مادر پایان بسیار تلخی پیدا کرد تلخ تر از آنکه تصور شود! و نمی خواهم با بیان ان، اوقات دوستان را تلخ کنم....
عمق تفاوت را ببینید که فیلسوفی، مادر و زن را حیوان می نامد اما مادری خود را حیوان می کند تا پسرش زنده بماند!...
✍علی مرادی مراغه ای
@hooree🌹
♻️بهانه های حال خوب یکدیگر باشیم.
حالم را خوب میکنند کارمندانی که حوصله دارند و لیست مدارک و مراحل کارها را یک ریز پشت سر هم بلغور نمیکنند، صاف و پوست کنده حالیت میکنند باید چکار کنی...
خوشم میآید از آقا و خانم دکترهایی که موقع ورود مریض زیرچشمی به او نگاه نمیاندازند. خوش و بش میکنند و صمیمانه از دردش میپرسند...
خوش خلقم میکنند رانندههایی که میایستند و دست تکان میدهند تا تو از خیابان رد شوی...
با نشاطم میکنند آدمهایی که از شغل شان راضی اند و کارشان را مزخرف ترین شغل هستی نمیدانند...
هیجان زده ام میکنند آدمهایی که برایت کاری میکنند، بی آنکه از آنها خواسته باشی...
حس خوبی دارم وقتی رفیقی که کمتر همدیگر را میبینیم، راهش را دور میکند تا بیشتر با هم باشیم...
جانم در میرود برای مادری که وقتی میرسم خانه و دلم غذای دلخواهم را میخواهد، کتلت های سرخ شده را توی سس گوجه فرنگی غلت میدهد...
خوشم میآید از رفیق شفیقی که زنگ میزند و میگوید "برنامه محبوبت شروع شده" و سریع قطع میکند...
خوشم میآید از مسافرانی که در صندلی عقب تاکسی یه وری لم نمیدهند...
هنوز هیجان زده ام میکنند رفقایی که اول صبح پیام میدهند "سلام خوبی؟"
خوشم میآید از آدم های خوش ذوقی که وقتی یک لباس نو میخرند، فردا صبح تن شان می کنند...
احترام میگذارم به غریبه هایی که در آسانسور را باز نگه میدارند تا تو برسی...
خوشم میآید از آدمهایی که برای زندگی، خوب هنرمندند...
وقتی حالت خوب باشه میتونی آدم بهتری بشی ...
قرار بی قرار هم باشیم.
https://t.me/darvishane49
@hooree🌹
دلایل عدم تمایل زنان سالمند به ازدواج مجدد
سازمان بهزیستی کشور اعلام کرده که ۵۲ درصد سالمندان، زنان هستند و برای ازدواج ایشان برنامهای در پیش دارد.
طبق تجربه زیسته و همصحبتی با زنان سالمند دریافتم که ایشان به دلایل مختلفی به ازدواج مجدد تمایلی ندارند که عبارتند از:
۱. معمولا فرزندان و عروسها و دامادهایشان موافق ازدواج مجدد مادر خانواده نیستند و قبح اجتماعی دارد.
۲. معمولا مردانی با آنها ازدواج میکنند که از ایشان بزرگتر یا اصطلاحا پیرتر هستند. در نتیجه نگهداری و پرستاری از مردان هم برعهده ایشان قرار میگیرد.
۳. معمولا مردان مسن به دلیل ریشههای تربیتی فرهنگ گذشته در امور خانه همکاری نمیکنند و بیشتر حکم مهمان در خانه را دارند و همین امر زندگی زنان سالمند را سختتر میکند؛ زیرا رسیدگی به امور مردان مسن هم جز وظایف ایشان میشود.
۴. فرزندان شوهر جدید نیز به میهمانان خانه افزوده میشوند و مهمانداری زنان سالمند افزایش مییابد.
۵. برخی از زنان سالمند ازدواج مجدد را حضور آقا بالاسر دانسته که آزادی آنها را از بین میبرد. چون عمری را تحت نظر و امر مردی زندگی کردهاند، گویا علاقهمندند سالهای پایانی عمر را بدون اختیاردار و آزاد و رها طی کنند. تا بتوانند با خیال راحت با دوستانشان به مهمانی یا سفر بروند.
۶. برخی مردان سالمند، زنان سالمند را به عقد دائم خود در نمیآورند و تمایل دارند که عقد موقت جاری شود. دلیل آن این است که فرزندان مرد، مخالف افزوده شدن ارثبر هستند و نمیخواهند زن جدیدی جز وراث احتمالی پدرشان قرار بگیرند. بنابراین زنان سالمند نیز از چنین ازدواجی پرهیز میکنند.
۷. معمولا مردان سالمند علاقهمد هستند تا با زنان بسیار جوانتر و با تفاوت سنی زیاد ازدواج کنند و بعضا تمایلی به ازدواج با زنان سالمند ندارند. بنابراین خود بخود زنان سالمند چندان گزینهای هم برای ازدواج ندارند.
نهایتا اینکه ترغیب زنان سالمند به ازدواج مجدد بدون اصلاح موارد مذکور و فرهنگسازی مفید و موثر، احتمالا چندان نتیجهبخش نخواهد بود؛ هر چند که امیدوارم چنین امری به خوبی محقق شود.
✍نفیسه مرادی
@kherad_jensi
@hooree🌹
🔺رویدادی تاریخی: لغو مسابقات انتخاب دختر شایسته در هلند
▫️مسابقات انتخاب دختر شایسته در هلند بهطور کامل لغو شد. برگزار کنندگان با صدور بیانیهای در روزجمعه ۲۰ دسامبر (۳۰ آذر) اعلام کردند: "جهان در حال تغییر است و ما نیز باید تغییر کنیم."
▫️برگزارکنندگان این رویداد اعلام کردند که مسابقه دختر شایسته اکنون دیگر با روح زمانه و ارزشهای امروزی همخوانی ندارد. در این بیانیه آمده است که پس از تاریخی سرشار از زرق و برق، استعداد و الهام، مسابقات دختر شایسته هلند به پایان رسید.
▫️بهجای این مسابقات، یک پلتفرم آنلاین با نام "نه دیگر برای این زمان" راهاندازی شده است. این پلتفرم به موضوعاتی مانند سلامت روان، رسانههای اجتماعی، تنوع و خودبیانگری اختصاص دارد.
▫️در این پلتفرم، بهجای تاج و لباسهای فاخر، داستانهایی از زندگی واقعی به اشتراک گذاشته میشود که الهامبخش جوانان باشد.
▫️برگزارکنندگان اعلام کردند: "اینجا ما جوانان را تشویق میکنیم تا خودشان باشند، در دنیایی که در حال دگرگونی است."
منبع: دویچوله فارسی
@WomenDemands
@hooree🌹