جنگ خردمندانه،
صلح هوشمندانه
سازمان ملل شش روز پس از آغاز جنگ، قطعنامه ۴۷۹ را صادر کرد، و هشت قطعنامه در هفت سال. سازمان کنفرانس اسلامی، ده پیشنهاد برای آتش بس ارائه داد.
عملیات والفجر مقدماتی سه روز طول کشید، بنا بود شیرینی ۲۲ بهمن ۶۱ بشود... شیرینی شد به کام صدام.
فلاح، پسر عمه فاطمه، رفته بود جبهه، خیلی زود شهید شد.
جنبش عدم تعهد، شورای همکاری خلیج فارس، و گروه هفت میخواستند بانی صلح بشوند! خجالت هم نمیکشند، صلح با صدام؟! تا وقتی صدام زنده باشد و بر عراق حکومت کند، صلح که هیچ، آتشبس هم ممکن نیست.
عملیات والفجر ۱، فروردین ۶۲، عراقیها ۱۵۰ سورتی پرواز نظامی کردند، بمباران کردند، پاتک زدند، شهدای ما تقریبا دوبرابر تلفات عراقیها شد.
قصاب محله ما، یک پسر داشت، محمد غلامی، جوان همیشه شاد و خندان، رفت و خیلی زود شهید شد. دیگه قصاب دلشکسته دل و دماغ زندگی نداشت.
محمد ضیاءالحق رییسجمهور پاکستان، حبیب شطی دبیر کل سازمان همکاری اسلامی، یاسر عرفات رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین، بارها آمدند و رفتند که جنگ را کنار بگذارید! ولی این جنگ، جنگ دو کشور نبود که با میانجیگری این و آن به پایان برسد، جنگ عقیده با عقیده بود، جنگ اسلام و کفر بود، جنگ حق و باطل بود. حق و باطل که آشتی ندارند.
عملیات خیبر، اسفند ۶۳, ۲۰ روز طول کشید، ۲۰ روز خونین، حدود ۳۰ هزار شهید و مجروح، محمد همت و حمید باکری شهید شدند.
سه دبیر کل سازمان ملل؛ والدهایم، پالمه، دکوئیار میانجیگری کردند، ایندیرا گاندی، نخستوزیر هند و رییس کنفرانس غیرمتعهدها نامه میانجیگری نوشت، ژاپن طرح صلح آورد، احمد سکوتوره رییس جمهور گینه، عبدالستار رییس جمهور بنگلادش، اولوسو نخستوزیر ترکیه هم آمدند و رفتند، ولی اول باید سربازان ارتش بعث از کشور ما بیرون بروند، بعد آتشبس بشود. ما باید متجاوز را گوشمالی میدادیم، باید صدام محاکمه شود، کیفر شود.
جوان سربه زیر و محجوب همسایه روبرویی، اصغر سعیدی، برایش یک دختر عقد کرده بودند. یکبار مجروح شد و آمد و چند ماه با دست و پای باندپیچی و عصا راه میرفت. بار دوم که رفت، دیگه برنگشت.
اسفند ۶۳، عملیات بدر شد، ده روز، میگویند از دوطرف ۲۵هزار انسان جان باختند. مهدی باکری به برادرش پیوست.
رییس جمهور را دعوت کرده بودند که برود مکه، بعد معلوم شد که صدام یزید کافر را هم دعوت کردهاند که در مکه مذاکرات راه بیندازند، خجالت هم نمیکشند، مذاکره با صدام؟!
عملیات والفجر هشت حدود سه ماه طول کشید، از بهمن ۶۴ تا فروردین ۶۵، جزیره فاو را گرفتیم، عراقیها تلفات دادند، اسیر دادند تجهیزاتشان منهدم شد.
در بنبست کوچک ما فقط دو جوان باقی مانده بود، یکیشان علی وفایی، او هم رفت، با گلوله مستقیم توپ زده بودنش، از او فقط یک پا آوردند. پدرش کمر خمیده شد و چشمهایش پر از اشک، یکسال نشده، جان سپرد.
عملیات کربلای ۴، دیماه ۶۵, خبرش لو رفته بود، ارتش با عملیات مخالفت کرده بود، میگویند شهید صیاد شیرازی حاضر بوده سیلی هم بخورد و جلوی انجام عملیات را بگیرد. شهدای ما پرشمار شدند، تلویزیون عراق صحنههای دلخراشی از شهدای ایرانی پخش کرد. ۱۷۵ غواص ایرانی، دست بسته زنده به گور شدند.
دوهفته بعد از کربلای ۴، عملیات کربلای ۵ شروع شد، شدیدترین نبرد در طول هشت سال جنگ، شلمچه آزاد شد، بصره را محاصره کردیم.
دایی قدرت رفته بود جبهه، خبر آوردند که شیمیایی شده، رفتیم تهران عیادتش، وای شیمیاییها، نمیتوانستم به زخم تنشون نگاه کنم، تاب نیاوردم، از بیمارستان دویدم بیرون. دایی دیگه جک نمیگفت، نمی خندید، نفسش خسخس میکرد، ترکش خمپاره دو انگشتش را فلج کرده بود.
قطعنامه ۵۹۸ در ۲۹تیر ۶۶ به اتفاق آرای اعضای شورای امنیت تصویب شد، دو روز بعد عراق آن را پذیرفت، متخلف از این قطعنامه ذیل فصل هفت منشور ملل متحد قرار گرفت؛ سایه تحریم اقتصادی و یا حتی حمله نظامی. گفتند که ایران هرگز این قطعنامه را قبول نخواهد کرد، فرمودند که چیزی به پیروزی نهایی در جنگ با عراق باقی نمانده، و پذیرش قطعنامه در این شرایط خیانت است، اکنون که به مرز پیروزی مطلق رسیدهایم صدای صلحطلبی از کام ستمگران و جنگ افروزان برخاسته است.
فروردین ۶۷، عراقیها حمله کردند، فاو را پس گرفتند، اسم عملیاتشان را توکلنا علی الله گذاشته بودند، هزاران نیروی ایرانی که در فاو محاصره شده بودند، شهید یا اسیر شدند. یحیی صفوی و محسن رضایی کجا رفته بودند؟!
۲۷ تیرماه ۶۷، ایران قطعنامه را پذیرفت، دوشنبه بود، اخبار ساعت هشت شب، پذیرش قطعنامه را اعلام کرد، مادر شهید سعیدی، همسایه روبرویمان، به او میگفتیم حاج خانم، آمده بود خانه ما، مثل ابر بهار اشک میریخت...
جنگ دوستداشتنی! پس از ۲۹۰۰ روز پایان یافت، درِ باغ شهادت را بستند، جام زهر را نوشاندند.
آری، خردمندانه جنگیدیم و هوشمندانه صلح کردیم.
✍محمد سلطانی رنانی
https://t.me/soltanirenani600
@hooree🌹
بازی با جان زنان؛
وقتی وزارت بهداشت به دنبال پلیس برای حل بحران سقط جنین است❗️
وزارت بهداشت هفتم بهمن امسال در حالی نسبت به سقط جنین ناایمن ابراز نگرانی کرده که راهکار مقابله با این پدیده اجتماعی را ورود دستگاههای امنیتی و انتظامی مانند وزارت اطلاعات و فراجا دانسته است. بهنقل از ایرنا و بهگفته «صابر جباری»، رئیس مرکز جوانی جمعیت، سلامت خانواده و مدارس وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سالانه ۳۵۰ تا ۷۰۰ هزار مورد سقط جنین در ایران رخ میدهد که ۹۵ درصد آن بهصورت غیرقانونی صورت میگیرد و گسترش تبلیغات داروهای سقط در فضای مجازی، درگاههای اینترنتی و بازار سیاه در کنار مسائل فرهنگی و کمبود آموزش از علل اصلی افزایش سقطهای ناایمن است.
به بیان دیگر، از کل پروندههای سقط جنین بهگفته رئیس مرکز جوانی جمعیت، سلامت وزارت بهداشت، «۹۰ درصد این موارد در چارچوب خانواده رخ میدهد.
همچنین، ۶۰ درصد از این سقطها در منازل انجام میشود و ۳۰ درصد دیگر در مراکز مجوزدار یا غیرمجوزدار توسط پزشکان متخلف، متخصصان زنان یا داروسازها صورت میگیرد.
✅یک ماه پیش، هشتم دیماه، رئیس انجمن علمی مامایی استان اصفهان با دیدگاهی محافظهکارانه از منظرهای فردی، روانی، بهداشتی و اجتماعی این پدیده را به تصمیمگیریهای فردی اشتباه تقلیل داد.
این رویکرد از سوی نهادهای دولتی بدون در نظر گرفتن عوامل ساختاری و سیستماتیک، بیش از اینکه از سقط جنین ناایمن جلوگیری کند، به آن دامن میزند. بهگزارش سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۲۴، هرچند پدیده سقط جنین ناایمن در سراسر دنیا چالشبرانگیز است، اما با ایجاد دسترسی به اطلاعات و آموزش دقیق، داروهای باکیفیت و آموزش صحیح کادر پزشکی قابل پیشگیری است.
براساس این گزارش و پیشبینیهای سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ در سطح جهانی، حدود ۴۵ درصد سقط جنینها بهطور ناایمن در سراسر جهان انجام شده است.
✅این تفاوت فاحش بین آمارها در ایران و جهان نشاندهنده سیاستگذاریهای سختگیرانه و محدودکننده، در کنار نبود آموزش کافی و تابوهای فرهنگی است که تأثیر مستقیمی بر افزایش سقطهای ناایمن در ایران دارد.
بهطور کلی این وضعیت میتواند منجر به بحرانهای بهداشتی گستردهتری که سلامت جسمی و روانی زنان را تهدید میکند، بینجامد.
با اینهمه آیا تصمیم به سقط جنین غیرقانونی، فقط یک تصمیم شخصی اشتباه است که نیازمند کنترل انتظامی است یا عوامل پشت پرده دیگری بر افزایش سقط جنین ناایمن تأثیر دارد؟ سیاستگذاری اجتماعی در زمینه بهداشت عمومی برای مقابله با این پدیده چه میگوید؟
آنطورکه گزارش سازمان بهداشت جهانی میگوید، برآوردها از عوارض این عمل بر اقتصاد کشورهای درحالتوسعه نشان میدهد فقط در سال ۲۰۰۶ هزینهای معادل ۵۵۳ میلیون دلار برای سیستم بهداشت داشته و عوارض دامنگیر سقط جنین ناایمن برای خانوارهایی که بهناچار دست به این عمل زدند، از دست دادن درآمدی حدود ۹۲۲ میلیون دلار بود.
براساس گزارشهای جهانی مقررات محدودکننده سقط جنین بیش از اینکه خاصیت بازدارندگی داشته باشند، با تقویت انگ اجتماعی و افزایش نابرابری در دسترسی به خدمات ایمن، زنان را مجبور به روی آوردن به روشهای زیرزمینی میکند. روشهایی که بهجز ایجاد بار مالی سنگین بر دوش زنان، سلامت آنها را بهطور مستقیم تهدید میکند.
@Zane_Ruz_Channel
@hooree🌹
معاون وزیر بهداشت: تعداد ازدواج در سالهای اخیر کاهش یافته است/ در تهران میانگین سن ازدواج زنان، تقریبا به ۳۰ سال رسید
دکتر علیرضا رئیسی، معاون وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی:
🔹جمعیت و نرخ سالمندی کشور رو به افزایش است به نحوی که تا ۳۰ سال آینده، ۲۵ درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل می دهند. همچنین تعداد ازدواج هم در سالهای اخیر، کاهش یافته است.
🔹میانگین سن ازدواج در مردان به ۲۷.۴ سال و در زنان به ۲۳ سال افزایش یافته که این آمار در تهران تقریبا ۳۰ سال است و نیازمند مداخله جدی است.
🔹اگر زنی در سن ۳۰ سالگی ازدواج کند و بعد از ۴ تا ۵ سال صاحب اولین فرزند شود، سن مادر ۳۵ سال می شود و اگر فرزند دوم را در ۴۰ سالگی به دنیا بیاورد، به طور طبیعی روند فرزندآوری رو به کاهش خواهد رفت و به همین دلیل باید میانگین سن ازدواج را کاهش دهیم.
🔹نرخ طلاق در سالهای اخیر ثابت مانده و کاهشی شده است، هر چند که عدد مطلق طلاق سالیانه در کشور، همچنان بالا و قابل توجه است.
🔹میانگین سن پدر در زمان تولد فرزند اول به ۳۲.۱ و سن مادر به ۲۷.۴ سال رسیده است/ایرنا
hammihanonline.ir
@hooree🌹
زندگی اصیل و هزینههایش
هزینه ارزشهایی که بدان معتقدی، فقط برگردن خود توست
طبق قول مشهور، شب عاشورا، امام حسین، یاران خود را جمع کرد و فرمود: "بدانید که من میدانم فردا سرنوشت ما با این دشمنان چه خواهد شد. اکنون به همهی شما اجازهی رفتن میدهم؛ پس همه آزادید که بروید و بیعتی از من بر گردن شما نیست. پس از تاریکی شب استفاده کنید و هر کدام از شما که قدرت دارد دست مردی از اهل بیت مرا بگیرد و در این تاریکی متفرق شوید و به هر سو که میخواهید بروید. این مردم مرا میخواهند و اگر به من دست یابند، با بقیه کاری نخواهند داشت."
@sokhanranihaa
تاریخ یاد ندارد کسانی را که به این توصیه عمل کردند، نکوهش کرده باشند. در سخن امام حسین، حقیقتی نهفته است که کمتر به آن توجه شده است. گوهر این سخن، سه بعد و زاویه دارد. سخنی درسآموز برای همیشهی تاریخ.
✅ سه درسی که میتوان از این سخن بیرون کشید چنین است:
❗️ 1. "اصیل زندگی کنید".
اصالت زندگی به این است که اگر میخواهی زندگی کنی و یا حتی اگر میخواهی بمیری، برای خودت زندگی کن و برای خودت بمیر. وقتی میگویم "برای خودت"، دقیقا به معنای این است که برای آنچه به آن رسیدهای، آن حقیقتی که در درون خود محقق کردهای، آنچه در جانات بدان وفاداری و آنچه در پنهانترین زوایای روحات آرزویش را میکنی. در مقابل، زندگی عاریتی و مرگ عاریتی، زندگی و مرگی است که که از جان تو و از درون تو برنخاسته است، بلکه از بیرون به تو تحمیل شده است. خود را بنده و بردهی چیزی کردهای که از تو و از درون تو نجوشیده است. با آن مشکل داری، اما به ملاحظهای و به مقتضایی به آن گردن مینهی؛ بدان رضایت نداری و چیزی نیست که تو آن را خواسته باشی.
آنچه امام حسین میگوید، به واقع، یاران را از مرگ عاریتی بر حذر میدارد. از این رو توصیه میکند بروید و برای آن که احساس گناه نکنند، به صراحت گوشزد میکند بیعتام را از شما برداشتم. تا مبادا کسی به خاطر امام حسین بماند و اما دلاش رای و میل دیگری داشته باشد.
❗️2. "انتخاب، حق انسان است".
پیام دوم امام حسین این است که: میتوانی بروی، میتوانی بمانی. اما اگر میخواهی بمانی، بهخاطر من نمان. زیرا بیعتام را از تو برداشتهام. انتخاب، حق تو است: رفتن و یا ماندن. مرگ را خودت باید انتخاب کنی. انتخاب، عنصر اساسی و بنیادینی است که خداوند در انسان به ودیعت نهاده است. میخواهی بروی، بی هیچ شماتتی برو، اما اگر ماندی، بهاختیار و انتخاب خودت بمان. من، مسئول خودم هستم و نه بیشتر، و تو نیز. هر کسی بار مسئولیتِ انتخاب خود را خودش باید بر دوش بگیرد. هرکس خودش باید انتخاب کند چگونه بزید و یا چگونه بمیرد.
رستگاری، آن است که انتخاب شود.
این سخن پربهایی است با همهی آنان که میخواهند "حسینی" زندگی کنند، که راه انتخاب را مسدود نکنید و آدمیان را مجبور نکنید، و با حسین بودن را حتی، به دیگران تحمیل نکنید. زیرا خود او رخصت داده است هر کس سر خویش گیرد و برود. امام حسین با این سخن، همه را با عمیقترین اضطراب وجودی، یعنی "انتخاب" روبرو کرد. انتخابی که باید به آن دست برد و مسئولیتاش را پذیرفت. حسین، همه را با "تصمیمی" بزرگ مواجه کرد. او گفت: "آزادید بروید". یعنی اگر میخواهید بمانید، خودتان باید تصمیم بگیرید، من به جای هیچ کس تصمیم نمیگیرم. امام حسین با این سخن می خواهد بگوید، هزینهی آن چه بر آن باور داری، فقط برعهده توست. دیگران را نباید و نمیتوانی مجبور کنی هزینه های باورهای ترا بپردازند.
3. "قربانی شدن فقط پیش پای ارزش".
با معیار، ملاک و برای حقیقت و ارزش (و نه برای شخص)، زندگی کن. حقیقتی که در پرتو آن زیستهای و ارزشی که محور زندگی است، چیزی است که مهم است. امام حسین گوشزد میکند اگر میخواهی بمانی، برای حقیقتی و ارزشی بمان که برای آن زیستهای. برای من نمان، مسئولیت مرگ هرکسی با خود اوست. برای من، از آن رو که به من تعلق عاطفی داری، نسبت و پیوند خونی داری و یا به هر علت دیگر، نمان. اگر میخواهی بمانی، ببین حق با تو چه میگوید. ببین معیاری که از آن، همهی عمر پیروی کردهای چه میگوید. اگر آن معیار و ارزش در فردا تجلی میکند بمان. اگر حقیقت، چیزی است که در میدان نبرد ظهور میکند بمان؛ اما اگر فقط بهجهت خویشاوندی و نسبتهای دیگر است، بهتر است بروی.
اگر می مانی، مرا نه به عنوان یک شخص، بلکه به منزلهی یک ارزش و یک معیار ببین. ارزشی که میتوان جان خویش را در دفاع از آن قربانی نمود.
✍علی زمانیان
@sokhanranihaa
@hooree🌹
فضای سنتی مانع رشد بانوان حوزوی است/ محدودیت برای زنان مجتهده عرفی است نه فقهی
آیت الله سیدمحمدعلی ایازی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم گفت:
در کنار همه تحولات حوزه زنان
در دهههای اخیر، اما هنوز همان فضای سنتی و قدیمی حوزههای علمیه، یکی از موانع جدی برای رشد بانوان مجتهده است. تعداد زنان نویسنده، مبلّغ و پژوهشگر در حوزههای علمیه بسیار بالاست اما بانوانی که به صورت مشخص به درجه اجتهاد رسیده باشند، تعدادشان خیلی زیاد نیست و علت آن را فضای بسته سنتی حاکم بر حوزهها میدانم. برای مثال، در یکی از جلسات یکی از کانونهای مهم علمی که اعضای آن جزو افراد نواندیش حوزه علمیه به شمار میروند، پیشنهاد دادیم که دو نفر از زنان مجتهده به این مجمع اضافه شوند، عموماً با این پیشنهاد مخالفت کردند./ روزنامه ایران
@hooree🌹
❇️خوشبختی
چرا آدمهای موفق، لزوماً خوشحال نیستند؟ و چگونه برخی آدمها در شرایط بد و موقعیتهای ناپایدار، احساس خوشبختی میکنند؟
بسیاری از ما فکر میکنیم به واسطهی تغییر محیط، به خوشبختی خواهیم رسید. من و همسرم در سه کشور ایران، استرالیا و کانادا زندگی کردهایم. مشاهدات ما نشان میدهد که مهاجرت افراد، کمکی به احساس خوشبختی آنها نکرده است. در آمریکا که دارای یکی از مطلوبترین شرایط به لحاظ اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و محیطی است، روزانه ۲۰۰ میلیون قرص ضد افسردگی مصرف میشود. نسبت افسردگی در کشورهای توسعهیافتهی اسکاندیناوی نیز بالاست.
آدم هایی که احساس خوشبختی نمیکنند، محیط را مقصر میدانند، خود را قربانی میپندارند و منتظر منجی هستند. آنها که خود را خوشبخت میدانند معمولاً محیط را چالشگر (و نه مخرب) میبینند و به جای منجی به دنبال مربی (مثل کتاب، علم، الگو) میگردند.
آدمهای خوشبخت سه ویژگی دارند:
اول: نسبت به هستی، نگرش و طرز تفکر پویا دارند.
دوم: بیشتر از آنکه از جهان بخواهند، به آن میبخشند و فعالیتهای مهربانانه و بدون چشمداشت انجام میدهند.
سوم: قدردان داشتهها هستند و آنها را مدام به خود یادآوری میکنند.
این سه ویژگی را در هر نقطه از کرهی زمین داشته باشیم، خوشبخت خواهیم بود. باید توجه داشت این ویژگیها در مورد آدمهایی نیست که به نان شب محتاج هستند؛ آنها موضوع بحث جداگانهای دارند. بحث بر سر افرادی است که شرایط زیست معمولی دارند و قادر به رفع نیازهای اولیهی خود هستند، اما از زندگی رضایت ندارند.
متغیرهایی هستند که ما هیچ کنترلی روی آنها نداریم (مثل بخش قابلتوجهی از رفتار دیگران، ژنتیک، وضعیت بازار و دو سوم وضعیت سلامتمان). بعضی متغیرها هستند که ما روی آنها تا حدی نفوذ داریم (مثل یک سوم سلامت، بخشی جزئی از رفتار دیگران و مسائل مالی) و بعضی از متغیرها نیز هستند که ما تقریباً به طور کامل روی آنها نفوذ داریم (مثل اهداف و طرز فکر). افراد خوشبخت، عمدهی تمرکز خود را روی بخش سوم متغیرها میگذارند.
✍علی صاحبی
@sokhanranihaa
@hooree🌹
کیهان هم به عدم اجرای قانون عفاف و حجاب تمکین کرد
روزنامه کیهان نوشت:
🔹آقای قالیباف رئیس محترم مجلس شورای اسلامی، در جواب سؤال نماینده انجمن اسلامی دانشجویان که پرسید به چه دلیل قانون حجاب ابلاغ نمیشود؟ با ارائه توضیحاتی گفت شورای عالی امنیت ملی مصوبه دارد که اگر موضوعاتی سبب چالش و تنش شود، دبیرخانه میتواند آن را متوقف کند. وقتی میگوییم مصوبه دارد، یعنی مصوباتش بعد از تأیید حضرت آقا قانون است.
🔹امیدواریم با این توضیح به جنجالآفرینی یک عده و دو دستگی بر سر حجاب در جامعه پایان داده شود./هم میهن
👈کاش حاکمیت قبل از اینکه بر سر موضوعی این همه هزینه دهد با عقلانیت مشکلات را حل می کرد نه اینکه هم هویج را بخورد وهم چماق را و بعد تسلیم شود!
@hooree🌹
چراغ دوم را هیچوقت خاموش نکن!
وضعیت یک کشور یا یک منطقه از جهان ممکن است در یک سال یا یک دهه بهتر یا بدتر شده باشد، اما کل جهان در طول تاریخ گذشته و آینده چطور؟
وقتی به رسانه ها مراجعه می کنیم، چیزی جز جنگ، دیکتاتوری، زلزله، تروریسم و نابرابری و فقر و گرسنگی چیزی نمی بینیم.
حالا اگر از منظر اعداد و ارقام نگاه کنیم اوضاع چگونه است؟ پروفسور استیون پینکر استاد دانشگاه هاروارد به این سوال جواب می دهد. او یکی از ۱۰۰ فرد برتر تأثیرگذار جهان در سال ۲۰۰۴ در مجله تایمز انتخاب شد و همچنین جزو ۱۰۰ روشنفکر برتر سال ۲۰۰۸ شد. می توانید سخنرانی او را در Ted در پلتفرم آپارات و همچنین خود تد نگاه کنید.
فقط قبل از نگاه کردن خود را برای تغییر عقیده تان آماده کنید. کتاب او که در همین زمینه است به نام روشنگری اکنون، توسط بیل گیتس ستایش شده است و آن را کتاب محبوب خود نامیده است.
ما شاید نتوانیم سرنوشت کل جهان را تغییر دهیم اما اگر بدانیم که مسیری که بشریت تا بدین جا آمده را علی رغم همه نقاط تاریک غیرقابل دفاع، همه زشتی ها و همه پسرفت ها، می توان یک پیشرفت دانست، می توانیم چراغ امید و انتظار را روشن نگاه داریم و یک استراتژی مشترک داشته باشیم: «بهبود جهان در چارچوب امکان در طول زمان».
شاید شاملو [شاعر و نویسنده معروف معاصر] سروده:
«چراغی به دستام چراغی در برابرم.
من به جنگِ سیاهی میروم.
.....
من
برمیخیزم!
چراغی در دست، چراغی در دلام.»
آن چراغی که می گفت همین چراغ امید و انتظار باشد. امیدی آمیخته با کنش و انتظاری همراه با اقدام چه اینکه خداوند در کتب آسمانی نیز آینده جهان و انسان را روشن دانسته و بشریت را بشارت داده به بهترین ها. شاید گاهی چراغی که در دست داریم به واسطه وزش تندباد حوادث خاموش شود اما اگر قدر چراغی که در دل داریم را بدانیم؛ می توانیم دوباره چراغ در دست مان را روشن کنیم و ادامه دهیم حتی اگر زخمی و خسته باشیم.
✍مجتبی لشکربلوکی
@hooree🌹
من که می گویم؛
"گیر دادنِ زن ها اصلاً چیز بدی نیست..."
زنی که گیر می دهد، یعنی تو را دوست دارد، زیاد هم دوست دارد!
زنی که مقصدِ نگاهِ تو برایش مهم است، می ترسد که از چشمانت افتاده باشد.
زنی که برایش مهم باشد که تو محبت و توجهت را کجا و چه اندازه خرج می کنی، کاملاً معصومانه، ترسِ از دست دادنِ تو را دارد.
زنی که با بی توجهی ات بغضش می گیرد، بی پناه است و جز تو، کسی را ندارد.
غر زدن و گیر دادن، شیرِ اطمینانِ دوست داشتنِ زن هاست
زنی که دوستت ندارد، گیرهایش را جای دیگری می دهد، محال است زنی بی عشق، سرش را روی بالش بگذارد.
این به تو بستگی دارد
که زنی که کنارت نفس می کشد، عاشقت باشد یا نه!
نباید به گیر دادنِ زن ها گیر داد...
زن های عاشق، گیر می دهند، زن های وفادار، بیشتر...!!!
✍نرگس صرافیان طوفان
https://t.me/Hrman11
@hooree🌹
تصمیمِ دیرهنگام، تصمیمِ بد و عدمِ تصمیم!
بیتصمیمی، دیرتصمیمی و بدتصمیمی بدترين آفات هر نظام تصمیمگیری هستند. متاسفانه نظام تصمیگیری ما کم و بیش به این سه آفت مبتلا است.
تجميع تبعات سه آفت مذكور طي چند دهه گذشته يکی از دلایل انباشت مشکلات فعلی کشور است.
بسیاری از مشکلات اساسی کشور رها شده و به عبارتی دچار بلیه بی تصمیمی هستند. مثلاً مشکل فرو نشست زمین که ناشی از برداشت بی رویه از سفره های آب زیرزمینی است پهنه وسیعی از سرزمین ایران را با خطر جدي مواجه کرده، با این حال این مسئله حیاتی کاملاً رها شده و دچار بی تصمیمی شده است.
عدم اتخاذ یک استراتژی توسعه اقتصادی، فقدان تصمیمگیری برای مقابله با آلودگی هوا، فرار سرمایه و مغزها و غیره مشت نمونه خروار از روند بی تصمیمی هاست.
قعطنامه ۵۹۸ را در اوج اقتدار نپذیرفتیم اما دیر هنگام بعد از سوختن برگهای برنده ما، که با خون بهترین جوانان کشور بدست آمده بود، در بدترین حالت ممکن پذیرای آن شدیم. قانون منع استفاده از ماهواره را تصویب و با شدت و حدت به اجرا گذاشته شد، اگرچه شکست آن پیشاپیش کاملاً قابل پیش بینی بود اما تنها بعد از گذشت چند ماه از اجرای قانون، بیهوده بودن آن حتی برای تصمیمگیران و مدافعان آن به یقین تبدیل شد، با این حال چند سال طول کشید تا آن قانون بی سر و صدا کنار گذاشته شود.
دستاوردهای آن تصميم بد، خستگی و استهلاک نیروی انتظامی، نارضایتی شدید مردم و رضایت کامل نصابان ماهواره بود. با اینکه نهايتا پذیرفتن FATF صد در صد جتناب ناپذیر خواهد بود و دیر یا زود ایران به آن ملحق مي شود، اما فعلاً ده سال است در مورد پیوستن یا نپیوستن به آن بحث و گفتگو می شود و احتمالاً سالهای سال همچنان گفتگو در مورد آن بدون نتیجه گیری ادامه خواهد داشت. نمونه هائی عینی از رویه دیر تصمیمی هستند.
لیست، بد تصمیمی ها كه مثنوی هفتاد من کاغذ میشود. با اینکه از قبل کاملا معلوم بود، با وجود دسترسی آسان به فیلتر شکن، فیلترینگ عملاً غیر ممکن است، با اینحال همچنان بر اجرای این تصمیم بد بدون هیچگونه دستاوردی اما با هزینه های سنگین برای مردم و نظام اصرار میشود. دولت با مداخله گسترده و مستمر در قیمت گذاری کالاها و خدمات، فساد و ناکارآمدی را دامن میزند و هرگز از نتایج زیانبار این تصمیمات بد درس نمی گیرد. قانون جوان سازی جمعیت علی رغم اینکه متخصصان و دلسوزان به استناد اعداد و ارقام بد بودن این تصمیم را گوشزد کردند، با اينحال با وجود صرف دهها هزار میلیارد برای اجرای آن، جمعیت نه تنها جوان نشد، بماند که پیرتر هم شد.
بی تصمیمی ها کشور را در آینده با خطرات و چالشهای بزرگ مواجه، دیر تصمیمی ها فرصت ها را منهدم و بعضاً آنها را به تهدید تبدیل میکنند، به قول علی (ع) " قدر فرصتها را بدانید که چون ابرها ميگذرند"، بد تصمیمی منابع را هدر، ناکارآمدی و نارضایتی مردم را افزایش میدهد. تردیدی نیست که نظام تصمیمگیری ج ا نیازمند خانه تکانی اساسی است، اگرچه فعلاً در افق هیچ چشم اندازی برای تغییر دست فرمان در اين عرصه دیده نمی شود.
✍غلامرضا مصدق
@hooree🌹
نسل بتا چه نسلی هستند؟ آیندهسازان قرن ۲۲ و چالشهای پیشروی آنها
نسل بتا (Generation Beta) به کودکانی گفته میشود که از سال ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۹ متولد خواهند شد. این نسل، بعد از نسل آلفا که بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۴ به دنیا آمدند، شکل میگیرد و پنجرهای جدید به آینده باز میکند.
پیشبینیها نشان میدهد تا سال ۲۰۳۵، این نسل ۱۶ درصد از جمعیت جهان را تشکیل خواهند داد.
ویژگیهای بارز نسل بتا – کودکان قرن دیجیتال:
کودکان نسل بتا در دورهای رشد میکنند که هوش مصنوعی و اتوماسیون بخش جداییناپذیر زندگی روزمره خواهد بود.
از آموزش گرفته تا خدمات درمانی، سرگرمی و خرید، همهچیز توسط الگوریتمها و فناوریهای هوشمند شخصیسازی میشود.
پژوهشگران پیشبینی میکنند که کودکان این نسل در جهانی متولد خواهند شد که مرز بین فضای فیزیکی و دیجیتال تقریباً از بین رفته است.
فناوریهای نوظهور، آنها را به تعاملهای اجتماعی سریعتر و هوشمندتر مجهز میکند و این تعاملها به کمک سیستمهای هوشمند هدایت میشوند.
والدین نسل بتا عمدتاً از نسل زِد (Gen Z) و نسل هزاره یا میلنیال (Millennials) خواهند بود.
این والدین با آگاهی بیشتری نسبت به چالشهای فضای مجازی بزرگ شدهاند و احتمالا در مدیریت زمان استفاده از شبکههای اجتماعی و صفحهنمایشها برای فرزندانشان سختگیرتر خواهند بود.
برخلاف نسلهای گذشته که شبکههای اجتماعی را برای ثبت خاطرات کودکان خود استفاده میکردند، والدین نسل بتا به حریم خصوصی دیجیتال اهمیت بیشتری میدهند.
همین حساسیت ممکن است باعث شود نسل بتا در فضای مجازی محتاطتر رفتار کند و رویکردی آگاهانهتر نسبت به تکنولوژی داشته باشد.
چالشهای بزرگ پیشروی نسل بتا
۱. تغییرات اقلیمی
این نسل در دنیایی متولد میشود که با بحرانهای زیستمحیطی مانند گرمایش جهانی و کمبود منابع طبیعی روبهرو است. حفظ پایداری محیطزیست برای آنها نهتنها انتخاب، بلکه یک ضرورت خواهد بود.
۲. شهرنشینی سریع
رشد سریع شهرها و افزایش مهاجرت به مناطق شهری، موجب ازدحام و چالشهای زیرساختی جدید خواهد شد. نسل بتا باید راهحلهای نوآورانهای برای مدیریت فضاهای شهری و بهبود کیفیت زندگی ارائه دهد.
۳. جمعیت جهانی در حال تغییر:
افزایش جمعیت سالخورده در جهان، نسل بتا را با چالش حمایت از سالمندان روبهرو میکند. آنها نیاز دارند سیستمهای بهداشتی و اقتصادی کارآمدتری ایجاد کنند تا پاسخگوی این تغییرات جمعیتی باشند.
نسل بتا در فضایی رشد میکند که همکاری بینالمللی و تفکر جهانی اولویت دارد.
این نسل بهدلیل داشتن والدینی با رویکردهای زیستمحیطی و اجتماعی قوی، احتمالاً بیشتر به مسئولیتپذیری جمعی و نوآوری برای حل چالشهای جهانی تمایل خواهد داشت.
آموزشهای فردیشده با هوش مصنوعی، آنها را قادر میسازد سریعتر یاد بگیرند و مهارتهایشان را مطابق نیازهای بازار کار تنظیم کنند.
نسل بتا و میراث پساکرونا
این کودکان در دنیایی متولد میشوند که تجربه پاندمی کووید-۱۹ دیگر یک خاطره تاریخی است.
آنها به روایتهای والدین و تاریخ درباره این دوران گوش خواهند داد، اما به دلیل پیشرفت فناوری و بهداشت، با چنین بحرانهایی کمتر روبهرو خواهند شد.
بااینحال، زندگی آنها همچنان تحتتأثیر تغییرات بزرگی خواهد بود که پاندمی در الگوهای کاری، آموزش آنلاین و سلامت روان برجای گذاشت.
این تجربیات جمعی، نسل بتا را برای انعطافپذیری و آمادگی در برابر چالشهای غیرمنتظره آمادهتر میکند.
پیشبینی میشود که نسل بتا به لطف هوش مصنوعی و فناوریهای هوشمند، بیشتر با دنیایی شخصیسازیشده روبهرو باشند.
یادگیری، خرید، تفریح و حتی تعاملات اجتماعی آنها توسط سیستمهای هوشمند مدیریت خواهد شد.
این تغییرات به آنها کمک میکند کارآمدتر عمل کنند، اما چالشهایی مثل وابستگی بیشازحد به فناوری و مدیریت اطلاعات شخصی نیز پیشروی آنهاست.
پژوهشگران معتقدند که نسل بتا با پشتوانه والدینی آگاه، ابزارهای دیجیتال پیشرفته و روحیه نوآوری، پتانسیل بالایی برای مدیریت چالشهای قرن ۲۲ دارد. با این حال، آنها نیاز دارند بر موانعی مانند تغییرات اقلیمی، نابرابری اجتماعی و تهدیدهای سایبری غلبه کنند.
نسل بتا نمایانگر آغاز عصری تازه است که فناوریهای پیشرفته، نگرانیهای زیستمحیطی و تغییرات اجتماعی شکلدهنده آن خواهند بود. این نسل، میراث نوآوریهای گذشته را به دوش میکشد و با نگاه به آینده، دنیای بهتری خواهد ساخت.
🔹مترجم:علیرضا مجیدی
وبسایت یک پزشک
https://t.me/Hrman11
@hooree🌹