روی قانون حجاب خط قرمز بکشید!
پول گرفتن بی دلیل از افراد خاطی هیچ وجه شرعی ندارد، کدامیک از فقها چنین چیزی را تأیید میکند؟
آیت الله سید علی محمد دستغیب
بسمه تعالی
اخیراً اعضای مجلس شورای اسلامی قانونی برای حجاب تصویب کردهاند. بنده این قانون را مطالعه کردم. به نظر میرسد برای مبارزه با یک منکر باید ریشههای آنرا از بین برد نه آنکه شاخ و برگ آنرا برید.
اگر مسئولین امر مشکلات جامعه ناشی از فقر و فساد و … را حل کنند، قطعاً مردم ما بهخصوص جوانان با دل و جان از اسلام و احکام نورانی آن استقبال میکنند و ریشه منکرات در جامعه کنده میشود.
اگر مردم و آقایانِ فقها تا به حال دقت کنند، برای افرادی که در جامعه خلافی مرتکب شوند که نیاز به تعزیر داشته باشد، در ابواب مختلف فقه (از جمله حدود و تعزیرات و…) درباره آن گفته شده است. مثلا در مورد بیحجابی، اگر از فقیهی پرسیده شود که چه کار باید کرد ابتدا میفرمایند که باید به ایشان تذکر داده شده و بگویند حجاب خود را رعایت کنید، یا چادر به سر کنید و یا موهایتان پیدا نباشد و یا لباس تنگ نپوشید. اگر شخص اعتنا نکرد باید دوباره تذکر به ایشان داده شود و مؤمنین در این نهی از منکر مشارکت کنند و چندین بار تذکر داده شود. چنانچه باز هم قبول نکرد، اگر این خلاف مخلّ در اجتماع باشد، فقیه اگر لازم بداند (مثلا بداند که بدتر نمیشود) تعزیر میکند.
این هم منحصر به بدحجابی زنان نیست بلکه هر گناهی که در جامعه علنی باشد این حکم در آن جاری میشود. البته تعزیر هم فقط تازیانه نیست، ابتدا باید مقدماتی رعایت شود و در آخر نوبت به تازیانه میرسد.
حال درباره این قانون حجاب (که تبصرههای زیاد و سختی در آن گذاشتهاند) به نظر میرسد که مشکل را حل نمیکند و همچنین از نظر بنده خلاف شرع است و پول گرفتن بیخود از افراد خاطی هیچ وجه شرعی ندارد. لذا به نظر میرسد آقایان نمایندگان که این قانون را نوشتند از ایشان خواهش میشود روی این قانون خط قرمزی بکشند زیرا به هیچ وجه قابل ملاحظه و تصحیح نیست و شرعیت ندارد. بایستی خط قرمز روی همه این قانون بکشند.
بالاخره آقایان فقها هستند و میتوان از ایشان سؤال پرسید که این قوانین در کجای روایات است؟ و کدامیک از فقها چنین چیزی را تأیید میکند که از قرآن و روایات است؟
نتیجه این است که امثال این قوانین فقط ناراحتیِ بیشتر در اجتماع ایجاد میکند. و چنانچه میدانید اگر قانونی با الزامِ مردم به یک حکم شرعی به شیوهای خشونتبار موجب بیزاری از اصل دین شود.
طبق قاعده حرمت تنفیر، این قانون خلاف شرع مقدس اسلام است و نتیجه عکس میدهد.
همچنانکه بعضی دیگر از مراجع معظم تقلید معتقدند حجاب اجباری امری نشدنی است؛ و با اجبار، وضعِ حجاب در جامعه اصلاح نمیشود.
فرض کنید خانوادهای است که یکی از دخترانشان بیحجاب است؛ با اجرای این قانون ممکن است نتیجه بدتر شده و بقیه اعضای خانواده نیز به حجاب بدبین شوند! پس آقایان باید این قانون را کلاً حذف کنند.
مخصوصا پول گرفتن از افراد خاطی را کنار بگذارید!
ما در ایران اینهمه معدن و… داریم. هرکدام از آقایان هم ماهیانه حقوق بالایی دارند. چه اشکالی دارد که به جای پول گرفتن، مردم را تشویق به حجاب کنید؟ بگویید هرکس باحجاب شد ماهیانه مبلغی به او میدهیم. برای هرکسی که چادر سر کرد جایزهای تعیین کنید و از درآمدهای این مملکت به آنها بدهید!
خلاصه، این راه درستی نیست و با این وضعیتی که در اجتماع و در دنیا هست، این قانونهای سفت و سخت باعث خندیدن مردم دنیا به ما میشود.
خدایا به حق محمد و آل محمد همه ما را به تکلیف خودمان آشنا کن که باید چطور زندگی کنیم و چطور صحبت کنیم. در هر پست و مقامی که هستیم بفهمیم چطور رفتار کنیم تا در این دشواریها قرار نگیریم.
حوزه علمیه امام صادق گویم - ۱۹ آذر ۱۴۰۳
@hooree🌹
فوق محرمانه!
قدیمی ها وقتی کسی توی خانواده مرتکب کار ناپسندی می شد، بدون اینکه به دنبال پیدا کردن علت و برطرف کردن آن باشند، همه اهل خانه را جمع کرده و به یکدیگر سفارش می کردند، این خبر نباید به بیرون درز کند. همین جا رویش خاک بریزید و دفنش کنید!
همین، حکایت جمهوری اسلامی است با مشکلاتش! در دوره ای، عده ای که فهم بهتری از مسائل جهانی داشتند و به عینه می دیدند چگونه فرهنگ دارد جهانی می شود و تا کوچه و پس کوچه های شهر و روستا را درمی نوردد، پیشنهاد کردند برای مقابله با آن باید چاره ای اندیشید. برای مقابله با فرهنگی که آزادی روابط را ترویج می کند، یا باید جلویش را کاملا گرفت تا وارد نشود، که این امری محال بود، یا باید آنچنان فرهنگ سازی کرد و شرایط ازدواج را راحت نمود که تاثیرات این فرهنگ کم شود، و یا باید همان راهی را رفت که غرب رفته است. آگاه سازی نسبت به عوارض و مخاطرات این روابط و آموزش خودنگهداری در مقابل آن. اما در آن زمان عده ای که غم دیانتشان بر غمهای دیگر می چربید، شدیدا در مقابل این آموزشها به نوجوانان در مدارس که می خواست در قالب سند ۲۰۳۰ اجرا شود ایستادند، بدون اینکه راه دیگری به جز ترویج هر چه بیشتر مناسک دینی در مدارس و تاکید بر حجاب اجباری را پیشنهاد کنند.
حالا و پس از گذشت دو دهه از آن روزها و انباشته شدن مشکلات اقتصادی و گسترش آسیبهای اجتماعی، متخصصان و دردمندان باز هم فریاد می زنند جامعه را دریابید! در جامعه ای که فقر در آن بیداد می کند و فرصت ازدواج از جوانان گرفته شده و امید به زندگی هر روز تحلیل می رود، آنچه رشد می کند، گستره آسیبهای اجتماعی است. ویروس Hpv (که عمدتا از طریق روابط جنسی منتقل می شود وعامل بسیاری از عفونتها و سرطانهاست) امروزه دارد بیداد می کند و بسیاری از جوانان ما را مبتلا کرده است، ولی عکس العمل مسئولان باز هم انکار است و پوشاندن مشکل!
زهرا مرزبانراد، جراح و متخصص زنان، دارای فلوشیپ انکولوژی و عضو انجمن پاپیلومای ایران ـ HPV ـ است و وضعیت شیوع اچپیوی در کشور را نگرانکننده میداند. او در مصاحبه با هم میهن می گوید: "تقریباً میتوان گفت که از هر 10 مراجعهکننده، اچپیوی هفت نفر مثبت است. باید به همه بگویند که این واکسن را تزریق کنند. در وضعیت مناسبی بهسر نمیبریم، روابط متعدد شده، شرکای جنسی به هم تعهد ندارند و همین مسئله شیوع را بیشتر میکند. باید به کودکان و نوجوانان آموزش داده شود که رفتارهای جنسی با چه بیماریهایی ممکن است همراه باشد. اما متاسفانه این اتفاق نمیافتد."
آنها که در مقابل سند ۲۰۳۰ ایستادند و راه جایگزینی هم ارائه ندادند، حالا باید پاسخگو باشند. این مبتلایان همان کودکان و نوجوانانی هستند که در نمازهای جماعت اجباری مدارس شرکت می کردند و مجبور به پوشیدن حجاب اجباری شما بودند، بدون اینکه به آنها تفهیم کنید چرا باید حجاب داشت و نماز خواند!
به گفته این متخصص، مبتلایان از نوجوان تا سنهای بالا هستند، آنها معمولاً از نظر جنسی فعالاند یا شرکای جنسیای دارند که فعالیت زیادی در این زمینه دارند: "این ویروس در میان افراد متاهل هم زیاد است. در این زمینه تنها ازدواج کردن مهم نیست، تعهد به ازدواج اهمیت دارد."
پزشکان می گویند، حالا که جامعه به این جا رسیده، لااقل واکسن گارداسیل را در اختیار همه بگذارید! اما باز هم حاکمیت انکار می کند و جامعه ایران را پاک و پاکیزه از آلودگیهای این چنینی می داند.
خانم دکتر مرزبان راد می گوید" هنوز درباره واکسیناسیون ملی در ایران خبری نیست، مسئولان میگویند که همهچیز عالی و خوب است، مشکلی وجود ندارد، هیجکس اچپیوی ندارد. درحالیکه ما بارها به آنها گفتهایم که این وضعیت در آینده وخیم میشود، به هر حال ازدواج کم شده، سن جمعیت بالا رفته، روابط سکشوال بین زنان و مردان و همجنسگرایی افزایش یافته، خیلیها ممکن است در آینده به سرطانهای حنجره، مقعد، دهانه رحم و... مبتلا شوند."
این واکسن که امریکایی آن به خاطر تاثیرگذاری اش در امریکا (که پس از واکسیناسیون عمومی ۶۰ درصد آمار مبتلایان را پایین آورده)، در ایران با قیمت بالا در برخی داروخانه ها و مطبها پیدا می شود، اما آمار آنچنان بالاست و وضعیت اقتصادی آنچنان خراب، که کمتر کسی به آنها دسترسی پیدا می کند.
با این وجود، هنوز هم عده ای مثل تدوین کنندگان قانون حجاب ( که در میان آنان دغدغه مندان واقعی هم وجود دارند) به خیال خود برای اینکه ایران مثل غرب نشود، حجاب زنان را تنها راه حل می دانند و فکر می کنند با یک شال یا روسری نیم بند، تمام این مشکلات حل می شود. اینها مثل همان خانواده قدیمی فکر می کنند که با ریختن خاک بر روی زشتی، همه چیز زیبا می گردد و با مهر فوق محرمانه زدن بر یک مطالبه، آن را حل کرده اند!
✍فرشته مزینانی
@hooree🌹
#دو_درجه_کمتر
🟢⬇️2⃣🔽 #دو_درجه_کمتر
🟢 با کاهش تنها ۲ درجه از سیستم گرمایشی منازل و محل کار ، در سوخت رسانی بهتر به سراسر ایران سهیم باشیم.
#نوبت_شماست
#Join →@ENVIRONMENT_LOVERS☜
@hooree🌹
پذیرش؛ کلید زندگی در عصر مدرن
در این روزها که دنیای ما در همهمهی رقابتها، فشارها، و تکنولوژی غوطهور است، انسانها با چالشهای بیپایانی روبرو میشوند. هر کجا که نگاه کنید، تبلیغات، موفقیتها، رقابتها، و انتظارات بیپایان را میبینید. همه چیز به سرعت در حال تغییر است و این تغییرات گاهی به قدری سریع هستند که نمیتوان از آنها پیروی کرد. در این شرایط، برای تشویق انسان به زیستن، نیاز داریم به پذیرش به عنوان راهی اساسی. پذیرفتن نه به معنای تسلیم شدن، بلکه به عنوان درکی عمیق از زندگی، از خود، و از دیگران.
۱. پذیرشِ تغییرات:
دنیا هر لحظه تغییر میکند؛ تکنولوژی، فرهنگ، روابط، و حتی ارزشها. در چنین شرایطی، مقاومت در برابر تغییر تنها انرژی بیهودهای است که هیچ نتیجهای ندارد. به جای آن، ما باید یاد بگیریم که تغییرات را نه به عنوان تهدید، بلکه به عنوان فرصت ببینیم. این یعنی:
دیدن هر تغییر به عنوان درسی که میتواند رشد و تجربههای جدیدی به همراه داشته باشد.
یادگیری انعطافپذیری در مواجهه با شرایط نامعلوم و تغییرات غیرمنتظره.
قبول کردن این حقیقت که زندگی همیشه طبق برنامهها پیش نمیرود و این نیز جزو زیباییها و چالشهای زندگی است.
۲. پذیرشِ شکستها:
در دنیای مدرن، هر فردی تلاش میکند موفق باشد، اما شکستها امری طبیعی هستند. به جای اینکه شکستها را نشانهی ضعف بدانیم، باید آنها را به عنوان فرصتی برای رشد ببینیم. این یعنی:
هر شکست، یک تجربهی یادگیری است که ما را به درکی عمیقتر از خود و جهانمان سوق میدهد.
از هر شکست، قدرتی بیرون میآید که ما را انعطافپذیرتر، مقاومتر، و خردمندتر میکند.
پذیرش شکست به این معناست که ما در مواجهه با ناکامیها، عزت نفس خود را از دست نمیدهیم، بلکه بیشتر به خود اعتماد میکنیم.
۳. پذیرشِ خود:
پذیرش واقعی از درون شروع میشود. هر فرد باید یاد بگیرد که:
نقاط ضعفش را بپذیرد و در عین حال نقاط قوتش را جشن بگیرد.
این حقیقت را بپذیرد که کامل نبودن، طبیعیترین ویژگی بشر است.
به جای تلاش برای تبدیل شدن به کسی که دیگران انتظار دارند، به فردی تبدیل شود که خودش میخواهد باشد.
وقتی فرد خودش را بپذیرد، درونش آرامش پیدا میکند و این آرامش به روابط بیرونی او نیز سرایت میکند.
۴. پذیرشِ دیگران:
پذیرش در روابط با دیگران بسیار مهم است. در عصری که بسیاری از روابط به دلیل رقابتها و فشارها شکننده شدهاند، پذیرش میتواند کلید ارتباطات واقعی باشد:
درک این که هر فرد مسیر خاص خودش را دارد و هرکسی داستان خاص خودش را زندگی میکند.
احترام به تنوع دیدگاهها، فرهنگها، و تجربیات دیگران.
تلاش برای همدلی و ارتباطات واقعی که نه بر اساس رقابت، بلکه بر اساس احترام و درک متقابل بنا میشوند.
نتیجه
پذیرش در عصر مدرن نه فقط یک ابزار شخصی، بلکه کلیدی برای روابط اجتماعی، حرفهای، و فردی است. این پذیرفتن، نه به معنای تسلیم، بلکه به معنای هماهنگی، صلح درونی، و هماهنگی با دنیای بیرون است. این پذیرش به ما اجازه میدهد که در مواجهه با هر چالش، از هر شکست، و هر تغییر، قدرت بیشتری پیدا کرده و زندگیای پر از معنا، آرامش، و رشد تجربه کنیم.
پذیرش به ما یاد میدهد که زندگی در بیرون نیست، بلکه در درون ماست؛ در درکی که از خود داریم، از روابطمان، از تغییرات، و از هر لحظهای که زندگی به ما هدیه میدهد. این زندگی، زندگیای است که در آن، همه چیز به تعادل میرسد؛ نه رقابت، بلکه همدلی، نه شکست، بلکه رشد، نه انزوا، بلکه ارتباط، و نه تاریکی، بلکه نور.
✍فهیمه ازبکزایی
https://t.me/psychology1371
@hooree🌹
زنان عرب، از آزادیهای مشروط تا خندیدن به سنتهای مردسالارانه
گعدههای زنانه، مراسم قبل از عروسی بودند که شبیه یک فستیوال برای رقص و شادی بود. از حدود ۱۰ شب قبل از عروسی، هر شب زنهای فامیل در خانهی صاحب عروسی جمع میشدند، ماکسیهای رنگی میپوشیدند و با همنواییِ ترانههای سنتی و قدیمی عربی و دستزدنهای ریتمیک مخصوص عربها، جشن میگرفتند.
یک بخش ویژهی این مراسم اجرای نمایشهای شبیه نمایش روحوضی بود که اغلب دربارهی موضوعات قبل از ازدواج بودند. مثلاً یکی از آنها که یادم مانده است، دربارهی دختری بود که قبل از ازدواج باردار شده بود و حالا با بالشی که زیر لباسش گذاشته بود به صورت طنز دربارهی این اتفاق حرف میزد. ما یک عروسی عربی هم در مشهد رفتیم که آنجا مشابه همین نمایش اجرا شد و انگار یکی از موضوعات مشترک در این نمایشهای روحوضی بود.
این نمایشها کلاً طنز بودند و در واقع زنها با اجرای آن، سنتهای مردسالارانهی آن جامعه را در درون خودشان به سخره میگرفتند.
این تئاترهای زنانه مختص گعدههای قبل از عروسی نبود و در عزاداریهای محرم هم شاهد اجرای آنها بودیم. عزاداریهایی که در جمعهای زنانه در دوران محرم برگزار میشدند، یکی از بزرگترین اتفاقهای زندگی ما بود. زنها کاملاً به صورت ریتمیک سینه میزدنند و زنی خوشصدا، یک متن بسیار زیبا و ادبی و آهنگین شبیه به متون تاریخ بیهقی را دربارهی اتفاقات کربلا میخواند.
🌸 بهعنوان زنی که در یک جامعهی عربِ نیمه قبیلهای زندگی میکند، همیشه یک تهدید دورادور هم برای ما وجود داشت. چون گاهی میشنیدیم که یک دختری ناپدید میشود و میفهمیدیم آن دختری که گفتهاند شوهرکرده و به کویت رفته، درواقع سرش را بریده بودند.
من البته باور نداشتم که این تهدیدها برای من و در خانوادهای که من هستم، میتواند جدی باشد. اما به عنوان یک زن، این تهدید همیشه بود که هر آزادی که من دارم مشروط بر این است که دیگران نفهمند و همیشه این را میدانستم که یک کسانی هستند که تهدیدی برای آزادی من به شمار میروند.
⬅️ قدرت آن ساختار مردسالارانه در سالهای اخیر خیلی کمتر شده و یکی از آن دلایلش هم از خانه بیرون آمدنِ زنان است.
این ترسهایی که میگویم اغلب مربوط به دههی هفتاد و هشتاد خورشیدی هستند. در آن زمان حتی در فامیل ما، دخترهای کمتری امکان تمام کردنِ مدرسه را داشتند. بهخاطر اینکه همچنان شکل خانوادههای گسترده وجود داشته و مثلاً وقتی برادرها ازدواج میکردند و بچه میآوردند، باید زنانی در خانواده میبودند که به بزرگ کردن آن بچهها کمک کنند.
🌸یک مسئلهی دیگر هم این بوده که مدرسه رفتن خرج داشته و برای خانوادهها مهم نبود که دخترانشان مدرسه بروند چون این دخترها امیدی برای آیندهی خانواده به شمار نمیرفتند. در همان دورهای که من در آبادان زندگی میکردم هم سن ازدواج از سیزده و چهارده بهمرور به شانزده، هفده، هجده رسید.
«نهوه»، همان رسمی که طبق آن باید همهی پسرعموها رضایت میدادند تا یک دختر بتواند با فرد دیگری ازدواج کند، الان خیلی کمرنگتر شده است.
انگار که در آن همبستگی و همدستی که مردها با هم داشتند و شرایط را برای زنان سخت میکرد، هم کمی شکافی ایجاد شده است. مثلاً همین که مردها هم دیرتر ازدواج میکنند، وابستگیشان به پدرشان را کمتر کرده است. از طرف دیگر مردان هم از آن نظام خانوادهی قبیلهای جدا شدهاند و آن قدرت سابق را ندارند. قبلاً مردان جوان احتیاج داشتند که بعد از ازدواج هم در خانهی پدرشان زندگی کنند. بعدتر همین که میتوانستند خانهی کوچکی برای خودشان بگیرند، انگار تابعیتشان از قوانین خانهی پدری کمتر شد و با همسرشان یک توافقات دیگری پیدا کردند.
یا مثلاً از دههی هشتاد دیگر زنان هم آخرشب به تماشای سریالهای تلویزیون کویت مینشستند و همین امکان ارتباط با جهانهای دیگر را به آنها میداد. در حالی که قبلاً در آن موقع از شب که مردان سریال میدیدند، زنان باید مشغول شستن ظرفها و مرتب کردن آشپزخانه میشدند. اما حالا در این خانههای جداگانهای که داشتند هم کارشان کمتر بود و هم امکانات بیشتری داشتند و برای همین اصلاً ساختار خانواده عوض شده است.
🔹ثنا نصّاری در گفتوگو با مریم فومنی
✅ادامه مطلب در هم میهن
@Zane_Ruz_Channel
@hooree🌹
قانون حجاب، قانونی حقستیز و زنستیز است؛
این قانون انسانبودگی زن را تا حد شیبودگی تقلیل داده و او را ابزار تحریک مرد قلمداد میکند
همانگونه که قاطبه صاحبنظران حقوقی، سیاسی و اجتماعی اظهارنظر کردهاند، قانون موسوم به عفاف و حجاب، نه در شکل و نه در محتوا، قانون محترم، قابل اعتنا و مغتنمی نیست.
این قانون، نه تنها مشکلات مربوط به عفاف و حجاب را حل نخواهد کرد، بلکه بر این مشکلات خواهد افزود.
این قانون، زمینه نزاع میان دولت و ملت و کاهش سرمایه اجتماعی دولت را فراهم خواهد کرد.
جبهه پایداری در حال حاضر، شمشیر را برای انتقاد از دولت از رو بسته و طبعا از این ابزار برای تعمیق نارضایتی عمومی و اعمال فشار بر دولت استفاده میکند.
ابلاغ این قانون، پیام به کسانی است که به پزشکیان رای دادند. به این صورت که بله! ما این قانون را ابلاغ کردیم، اجرا هم میکنیم و رئیس جمهوری که شما با این امید که این مشکلات را حل کند، انتخاب کردید، کاری از دستش برنیامده است.
این قانون، بدون شک، جزو بدترین قوانین مصوب، ظرف ۴۶ سال گذشته است.
این قانون، نظیر قانون ممنوعیت نگهداری و استفاده از تجهیزات ماهوارهای و امثال آن متروک مانده و مردم، آن را اجرا نخواهند کرد. قانونی که حقوقی بوده و مبتنی است بر قدرت استیلای دولت و به تعبیر کانت؛ از هویت اخلاقی تهی شده با استقبال مردم مواجه نخواهد شد.
این قانون، قانونی؛ حقستیز و زنستیز است. یعنی به رغم آنچه در اصول متعدد قانون اساسی از جمله اصل دوم، اصل سوم و سایر اصول آمده، زن را از قالب یک انسان خردمدار صاحب عقل، درایت، احساس و عاطفه و البته اخلاقداری، تهی قلمداد کرده و انسان بودگی زن را تا حد شی بودگی تقلیل داده است. این قانون، زن را ابزار تحریک مرد قلمداد و تصور کرده که با برخوردهای سلبی، چکشی و استفاده از داغ و درفش، حبس و حصر میتواند، وضعیت کنونی را تغییر دهد.
این قانون، با این ذهنیت که هویت جمهوری اسلامی با بقا حجاب گره خورده، تلاش کرده که صورت ظاهر جمهوری اسلامی را همچنان به حجاب با این شکل بیاراید. این تصور غلطی است. اگر نظام سیاسی، غالب نمادین به خود بگیرد، طبیعی است که در مسیر خود، دچار مشکلات متعدد خواهد شد.
یکی از موارد مهمی که هر دانشجوی ترم اول حقوق هم میداند، تناسب میان جرم و مجازات است. در این قانون، اساسا این تناسب در نظر گرفته نشده و ما از ۸ میلیون به عنوان مجازات تعریف داریم تا ۹۶۰ میلیون! برای چه؟ برای اینکه فردی روسری به سر نداشته؟
نکته بعدی در این قانون، تلاش برای اعمال محدودیتهای سیستماتیک بر حقوق و آزادیها، ابراز عقیده، اصل شخصی بودن جرائم و امثال اینهاست. مثلا به عنوان نمونه در این قانون آمده که اگر یک راننده تاکسی، صاحب یک سوپرمارکت یا فروشگاه، گزارش ارتکاب به عدم رعایت حجاب را ندهد، جریمه خواهد شد!
یا مثلا، مجازات ممنوعیت خروج از ایران در قانون آمده که قابل درک نبوده و مایه تاسف است. یا تجویز امر به معروف و نهی از منکر توسط اتباع خارجی که مجوز قانونی دارند. یا تجویز استفاده از دوربینهای نهادهای امنیتی برای مقابله با کشف حجاب از جمله مصادیق و مواردی است که اساسا با مصالح نظام عالی هم سازگار نیست.
رویکرد کلی این قانون در واقع، ایدئولوژیک کردن نحوه زندگی اجتماعی بوده و به نوعی میگوید که شما از حق انتخاب پوشش برخوردار نیستید.
منطق این قانون میگوید که شما باید بر اساس یک فهمی که من از دین دارم، فقط باید زندگی کنید! این قانون، انسان را از عقلانیت، قوه استدلال، درک و اخلاقمداری تهی میکند. این تلاش، بدون شک، تلاشی محکوم به شکست است.
✍حسین بیات
٭حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری
٭برگرفته از گفتوگو با امتداد
@hooree🌹
موهبتی بنامِ درکِ بموقعِ نبضِ زمانه...
کلاس اول راهنمایی بودم در خانه روستایی، پشت پنجره نشسته بودیم و تگرگهای درشت و باد شدید بیرون را نگاه میکردیم وقتی پس از مدتی، طوفان و تگرگ ایستاد به حیاط آمدیم. درختهای تنومند و چندین ساله مان شکسته به زمین افتاده و شاخ و برگهایشان کل حیاط را پوشانده بود...
اما یک منظره عجیبی دیدیم در گوشه حیاط، یک نهال ظریف و کوچکی که چند ماه پیش کاشته بودیم همچنان سالم و سُر و مُر و گنده ایستاده بود!
از پدرم پرسیدم چرا آن درختان تنومند شکسته اما این نهال ضعیف سالم مانده؟
پدرم در جواب، سرِ نهال کوچک را گرفته خم کرد و خم کرد و تا نزدیکی زمین آورد سپس ول کرد و نهال دوباره رفت، سرجای اولش...
آنوقت پدرم جواب داد: بخاطر همین سالم مانده است! چون کله شق نبود و قدرت انطباق و انعطاف پذیری در مقابل طوفان را داشت.
و این، اولين درس زندگیم بود...
بتدریج در کلاسهای بالاتر، رسیدم به موجودات عظیم الاجثه دایناسورها که چرا منقرض شدند؟
۶۶ میلیون سال قبل، شهاب سنگی (چیکسولوب) با قطر تقریبی ۱۲ کیلومتر به جزیره یوکاتان مکزیک اصابت کرد، شدت برخورد چنان بود که به ۴۵ كیلومتر پوسته زمین نفوذ کرده و دهانه۱۶۰كیلومتری را ایجاد كرد، میزان سولفور و گرد و غبار برخاسته از اصابت آن، ابری ضخیم بدور زمین کشید که برای سالها مانع عبور نور خورشید شده و در نتیجه، تاریکی، یخبندان و سرمای شدید کل زمین را فرا گرفت. دمای هوای سطح زمین تا ۲۶ درجه سلسیوس (۴۷درجه فارنهایت) پائین آمده در اثر سرما و انجماد، سه چهارم گونههای حیوانی و حتی گیاهی(بخاطر اختلال در عمل فتوسنتز) از بین رفتند در میان نابود شدگان، حیواناتِ عظیم الجثه دایناسورها نیز بودند که بیش از صد میلیون سال زندگی داشتند. اما حیواناتی چون موش یا مارمولک که مانند آن نهالِ خانه روستای ما کوچک و ظریف بودند به داخل سوراخی خزیده جان سالم به در بردند یا مانند لاک پشت به خواب رفته و ماهها بدون خوردن و نوشیدن صبر پیشه کردند یعنی به اقتضای محیطی، صبوری کردند تا اوضاع روبراه شد ابر سیاه و پرده غلیظ گرد و غبار کنار رفت و دوباره خورشید زندگی بر زمین تابید...
آن مثال اولی نباتات و مثال دومی در مورد جانوران بود مثال آخری را از دنیای آدمها و جوامع بشری می آورم:
امپراطوری عثمانی تنها بدین خاطر فروپاشید چون با خشک مغزی و انجماد فکری، نتوانست نبض زمانه را درک کنید.
اختراع ماشین چاپ که در سال ۱۴۵۲م توسط گوتنبرگ آلمانی صورت گرفت مهمترین تحول فرهنگی بود که سرنوشت بشر را تغییر داد، اما این اختراع، ۳۰۰ سال طول کشید تا توسط امپراطوری عثمانی قبول گردد!
یعنی در نقشه ببینید که آلمان، همسایه و چسبیده به عثمانی بوده اما عثمانی ۳۰۰ سال مقاومت میکند! در حالیکه همان ماشین چاپ، تنها ۱۰ سال بعد به ایتالیا، فرانسه، اسپانیا و کل اروپای شرقی رسیده و تنها در ونیز ۱۰۰ چاپخانه دایر میگردد و ۲ میلیون جلد كتاب تنها در ونیز چاپ میگردد این یعنی چندین برابر کل کتابها در کل کشورهای اسلامی از اول ظهور اسلام تا آن زمان تنها در شهر ونیز...!
عثمانی وقتی از ماشین چاپ آگاه شد حتی به تحریم آن پرداخت، سلطان بایزید در ۱۴۸۵م با صدور فرمانی از مردم خواست از خواندن کتابهای چاپی که غیرقانونی وارد میشد پرهیز کنند! سلطان سلیم اول نیز در۱۵۱۵م حکم پدر را تمدید کرد و کسانی که به تاسیس چاپخانه دست زدند، مجازات اعدام برایشان در نظر گرفت!
عثمانی، سه قرن مقاومت کرد! آن زمان که صنعت چاپ در اروپا یک ودیعه الهی شمرده میشد، فقهای اهل سنت، شیخالاسلام و مفتی اعظم، چاپ به زبانهای ترکی، عربی و فارسی را حرام دانسته و میترسیدند که اغلاط چاپی در متون دینی راه یابد و به آنها بیاحترامی شود!
حتی وقتی برخی کشیشان ارامنه دو قرن بعد از اختراع گوتنبرگ، چاپخانهای در استانبول بر پا کردند در ۱۶۹۸م تجهیزات چاپخانهشان به امر سلطان عثمانی و بهدست ینیچریها تخریب شد!
۲۳۳ سال بعد کم کم فهمیدند صنعت چاپ مفید است و فشار را شل کردند! سلطان عثمانی اجازه چاپ داد و فتوای مفتی اعظم نیز تغییر کرد و صنعت چاپ بنام «باسمه» و «باسمهخانه» در قلمرو عثمانی متولد شد.
اما پس از ۳۰۰ سال نیز تنها به چاپ قرآن رضایت دادند، مدتها گذشت تا بقول جودت پاشا«ارباب تعصبه» متقاعد شدند که چاپ متون دینی اشکال ندارد و فقها با استناد به اصل فقهی«الامور تعتبر بمقاصدها» اجازه چاپ را دادند.
این تازه، اولین کشور مسلمان بود و گر نه، ایرانِ ما همچنان در خواب قرون ماند تا زمان شکستهایش در جنگ با روسیه و توسط عباس میرزا در ۱۸۱۷م یعنی در حدود ۴ قرن بعد، ماشین گوتنبرگ بالاخره به ایران رسید..!
این یعنی نشنیدن به موقع نبض زمانه و تعطیلی تولید فکر در تمام حوزه ها و یعنی آغاز دوره زوال و فروپاشی بخاطر ندیدن بموقع هیولایی که از چهار قرن پیش در دمِ دروازه ایستاده بود!
✍علی مرادی مراغه ای
@hooree🌹
❤️ جامعه به این نتیجه رسیده که حجاب امری شخصی است
ارزشها و هنجارهای اجتماعی در هر جامعهای تغییر میکند. در ایران هم تغییر کرده است. در حال حاضر برداشتن روسری و لباس زنان دغدغه جامعه نیست و جامعه به این جمعبندی رسیده که حجاب امر شخصی است و تنظیم پوشش کار دولت نیست. از دولت انتظار میرود به وظایف حیاتی خود در قبال جامعه رسیدگی کند تا جامعه به رفاه، آرامش و برابری دست یابد، نه اینکه برکنترل پوشش زنان متمرکز شود.
⬅️افکار عمومی ممکن است به این جمعبندی برسد که این قانون قدرتنمایی یک جریان فکری خاص است که میخواهند اراده و سلیقه خود را بدون رجوع به نظرات جامعه حاکم کنند.
🌸حتی اگر تمام بندهای این قانون به گونهای اجرا شود که هیچ زنی در عرصه عمومی بیحجاب ظاهر نشود، ما نمیتوانیم آن را موفقیت بدانیم چون این قانون برآیند خواست جامعه مخصوصا زنان نیست و هر وقت قانون به دلایلی تضعیف شود زنانی که به ضرب و زور قانون با حجاب شدهاند بازهم آن را کنار خواهند گذاشت.
ما تجربه کشف حجاب در دوره پهلوی را پشت سر گذاشتهایم که به محض کنار رفتناش بسیاری از زنان دوباره حجاب بر سر کردند بنابراین پوشش زنان را به عنوان یک امر دینی و فرهنگی باید به خودشان واگذاشت و دخالت قهرآمیز دولتها نتیجه بخش نخواهد بود.
⬅️مهمترین ایراد، اسم این قانون و فهم نادرست قانونگذاران از خانواده و مسائل آن است. اسم قانون حجاب را گذاشتهاند «حمایت از خانواده» و ارجاع هم دادهاند به اصل دهم قانون اساسی ولی این ارتباط دادن استحکام خانواده به بیحجابی واقعا مبنای پژوهشی ندارد. یک فهم سنتی و عامیانه از مساله خانواده را مبنای این قانون قرار دادهاند که با واقعیات جدید درباره خانواده قرابت ندارد.
⬅️ایراد دیگر بخش تنبیه و مجازاتهای مندرج در آن است که نامتناسب با حقوق انسانی و شهروندی است.
این قانون همه زنان و کسبوکارها و حتی مسوولان ادارات را به طور بالقوه به مجرم تبدیل میکند و کنترل و نظارت دولتی را توسعه میدهد. حجاب را به امتیازی تبدیل میکند که آزادی، کار و تحصیل و تحرک زنان را تحتتاثیر قرار میدهد و شایستگیهای زنان را بیاهمیت میکند. با حمایت از محجبهها و تنبیه بیحجابها تضادهای اجتماعی را تشدید میکند.
مشکل دیگر این است که حجاب به عنوان امر شرعی معرفی میشود ولی برای نقض آن جریمه تعیین شده است. پرسش این است که مگر برای سایر دستورات و توصیههای شرعی مثل نماز و روزه و حج و … جریمه دولتی گذاشته شده که بیحجابی مشمول جریمه میشود. این تعیین جریمه نقدی برای بیحجابی، سرمایهدارها و ثروتمندان را قادر میکند به این قانون عمل نکنند و در ازای پرداخت پول حجاب را رعایت نکنند ولی فقرا و زنان بیپول به علت ناتوانی مالی و برخلاف میلشان حجاب داشته باشند.
این قانون در واقع به طبقاتی شدن حجاب منجر میشود
.
🌸نکته جالب درباره قانون حجاب و عفاف این است که در حالی که این قانون اسم «حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ حجاب و عفاف» را بر خود دارد اما تشکیلات معاونت امور زنان و خانواده در آن کمترین نقش را دارد و تشکیل ستاد و وظیفه نظارت و هماهنگی برای اجرای این قانون به وزارت کشور محول شده است یعنی اینکه حتی زنانی که در دولت هستند واجد صلاحیت برای مدیریت این موضوع که به زنان اختصاص دارد شناخته نشدهاند.
🌸زنان راه مقابله را میدانند
بندهای مختلف این قانون قبل از تصویب هم کمابیش اجرا میشده ولی زنان راه مقابله با آن را میدانند.
در واقع آنها برای گریز از این محدودیتهای قانونی راههایی آموخته یا خلق کرده یا تبعات آن را قبول کردهاند. حتی اگر واهمهای ایجاد کند تداوم ترس به نحوه اجرای قانون بستگی خواهد داشت.
✍ گفتگوی مهدیه بهارمست با دکتر سیمین کاظمی
✅ادامه مطلب
@Zane_Ruz_Channel
@hooree🌹
🔴 از هر سه زن یکی مورد خشونت قرار گرفته است
روزنامه اعتماد نوشت:
📌آماری که این روزها دست به دست میشود، نشان میدهد هر چهار روز یک زن در نقطهای از کشور به دست یکی از مردان خانواده خود به قتل رسیده. قتلهایی که به خبرها راه مییابند و بنا به خاصیت خبر به عادیسازی شدن فاجعه میانجامند. ادبیات اما تنها با روایت رسمی و خبری وقایع کار ندارد؛ بلکه دست به کار واکاوی جزییاتی است در جهانِ شخصیتهایی که قربانی یا حتی عامل جنایت و سرکوب و خشونتند.
📌نهاد زنان سازمان ملل به تازگی اعلام کرد تقریبا از هر سه زن، یک زن یک بار در زندگی مورد خشونت قرار گرفته است؛ و این یعنی یکی از ما سه تن سیلی خورده، ناسزا شنیده، موهایش کشیده شده، رانده شده، نادیده گرفته شده، مجبور شده و... به راستی تنها یکی از ما سه تن.
@BashgaheZanan
@hooree🌹
شکست امروز را با وعده پیروزی فردا نمیتوان جبران کرد مگر آنکه علل و عوامل شکست برطرف شود
ابر بحران ایران، فقدان حقوق بشر است. سررشته همه مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ما منتهی به فقدان حقوق بشر میشود. وقتی کرامت انسان، حقوق شهروندی و قانون برای همگان رعایت نشود، اصولاً جایی برای رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و امنیت وجود نخواهد داشت از جمله آزادی بیان و نقد و گفتگو که از دل آن راهکارهای خروج از بنبستهای پوچ و خودساخته مانند فیلترینگ مذاکره با آمریکا بیرون آید بی معنا است.
من تصور میکنم اینها یک امر برنامهریزی شده است که با طرح مسائل و موضوعات بسیار فرعی و جزئی چنان افکار عمومی و نیروهای اجتماعی را با آن درگیر کنند که فرصت پرداختن به مسائل بنیادیتر پیش نیاید.
به عبارت دیگر همان استراتژیای که با وجود محاسبات آماری و اعداد دقیق ریاضی در مورد اینکه وارد کردن اورانیوم غنی شده برای ایران بسیار ارزانتر تمام میشود و افزون بر آن، این همه هزینه مقابله با ایران و تحریمهای اقتصادی، علمی، فنی و صنعتی و ... را هم در پی نخواهد داشت. اهداف صلحآمیز ما را از داشتن انرژی هستهای بسیار ارزانتر تامین میکند و سد راه توسعه ایران هم نمیشود اما در مقابل میگفت ما باید در مسئله هستهای بایستیم و درگیر شویم چون اگر امروز مسئله هستهای حل شود؛ فردا به سراغ حقوق بشر و بقیه مسائل میروند، همان استراتژی در مسائل داخلی هم جریان داشته است.
گاهی باعث تعجب میشود که با وجود اینکه این همه دینداران، دلسوزان و جامعهشناسان درباره مضرات حجاب اجباری، فیلترینگ و فرسایش مشروعیت حکومت و دین گریزی سخن گفتهاند اما گوشی شنوای آن نیست.
اما اگر بپذیریم که این یک استراتژی آگاهانه است که باید جامعه چنان درگیر مسائل ابتدایی و پیش پا افتاده بشود که در مسائل بنیادیتر، گریبان ما را نگیرد آن وقت دیگر کسی تعجب نخواهد کرد.
حتی من معتقدم فقر مدیریت شده جامعه هم آگاهانه است برای اینکه تصور میکنند جامعهای که شب و روز درگیر تامین معاش باشد فرصت پرداختن به موضوعات دیگر را پیدا نخواهد کرد.
این موضوعات هم آنقدر فرساینده میشود و با جامعه چانه زنی میکنند که اگر فردا گشت ارشاد که اساساً غیرقانونی و خلاف حقوق شهروندی بوده برچیده شود؛ آن را یک پیروزی بدانند.
همین بازی خطرناک را در لایحه عفاف و حجاب هم میبینیم.
آنها سنگرشان را آنقدر جلو میآورند که وقتی یک قدم عقب بروند، احساس پیروزی کنید در حالی که با معیارهای حقوق بشری و شهروندی و حتی معیارهای دینی با همان فقه سنتی هم، بنیاد فیلترینگ و حجاب اجباری نیازی به این همه جدال، چانه زنی و هدر دادن انرژی جامعه نیست.
فرجام فیلترینگ و حجاب هم بهتر از فرجام محور مقاومت و سوریه نیست. شکست امروز را با وعده پیروزی فردا نمیتوان جبران کرد مگر آنکه علل و عوامل شکست برطرف شود.
در محیطی که جنگ قدرت وجود داشته باشد و به جای منافع ملی و شهروند مداری، فرقه گرایی و رانت خواری ملاک باشد؛ ادعاهایی چون برنامهی زمینگیر کردن دولت پزشکیان دور از انتظار نیست. اما کسانی که چنین تحلیلها یا تصوراتی دارند و به تصور اینکه با زمین زدن دولت خاتمی و روحانی و بعد هم پزشکیان دولت سایهشان را به قدرت میرسانند، اگر اندکی شم تاریخی و جامعه شناختی داشتند متوجه میشدند که در نتیجه این روشها در نهایت و قطعاً صندلیای برای تکیه زدن بر آن وجود نخواهد داشت و عاقبتی مانند محمدرضا شاه، صدام، قذافی و اسد پیدا خواهند کرد.
بعضی صاحبان قدرت در ایران، اصول و آداب اولیه گفتگو را نمیدانند. فکر میکنند گفتگو یعنی اینکه ما تمام حقیقت را در چنگ خود داریم و دیگران باید با ما هماهنگ شوند؛ در حالی که پیش فرض گفتگو آن است که همانطور که خود را صاحب حق میدانیم، برای طرف مقابل هم حقی قائل باشیم. منافع طرفین باید تضمین شود. نادیده گرفتن همین مسئله ساده باعث شکست برجام شد.
برجام یکی از شاهکارهای دیپلماسی ایران بود که تصمیم به حذف یکی از طرفهای اصلی از قراردادهای اقتصادی و نادیده گرفتن منافع آن، باعث خروج ترامپ از برجام و شکست آن شد.
چندی پیش نوشتم اگر آن زمان که دنیا برجام را پذیرفته بود همین اشتباه ساده انجام نشده بود، امروز سردارقاسم سلیمانی، سیدحسن نصرالله، اسماعیل هنیه، دهها تن از فرماندهان عالیرتبه حزب الله، حماس و صدها تن از رزمندگان جان بر کف زنده بودند. نفوذ و اقتدار منطقهای و جهانی ایران بالا می رفت، بسیاری از مشکلات اقتصادی هم وجود نداشت.
تا منطق گفتگو و مذاکره فهمیده نشود و به آن پایبند نباشند، همه این رایزنیها و تعاملات، آب در هاون کوبیدن و اتلاف وقت هستند. روزی هم جامعه جهانی به این نتیجه میرسد که دیگر نباید بیش از این وقت تلف کرد.
◀️ عماد الدین باقی، برگرفته از گفتوگو با خبرآنلاین
@hooree🌹
📝 بازار کار ایران با زنان تحصیلکرده بد تا کرد
در تابستان ۱۴۰۳، تعداد بیکاران به ۲ میلیون و ۴۶ هزار نفر رسیده است. از تعداد کل بیکاران حدود ۹۰۰ هزار نفر فارغالتحصیل آموزش عالی بودهاند. سهم زنان بیکار تحصیلکرده از کل بیکاران تحصیلکرده در تابستان جاری حدود ۵۳ درصد بوده است.
بررسیها نشان میدهد از هر سه نفر بیکار، یک نفر زن است. این در حالی است که از هر ۲ نفر بیکار دانشگاهرفته یک نفر زن است. این امر نشان میدهد وضعیت بازار کار زنان بیکار دانشگاهرفته در مقایسه با زنان بیکار عادی تعریفی ندارد.
جمعیت فعال مجموع افراد شاغل و بیکار است و از نسبت آن به جمعیت حاضر در سن کار نرخ مشارکت اقتصادی به دست میآید. آن دسته از جمعیت فعال که به دنبال کار هستند، ولی موفق به یافتن آن نمیشوند «بیکار» نامیده میشوند. از نسبت افراد بیکار به جمعیت فعال نیز نرخ بیکاری به دست میآید.
▫️بهطورکلی، اشتغال یک پدیده فصلی است. اگر به روند تغییرات سهم زنان از بیکاری توجه شود قابل مشاهده است که در نیمه اول سال سهم آنها افزایش و در نیمه دوم کاهشمییابد.
📌 گزارش کامل را در وبسایت اکوایران بخوانید.
@ecoiran_webtv
@hooree🌹
ملوک جان از وقتی خانه امده بُق کرده و حرف نمی زند!! بیست بار میز را دستمال کرده!! ده بار گلدانها را جان به سر کرده و پنج بار پشت پنجره رفته و کفترها را کیش داده!!!
اقای بقولاتی می پرسد: خوبی ملوک جانم؟؟
ــ نمی دانم نه خوبم نه بد !! یک جوری هستم که خودم هم نمی دانم جورش چهجوری است!!!!امروز نوه های خان داداشم را دیدی؟؟مثل جنازه روی مبل ها ولو شده بودند!!!سه بار زن داداش چای اورد. یک کدام بلند نشدند سینی چای را از دستش بگیرند، موقع نهار فقط امدند لمباندند و باز سر توی گوشی های مرگی شان کردند!!!لباس پوشیدنشان را دیدی؟؟ دختر گنده با صدای بلند از مادرش می پرسد «برا من پد بهداشتی اوردی؟؟»بعد هم پیله کرد که برویم برف بازی، می خواهیم استوری بگذاریم!!!! یادم به جوانی خودم افتاد.
ماه رمضان که روزه نمی گرفتیم مادرم لب می گزید که باید بلند شوید و سحری بخورید ،الکی نماز بخوانید و روز هم مراقب باشید پدر و برادر هایتان بویی از قاعدگی تان نبرند!! فقط می گفتیم چشم!!!
مهمان که داشتیم فقط کافی بود مامان چشم بچرخاند،از مدل و تاب چشمهایش می فهمیدیم که باید چای بیاوریم!!یا از مهمان خانه بیرون برویم !! یا حرف نزنیم !! یا حرف بزنیم!! میوه را دور بچرخانیم!! پیشدستی را عوض کنیم!! برای مهمان زیرسیگاری بیاوریم، دامنمان را روی پایمان بکشیم...وای بقول، یک جفت چشم بود و ما آن همه برداشت می کردیم!!!
ــ خوب این که مثل سگ از ننه بابا هامان می ترسیدیم خوب بود ملوک جان؟؟
ــ نه اصلا خوب نبود ، من هنوز گاهی خواب چشمهای پدر یا مادرم را می بینم!! هنوز صداشان توی گوشم است!!! بقول جان، نه دیکتاتوری آن وقتها خوب بود و نه شل و شیمبویی الان!! اصلا چرا ما نباید میانه را بگیریم!!!
زن دادادش با آن کمردرد دوبار به نوه اش گفت :مادر، میوه را دور بچرخان. در جوابش بلند و درنهایت پاچه پارگی گفت:«مادرم! هر کس بخواهد خودش بر می دارد، این دیس پنجاه کیلویی کار من نیست، وابده مامانی!»
کاش خدا هرچه از دهه سی به بعد بافته بشکافد و دوباره ببافد!!!روزگار ما و دهه هشتاد و نودی ها مثل یک بافتنی است که اولش را سفت بافته اند و اخرش را شل!!!!
ــقربان آن مثال زدنت ملوکم!!!انقدر هنرمندی و اهل بافت و شکافت، که بدت نمی اید دوتا میل بافتنی دست خدا بدهی!!!!
بعد نوشت: نظر شما چیه؟؟
✍شهلا ظهوریان
@shahlazohurian
@hooree🌹
محسن برهانی در شبکه ایکس نوشت:
🔹️یکی از ضربات هولناک به دولت صفوی که باعث نارضایتی عمومی و شکاف حکومت و مردم شد، گیردادن بیجا به موضوع ساز و آواز در قهوهخانههای اصفهان و ایستادن در برابر خواست عمومی به استناد شریعت و دین و مطالبات متدیّنین بود.
به مدافعان #قانون_حجاب توصیه میکنم آن مقطع تاریخی و آثار و تبعات آن مداخلات تحریکآمیز را بصورت دقیق مورد مطالعه قرار دهند.
@hammihanonline
@hooree🌹
🔴 حجاب اجباری: تقویت یا تضعیف ایمان مذهبی؟
♦️در حاشیۀ اظهارات دکتر فؤاد ایزدی مبنی بر تأثیر قانون حجاب بر تقویت ایمان مذهبی جوانان
✍🏾 جعفر نکونام 26 آذر 1403
🔻من ضمن انعکاس اظهارات آقای دکتر فؤاد ایزدی مبنی بر این که اگر قانون حجاب اجرا نشود، ایمان مذهبی جوانان تضعیف می شود و آنان از جمهوری اسلامی در برابر هجوم به کشور دفاع نخواهند کرد، با طرح پرسشهایی از chatgpt خواستم، اظهارات نامبرده را ارزیابی کند. ارزیابی آن از این قرار است:
♦️اظهارات دکتر فؤاد ایزدی، که قانون حجاب اجباری را ابزاری برای حفظ ایمان مذهبی و ایجاد انگیزه برای دفاع از جمهوری اسلامی میداند، مسئلهای مهم و قابل بحث است. ایشان استدلال کردهاند که اجرای قانون حجاب اجباری میتواند به تقویت ایمان مذهبی در جامعه منجر شود و جوانان مذهبی را به دفاع از کشور در برابر تهدیدهای خارجی ترغیب کند. اما آیا این نگاه در عمل به تقویت ایمان مذهبی میانجامد یا برعکس، موجب تضعیف آن میشود؟
1️⃣ بررسی استدلال طرفداران حجاب اجباری
♦️حامیان حجاب اجباری استدلال میکنند که:
🔺حفظ ارزشهای دینی: قوانین حجاب اجباری به عنوان نمادی از حاکمیت اسلامی، میتواند ارزشهای دینی را در جامعه حفظ کند و از گسترش فرهنگهای غیراسلامی جلوگیری نماید.
🔺ایجاد انگیزه دینی: آنها معتقدند اجرای قوانین شرعی، جوانان مذهبی را به مشارکت در دفاع از کشور و انقلاب اسلامی ترغیب میکند، همانگونه که در جنگ ایران و عراق بسیاری از افراد مذهبی با انگیزه دینی به میدان نبرد رفتند.
🔺پایداری جامعه دینی: عدم اجرای این قوانین به تضعیف ایمان عمومی منجر میشود و جامعه را در برابر هجمههای فرهنگی و نظامی بیدفاع میگذارد.
2️⃣ چالشهای حجاب اجباری و تضعیف ایمان مذهبی
♦️اما اجرای اجباری حجاب میتواند به پیامدهای معکوسی منجر شود که نه تنها ایمان مذهبی را تقویت نمیکند، بلکه آن را تضعیف مینماید:
🔺اجبار، ضدیت با اختیار و ایمان: ایمان مذهبی باید بر اساس اختیار و اعتقاد قلبی شکل گیرد، نه از طریق اجبار. اجبار به حجاب میتواند افراد را نسبت به دین و ارزشهای مذهبی بیاعتماد و حتی دلزده کند.
🔺دوگانگی اجتماعی: حجاب اجباری ممکن است باعث شکلگیری دوگانگی در جامعه شود؛ افرادی که در ظاهر از قوانین پیروی میکنند، اما در باطن از آن ناراضیاند. این دوگانگی به تدریج اعتماد عمومی به دین را کاهش میدهد.
🔺کاهش مشروعیت حکومت دینی: تحمیل اجباری احکام شرعی، بهویژه در شرایطی که مخالفت عمومی با آن زیاد است، ممکن است به کاهش مشروعیت حاکمیت دینی و تضعیف ایمان مردم نسبت به ارزشهای دینی منجر شود.
🔺اثر منفی بر نسل جوان: جوانانی که خواستههایشان نادیده گرفته میشود، ممکن است دین را عامل محدودیت تلقی کرده و به سمت مخالفت با آموزههای دینی کشیده شوند.
3️⃣ مقایسه با عملکرد طالبان و داعش
♦️گروههایی مانند طالبان و داعش نیز تلاش کردهاند با اجرای قوانین سختگیرانه، ایمان مذهبی را تقویت کنند، اما تجربهها نشان داده است که این رویکردها منجر میشود به:
🔺ترس و بیاعتمادی: ایجاد جوّی از ترس و سرکوب که نتیجه آن دوری مردم از دین بوده است.
🔺فرهنگ نفاق: مردم به اجبار از قوانین تبعیت میکنند، اما در واقع به مخالفت با دین و ارزشهای مذهبی گرایش پیدا میکنند.
🔺تضعیف بنیانهای اخلاقی: ایمان واقعی جای خود را به ظاهرسازی داده و جامعه از اهداف اخلاقی دین فاصله میگیرد.
4️⃣ حجاب اجباری، باعث تقویت ایمان یا تضعیف آن؟
♦️به نظر میرسد ایمان مذهبی زمانی تقویت میشود که بر اساس اختیار و آگاهی شکل گیرد، نه از طریق اجبار و زور.
♦️حکومتها به جای تمرکز بر اجبار مردم، فضای گفتوگو و تفکر دینی را تقویت کنند.
♦️ارزشهای اخلاقی دین، مانند عدالت، احترام به آزادیها و کرامت انسانی، در اولویت قرار گیرد.
5️⃣ نتیجهگیری
♦️تجربه نشان میدهد که حجاب اجباری نه تنها به تقویت ایمان مذهبی نمیانجامد، بلکه میتواند تأثیری معکوس داشته باشد.
♦️اظهارات دکتر فؤاد ایزدی بر اهمیت ارزشهای دینی و دفاع از کشور تأکید دارد، اما ابزار اجبار برای تحقق این اهداف میتواند به پیامدهای مخربی منجر شود.
♦️همانگونه که عملکرد طالبان، داعش و بوکوحرام نشان داده است، اجبار به انجام امور دینی به جای تقویت ایمان، موجب دوری و نارضایتی مردم میشود.
♦️برای حفظ و تقویت ایمان مذهبی، باید به جای اجبار، به آموزش، اختیار، و تقویت فرهنگ دینی مبتنی بر عقلانیت پرداخت.
🔸یادداشتهای مربوط به حجاب زنان
https://t.me/dineaqlani
@hooree 🌹
خوانندگی زنان و مسأله حاکمیت قانون
خوانندگی زنان و در معرض قرار دادن هنر خوانندگی در نزد عموم يكی از موضوعاتي است كه از لحاظ فقهی و حقوقی نيازمند تأمل و بررسی است. سالهای متمادی است كه اين بخش از هنرمندی زنان در ايران با ممنوعيت مواجه شده و زنان نمیتوانند در اين عرصه هنرنمايی كنند. معمولاً ممنوعيت اين موضوع مستند به شريعت میشود و به تبع تلقی حرمت رفتار، هيچ مجوزی براي برگزاری كنسرت يا خوانندگی زنان صادر نمیشود. به تبع چنين استنادی و چنان حرمتی، اگر خانمی اقدام به خوانندگی نمايد ممكن است رفتار حرام و بدون مجوز قانونی او، مصداق برخي مواد قانون مجازات قرار گيرد. برخلاف برداشت بسياری از افراد، حرمت صدای زن از نظر فقهی امری مسلّم و اجماعی نيست و اصلاً در اين خصوص هيچ اتفاق نظری وجود ندارد فلذا بايستی ابتدائاً موضوع از نظر فقهی و شرعی بررسی گردد .…
بايد نظراً و عملاً قانون فصلالخطاب باشد و نبايد محدوديتها و ممنوعيتهايی به بخش عظيمی از شهروندان بار نمود بدون اينكه اين ممنوعيت مستند قوی شرعی يا قانونی داشته باشد. تحميل ممنوعيت و محروميت بر زنان و محروم كردن ايشان از برخی عرصههای هنر، بايستی مورد تجديدنظر و بازانديشی قرار گيرد و از ظرفيتهای فتاوای متكثر در اين موضوع استفاده شود تا نه تنها جامعه ايرانی ، بلكه جهانيان هنرنمايی زنان و دختران ايرانی را مشاهده و تحسين نمايند.
✍️ محسن برهانی
روزنامه اعتماد ۱۴۰۳/۹/۲۷
لینک یادداشت:
https://B2n.ir/u37120
@EveDaughters
@hooree🌹
♻️توقف و بازگشت از راه رفته، جسارت در عین شجاعت
آلمانی ها، چند ماه بعد از اینکه به روسیه حمله کردند و صد هزار نفر از سربازانشان در برف مردند، میدانستند شکست میخورند ولی چطور میتوانستند حتی به خودشان بگویند این صد هزار کشته بیفایده و نتیجه اشتباه محاسباتی آنها بوده است، پس جنگ در روسیه را ادامه دادند و با یک میلیون کشته همگی خودکشی کردند و شکست خوردند...!
وقتی هزار صفحه از یک رمان چرند را خواندید بعید است پانصد صفحه آخرش را نخوانده رها کنید.
اگر وقتی ارزش سهامتان نصف شد آن را نفروختید بعید است که بعد از یک چهارم شدنش آن را بفروشید چون بعد از تحمل اینهمه ضرر، خیلی درد آور است قبول کنید این سهام هیچ سودی برایتان نخواهد داشت...!
کسی که سالهای زیادی از عمر خود را بر اساس باورها و اعتقادات غلط سپری نموده و در این راه متحمل هزینه و مشقت فراوان شده، حتی اگر صدها دلیل روشن مبنی بر نادرست بودن اعتقادش برای او بیان کنید، به سختی قادر است از اعتقاد خود دست بکشد و قبول کند که تمام رنجها و زحماتی که در سالهای طلایی عمرش متحمل شده بی دلیل بوده.
هرچه در کاری بیشتر هزینه دهید در ادامه آن کار راسخ تر میشوید و ایمانتان به آن کار محکمتر میشود.
تورات میگوید:
اگر میخواهید ایمان مردم قویتر شود، کاری کنید که آنها در راه دینشان زجر بکشند و هزینه کنند...!
کاهنان از همان قدیم میدانستند که اگر مردم را راضی کنند یکی از گاوهای عزیزشان را برای معبد قربانی کنند آنهاسال بعد هم گاو دیگری را قربانی خواهند کرد حتی اگر دعایشان مستجاب نشود چون پشیمان شدن از قربانی کردن یعنی قبول این که گاو عزیزشان را بخاطر هیچ و پوچ به فنا دادهاند.
وقتی بخاطر کاری هزینه *میدهیم حتی اگر آن کار احمقانهترین کار هم باشد به سختی*
*میتوانیم قبول کنیم آن کار اشتباه بوده است...!*
برای مادری که فرزندش را در جنگ از دست داده خیلی سخت است که باور کند هدف آن جنگ فقط فروش اسلحه بوده است...!
بخاطر همین است که هرچه اوضاع افتضاحتر میشود اصرار بر ادامه دادن همان راهِ افتضاح، بیشتر میشود.
پس شاید حالا، بتوان آنهایی که سالها بر سیاستهای شکست خورده و اعتقادات دروغین خود اصرار میکنند را بهتر درک کرد.
برتراند راسل میگوید :
چگونه به تاولهای پاهایم بگویم تمام مسیری که آمدهام اشتباه بوده...؟! شجاعت می خواهد
https://t.me/darvishane49
@hooree🌹
برخورد فرضی
برگزاری کنسرت خوانندهای چه زن باشد چه مرد در همه جای جهان، جز کشور ما و افغانستان کنونی هیچ ارزش خبریای نخواهد داشت مگر درباره کیفیت کنسرت و تحلیل هنری آن.
اینکه تور تیلور سوئیفت هم جز ابعاد موسیقایی و هنری آن پرسروصدا میشود هم حکایت دیگریست و دقیقاً عکس حکایت آنچه اینجا، پس از کنسرت فرضیِ پرستو احمدی اتفاق میافتد.
سوئیفت که بهزعم بعضی هم نامش بسیار بزرگتر از هنرش است، نهفقط باعث رونق اقتصادی شهرهایی در آمریکا میشود که به عنوان آیکون رویای آمریکایی کشور به کشور میرود و بیشتر از هر دیپلمات و حتی بمبی در گسترش هژمونی آمریکا تاثیرگذار خواهد بود.
ما با این صحبتها فاصله کهکشانی داریم. ما که حتی نمیتوانیم در تصویر مخدوش و غیرواقعیای که از ایران در رسانههای اصلی جهان در حال بازنمایی است اندکی تاثیرگذار باشیم. ما که در ابربحرانها دست و پا میزنیم و برگزاری کنسرتی میشود بزرگترین بحران کنونیمان. ما که یک کنسرت در همه جهان «ساده» و «معمولی» میشود ترند شبکههای اجتماعیمان.
اپوزیسیون میگوید که کار خودشان است که فلان چیز دیده نشود، کاربران ارزشی میگویند که قضیه مشکوک است و دست دولت مستقر در کار است. همانها که از سر فراغت بال و نداشتن هیچ مسئلهای مثل نوجوانان عاشق که «استاکر» معشوقشان میشوند، صفحه به صفحه میروند تا ببینند فلان مقام وزارت ارشاد چه کسی را لایک کرده و چه کسی را نه.
به کنسرت فرضی و فرضیههای پیرامونش کار ندارم. این چند روز آنقدر گفتند، نوشتند که حرف درست و نادرست دیگری بعید میدانم مانده باشد؛ لااقل در این هنگام. شاید بعدتر و با فاصله گرفتن از این اتفاق بتوان خوانش سیاسی-اجتماعی دیگر و پختهتری داشت.
به عنوان شهروند؛ شهروندی که در ایران زندگی میکنم و دغدغه زیست روزمره را دارم به مسائل حول آن که نشانههایی دارد کار دارم.
به این کار دارم که موافق و مخالف این اجرا در این نقطه با هم همنظرند که بهزودی با او برخورد قهری خواهد شد.
قوه قضائیه هم ناامیدشان نمیکند. بوروکراسی پیچ در پیچ اداری که اگر گیری داشته باشید چندین و چند روز کاری باید بروید تا شاید با دعا و معجزه کارتان راه بیفتد در روز تعطیل بیانیه میدهد که با برگزارکنندگان کنسرت فرضی «برخورد قضایی» خواهد کرد.
یکی نوشته بود نگذاشتند خواننده گلویش را صاف کند.
این نوع برخورد برای مسئلهای که بخش بسیار زیادی از مردم اصلاً آن را جرم نمیدانند و عکس آن، حق مسلم یک هنرمند میدانند باعث دلزدگی بیشتری میشود. مردمی که به گفته خود رئیس قوه چندین میلیون پرونده ناتمام در صف رسیدگی دارند، مایه شگفتی و احتمالاً خشمشان میشود که برای چنین اتفاقی و اتفاقهای مشابه قوه قضائیه و نیروی قهریه برخورد فوری و قاطع دارد.
هزاری هم صداوسیما بگوید که مردم خواستند برخورد شود، باز مردمِ صداوسیما، بخش عظیمی از مردمِ واقعی و کوچه و بازار نمیشوند. مردمی که در ۲۴ ساعت بیش از نیم میلیون به فالوئرهای همان خواننده مورد غضب قرارگرفته، اضافه کردند.
ایکاش این بار نیروی قهریه غافلگیرمان کند و مسائل کلان ملی را در اولویت پروپاگاندای رسانهای دو طیف رادیکال قرار دهد. واقعاً وقت آن است که به این بیندیشند با برخورد قهری، نمیتوان با مسائل فرهنگی که پیوند عمیقی با جامعه دارد مواجه شد.
این بار بهتر است که همه چیزمان به همه چیزمان نیاید. مدارا و تساهل بیشتری داشته باشیم. با تساهل بیشتر به این اتفاق بنگریم اگر در نهایت دغدغه ما ایران و مردمان ایران است. چراکه در برآورد مسئلههای کنونی احتمالاً آخرین چیزی که باید به آن توجه شود خواندن یک خواننده زن در کارونسرایی خالیست؛ خوانندهای که میتواند به جمع انبوه مهاجرتکنندگان تبدیل شود و هر روز بیهیچ استرس و حرف و حدیثی کنسرت فرضی و واقعی بگذارد. باور کنید اگر پرستو احمدی صد کنسرت فرضی دیگری هم بگذارد، بحرانهای منطقهای ما حل نخواهد شد.
در بود و نبود تروریستها در همسایگی ما تاثیری نخواهد داشت. در اینکه هر روز صبح چند درصدی از ارزش پول ملی ما کم میشود موثر نخواهد بود. باور کنید که نور چراغهای کمسوی کنسرت فرضی در ناترازی انرژی ما بیتاثیر است. ولی برخورد قهری با این مسائل حتماً که گسستهای اجتماعی ما را زیادتر خواهد کرد. حتماً که تصویر ایران را مخدوشتر خواهد کرد.
✍علی ورامینی، هممیهن
@hooree🌹
♦️ کیهان:
🔹 جریان غربزده با به میان کشیدن شورای عالی امنیت سعی کردند قانون حجاب را دور بزند
🔹 کیهان نوشت: علیرغم تصویب قانون حجاب و تأیید آن توسط شورای نگهبان غربزدگان مدعی اصلاحطلبی عصیانگرانه دولت مورد حمایتشان را به گردنکشی از قانون تشویق کردند و در اقدامی کمسابقه با به میان کشیدن شورای عالی امنیت ملی، سعی کردند قانون رسمی کشور را دور بزنند.
جزئیات در👇👇
https://www.entekhab.ir/003WNZ
👈آقای کیهان! ۴۵ سال است طیف امثال شما تمام قوانین انسانی و اسلامی را دور زده اید تا به اینجا رسیده ایم! به جای اصرار بر اموری ناشدنی چون پافشاری بر قانون مسخره حجاب و فیلترینگ فضای مجازی به دنبال یادگیری روشهای تاثیر گذاری بر قلوب مردم بروید تا امروز با شروع فعالیت شبکه فارسی زبان ترکی کشور همسایه برای فعال کردن گسلهای قومی، با صدا و سیمای لنگتان، به گوشه رینگ رانده نشوید!
@hooree🌹
موز، نوشابه قوطی و پسر دیپلمه همسایه که مهاجرت کرده بود
بچهتر از امروز که بودم، همیشه منتظر میماندم پدربزرگم از مکه بیاید، با خودش موز و نوشابه قوطی بیاورد. نه این که فقیر بودیم، نه. موز کالای لوکس بود و خیلی پیدا نمیشد. نوشابههای خارجیِ اصلی هم اینجا نبود و گیرمان نمیآمد.
شانس ما این بود که، چون پدربزرگ سالی چندبار مکه میرفت، موز و نوشابه ما نوهها میرسید.
اگر بالای سی سال سن دارید احتمالاً شما هم این را تجربه کرده باشید.
خاطره مشترک دیگری که احتمالاً همه ما داریم، قصه آن پسر دیپلمه همسایه بود که پدرش میگفت رفته است خارج، هفتهای یک روز سر کار میرود، حقوق بالایی میگیرد، ماشین آخرین سیستم دارد و آنجا برایش سر و دست میشکنند.
خیلی طول نکشید موز و نوشابه قوطی زواری که از مکه برمیگشتند دیگر از سکه افتاد، چون به مرور زمان راهش باز شد و در مغازهها از تجریش تا راهآهن پیدا میشد.
قصه پسر همسایه هم دیگر خریدار ندارد، چون ارتباطات میان چهارگوشه جهان به قدری گسترده شد که چشمهای مردم معمولی مانند ما را باز کرد و دیدند از این خبرها نیست.
سفرهای خارجی با گذشت زمان میان مردم عمومیت پیدا کرد و خیلیها توانستند کشورهای خارجی را ببینند. دسترسی به اخبار راحتتر شد و مردم فهمیدند پسرِ همسایه به پدرش دروغ گفته و احتمالاً هنوز در کمپ پناهندگان است تا شاید فرجی شود و بتواند از زیر صفر شروع کند.
القصه؛ سه پاراگراف و دو خاطره جمعی نوشتم تا به این نتیجه برسم که مردم هم میبینند و هم میفهمند. خیلیها میدانند که زندگی در کشورهای دیگر به خصوص در غرب که مقصد اصلی مهاجرت ایرانیان است، سختیهای زیادی دارد و کار، سرمایه و تخصص در همه چیز حرف اول را میزند. میتوانیم ادعا کنیم که دیگر کمتر کسانی هستند که با تفکر وجود اتوپیا و آرمانشهر آباد و آزاد به کشورهای دیگر میروند، اما همین آگاهی به آنها نشان میدهد که از بسیاری کشورهای منطقه یا کشورهایی که شرایطی مشابهی به ایران دارند، عقب افتادهاند.
این ذهن آگاه، اخبارِ روز ایران مثل آلودگی گسترده هوا، ناترازیهای گسترده، شرایط تحریمی، هواپیماهای فرسوده و قدیمی، فرودگاههای خلوت، خودروهای بیکیفیت و جدا افتادن از تمام معادلات دنیا را میگذارد کنار این که کشورهای جنوب خلیج فارس مسیری صعودی را طی میکنند.
کشورهایی که زمان زیادی از تشکیل آنها و نه صرفاً حکومتشان نمیگذرد، اما به خاطر مدیریت صحیح و استفاده از منابع مسیری درست را طی میکنند.
از خود میپرسد که چرا میزان سرمایهگذاری چین در سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲ در عربستان ۳۷ برابر و در امارات ۳۱ برابر ایران بوده است. بهترین دانشگاههای جهان در این کشورها شعبه دارند، تبدیل به محل سرمایهگذاریهای کلان خارجی شرق و غرب شدند و خودشان و مردمشان را بالا میکشند.
قدرت سیاسی آنان نیز افزایش داشته. امارات تنها یک نمونه است که برخی هیچ درکی از افزایش قدرت و نفوذ سیاسی آن در منطقه و جهان ندارند. از جمله این که امارات با مساحتی کوچک و جمعیتی اندک، در حال حاضر حوزه نفوذ خود را از آسیای مرکزی تا قفقاز، شمال آفریقا و اروپا گسترش داده است.
چه چیزی باعث میشود قطر بتواند میزبان جامجهانی ۲۰۲۲ باشد، عربستان سعودی جامِ ۲۰۳۴ را به نام خود زده باشد، اما ما بالای خلیج فارس با بدیهیات زندگی دست به گریبان باشیم. این فقط یک مثال است. آنها درگیر مشکلات نیستند؟ فقیر ندارند؟ همه چیز خوب است؟ قطعاً این گونه نیست. کشور بدون مشکل در جهان وجود خارجی ندارد. اما میزان درگیری ملتها با مشکلات در کشورهای مختلف، متفاوت است.
آن ذهن آگاه، این حقایق را به خاطر تغییر جهان میبیند و از خود سوالهای زیادی میپرسد که بسیاری از آنان بدون جواب باقی مانده است. شاید تبلیغات سیاسی داخلی صرفاً بر مشکلات طرفهای دیگر متمرکز باشد و تبلیغات سیاسی فارسیزبان صرفاً بر مشکلات داخلی، اما ذهن آگاهی که بتواند میانگینی از اخبار به دست بیاورد این حقیقت را درک میکند که ایران وضعیت مناسبی ندارد.
✍محسن صالحیخواه٭ روزنامهنگار
@hooree 🌹
سدی در مقابل فرزندکشی
سال ۹۹ و دو ماه بعد از قتل رومینا اشرفی و چند قتل مشابه دیگر که به دست پدر یا شوهر برخی از دختران و زنان جوان در استانهای کرمان و آبادان رخ داد، معاونت زنان و خانواده ریاستجمهوری در دولت دوم حسن روحانی به فکر تدوین لایحهای افتاد با عنوان «مجازات پدر در صورت قتل عمد فرزند».
🔴پدر مصون از قصاص است
مطابق شرع اسلام و مندرجات ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی پدر بهعنوان ولی و سرپرست خانواده از مصونیت مطلق در مجازات قصاص برخوردار است؛ موضوعی که به گفته برخی کارشناسان میتواند عامل مؤثری در فرزندکشی بهویژه قتلهای منتسب به ناموس باشد.
موضوعی که در پرونده قتل رومینا اشرفی هم مصداق داشت و درواقع پدر رومینا معترف بود که پیش از ارتکاب جرم، در گفتوگو با یک وکیل دادگستری از این موضوع مطلع شده است.
با این حال این لایحه در سالهای گذشته مسکوت مانده و بهتازگی اعلام شد که با امضا و درخواست رئیسجمهور و وزیر دادگستری دولت چهاردهم، لایحه تشدید مجازات پدرانی که مرتکب فرزندکشی میشوند، بار دیگر به مجلس ارسال شده است.
⬅️از لحاظ قانونی پدر در صورت قتل فرزندش قصاص نمیشود و چه در قانون مجازات قدیم و چه در قانون مجازات جدید، این خلأ همیشه وجود داشته است. با این حال، پدری که فرزند خود را به قتل رسانده، جنبه عمومی جرم را که سه تا ۱۰ سال حبس است، باید بگذراند و این میزان به نظر قاضی بستگی دارد.
در بسیاری از فرهنگها و خانوادههایی که مردسالاری در آن پررنگ است، پدر، خودش را مالک فرزندش میداند.
در بعضی از پروندههای فرزندکشی، شاهد این هستیم که پدر با علم به این موضوع که قصاص نمیشود، مرتکب قتل میشود و قتلهای ناموسی اتفاق میافتد. برخی از این قتلها مانند ماجرای قتل رومینا اشرفی رسانهای شد و حساسیت جامعه را برانگیخت، درحالیکه برخی دیگر از این قتلها در خفا به خاطر حفظ آبرو رخ میدهد و کسی متوجه آن نمیشود.
⬅️در نهایت هم پدر با گذراندن چند سال حبس از زندان آزاد میشود و اغلب مشمول آزادی مشروط میشود و همین میزان حبس هم برای آنها اعمال نمیشود.
این در حالی است که در فقه شیعه مادر در صورت مطالبه اولیای دم، مثل خواهران و برادران مقتول در صورت ارتکاب قتل قصاص میشود.
در قتلهایی که به دست پدر رخ میدهد، در برخی موارد براساس فشارهای مضاعف اقتصادی و فرهنگی، مادر خانواده بعد از مدتی فکر میکند که ممکن است کل خانواده و دیگر فرزندان و زندگیاش از بین برود و شرایطشان بدتر شود. برای همین موضوع بخشش و گرفتن رضایت مطرح میشود و در نهایت پدر از زندان آزاد میشود و اغلب مشمول آزادی مشروط میشود».
✅بنا بر متون حقوقی، قانونگذار کیفر کشتن کودک به دست مادر به صورت عمدی را همانند قتلهای عادی یا غیرخانوادگی دیگر اشخاص در جامعه در نظر گرفته است: «درواقع فرقی میان مجازات قتل بچه به دست مادر با کیفر کشتن بچه به دست دیگر اشخاص در جامعه وجود ندارد.
✍مریم لطفی
@Zane_Ruz_Channel
@hooree🌹
پاسداشت یلدا در فقر
یلدا، پیوند شور زندگی درونی ما در باهم بودن است، در فضایی جمعی از صمیمیت و مهر ورزیدن تا روشنایی را پاس بداریم. اگر تاریکی و آشفتگی اجباری فقر، راه این روشنی را نبندد و شور زندگی مان را سرکوب نسازد.
احساس شرم ناشی از فقر، بروندادش جدایی از یکدیگر و رفتن به اعماق دنیای تنهایی است.
وقتی پول نداریم، نمیتوانیم خوراک تهیه کنیم و با خویشان و خانواده هایمان، دورهمی شاد و مفرحی داشته باشیم؛ به همین سادگی و تلخی!
این جداییها، خواست درونی ما نیست بلکه اجباری شوم از سیاست اقتصادی آشفته نظام حکمرانی و سیاستگذاران این سرزمین است.
سوغات شوم جدایی و سردی شور زندگی به تدریج در چند دهه، بر سر بیشتر خانوادههای ایرانی آوار شد.
ابتدا تعداد خوراک ها و غذاها کاهش یافت، بعد برخی خوراک ها حذف شد، سپس تعداد افرادی که قرار بود دورهم جمع شوند کاهش یافت، و یلدای امسال کار به جایی رسید که خانوادهها در دورهمی، دانگ شان را هم به میزبان میپردازند!
و بسیاری برای رهایی از این حس شرم، عطای با هم بودن را به لقای آن میبخشند!
چه یلدای سرد و تاریکی است یلدای تاخته شده با فقر و تنگدستی در سایه ظلم و بیکفایتی...
چه جشن بغض آوری است با عاملیت سیاستگذاران خطاکار و بی مسئولیت در فاصله گرفتن درون ما مردمان فقیر شده و تنگدست از با هم بودن!
چه یلدای غریبی است در هجوم تنهایی اجبار شده از حاکمان بیگانه با جامعه، بیگانه با امر اجتماعی دورهمیهای پرشور خانوادگی ایرانیان!
گمان میکنم اگر ویکتور هوگو امروز بود، تراژدی بینوایان بسیاری را در تنهایی و تاریکی تاخته بر یلدای پر شور و حال ملتی مینوشت که چگونه تلاش میکند در مبارزه با تاریکی آوار شده بر خود، پیروز باشد و روشنایی را همچنان حتی با سفرههای خالی و جدایی اجباری از همدیگر؛ پاس بدارد و همچنان امیدوار به یلدایی دیگر بماند …
✍فریبا نظری
۲۸ آذر ۱۴۰۳/ در آستانه فرارسیدن شب یلدا
@hooree 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تک چرخ زدن دانش آموزان دختر مقابل مدرسه پسرانه اولین چیزی که به ذهن میآورد اینکه حاکمیت با نسل نو وکاملاً متفاوتی مواجه است نسلی که به هیچیک از تابوها و سُنن واعتقادات نسلهای قبلی پایبندی ندارد و رها از تمام قیود آن میکند که میخواهد
این نسل، کاملاً متفاوت است تا حدی که چنانچه در فیلم دیگری که از یکی از مدارس کشور منتشر شده میبینیم در پاسخ شعار مرگ بر اسرائیل ومرگ بر آمریکایی که توسط اولیاء دبیرستان از بلندگو پخش میشود یکصدا پاسخ میدهند «مرگ بر فلسطین»
این نسل مصمم است تا زیر بار هیچگونه تحمیل وتحقیری نرود. نه زیر بار حجاب اجباری تان میرود نه تسلیم گواهینامهٔ موتور ندادن تان میشود و نه هیچیک از ارزشهای متعارض و دروغینی که در این سالها به جامعه حقنه کردید را قبول دارد. همچنانکه اگر سری به مساجد بزنید و سن وسال نمازگزاران وتعداد میزوصندلی نشینان را از نظر بگذرانید، عدم استقبال جوانان ونوجوانان بالیده در این نظام، شاید عقلی به سرتان بیاورد پتانسیل اعتراضی در این نسل فراتر از آن است که فکرش را میکنید.
لطفاً دست از جنگ با این نسلی که شکست تان قطعی است بردارید وطرحی نو دراندازید
✍اکبر دانش سرارودی
@hooree🌹
چگونگی لغو حجاب اجباری در کشورهای اسلامی
صدور بیانیهای تحمیل هرگونه پوشش یا دخالت در حجاب زنان کشور سوریه را ممنوع اعلام کرد. در این بیانیه آمده است: «ما تاکید می کنیم که آزادی شخصی برای همه تضمین شده است و احترام به حقوق افراد اساس ساختن یک میهن متمدن است».
تحول در عربستان
عربستان سعودی بهعنوان کشوری اسلامی که خواستگاه اصلی دین اسلام هم است تا حدود چهار سال پیش، محدودیتهایی در زمینه حجاب برای زنان داشت اما این محدودیتها از چهار سال پیش برداشته شد. وزارت کشور عربستان سعودی در راستای برنامه اصلاحات ولیعهد سعودی با صدور دستورالعملی فوری به مراجع امنیتی و نظامی، برخورد با زنان بیحجاب را از تاریخ ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۰ ممنوع اعلام کرد و بر همین اساس، قانون حجاب اجباری در تمام شهرهای سعودی به جز دو شهر مکه و مدینه لغو و آزادی عمل زنان به رسمیت شناخته شد.
قانونی که دو سال بیشتر دوام نیاورد
کنشگری مردم در مصر برای برداشته شدن حجاب اجباری که البته بیشتر عرفی بود، تقریباً از اوایل قرن نوزدهم آغاز شد. یک زن مصری در سال ۱۹۲۳ در اسکندریه کشف حجاب کرد و از آن پس، این موضوع بهعنوان یک مساله مهم قابل بحث، مطرح شد. میان دولتمردان هم در اینباره اختلافنظرهای زیادی وجود داشت تا جایی که حتی جمال عبدالناصر، رئیسجمهوری مصر هم در یکی از سخنرانیهای خود از آن میگوید. این مناقشات ادامه داشت تا جایی که ۳۲ سال پیش دولت مصر نهایتاً قانون با حجاب بودن کارکنان زن دولت را تصویب کرد اما دو سال بعد لغو شد و پس از آن هم، تلاشها برای اجباری شدن حجاب در این کشور بینتیجه ماند.
ناکامی نمایندگان در عراق
کشور عراق با وجود داشتن اماکن مذهبی، هیچ قانونی برای اجبار حجاب بر زنان ندارد با این حال در گذشته در آنجا هم گاهی گروههای خودسر و وابسته به القاعده به آزار و اذیت زنان میپرداختند. در دهه گذشته نیز برخی احزاب و نمایندگان مجلس عراق چندینبار برای اجباری کردن حجاب خیز برداشتند و در نتیجه این تلاشها، شورای استان کربلا در سال ۲۰۱۷ لایحهای برای اجباری کردن حجاب در شهر کربلا تصویب کرد؛ لایحهای که نهایتاً در دادگاه عالی عراق لغو شد.
تضمین آزادی شخصی طبق قانون
حجاب در کشور عمان هم براساس ماده ۱۸ قانون اساسی مصوب ۱۹۹۶ در این کشور اجباری نیست. در این ماده آمده است: «آزادی شخصی بر طبق قانون برای همه تضمین شده است و جایز نیست که کسی دستگیر شود، یا باز پرسی شود، یا بازداشت شود، یا زندانی یا اینکه اقامتش در جایی محدود شود، یا آزادی اقامتش، یا سفرش مقید شود مگر بر طبق قانون». در این قانون ۸۱مادهای هیچ اشارهای به حجاب زنان نشده است.
قطر، امارات، لبنان و سایر کشورهای اسلامی بر پایه ماده ۱۹، قانون اساسی مصوب ۱۹۷۲در کشور قطر، حجاب اجباری نیست. در امارات براساس مصوبات ۲۰۱۵ و ۲۰۲۰ دولت، زنان با پوشش دلخواه عرفی میتوانند در اماکن دولتی و عمومی حاضر شوند. اردن کشور دیگری است که سال ۱۹۴۶ برابری زنان و مردان را در ماده ۱۷ قانون اساسی تضمین کرده است و تلاشهای نمایندگان این کشور در سال ۲۰۲۳ برای اجباری کردن در مدارس هم ناکام ماند. در قانون اساسی لبنان مصوب سال ۱۹۴۳ بر پایه اصل هفتم، هشتم و نهم آزادیهای شخصی و عقاید تضمین شده است. در اصل هفتم آمده است: «تمامی مردم لبنان در قبال قانون با هم برابر هستند. آنها همچنین از حقوق مدنی و سیاسی یکسان برخوردار و به یک میزان مسئولیتها و وظایف عمومی را بدون هیچ تبعیضی عهده دارند».
یمن، سوریه، الجزایر، بحرین، تونس، مراکش و سودان سایر کشورهای اسلامی هستند که در آنها حجاب اجباری نیست و اگر قانون یا مصوبهای درباره آن وجود داشته، لغو شده است. سال ۲۰۲۲ حوثی در نواحی تحت کنترل خود حجاب را اجباری کردند اما این دستور هم در کمتر از یک سال لغو شد. درحال حاضر حجاب در هیچ کدام یک از کشورهای اسلامی جز، حکومت امارت اسلامی افغانستان و جمهوری اسلامی ایران اجباری نیست.
در ایران هم با وجود یک بند در قانون مجازات اسلامی هیچ قانون دیگری درباره حجاب وجود نداشت تا اینکه نمایندگان مجلس لایحه عفاف و حجاب را در ۷۴ ماده با عنوان حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب تصویب کردند و نهایتاً نیز این لایحه با وجود فرازونشیبهای بسیار، مهرماه امسال در شورای نگهبان تایید شد. درحال حاضر نیز قالیباف از ابلاغ آن در ۲۳ آذرماه خبر داده است آن هم در شرایطی که همچنان بسیاری از کارشناسان و گروههای مختلف اجتماعی و سیاسی نسبت به اجرای آن انتقاد دارند و مسعود پزشکیان، رئیسجمهور هم گفته است درباره آن ابهام دارد.
🔹نیره خادمی، روزنامه سازندگی
(البته خوشبختانه با فشار افکار عمومی اجرای این لایحه به تعویق افتاد.)
@sokhanranihaa
@hooree 🌹
آداب و رسوم شب یلدا در برخی استانهای ایران
آداب و رسوم شب یلدا در استانهای آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی
درآذربایجان شرقی به هندوانه شب یلدا، «چیلله قارپیزی» گفته میشود. وجود این میوه در مراسم شب یلدا و خوردن آن به همراه خانواده طرفداران زیادی دارد؛ دلیل این
استقبال به باوری قدیمی بازمیگردد که میگوید با خوردن چیلله قارپیزی، میتوان دربرابر سوز و سرمای زمستان و انواع بیماری مقاوم شد.
جالب است بدانید که در برخی نقاط آذربایجان مرسوم است که پس از خوردن میوههای شب یلدا، پوست آنها در آب روان بریزند و معتقدند این کار برایشان خوشیمن
است.
همچنین در نخستین سال ازدواج زوجهای جوان تبریزی، پدر عروس برای سفره شب یلدای دختر ودامادش مقداری آجیل، هندوانه، شیرینی و پارچه هدیه میفرستد.
_آداب و رسوم شب یلدا در استان مازندران
مازندرانیها با خانهتکانی به استقبال شب یلدا میروند. آنها با نظافت منزل، نهفقط برای ورود میهمانها که برای شروع فصل جدید هم اعلام آمادگی میکنند. تکاپوی اهل خانه با پخت شامی مفصل برای «چله شو» یا «شب چله» ادامه مییابد. در برپایی این سنت قدیمی، جلوههای کدبانوگری و خانهداری زنان مازنی قابلمشاهده است.
برای مثال، علاوه بر تدارک ملزومات میهمانی و سایر آداب و رسوم شب یلدا ، در مازندارن مانند بیشتر استانها فرستادن هدیه برای تازهعروس یا دختران نامزدکرده از طرف خانواده داماد مرسوم است.
در بین هدایایی که برای خانواده عروس فرستاده میشود، معمولا یک ماهی بزرگ هم هست که آن را تا حد ممکن تزیین میکنند.
رسم فرستادن ماهی برای نوعروس خانواده، بین اهالی همه استانهای شمالی کشور مشترک است
_آداب و رسوم شب یلدا در استان خوزستان
آنچه درباره یلدا نباید از خاطر برد، نقل
داستانهای اساطیری و افسانههای محلی است که فرهنگ فولکلور ایرانی را زنده نگه میدارد.
یکی از معروفترین افسانههای منطقه خوزستان، داستان «قارون» است که در شب یلدا هم بازگو میشود. طبق یک باور قدیمی که بین اهالی این منطقه رواج دارد، در شب یلدا و همزمان با طلوع سپیده، مردی به نام قارون که از ظاهر و لباسش میتوان او را هیزمشکن
دانست، از راه میرسد و برای خانوادههای فقیر چوب هدیه میآورد تا در اولین ساعات شروع زمستان، از سرما در امان باشند. بر اساس افسانهها، چوبها به طلا تبدیل میشوند و فقرا را به ثروت و مکنت میرسانند. داستان قارون، این مرد نیکوکار، تبلور روحیه
کمک به همنوع در ایرانیان و گرفتن دست نیازمندان است. چنین افسانههایی هرگز کهنه نمیشوند چون در دل پیامی پنهان دارند که با گِل مردم این مرزوبوم سرشته شده است.
_آداب و رسوم شب یلدا در استان کردستان
هموطنان کُرد که میهماننوازیشان زبانزد خاص و عام است، برای تازه نگهداشتن بعضی خوراکیها مانند انگور و بادام، آنها را از سقف اتاقی خنک میآویزند. همچنین
به دلیل در دسترس نبودن میوههای تابستانی در این منطقه سردسیر، از قدیم مرسوم بوده است که در تابستان خربزه را بهصورت ترشی درآورند و با استفاده از آن در شب یلدا، سفره را رنگین کنند. یکی از غذاهای محلی که برای شام شب یلدا بهخصوص در سنندج
تدارک دیده میشود، دلمه با نان سنگک است که طرفداران بسیاری هم دارد.
_آداب و رسوم شب یلدا در استان لرستان
مردم لرستان به شب یلدا، «شو اول قاره» میگویند. آنها در این شب، علاوه بر شبنشینی،دید و بازدید از اقوام، فال حافظ و پختن غذاهای خاص، رسم جالب دیگری هم دارند که توسط جوانان و نوجوانان انجام میشود. جوانان لرستانی به پشتبام میروند و با پرت
کردن شال یا چادری به داخل خانه همسایه و خواندن اشعاری مخصوص به زبان محلی، تقاضای
دریافت آجیل، شیرینی و میوه میکنند.
وجود شباهت بین این رسم و «قاشق زنی» در شب
چهارشنبهسوری، نشاندهنده پیوستگی آداب و رسوم ایرانی و برپادارنده سنت سهیم شدن در شادیهای جمعی دیگران است
https://t.me/Hrman11
@hooree🌹
شب یلدا با چاشنی محیط زیستی..!🍉🍇🍎🍏🍐🍊🍋
یکی از آداب شب یلدا ،خوردن هندوانه است.اینکه هندوانه،خورده شود یانه؟! بخاطر طبیعت سردش نظرات مختلفی گفته شدهاست ،اما در مجموع نباید در خوردنش زیاده روی کرد...
خوردن هندوانه در شب یلدا،نوش جانتان.🍉🍉 اما در نظر داشته باشید که ۹۰درصد بافت هندوانه را آب ،تشکیل داده است.لطفا پوست هندوانه را در سطل زباله نریزید که تبدیل به شیرابه سمی می شود .اگر میتوانید و آشنایانی دارید که دام و طیور دارند پوستها را بصورت تازه به آنها بدهید و یا اگر امکان دارد در آبکش هایی قرار دهید تا در معرض نور خورشید و هوای باز خشک شده و تبدیل به خشکاله شوند ( برای جلوگیری از کپک زدن ،پوستها را به قطعات کوچکتر تقسیم کنید) یا اینکه روی شوفاژ و کنار بخاری آنها را خشک کنید...😊می شود در شب یلدا هم ،با یک تیر چند نشان زد و رفتار محیط زیستی داشت.
یلدای خوبی داشته باشید.🍉🍐🍎🍏🍋🍊
https://t.me/WWWSNGOIR/67586
@hooree🌹