میخواست برود سرڪار
از پلههای آپارتمان، تندتند پایین میآمد!
آنقدر عجله داشت ڪه پله ها را دوتا يکی رد میڪرد! جلوی در خانه ڪه رسید،
بهش سلام ڪردم گفتم: آرامتر
فوقش یک دقیقه دیرتر میرسـی سرِڪارٺ!
سریع نشست روی موتور، روشن کرد و گفت
علیآقا! همین یڪ دقیقه یک دقیقهها
شهادٺ آدم را یڪ روز به یک روز به عقب
می اندازد!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهید_مدافع_حرم_محسن_حججی
به کانال جهادی ((حرانقلاب))بپیوندید @horeenghlab313👇👇👇
🇮🇷جهادی ((حر انقلاب))🇮🇷