eitaa logo
[ هُرنو ]
896 دنبال‌کننده
788 عکس
49 ویدیو
117 فایل
|هُرنو، به معنای روزنِ نورگیرِ سقف| 📖خواندنی‌ها، شنیدنی‌ها، و خرده‌ریزهایم. مُصطفا جواهری همه‌کارهٔ هیچ‌کاره! کاری بکن که هیچ‌وقت شرمندهٔ دلت نباشی؛ تامام! @mim_javaheri
مشاهده در ایتا
دانلود
دیگر نا ندارم. ساعتِ هشت‌وربعِ شب از مدرسه می‌آیم بیرون. می‌نشینم داخل ماشین. سوییچ را می‌گردانم. استارت می‌زنم. ماشینِ سیزده‌ساعت مانده در سرمای خاکستریِ پاییزی هم نا ندارد و لازم است که دوباره استارت بخورد. جسمم خستهٔ روز و ذهنم درگیر برنامه‌ریزی جزییات نهایی اردوی بچه‌های هفتم و چمدانی که هنوز نبسته‌ام و داستان کوتاهی که باید ویرایش کنم و یادداشتی که باید تا دیشب به دبیر سرویس کتاب روزنامه می‌رساندم و هنوز نرساندم و قول داده‌ام‌ که ساعت ده و یازده تحویلش دهم. گوشی را روی نگهدارندهٔ روی دریچهٔ کولر می‌گذارم و روی نقشه، خانه را مشخص می‌کنم. سراغ پیام‌های همسرم می‌روم و لطفِ خودخواسته‌ای که روانه‌ام کرده و استحقاقش را ندارم می‌بینم. مقرری‌های جمع‌خوانیِ حلقه را برایم از روی کتاب خوانده تا در مسیر گوش دهم. صوت اول را پخش می‌کنم و برمی‌گردم به نقشه و راهنما می‌زنم و راه می‌افتم. ترافیکِ مسیر، خوابیده است و بنا به حافظه یادگار را می‌اندازم در سئول و چراغِ پشتِ میرداماد و خیابان‌های بعدی‌اش. صدا، دارد از محمدباقر صدر می‌خواند و می‌گوید: «روزی که همه مشغول جمع‌کردن و بارزدنِ وسایل بودند، محمدباقر کنجی نشسته و مشغول مطالعه بود.» در پارکینگ را باز می‌کنم و دنده‌عقب، سطح شیب‌دار پارکینگ را می‌روم پایین. سوییچ را برمی‌گردانم. حالا اما، دیگر نا دارم. @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
ما، در حلقهٔ باحال و خفن و درجه‌یک کتابخوانی مبنا، یک رسمی داریم که زمان شروع هم‌خوانیِ کتاب جدید، عکسی با آن می‌گیریم و کنار عکس‌های همدیگر، آلبومش می‌کنیم. حالا و حدود یکسال پس از خریدن این بزرگوار، وقتش رسیده که شروعش کنم؛ آن هم در کنار ۲۸۸نفر که دیوانهٔ کتابند! @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف