eitaa logo
مهندسی ذهن استاد نیلچی زاده
10.7هزار دنبال‌کننده
21.7هزار عکس
18.7هزار ویدیو
381 فایل
ما ملت شهادتیم هفته بسیج مبارک
مشاهده در ایتا
دانلود
۷۴۳ متولد سال ۶۸ هستم و مادر چهار فرشته نازنین، دوتا پسر و دوتا دختر، یوسفم ۱۳ ساله، زهرام ۷/۵ ساله، حسینم ۶ساله، زینبم ۶ماهه هر بار که دخترم رو شیر میدم هزاران بار خداروشکر میکنم بخاطر وجودشون و از خدا همیشه می‌خوام که باز هم از این فرشته ها برامون بخواد. سختی و بی خوابی هست مخصوصا چون همسرم مشغله کاری زیاد دارند اما با توکل بر خدا همه چی میگذره و لذت و شیرینی و خاطره برامون میمونه. هربچه برکات و روزی خاص خودش رو داره، یه وقتایی که با همسرم اوایل زندگیمون رو که یک بچه داشتم مقایسه میکنیم الان شکرخدا با وجودی که تعدادمون بیشتر شده اما هیچ وقت کم نیاوردیم و واقعا درآمد و وقتمون برکت داره نمی‌دونم چطور توصیف کنم، ان شاءالله که خودتون تجربه کنید. همیشه خانوادگی حرم، نمازجمعه، هیئت، باغ و تفریح میریم، تو مناسبت ها با بچه ها دم خونه ایستگاه میزنیم و پذیرایی داریم، پس واقعا چیزی به اسم اینکه بچه دست و پامون رومیگیره و جایی نمی‌تونیم بریم نیست فقط یک توکل و برنامه ریزی و مدیریت میخواد. یک هیئت کوچیک بین اعضای خانواده خودم و همسرم تشکیل دادیم که تعداد ۹ خانواده هستیم و جلسات ساده و صمیمی همراه با دعا و سخنرانی برگزار می‌کنیم که به لطف اهل بیت (ع) همیشه خونه ما برگزار میشه مگر اینکه کسی بانی بشه خونه شون بگیره و وقتی اطرافیانم میان خونه مون تعجب میکنن، میگن چطوری به کارهات میرسی واقعا اذیت میشین، منم از حرف اونها تعجب میکنم و میگم واقعا سختی خاصی نبوده و کارها به راحتی انجام شده، مامانم خداحفظشون کنه همیشه میگن خونه شما ملائکه میان و کمکت میکنن و خدا واقعا بهت توانایی داده خونه مون هفتاد متره و یک اتاق داره و بچه هام هرکدوم کمد مخصوص خودشون رو دارند و وسایل و لباساشون رو میذارن، خونه ی ساده ای داریم بدون تجملات نه بوفه و تزئیناتی که بخوام مدام دستمال بکشم نه میز و وسایل شکستنی که آرامشمون روبه هم بزنه که بچه هام دست نزنند، همه چی ساده و بچه ها واقعا تو محیط خونه راحت هستند و لذت بازی با هم رو می‌برند. من همه اسباب بازی ها رو دم دست نمی‌ذارم چون هم براشون تکراری میشه و هم اینکه زیاد میشه و برای جمع کردن خسته میشن، هر دو هفته باز اون اسباب بازی ها رو جمع میکنم وسه تا چهارتا جدید از کارتن در میارم دم دست میذارم، اینطوری تنوع هم میشه . خلاصه وقتی گردشی براشون بیاریم، هم کلی خوشحال میشن و براشون تازگی داره و جمع کردنش هم براشون سخت نمیشه اتاق ما ۱۲ متره و برای هرکدوم یک کمدچوبی ساده گذاشتیم که وسایل و لباس خودشون قرار داره و چون اتاق کوچیک هست، منم سختگیری نمیکنم و همیشه تو پذیرایی بازی می کنند ولی میدونند که بعد از بازی بالشت ها رو جمع کنند و بین شون مسابقه میذارم تا براشون مثل بازی لذت بخش باشه و آخرش هرکسی که کمک کرده باشه، واسش خوراکی یا میوه میارم بیشتر وقتا همون اسباب بازی هارو هم نمیارن و عاشق درست کردن کاردستی هستند و من همیشه در بطری و مقواهای موادغذایی و وسایل بازیافتی در اختیارشون میذارم و قیچی میکنند و شاید چیز جالبی نسازند اما برای خودشون جذابه اگه بعد دو روز هم نخوان مشکلی نیست میندازن تو بازیافت، هزینه ای هم ندادم که اسراف شده باشه عوضش کلی برای خلاقیتشون خوبه برای کارهایی که بیشتر تو آشپزخونست همیشه صبح زودتر بیدار میشم که تا ساعت تقریبا ۹ صبح که بچه ها بیدار میشن کارهام رو انجام بدم و بیشتر کنارشون باشم. ان شاءالله دوستان دعا بفرمایند خدا روزیمون کنه یک خونه بزرگتر بگیریم و نزدیکتر به حرم امام رضا (ع) باشیم که زائرانی که الان خونه مون میان، اون موقع برای زیارت بیشتر حرم مشرف شوند. چون مهمان شهرستانی زیاد داریم و وقتی میان با وجودی که مشهد زیاد اقوام هستند اما بیشتر خونه ما هستن و همه میگن خونه شما حس خوبی داره و وجود بچه ها برامون شیرینه که این هم لطف خداوند که توفیق خدمت به زائران امام رضا(ع) رو به ما عنایت کردند. ان شاءالله که همه ی بچه ها یاور رهبر و سرباز آقا امام زمان (عج) باشند. خودتون رو از داشتن این فرشته ها دریغ نکنید که عمر مثل برق و باد میگذره و پشیمانی میمونه. همیشه در قنوت و یا بعد نمازتون این ذکر رو بگین: «رَبِّ هَبۡ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّةٗ طَيِّبَةًۖ إِنَّكَ سَمِيعُ ٱلدُّعَآءِ رَبِّ لا تَذَرْنی‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثینَ» التماس دعای فرج☘ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥روایت استاد عباسی ولدی از دیدار سال ۹۸ با مقام معظم رهبری در جمع زائران اربعین: مقام معظم رهبری گفتن جز چندتا دختر مذهبی، کسی به حرف ما گوش نکرد...
شعار "خوشبختی یعنی لبخند فرزند" بر روی‌ لباس کارکنان اتکا... 👌دم فروشگاه اتکا گرم
۸۸۱ داستان از اونجایی شروع شد که پسرم کوچیکم رفت پیش دبستانی، یک دفعه خونه خالی شد😔 و من نصف روز تنهای تنها شدم، انگار در و دیوار می‌خواست منو قورت بده😢 بچه ها هر سه تا باهم بزرگ شدن، چون پشت سرهم دنیا اومدن و به فاصله دوسال رفتن مدرسه، هر چند برای بزرگ شدن شون خیلی سختی کشیدم😞 ولی یهو تنها شدم، منی که عادت به سرو صدای و شلوغی بچه ها داشتم، خانه برام شد خانه ارواح، داشتم دیوونه میشدم، آخه بخاطر کار شوهرم رفتیم یه شهر خیلی دور😭😭 به شوهرم گفتم اگه یه بچه تو این خونه نیاد، من دیوونه میشم، خواهش میکنم یه فکری بکن، شوهرم موافق بود ولی یه مانع خیلی بزرگ تو کار بود، اون هم اینکه بعد از زایمان سوم مرکز بهداشت گفت بچه میخوای چکار، هر دوتا جنس شو داری، خرجای به این سنگینی، خلاصه حسابی از خوبی های وازکتومی گفت و منو همسرم خام شدیم(خدا از باعث و بانیش نگذره) کاری که نباید بشه، شد 😭😭 و همسرم وازکتومی کردن و حالا پشیمان از این عمل نابخردانه کلی دکتر و مشورت، در آخر تصمیم مون رو گرفتیم🧐 برای عمل جراحی بسیار سنگین و حساس، خلاصه عمل شوهرم تموم شد و متاسفانه شش ماهی درگیر شدیم ولی جواب نگرفتیم، از اونجائی که سخت مشتاق بچه شده بودیم دکتر و حتی محل درمان رو هم عوض کردیم. رفتیم مشهد، بهمون گفتن دکترای خوبی داره و ان شاء الله جواب میگیرین، در کنار درمان دست به دامن اهل بیت هم شدیم که یک خدا پدر بیامرز این وسط بهمون گفت، گناه انجام این عمل گردن هر دوتامونه😔 کنارش توبه به هم به توسل و توکل اضافه شد.😭 خلاصه شش سال درگیر درمان شدیم، شوهرم یه اخلاق خوب داره یا کاری رو شروع نمیکنه و اگه شروع کنه، ناامید نمیشه و کوتاه نمیاد، تا نتیجه نگیره. دیگه حالا دختر بزرگم خواستگار داشت و ما هنوز درگیر بچه دار شدن، ۱۴ سالش بود که سر سفره عقد نشست و ۱۶ سالگی دخترش دنیا اومد و من تو سن ۳۶ سالگی شدم مامان بزرگ😍 اطرافیان که در جریان تلاش مون برای فرزنداوری بودن، میگفتن الان دیگه خونه تون بچه اومده، دست از تلاش بردارین، شوهرم گفت قبلا بچه برای دل خودم میخواستم😊 الان برای اطاعت از دستور حضرت آقا خلاصه با کلی درمان، همزمان که دخترم شکم دومش رو باردار بود، منم آی وی اف کردم و دوقلو باردار شدم😍😍😍 دنیا یه رنگ قشنگی شده بود، همسرم میگفت رو زمین پا نذار، پاتو بزار رو کف دست من🥰🥰 همه بهم حرف میزدن، خجالت بکش با داماد و نوه،زشته بخدا😡😡 ولی اصلا برامون مهم نبود، مهم هدیه خدا بود که پا به خونه ما گذاشت و زندگی مون شد بهشت، ولی به ماه نکشید که سقط شد😭 خیلی از لحاظ روحی همسرم بهم ریخت حتی لباس مشکی پوشید، ولی من امیدوار تر شدم، به همسرم گفتم این یعنی جای امیدواری هست، ایندفعه دیگه درمان نکردیم فقط دعا وتوکل وتوسل، نوه دومم دنیا اومد و شرایط روحی همسرم بهتر شد، این دفعه گفت میخوام برای امام زمان سرباز بیارم، پس خدا خودش لطف کنه و لیاقتش رو بده که همزمان شد با سومین بارداری دخترم توسن ۲۰ سالگی سومین😍 فرزندش دنیا اومد، البته دخترم خیلی ولایی هستش، نذاشت حرف حضرت آقا رو زمین بمونه، دختر سومش دنیا اومد و ما همچنان دست به دامن اهل بیت و شهدا چند روز بود حال خوشی نداشتم، خیلی دل و کمرم درد میکرد، دکتر چکاپ کامل برام نوشت، جواب آزمایش مشکلی نداشت، ولی سونو گرافیست گفت سنگ کلیه داری و کبدت یکم چربه، به دکتر گفتم پس چرا تاریخ ماهیانه ام عقب افتاده؟ سونو گرافیست گفت الان چک می‌کنم، بعدش گفت خانم بارداری ۶ هفته، اینم ضربان قلب بچه... از شنیدن این حرف خشکم زد، دکتر گفت پس چرا چیزی نمیگی، فقط اشک می‌ریختم😭😭، فکر کرد ناراحتم نمی‌تونستم حرف بزنم. مامان بزرگ ۴۰ ساله با دوتا داماد و سه تا نوه، چه شوری، چه شوقی، خدایا باورم نمیشد، تا خونه گریه کردم تا می‌تونستم به شوهرم زنگ زدم ولی جواب نداد. ۱۶ بار تماس بی پاسخ رو گوشی کلی نگرانش کرده بود ،وقتی باهام تماس گرفت که دم خونه بودم، درو باز کرد و گفت چی شده خانمم! چرا گریه می‌کنی؟ تو بغلش فقط گریه میکردم، بنده خدا حسابی ترسیده بود که مبادا جواب آزمایش بده.🥺 به زور و بدبختی بهش گفتم باردارم. اینم صدای ضربان قلب بچه😭😭 اون‌ روز تا شب تو خونه مون نمیدونین چه خبر بود😊 الان سه ماه هستم و بهترین روزای عمرم، وقتی تهوع دارم و عق میزنم، همسرم میگه ای جووووووونم فدای اون فرشته بشم که داره خودی نشون میده، دخترم میگه واقعا بهتون حسودیم میشه، چقدر لذت میبرین از این لحظات🥰🥰 واقعا کاش برای همه اون بارداری هام لذت می‌بردم و این قدر نق نمیزدم، تا وقتی یه نعمتی رو خدا ازمون نگیره، قدرشو نمیدونیم. برای همه آرزومندان بچه دارشدن از خدا میخوام دامن شون سبز بشه و مثل من لذت مادری رو بچشن. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075