🌹ضیافتِ اندیشهِ ولایت
#سحر، با #شهیدان؛
#دستمال به گردن آقا انداختند و ایشان را به #شهادت_رساندند!
زندهیاد حجتالاسلام والمسلمین حاجشیخ مهدی مظاهری، از خطبای مبرز و محبوب اصفهان بود که سالیان طولانی، با شهیدآیتالله سیدابوالحسن شمسآبادی دوستی و مراوده داشت. این ارتباط مداوم موجب گشته بود که وی از حالات و مقامات آن عالم پرتلاش، شناختی دقیق داشته باشد. وی سالها پس از شهادت آیتالله و در گفتوشنودی، اینگونه به روایت این حادثه تلخ پرداخته است: «مرحوم آیتالله سیدابوالحسن شمسآبادی (رض) سالها در نجف تحصیل کردند و آن اوایلی که من در محضر مرحوم آقای حاجآقا علاء مدرس درس میخواندم، ایشان از نجف تشریف آوردند و در اصفهان مشغول فعالیت شدند. هم درس میگفتند و هم از طرف مرحوم آیتالله آقای سیدعبدالهادی شیرازی وکالت داشتند. بسیاری که در اصفهان بعد از مرحوم آیتالله بروجردی به آیتالله سیدعبدالهادی شیرازی رجوع کردند، به خاطر آقای شمسآبادی بود. شهریه میدادند و مورد علاقه توده مردم و بهخصوص متدینین اصفهان بودند. مهدی هاشمی معدوم با همکاری جماعتی که گرد خود جمع کرده بود، آقای شمسآبادی را به شهادت رساند. ماجرا از این قرار بود که آقای شمسآبادی بینالطلوعین برای اقامه نماز، به مسجد جعفر طیار میرفتند. مسجد جعفر طیار تا منزل آقا، فاصله کوتاهی داشت و تا مدتی آقا پیاده به آنجا میرفتند، اما در این اواخر به خاطر کسالتشان، ماشین میآمد در منزل و ایشان را، ولو ۳۰۰، ۴۰۰ متر بیشتر با مسجد فاصله نبود، میبرد. آن روز اتفاقاً راننده دیر آمده بود و آقا و خانمشان آمده بودند بیرون به انتظار ماشین. یک ماشین ناشناس رسیده بود و آقا را سوار کرده بود. خانمشان هم آمده بود سوار شود، که نگذاشته و در را بسته و آقا را برده بودند! در راه درچه، دستمال به گردن آقا انداختند و ایشان را به شهادت رساندند. جنازه آقا را در مسیر درچه انداختند که همان صبح در نبودن آقای شمسآبادی و پیدا شدن جنازه، سر و صدای عجیبی بلند شد و التهاب عجیبی در مردم رخ داد و مردم تصور کردند این کار دستگاه است، اما حالا عوامل دیگری هم دخالت داشتند. آن وقت مردم نمیدانستند. بعداً معلوم شد و دستگاه آنها را دستگیر کرد که خودش را مبرا کند، البته مردم کموبیش ماجرا را میدانستند. بعد هم اینها را - که مهدی هاشمی در رأسشان بود - زندانی کردند. این جماعت که آنها را گروه هدفی میخواندند، اعتراف کردند که جمعی را کشتهاند، مثل مرحوم آقای شیخ قنبرعلی صفرزاده که طناب به گردنش بستند و در چاهش انداختند! بعد که دستگیر شدند، آمدند چاه را نشان دادند و جنازه را بعد از چند ماه بیرون آوردند. آن شیخ هم، در خدمت مرحوم آقای شمسآبادی بود و ایشان را چند جلسه به قهدریجان دعوت کرده بود، برای اقامه عزاداری و اینها. در مجموع آقای شیخ قنبرعلی را به خاطر آقای شمسآبادی شهید کردند. به هر حال، آقای شمسآبادی را به این وضع فجیع کشتند و بعد هم اقرار کردند و مهدی هاشمی به دوبار اعدام محکوم شد و جریانش را در تلویزیون هم گفتند، ولی در دوره اوجگیری انقلاب، او را از زندان بیرون آوردند و مورد حمایت بعضیها هم قرار گرفت، ولی بالاخره «ای کشته که را کشتی، تا کشته شدی زار» به کیفر عملش دچار شد و بحمدالله به اعدام محکوم و اعدام شد و آقای شمسآبادی هم شمع شهدای گلستان شهدای اصفهان شدند.
شهادت ۱۳۵۵/۱/۱۸ به دست #باند_مهدی_هاشمی معدوم.
🌷🌷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄