چرا امام خمینی (ره) در جواب خبرنگاری که توی هواپیما پرسید چه احساسی دارید که به ایران برمیگردید؟ پاسخ داد "هیچی"، هیچ احساسی ندارم.
بعضیا از این جمله امام سوءاستفاده کردن. از این "هیچی" خیلی چیزا از امام رو میشه فهمید. روح امام، معنویت امام انقدر بالاست که نه از انفجار هواپیما و تیربارون شدن بعد از پیاده شدن ترسی داره نه هیجانی از برگشتن به خاک ایران. اصلا اگه امام اینطور نبود شایستگی اینو نداشت که بتونه همچین کار بزرگی رو انجام بده و انقلاب کنه. البته امام بعد از این کلمه "هيچی" گفتن: "مگر اینکه یک حقی را استوار و یک باطلی را سرنگون کنم".
خدا از انسان انجام وظیفه رو میخواد، نتیجه هرچی میخواد باشه، امام هم وظیفهاش رو انجام میداد. وقتی از ایران تبعیدش کردن هم هیچ احساسی نداشت چون داشت وظیفه الهیاش رو انجام میداد. وقتی از عراق هم مجبور شد بره بیرون احساسی نداشت، وقتی تو فرودگاه کویت هم برگردوندنش همینطور. نه احساسی داشت، نه ناامید شد، نه هیچی، فقط وظیفهاش رو انجام داد. انقدر ادامه داد تا موفق شد. مرزهای جغرافیایی برای امام اهمیتی نداشت.
پسرش مصطفی هم وقتی از دنیا رفت، گریه نکرد، مردم ضجه میزدن امام استوار و باصلابت خم به ابرو نیاورد و حتی مردمو دلداری میداد و آروم میکرد. و فرمود مرگ مصطفی از الطاف خفیه الهی بود. این یعنی اوج عرفان و توحید
امام هنگام وفاتش هم احساسی نداشت، و فرمود با دلی آرام و قلبی مطمئن... ازخدمت شما مرخص میشوم. اصلاََ روز قیامتم هیچ احساس و نگرانیای نخواهد داشت.
چون، لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ (آیه 103 انبیأ) وحشت بزرگ روزقیامت آنهارا اندوهگین نخواهد کرد.
همچنین
اولياء خدا نه میترسند و نه اندوهگین میشوند(یونس ایه62)
حاجآقا مجتبی تهرانی شاگرد همین امام در جلسه اخلاق و درصفات متقین میفرمودند: انسان با تقوا وظیفهاش رو انجام میده، و کاری به حرف مردم نداره و نه از بَه بَه دیگران خوشحال میشه و نه از اَه اَه دیگران ناراحت. مثال بارز این مورد #امام_خمینی (ره) بود که فرمود اگر همه این جمعیت که میگن درود برخمینی، بگن مرگ برخمینی ذره ای برای من فرقی نمیکند.
همه ماها دوست داریم انقدر بر روح، روان و نفسمون مسلط بشیم که بهراحتی نه عصبانی بشیم، نه ناراحت، نه نا امید، نه هیجانزده و نه صفاتی از این قبیل. امام در اوج تسلط بر این صفات نفسانی بود.
خلاصه تو اون "هیچی" امام "خیلی چیزا" نهفته بود ...
✍ حسین دارابی
#دهه_فجر #چهل_سالگی_انقلاب
@hoseindarabi
امروز سوار تاکسی شدم، تا نشستم، دیدم راننده و یه مسافر دارن طبق معمول بحث سیاسی میکنن، دیگه از بحث گذشته بود. داشتن دعوا میکردن و دادمیزدن. من از اینجاش رسیدم که مسافر میگفت الانم میکُشن. راننده میگفت خودت رفتی شعار دادی مرگ بر شاه، مسافر داد زد نه من نگفتم مرگ بر شاه، دوتا حرف بد هم زد.
منم وسط دعوا گفتم ما الانم میگیم مرگ برشاه. منتظر بودم دو تا فحش بهم بدن. یکم تنم میخاره خب. راننده با من موافق بود.
بعد گفتم چیه همه جا دارن آه و ناله میکنن که انگار بدبختترین مردم جهانیم و افتضاحترین دوره تاریخ ایران رو داریم سپری میکنیم، مشکل ما اینه تاریخ کشورخودمونو بلد نیستم و خودمونو با تاریخ سوئیس مقایسه میکنیم.
راننده هم هی تایید میکرد. منم شیر شدم ادامه دادم، گفتم همین صد سال پیش تو ایران قحطی اومد، روز به روز مردم میمردن، تو خیابونا اگه راه میرفتی مردههارو میدیدی روهم افتادن، بچههای برهنه که پوست به استخونشون چسبیده بود التماس میکردن یه تیکه نون بهشون بدن. گربه، سگ، کلاغ و حتی موش دیگه پیدا نمیشد. بدتر از این که قلب آدمو به درد میاره این بود که یه سری اجساد مردههارو میخوردن و بدتر از اون یه سری بچههای کوچیکو میدزدیدن میکشتن و میخوردن. دیگه بدترشو نمیگم.
این قحطی همزمان با جنگجهانی اول بود و ایران با اینکه اعلام بیطرفی کرده بود بازهم انگلیسها و روسها اومدن تو ایران که جلوی آلمانها مقابله کنن چون خاک ایران بهترین جا بود. چیزی که آدمو داغون میکنه اینه که مردم ایران از قحطی داشتن میمردن، انگلیسیها گندم و مواد غذایی ایرانیارو احتکار کرده بودن برای نظامیهای خودشون. اصلا عامل اصلی قحطی همین جمع کردن منابع غذایی توسط انگلیس بود. طی این قحطی حدود 9میلیون نفر کشته شدن که نصف جمعیت ایران بود.
چه ذلتی بالاتر از این؟ الان تصورشم نمیتونیم بکنیم ؟ شاه ایرانم انقدر ضعیف بود که نمیتونست چیزی بهشون بگه، تازه خودشم احتکار کرده بود. خدایی الان وضعیت بدتره؟ بعد میگیم آقا موشک و قدرت نظامی میخوایم چیکار؟ اقتصادو بچسب. خب قدرت نداشته باشی کشورت مث صدسال پیش کاروانسرا میشه هرکی بخواد میاد، میچاپه میبره.
اینجا اون مسافر مخالف پیاده شد. منم میخواستم کمکم پیاده شم گفتم مردم همه غُر میزنن و از دزدیها و بقیه مشکلات ناراحتن که حق دارن ولی بعضاً خودشونم به دیگران رحم نمیکنن و جاهای دیگه سر مردمو کلاه میذارن، راننده گفت بله دقیقا درسته. جالب اینجا بود که وقتی پیاده شدم بقیه پولمو داد دیدم 500 تومن بیشتر برداشته😑😂
#تاریخ_معاصر
#تاریخ_پهلوی
✍ حسین دارابی
#چهل_سالگی_انقلاب
#دهه_فجر #انقلاب
@hoseindarabi
آقا بنظرم باید منصف باشیم. اگه بدیهای رضاشاه رو میگیم خوبیاشم بگیم. مگه میشه کسی فقط بدی داشته باشه؟ یکی از خصوصیات خوب رضاخان که برخی مسئولان ما میتونن ازش الگو بگیرن این بود که رضاخان اهل ریخت و پاش نبود.
تیمورتاش وزیر و شخص دوم مملکت و دست راست رضاخان بود. شروع کرد تو دربار به ریخت وپاش و خرجکردنهای زیادی که رضاخان باهاش مخالفت کرد و گفت جمعکن این بساطو بینیم باو. یا مثلا وقتی سینما اومد تو ایران، اون موقع هنوز به سلطنت نرسیده بود، گفت من اهل سینما نیستم پولشم ندارم خرج این سوسول بازیا کنم.
ولی اگه بخوایم منصفانه نگاه کنیم یه ایراد بزرگی رضاخان داشت که این صفت خوبش رو تحت تاثیر قرار داده بود. رضاخان خیلی به ملک و زمین علاقه داشت. خیلی بیشتر از خیلی. طرفدارانش بزرگترین ایراد رضاخانو تملک زمینهای زياد میدونن. اصلاً باورنکردنیه یه نفر 44هزار سند مالکیت به اسمش خورده باشه، یا دوهزارتا روستا در تملکش باشه. البته به گفته کتاب رضاشاه و بریتانیا که براساس اسناد وزارتخانه امریکا نوشته شده 7000تا روستا در تملک رضاخان بوده، حالا ما کمتره رو میگیم. قسمتهای زیادی از شمال و شرق و غرب رو تصاحب کرده بود.
البته اینطوری نبود که از بیتالمال هزینه کنه و این املاکو بخرهها، نه. به زور، تهدید، زندانی کردن و شکنجه این خونههارو میگرفت. و اهالی خونه رو بیرون میانداخت. هیچکسم نمیتونست چیزی بگه. خیلیا بعد سقوط رضاخان جرأت پیداکردن بیان بگن چه اتفاقی براشون افتاده.
رضاخان ثروتمندترین و بزرگترین ملّاک جهان بود. خارجیا اونو شاه زمینخوار اسم گذاشته بودن. یه لطیفهای هم بین مردم بود که میگفتن یه جانور پیداشده زمین میخوره.
یکی از چیزایی که الان واقعا قلب مردمو درد آورده این اختلاسها و دزدیهایی که چندسال اخیر اتفاق افتادهاس که خدا لعنتشون کنه. ولی چون قراره منصف باشیم، اگه تمام اختلاسهارو جمع بزنیم قسمتی از املاک رضاخانم نمیشه. دزدی رو توجیه نمیکنیما، فقط یه مقایسه کردیم که وقتی بعضیا از گذشته به نیکی یاد میکنن اینارم بدونن.
✍ حسین دارابی
#دهه_فجر #انقلاب
#چهل_سالگی_انقلاب
@hoseindarabi