eitaa logo
حسینیه کودک ونوجوان معلم شهید جواد زیوداری
333 دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
6.1هزار ویدیو
26 فایل
پابه پای #کودکی ، درفصل رویش زندگی.... حسینیه کودک ونوجوان معلم شهید جواد زیوداری سال تاسیس ۹۵ 👈وابسته به #هیات_عزاداری_حسینی_حزب_الله_اندیمشک @kahfolvara ارتباط با مدیرکانال @ofogh114
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حسینیه کودک ونوجوان معلم شهید جواد زیوداری
#حسینیه_کودک_و_نوجوان
🍂🌼 قصه_شب 🌈 🌈 دل و جرئت پیدا کردم و رفتم توی کوچه. لبه‌ی چادرم را سفت زیر گلویم گرفتم و راه افتادم طرفِ خانه‌ی مادربزرگم «ننه‌خانم». ناگهان یک نفر داد ‌زد: «یک دختر چادری آن‌جاست!» من پا به فرار گذاشتم؛ اما دوتا اَمنیه به سرعت به من رسیدند. یکی از آن‌ها چادرم را از سرم کشید و گفت: «مگر نمی‌دانی به دستور شاه کسی نباید چادر سر کند.» چارقدم را سفت گرفته بودم و می‌لرزیدم. می‌خواستم بگویم که من دختر آقای بخشدار هستم که رئیس امینه‌ها رسید و گفت: «این‌که دختر آقای بخشداره... چرا چادر به سرت است دخترم؟» با ترس گفتم: «خب نمی‌خواهم بی‌حجاب باشم. گناه دارد.» رئیس خندید و گفت: «چون دختر آقای بخشدار هستی این دفعه می‌بخشمت؛ اما اگر دفعه‌ی بعد چادر سرت باشد تنبیه می‌شوی.» چادرم را گرفتم و با گریه به خانه رفتم. شب ماجرا را به آقاجانم گفتم. آقاجان گفت: «از دست من کاری ساخته نیست دخترم. این دستور رضاشاه است که زن‌های ایرانی باید بدون چادر باشند. بهتر است تو هم مثل مادرت و خیلی از زن‌های دیگر از خانه بیرون نیایی تا ببینیم چه می‌شود...» نوه‌ی گلم، ساراجان! این حکایت برای خیلی از زنان و دختران زمان رضاشاه اتفاق افتاده است. شاید آن‌ها گرفتار امنیه‌ها شده‌اند و کتک هم خورده‌اند؛ اما دستور خدا و پیامبر را کنار نگذاشته‌اند. حالا تو برایم بگو که چه‌طوری به حجاب علاقه‌مند شدی؟ مادربزرگت، فخرالسادات آن روز... وقتی پا به حیاط گذاشتید توی بغل‌تان پریدم. مثل همیشه بوی دشت و صحرا می‌دادید. شما برایم یک چادر زیبا دوخته بودید. چادری که پارچه‌اش را از کربلا آورده بودید. من تازه به تکلیف رسیده بودم و نُه سالم بود. آن را به سرم انداختید و گفتید: «جشن تکلیفت مبارک نوه‌ی خوشگلم!» من یک دنیا خوش‌حال شدم. مامان صورتم را بوسید من احساس غرور کردم و از آن به بعد خودم را یک خانم عاقل و دانا دیدم. خدا هم در همه‌ی کارها کمکم کرد. من به خوبی به آن چادر عادت نداشتم؛ اما نمازم را می‌خواندم. روزه هم می‌گرفتم. سال بعد، روزی ما و شما به یک عروسی دعوت شدیم. پیش از رفتن، من چادرم را سر کردم و نماز خواندم. توی عروسی، جلوی داماد کمی از موهایم پیدا بود. شما صورتم را بوسیدید و گفتید: «سارای گلم، تو که به آن خوبی سرِ نماز حجاب داشتی، فقط برای خدا موهایت را پوشانده بودی؟ اما حالا برای بنده‌های خدا مثل این آقاداماد که نامحرم است نمی‌خواهی خودت را بپوشانی تا خدا دوستت داشته باشد؟» من به فکر فرو رفتم. فوری موهایم را پوشاندم و از آن به بعد تصمیم گرفتم حجابم کامل باشد. مثلِ حضرت زهرا (س). حالا می‌خواستم به شما بگویم که آن حرف خوب شما خیلی روی من اثر داشت و من همیشه دعای‌تان می‌کنم. خیلی دوستت دارم، سارا پ.ن 1. در زمان رضاشاه به مأموران پلیس، اَمنیه می‌گفتند. sapp.ir/hoseinie_koodak_nojavan https://eitaa.com/hoseinie_koodak_nojavan
🍂🌼 باسلام ودعای خیر وآرزوی سلامتی وتندرستی برای همه هموطنان عزیز، خاصه اعضای محترم کانال [حسینیه کودک ونوجوان ] با توجه به همکاری آدمین‌های محترم‌ کانال دربرنامه های ، ممکنه با تاخیردرطول روز ، درخدمت اعضای محترم کانال باشیم، به این جهت از همه بزرگواران پوزش می طلبیم‌و التماس دعای خیر داریم‌.🌼🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂🌼به نام خداوند بخشنده مهربان🌼🍂 ⌛️ 🗓 🍂🌼 یا ارحم الراحمین
🍂🌼 《حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره》 🔰، با رفع می‌شود؛ اگرچه محکمِ محکم شده باشد. نه اینکه فقط روایت است که صدقه، دافع بلیات است؛ نخیر، هم هست. 🔸 می‌دانیم که از لطف و احسان است که شارع فرموده: «إِسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَة؛ روزی را با صدقه نازل کنید». 📚 گوهرهای حکیمانه، ص١٣٧ sapp.ir/hoseinie_koodak_nojavan https://eitaa.com/hoseinie_koodak_nojavan
🍂🌼 ⛔️⛔️مقایسه کردن، زمینه‌ساز حسادت کودکان است... ⛔️متاسفانه برخی والدین مزیت یکی از کودکان را به رخ دیگری می‌کشند. برای مثال می‌گویند از برادر یا خواهرت یاد بگیر ببین شاگرد اول مدرسه شده پس کودک برای جلب محبت پدر و مادر درگیر یک رقابت ناسالم می‌شود و تصمیم می‌گیرد شاگرد اول شود، اما چون در درس ریاضی و علوم ضعیف است نمی‌تواند موفق شود در نتیجه احساس ناتوانی می‌کند و نیز درمی‌یابد پدر و مادر دیگر دوستش ندارند. 🔹بنابراین به خواهر یا برادرش حسادت می‌کند. 🔹پدران و مادران بهتر است به جای این‌گونه رفتارها، استعدادها و توانایی‌های کودکان را شناسایی و به آنها کمک کنند تا بتوانند استعدادهای خود را شکوفا کنند. 🔹همچنین اگر بچه‌ها را با هم مقایسه نکنند و آنها را مورد حمایت قرار بدهند، بچه‌ها خود را باور می‌کنند و اعتماد به نفس‌شان بالا می‌رود. در حقیقت والدین باید به کودکان نشان بدهند چقدر دوست شان دارند و همه را با یک چشم می‌بینند sapp.ir/hoseinie_koodak_nojavan https://eitaa.com/hoseinie_koodak_nojavan